کد مطلب: 115259
 
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۳ تير ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۲۴
دولت فعلی امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مست قدرتی است که در باب تحریم در اختیار دارد. مقامات امریکایی متوجه نیستند که ابزار تحریم بسیار محدود و شکننده است.
 

به گزارش ایران خبر، شش سال پیش، در جریان بررسی جرم احتمالی بانک استاندارد چارترد لندن در خصوص نقض تحریم‌های ایران، ایمیلی توسط وزارت مالی ایالت نیویورک منتشر شد که توسط یک مقام اجرایی بلندپایه خطاب به مقامی در نیویورک فرستاده شده بود. در این ایمیل آمده بود: «اصلا شما امریکایی‌ها کی هستید که به ما در بقیه جهان بگویید که نباید با ایرانی‌ها معامله کنیم؟»

این همان احساسی است که در هفته‌های اخیر و پس از تصمیم دونالد ترامپ به خروج از معاهده هسته‌ای ایران و اعمال تحریم‌های یکجانبه (به رغم تحقق تعهدات ایران) در میان بسیاری از مقامات دنیا به وجود آمده است. در دومین سال حکمرانی دولت دونالد ترامپ، تعداد اقدامات تنبیهی مالی امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در این خصوص که قبلا هم زیاد بوده، به بالاترین سطح خود رسیده است.

جرت بلان یک مقام ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بین‌المللی (که در دولت باراک اوباما در وزارت امور خارجه خدمت می‌کرد و در شکل‌گیری توافق هسته‌ای با ایران دخیل بود) در این خصوص می‌گوید: «دولت فعلی امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مست قدرتی است که در باب تحریم در اختیار دارد. آنها متوجه نیستند که ابزار تحریم بسیار محدود و شکننده است.»

اقتصاد امروزی جهان به نظام مالی امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وابستگی زیادی دارد و این یکی از مهم‌ترین علل افزایش نفوذ امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بوده است. دلار قوی‌ترین واحد پول در دنیاست و وال‌استریت همچنان مرکز مالی مهمی باقی مانده است. این شرایط باعث می‌شود که رهبران امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌قادر باشند دوستان این کشور را دور بزنند و دشمنان این کشور را تحت فشار بگذارند. بلان در این خصوص می‌گوید: «این وضعیت همیشگی نیست. بالاخره در یک نقطه‌ای احتمالا دولت‌های خارجی و بازیگران بخش خصوصی به نفعشان خواهد بود که در این خصوص از امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذر کنند.»

برایان اوتول مشاور سابق ارشد وزارت خزانه‌داری امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در بخش تحریم‌ها در این خصوص می‌گوید: «امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌استفاده از تحریم‌ها را پس از حملات ۱۱ سپتامبر افزایش داد و آنها را علیه مظنونان به دست داشتن در عملیات تروریستی و حامیان مالی آنها به کار برد. اما به تدریج، واشنگتن از این اقدامات تنبیهی به عنوان ابزار سیاست خارجی استفاده کرد و مثلا در مورد ایران همین مسئله وجود داشته است.»

نظرات در مورد کارایی تحریم در رسانه‌های امریکایی هم متفاوت است. مثلا نشریه امریکن اینترست در این خصوص نوشت: «تحریم‌ها منشأ نوعی گیجی مفهومی در غرب هستند. خیلی‌ها در غرب معتقدند که تحریم را باید نوعی استراتژی دانست. اما تحریم درواقع نوعی ابزار کم‌هزینه برای مقامات غربی است تا احساس کنند دارند کاری انجام می‌دهند. این مسئله به خصوص در مورد مقامات اجرایی امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌صحت دارد. آنها مثلا در مورد بحران اوکراین به تحریم روسیه روی آوردند چون آسان‌ترین راه برای رسیدن به توافق بین خودشان بود. وقتی این ابزار به کار گرفته می‌شود، سیاستمداران یک تیک در دفتر یادداشت ذهنی خود در مورد کارهایی که باید انجام می‌شده می‌زنند. اما در شرایطی که مشکل نبود استراتژی وجود داشته باشد، تحریم‌ها هم نمی‌توانند کاری از پیش ببرند و خواسته‌هایی نیز که در چارچوب آنها مطرح شده باشد از اهمیت می‌افتد.»

