کد مطلب: 120413
 
تاریخ انتشار : يکشنبه ۸ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۵۸
شرایط اقتصاد ایران چندان مطلوب نیست و این موضوع را نه فقط اقتصاددانان بلکه تقریباً تمام مردم درک می‌کنند. اقتصادی که با مشکلات بیشماری دست و پنجه نرم می‌کند و اغلب این مشکلات هم ریشه داخلی دارد. ریشه در تصمیمات غلط و ساختار معیوب که موجب به هم ریختگی اقتصاد شده است.
 
به گزارش ایران خبر،   از این رو به نظر می‌رسد که باز شدن گره‌های کور اقتصاد ایران نیازمند تجدید نظرهای جدی در برنامه‌ها و ساختارهاست. برنامه‌های موجود مربوط به دورانی است که شرایط کشور عادی بود و مشکل چندانی نظام‌های اقتصادی کشور را تهدید نمی‌کرد. اما الآن شرایط با گذشته فرق دارد و با اتکا به سیاست‌های قبلی نمی‌توان از حرکت اقتصاد بر روی ریل اطمینان داشت. در این وضعیت انتظاری که از دولت می‌توان داشت، درک شرایط و تجدید نظر اصولی در برنامه‌ها و سیاست‌های اقتصادی است.
برای مثال در حال حاضر ریسک سرمایه‌گذاری در طرح‌های اقتصادی بشدت بالا رفته و اعتماد اجتماعی به حداقل رسیده است. یکی از دلایل آن هم برخورد غیرمعقول بانک مرکزی با بانک‌ها و مؤسسات مالی بود. اگرچه ممکن است که در نگاه اول نحوه برخورد و ساماندهی مؤسسات مالی غیرمجاز عقلایی به نظر برسد اما در نتیجه اقدامات اخیر بانک مرکزی بخشی از سرمایه اجتماعی که یکی از مهم‌ترین پشتوانه‌های دولت بود، از دست رفت.
اقتصاد ایران در بلاتکلیفی سختی به سرمی برد. شرایطی که حتی سرمایه‌گذاران، واردکنندگان و صادرکنندگان تکلیفشان روشن نیست. در ماه‌های اخیر و با شروع آشفتگی بازار ارز، بسیاری از کارشناسان سیاست بانک مرکزی برای تعیین نرخ ارز را شکست خورده و زمینه گسترش فساد دانستند. حتی بلاتکلیفی این روزهای بازار را هم پیش‌بینی کرده بودند؛ اما دولت به آن توجهی نکرد. همه می‌دانستند که شکاف بین نرخ رسمی و قیمت بازار ارز فسادآور است و دولت به هیچ طریقی نمی‌تواند با این رانت مقابله کند. در نهایت دولت بعد از ماه‌ها دریافت که این شکاف بین نرخ‌های ارز چه تأثیری بر اقتصاد دارد. اکنون هم شرایط درست نخواهد شد، مگر آن‌که با برنامه‌های مشخص‌تر و با شاخص‌های واقع بینانه‌تر اقتصادی پویاتر، کارآتر و کوچک‌تر ایجاد کنیم.
این مشکلات تهدید بزرگی برای کشور است، معضلاتی که بیشتر منشأ داخلی دارد اما می‌تواند فرصت نیز باشد. نقطه شروع این تغییرات هم می‌تواند به کار‌گیری افراد شایسته در هر حوزه باشد. افرادی که انتخاب آنها بر اساس روابط و وفاداری افراد به شخصیت‌ها نباشد. اقتصاد نابسامان ایران از نبود شایسته‌سالاری آب می‌خورد و به نظر می‌رسد که الآن بهترین فرصت برای تغییر و تحول است و باید افراد تازه نفس و جدید وارد سیستم شوند.
در این شرایط برای نجات اقتصاد برنامه‌ای جدیدی می‌خواهیم که امیدواری را به مردم بازگرداند. برنامه‌ای که هم در سیاست‌های پولی و ارزی، صادرات و واردات و هم در اشتغال و معیشت مردم تغییر ایجاد کند.
این کاری است که دولت باید انجام دهد و در برنامه جدید نشان دهد که به ایجاد شغل و رشد اقتصادی، بازگشت اعتماد مردم به نهادهای تصمیم گیرنده، مقابله با رانت و بهبود نظام بانکی فکر کرده است. باید با مردم شفاف صحبت شود که مشکل کجاست و چرا دولت نمی‌تواند آن را حل کند؛ آیا حل مشکلات اقتصادی خارج از توان دولت است؟ به‌طور کلی دولت در ایران در چه جایگاهی قرار دارد؟ برای بازگشت اعتماد به دولت باید بی‌پرده با مردم صحبت کرد و فقط حرف از بستن تنگه‌ها قابل قبول نیست. به هر روی مشکلات اقتصاد ایران بایستی به صورت پایدار حل شود و لازمه این موضوع برنامه‌ریزی صحیح است. اگر برنامه جدید طراحی نشود در این بازی اقتصاد ما بیش از هر زمانی بازنده خواهیم بود. دولت هم همینطور. اقتصاد نیازمند رهایی از رانت است و مردم نیز این مهم را از دولت می‌خواهند. با برنامه‌های فعلی امکان اداره کشور وجود ندارد و دولت باید ایجاد اشتغال، رشد اقتصادی، امنیت اقتصادی در فضای کسب و کار، حذف مقررات دست‌و‌پاگیر، اصلاح سیستم بانکی، شفاف کردن میزان حقوق مدیران و در برخی موارد کاهش آنها را بجد دنبال کند.در این راه همکاری و همدلی 3 قوه مجریه، مقننه و قضائیه اهمیت ویژه‌ای دارد و وقت آن رسیده که تصمیم‌سازان کشور نشان دهند که تا چه اندازه مناسب شرایط بحرانی و سخت هستند. در حال حاضر فقط تدبیر و اقدام جسورانه می‌تواند اقتصاد و به‌طور کلی کشور را نجات دهد. مردم ایران تجربه خود از تحریم‌ها در اواخر دولت دهم را فراموش نمی‌کنند و می‌دانند که تحریم، شرایط عادی نیست و از حداقل تأثیر آن با خبرند. لذا باید برای بازگشت اعتماد، با آنها صادقانه صحبت و شجاعانه اقدام کرد.
منبع : ایران آنلاین