مهاجرت، مهیب‌ترین خطرِ تخریب سرزمین در ایران

ایران آنلاین , 18 مهر 1397 ساعت 9:15

آمارهایی که معاونت توسعه روستایی ریاست جمهوری منتشر کرده، حکایت از آن دارد که از ۱۳۳۵ تا دهه ۹۰، حدود ۴۰هزار روستا کاملاً از سکنه خالی و متروکه شده‌اند.


به گزارش ایران خبر،  این درحالی است که روستاهای فراوانی هم وجود دارند که هنوز در  این گزارش  جای نگرفته‌اند، اما عملاً دورنمای محتوم آنها متروکه‌شدن و فراموشی است؛ چراکه جوان‌ها روستا را ترک کرده، دانش‌آموزی در مدرسه‌ وجود ندارد و فقط چند پیرمرد و پیرزن در روستا باقیمانده‌اند، چون جایی برای رفتن ندارند تا بمیرند ...

مهمترین دلیل این مهاجرت‌های ناخواسته را  باید در اُفت شدید سفره‌های آب زیرزمینی و نابودی کاریزها، برهنگی سرزمین ناشی از فشار بیش از حد دام و افزایش چشمه‌های تولید گرد و خاک، وابستگی شدید معیشتی به منابع آب و خاک و عدم معرفی گزینه‌های جایگزین دید. رواج فرهنگ دلالی و خدماتی مصرف‌گرایانه هم دیگر رخدادی است  که سبب شد تا کار سخت در عرصه کشاورزی برای جوانان از جذابیت بیافتد.
  خوزستان مثال بارزی از مهاجرت های ناشی از بی توجهی به محیط زیست است. براساس آمار نمایندگان خوزستان در مجلس شورای اسلامی، 95درصد خوزستانی ها تمایل به مهاجرت پیدا کرده اند. مهمترین دلیل این تمایل افزایش ریزگردها و کاهش کیفیت آب است که هر دو این مولفه زیست محیطی هستند. براساس آمار آموزش و پرورش استان هم 10 هزار معلم از خوزستان مهاجرت کرده اند و 10 هزار معلم دیگر هم درخواست مهاجرت کرده اند اما به دلیل نبود ظرفیت جذب، درخواست آنها پذیرفته نشده است. 
این در حالی است که خوزستان  بالاترین میزان ثروت و صنعت را دارد. همچنین، بهترین منطقه آزاد کشور نیز در این استان قرار دارد. بالاترین تولید کشاورزی هم متعلق به خوزستان است اما عدم توجه به محیط زیست نشان می دهد که شرایط زیست محیطی  می تواند بر انگیزه های اشتغال و ثروت موثرتر باشد و به مهاجرت منجر شود.
همین وضعیت در حوضه آبخیز بختگان، طشک و کنجان در استان فارس هم حاکم است. آنجا هم به دلیل احداث سدهای ملاصدرا و سیوند بعد از ساخت سد درودزن، به شدت دچار تنش هیدرولوژیکی شد. در نتیجه پهنه بزرگ 140هزار هکتاری از حیز انتفاع خارج شد. این مساله باعث شد تا کشاورزان در منطقه استهبان و نیریز به شدت با مشکل کمبود منابع آب رو به رو شود. آنها برای جبران، اقدام به حفر چاه های متعدد کردند. در حال حاضر بزرگترین انجیرستان جهان در استهبان در آستانه خشکی قرار گرفته. تولید گندم در نیریز  که زمانی به بیش از 50 هزارتن می رسید الان به کمتر از 5 هزار کیلو رسیده است.  همین مساله باعث افزایش مهاجرت جوان های این دو شهرستان شده است. عین همین ماجرا بعد از ساخت سد استقلال روی رودخانه «شور و شیرین» در شهرستان میناب رخ داد. 