برخورد دولت امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌با مسئله تحریم نیز فراز و نشیب‌های زیادی داشته است. توافق هسته‌ای با ایران در سال ۲۰۱۵ صورت گرفت و یک سال بعد وقتی که دونالد ترامپ به قدرت رسید، اوضاع در زمینه‌های مختلف تغییر کرد. مثلا در ژانویه سال ۲۰۱۸ پنتاگون اعلام کرد که تروریسم دیگر تهدید اصلی علیه امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نیست. پنتاگون بر این اساس اعلام کرد که چین و روسیه حالا رقبای اصلی‌اش در عرصه بازی قدرت هستند. شعار «امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در اولویت» که توسط دونالد ترامپ مطرح می‌شود به این معنی است که احتمالش می‌رود که تحریم‌ها یکجانبه باشند و به قیمت سوخته‌شدن استراتژی‌های دیپلماتیک تمام شوند. اوتول در این خصوص می‌گوید: «آنها بیش از اندازه روی خزانه‌داری متمرکز شده‌اند و وزارت امور خارجه امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌را از جهاتی فلج کرده‌اند.»

مثلا خزانه‌داری امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در روز ۱۶ می اعلام کرد که اقدامات محدودکننده جدیدی را علیه حزب‌الله به کار گرفته است. اما تلاش مجدد امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برای هدف قرار دادن اقتصادهای ایران و روسیه باعث شده که بسیاری از سرمایه‌گذاران گیج شوند و متحدان امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نیز نگران شوند. مثلا در ماه آوریل دولت امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اعلام کرده بود که تعرفه‌هایی را علیه تمام فولاد و آلومینیوم وارداتی اعمال خواهد کرد و این مسئله در رسانه‌ها مورد توجه زیادی قرار گرفت. اما وقتی وزارت خرانه‌داری امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اعلام کرد که به تلافی مداخله روسیه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دارد شرکت روسی روسال یونایتد (تولیدکننده آلومینیوم) را تحریم می‌کند، بازار جهانی فلز و زنجیره‌های عرضه آن به شدت دچار آشفتگی شدند. یک ماه بعد، دوباره تصمیم ترامپ به تحریم ایران باعث شد قیمت نفت بالا برود. محدودیت‌ها در خصوص عرضه نفت ایران در بازارهای جهانی تا چندین ماه بعد اعمال نخواهد شد. اما مارک پومپئو، وزیر امور خارجه امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تلاش کرده بگوید که این تحریم‌ها سنگین‌تر از همیشه‌اند.

در این میان، مهم‌ترین واکنش‌ها به اعمال تحریم‌های امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌از سوی کشورهای هدف تحریم نشان داده نمی‌شود. تصمیم‌های اصلی - مبنی بر اینکه با این تحریم‌ها همراهی بشود یا نه- توسط همان بازیگرانی گرفته می‌شود که مثل امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در عرصه اقتصاد جهانی فعال‌اند، یعنی چین و اروپا.

جفری ساکز استاد اقتصاد دانشگاه کلمبیا در این خصوص می‌گوید: «چین همواره دلایل مخصوص به خودش را در عرصه امنیت ملی دارد و به همین جهت، راهی برای آنکه بخش بانکی امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌را دور بزند پیدا می‌کند.» در پنج سال اخیر، چین نهادهای وام‌دهی خودش را در توازی با بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول به راه انداخته و سعی کرده یوان را به عنوان یک واحد پول بین‌المللی به جلو براند. این کشور حضور خود را در ایران در آینده تقویت خواهد کرد و این مسئله متاثر از تصمیم‌گیری‌های دونالد ترامپ نخواهد بود.

