کد مطلب: 116025
 
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۷
در بحث جرم شناسی یک مثلث وجود دارد؛ بزهکار، بزه دیده و موقعیت. با وجود اینکه بزهکارها به بزه دیده نیاز دارند اما این نیاز به تنهایی برای وقوع یک جرم کافی نیست. بزهکارها باید موقعیت هم داشته باشند تا اضلاع مثلث ارتکاب جرم کامل شود.
 

به گزارش ایران خبر، متأسفانه اعتماد بیش از حد به برخی از افراد مانند مربیان و آموزگاران موقعیتی را فراهم می‌کند که برخی از آنها می‌توانند براحتی کودکان و نوجوانان را مورد سوء‌استفاده قرار دهند. البته این به آن معنا نیست که همه مربیان و مدرسان به‌دنبال به وجود آمدن فضایی برای سوء‌استفاده هستند اما باید خودمان هوشیار باشیم تا اضلاع مثلث تشکیل نشود.

مهم‌ترین مسأله بحث آموزش به کودکان و نوجوانان است. ما نباید تا سنین بزرگسالی منتظر باشیم تا افراد خودشان مسائل جنسی را بیاموزند. تابوی مسائل جنسی باید بشکند و به فراخور سن افراد باید به آنها آموزش داده شود تا کودکان بدانند که بزهکار کیست و چه کسی می‌خواهد از او سوء‌استفاده جنسی کند.
تا زمانی که ما فرزندان‌مان را در ناآگاهی قرار دهیم فضا را برای دست درازی افراد سوء‌استفاده گر هموارتر می‌کنیم. به هرحال وقتی کودک آگاه باشد اجازه هرکاری را به هرشخصی نمی‌دهد. نابلدی و ساده لوحی کودکان و نوجوانان تنها به متجاوزان کمک می‌کند.نکته بعدی در خصوص این پرونده آن است که هیچ انسانی در برابر وسوسه‌های شیطانی ایمن نیست. به طوری که در این پرونده متجاوز یک مربی مشهور، احتمالاً قابل اعتماد برای بسیاری از والدین و خوشنام بوده است. اما وقتی در برابر وسوسه‌های شیطانی قرار گرفته ناخود آگاه از قالب وجودی‌اش خارج شده و از ناآگاهی کودکان هم سوء‌استفاده کرده است.البته وقاحت در کلام و رفتار او پس از ارتکاب به جرم نشان می‌دهد که او بارها مرتکب چنین جنایتی شده و تکرار و عادت او را به وقاحت رسانده است در حالی که اگر او نخستین بار بود که دست به چنین جنایتی می‌زد با وقاحت و صراحت از اقدامش حرف نمی‌زد. رفتاری که حالا به او خلق و خوی یک بزهکار واقعی را داده است.
 
منبع : ایران آنلاین