میناب قطب کشاورزی استان هرمزگان بود. 8 میلیون نفر نخل و یک میلیون انبه داشت. از آن 8 میلیون تنها 20 هزار نفر نخل و 400 پایه انبه مانده است. صدها هزار درخت مرکبات هم از بین رفته است. چرا؟ چون سد استقلال آب را به سمت شرب مردم تغییر داد و برای صنعت به طرف بندرعباس برد. بنابراین مردم برای زمین و باغات خود چاه عمیق حفر کردند. حفر چاه ها به فرونشست زمین منجر شد. الان فروچاله ها تا مرکز شهر میناب یعنی تا جلوی اداره دارایی شهرستان کشیده شده است. هزاران  کشاورز و خانواده هایشان در میناب بیکار شدند و به سمت مهاجرت رفته اند. شرق اصفهان در منطقه ورزنه هم به دلیل بارگذاری بیش از حد در زاینده رود به همین درد دچار شد. در نتیجه 300 هزار کشاورز بیکار و مهاجر شدند.  
بیکاری گریبان کشاورزان زیادی در  جنوب هلیل رود در کرمان یعنی جیرفت و اطراف جازموریان  را هم گرفت. بنابراین اراضی آنها یا محدود شد یا مهاجرت کردند. حوضه آبخیز دریاچه ارومیه بویژه در  شهرستانهای شرقی حوضه مثل مراغه، بناب، شبستر و... هم با موج بزرگی از مهاجرت کشاورزان رو به رو شد. چون اراضی کشاورزی و باغ هایشان به دلیل ریزگردهای نمکی از حیز انتفاع افتادند. 
موج مهاجرت به استان همدان هم رسید. داستان از استقرار نیروگاه حرارتی شهید مفتح در دشت فامنین شروع شد. این نیروگاه به دلیل توربین های خنک کننده نیاز به آب داشت. بنابراین حفر چاه ها و توسعه بی رویه زمین های کشاورزی باعث ایجاد 15 فروچاله بزرگ  درآن منطقه شد. بنابراین بخشی از زمین های کشاورزی کبودرآهنگ و فامنین از بین رفت و 50 هزار نفر مهاجرت کردند. برای روستای حسین آباد خنداب در استان مرکزی هم همین اتفاق افتاد. توسعه کشاورزی و صنعت باعث شد تا قنات های منطقه خشک شود و سفره های زیرزمینی پایین برود. 
در نتیجه تمام روستای حسین آباد از سکنه خالی شد. این داستان تلخ به منطقه گلستان در پایاب رودخانه اترک  هم رسید. تغییر کشت از پنبه به برنج و حفر چاه های متعدد باعث شد تا حقآبه تالاب های سه گانه آجی گل، آلاگل و آلماگل تامین نشود. بنابراین به ایجاد کانون گرد و غبار منجر شد و 20 درصد از روستاهای منطقه را خالی از سکنه کرد. الان علی آباد کتول هم در آستانه تجربه پدیده مهاجرت است، چون سطح آب های زیرزمینی آن به شدت افت کرده است!
 چه باید کرد؟
باید بکوشیم با معرفی کسب و کارهای سبز، آموزش روش‌های نوین تولید پول پایدار به روستاییان، تقویت گردشگری طبیعی، عشایری، کشاورزی و فرهنگی، استحصال انرژی‌های نو - مثل تجربه کشور ترکیه در روستاها - بومیان را به عدم ترک سرزمین اجدادی خویش تشویق کنیم. این یک خطای راهبردی است که همچنان به حفر چاه، کف‌شکنی و تجاوز به عرصه‌های طبیعی چراغ سبز نشان داده و بر طبل وابستگی معیشتی به سرزمین بکوبیم. اگر مناطقی چون دیزبادبالا در خراسان رضوی، حسین‌آباد سربیشه در خراسان جنوبی، پاقلات در جنوب فارس و خورو بیابانک در شمال شرق اصفهان دچار مهاجرت نشده و همچنان مردم ضمن پاسداری از مواهب طبیعی خود، به کسب و کار خردمندانه و متناسب با توان زیست‌بومی سرزمین ادامه می‌دهند؛ پیامش روشن است: می‌توان مهاجرت را مهار کرد، مردم را رضایت‌مندتر و البته کشاورزی را افقی هم گسترش نداد.


کد مطلب: 120948

آدرس مطلب: https://www.irankhabar.ir/fa/doc/news/120948/مهاجرت-مهیب-ترین-خطر-تخریب-سرزمین-ایران

ایران خبر
  https://www.irankhabar.ir