این محاسبات برای رهبران اروپایی پیچیده‌تر خواهد بود. آنها متحدان دیرینه امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هستند و در برخی موارد، مواضعی مشابه با امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دارند. اما حتی تحریم‌کنندگان هم دوست ندارند که از بابت تحریم‌ها ضرر زیادی متوجهشان شود. در جولای سال ۲۰۱۷، انستیتو کیل آلمان در امور اقتصاد جهانی یک تحقیق را در خصوص تاثیر اقتصادی تحریم‌های چندجانبه علیه روسیه (در خصوص بحران کریمه) منتشر کرد که نشان می‌داد روسیه از بابت این تحریم‌ها ضرر زیادی را متحمل شده است؛ اما در عین حال تحریم‌کنندگان هم به اندازه ۴۴ میلیارد دلار از بابت تحریم‌های خودشان ضرر کرده‌اند. سهم زیادی از این ضررها - حدود 40 درصد آن- متوجه آلمان بود و امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تنها 0.6 درصد از آنها را متحمل شد.

برونو لومز وزیر اقتصاد فرانسه در واکنش به تصمیم دونالد ترامپ در خصوص تحریم ایران گفت: «آیا می‌خواهید ما تنها به دست‌نشانده‌هایی تبدیل شویم که هر تصمیمی امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بگیرد مجبور به تابعیت از آن باشیم؟» کمتر از یک هفته بعد نیز رهبران اروپایی که در بلغارستان گرد هم آمده بودند روی بسته تدابیری توافق کردند که هدفش مقابله با فشار امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در خصوص مسئله تحریم‌های ایران بود. قوانین مخصوص برای آنکه شرکت‌های اروپایی از تیررس ضرر تحریم‌های امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در مورد ایران خلاص شوند نیز برای اولین بار در دو دهه اخیر مورد توجه اروپایی‌ها قرار گرفته است. بانک سرمایه‌گذاری اروپا اجازه خواهد داشت که هزینه کسب و کار در ایران را تامین کند و کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز تشویق شدند به اینکه راه‌های انتقال پول توسط بانک مرکزی ایران را نیز مد نظر قرار دهند.

در ماه‌های آینده، نبردهای دیگری نیز در خصوص بحث تحریم‌های امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و تاثیر جهانی آنها مشاهده خواهد شد. سیستم پرداخت فرامرزی جهانی سوئیفت - که مقرش در بروکسل است اما به همکاری امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وابستگی دارد- یکی از مواردی است که احتمالا به شدت در این خصوص مورد بررسی خواهد بود. همچنین خط لوله نورد استریم ۲ که قرار است گاز طبیعی روسیه را به آلمان منتقل کند، یک مورد حساس دیگر خواهد بود چون امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌می‌خواهد چنین پروژه‌هایی عملی نشوند. حتی سندار اوکرک کارشناس انرژی وزارت امور خارجه امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به خبرنگاران در برلین گفت که کشورش از عدم اجرایی‌شدن این پروژه استقبال خواهد کرد.

ساکز می‌گوید در درازمدت، تغییرات بزرگ‌تری هم در راه است. از یک سو کشورهایی مثل ونزوئلا، ایران و روسیه قرار دارند که از غلبه دلار و فشار آن بر اقتصادشان ناخشنودند و مثلا ونزوئلا در تلاش است که ارز رمزنگاری‌شده مورد حمایت دولت خودش را تبلیغ کند. اما هم‌زمان بازیگران بزرگ‌تری هم وجود دارند که انگیزه‌شان یافتن راه‌های واقعی‌تر برای دور زدن دلار است. هیچ دلیل تکنیکی وجود ندارد که جلوی موفقیت آنها را در این زمینه بگیرد. به گفته ساکز، اروپا و چین بانک‌های خودشان را دارند و یکی از همین روزها ممکن است نقش بین‌المللی دلار از بابت نقش‌آفرینی بازیگران جدید تغییر کند. درواقع قابلیت امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برای اعمال تحریم‌های مالی در مورد کشورهای مختلف جهان حالا بستگی به این دارد که چین و اتحادیه اروپا به همکاری با امریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در این خصوص تمایل نشان بدهند یا نه. نشانه‌های موجود حاکی از آن است که این تمایل دارد به شدت کم می‌شود.

منبع: بیزینس ویک/آینده نگر، ماهنامه اتاق بازرگانی تهران

 

منبع : ایران آنلاین