کد مطلب: 71582
 
تاریخ انتشار : شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۰۴
آیا ممکن است محمود احمدی نژاد که از حضور در انتخابات ریاست جمهوری نهی شده است از یک گزینه دیگر برای حضور در انتخابات حمایت کند؟
«بنده محمود احمدی نژاد هستم»؛ کارگردان سیاسی!
 
به گزارش ایران خبر، آیا ممکن است محمود احمدی نژاد که از حضور در انتخابات ریاست جمهوری نهی شده است از یک گزینه دیگر برای حضور در انتخابات حمایت کند؟ رفتار او در چند ماه آینده حالا یک مسئله مهم است که تحلیلگران مسائل سیاسی به بحث در مورد آن پرداخته اند. در این پرونده تلاش کرده ایم جوانب این ماجرا را بررسی کنیم.

از «میدان 72، بن بست هدایت» با آبادگران به خیابان «بهشت» رسید، پس از آن در سوم تیر شعار عدالت و ساده زیستی خیز به سوی «پاستور» برداشت و سخت ترین روز زندگی هاشمی رفسنجانی را رقم زد. چهار سال بعد با شعار «چپ، راست، کارگزار؛ علیه دولت خدمتگزار» از نبرد جبهه از مخالفان اصلاح طلب و اصولگرا با دولت مهرورز خبر داد. او دل به «مشایی» سپرد؛ اصولگرایان از او دل گریز شدند؛ اما او طالب یار بود و حتی در «خیابان فاطمی» دست او برای کسب صدارت ریاست جمهوری یازدهم بالا بود و باز به «بن بست هدایت» بازگشت. در مناسبات سیاسی فعلی برای انتخابات اردیبهشت سال آینده همه نگاه ها به سوی اوست؛ تصمیم نهایی مرد «پیش بینی ناپذیر» سیاست ایران چگونه خواهد بود؟
 
خرداد 84؛ آغاز بازیگری سیاسی
«بنده محمود احمدی نژاد هستم و در یکی از روستاهای گرمسار متولد شدم. از شش ماهگی در نارمک تهران بوده ام. همه کارهایم هم روشن است. از شانزده سال قبل عضو رسمی هیات علمی دانشگاه علم و صنعت در رشته عمران مهندسی راه و برنامه ریزی حمل و نقل در سطوح مختلف تدریس می کنم. متاسفانه ما در این انتخابات شاهد یک بداخلاقی بسیار زشت هستیم که البته موجب خنده مردم و شادمانی شده است، مثل اینکه اگر آقا بیاید دیوار می کشد، می گیرد و می بندد که تا چند روز پیش این حرف ها نبود. به محض مطرح شدن احمدی نژاد، شبکه وسیعی در بیرون مرزها که کاملا برای من شناخته شده و شماره موبایل هایشان را گرفته ام و با آنها صحبت کرده ام و آدرس های شان را می دانم، برای تخریب من فعال شده اند.»

قسمتی از نطق انتخاباتی محمود احمدی نژاد «پدیده» سیاست کشورمان است؛ پدیده ای با مختصات سیاست ورزی بدیع که آثار آن بر پیکره کشور باقی مانده است.

آغاز داستان پر فراز و نشیب محمود احمدی نژاد از خرداد 1384 آغاز شد؛ آن هنگامی که بارش باران در تهران آغازگر جدال کلامی رییس جمهور وقت و شهردار تهران شد. هشتم اردیبهشت 1384 رییس دولت اصلاحات برای دریافت «دکترای افتخاری» روانه دانشگاه تهران شد؛ او عامل تاخیر خود را ضعف مدیریت شهری تهران دانست و اظهار داشت: «برای رسیدن به این مراسم زمان کوتاه تری حدود 20 دقیقه را تنظیم کرده بودم ولی در ترافیک، حدود 55 دقیقه گرفتار شدم. از طرف کسانی که قادر نیستند شهر را اداره کنند، عذرخواهی می کنم و این فاجعه است که با آمدن باران یا برف در وضع رفت و آمد این چنین اختلال ایجاد می شود.»

در برابر این سخنان، محمود احمدی نژاد دنیای سیاست ورزی خود را آغاز کرد و گفت: «از اینکه رییس محترم قوه مجریه بالاخره یک بار در ترافیک تهران معطل شده و از نزدیک لمس کرده اند که مردم تهران چه مشکلاتی دارند، هم خوشحالم و هم متأسف؛ خوشحال از این جهت که یک بار هم که شده از میان مردم عبور کرده و در پایان دوره 8 ساله بخشی از مشکلات شهروندان را از نزدیک لمس کرده اند و اما متاسف از اینکه بسیار دیر و در پایان دوره ماموریت شان با این معضل آشنا شده اند.»

پس از آن شهردار تهران سودای پاستور کرد و در رقابت های ریاست جمهوری نهم شرکت کرد؛ او رجایی وار آمد؛ دل ها را با واژگان مسکوت سالیان طولانی کشور مانند «عدالت»، «ساده زیستی» و «مستضعفین» ربود؛ او گویی از افرادی سخن می گفت که یک دهه وجود آنان در کشور کتمان و از قاموس ادبیات مسئولان حذف شده بودند و حالا سخنگوی خود را پیدا کرده بودند.

در آن مقطع زمانی همسر شهید رجایی در واکنش به نوع تبلیغات محمود احمدی نژاد اظهار داشت: «در انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران متاسفانه شخصیت شهید بزرگوار رجایی در سطح وسیع به شکل های گوناگون با آقای احمدی نژاد شبیه سازی شده و مورد سوءاستفاده انتخاباتی قرار گرفته و این خود عین بی عدالتی و ظلم است. چگونه از ابتدای راه با بی عدالتی در رسیدن به قدرت که به فساد نزدیک تر است، می توان عدالت را پیاده کرد؟!» اما پس از هشت سال گویا احمدی نژاد پایان تدریجی یک رویا بود. شاید گفتار همسر شهید رجایی به واقعیت پیوست.
 
 «بنده محمود احمدی نژاد هستم»؛ کارگردان سیاسی!
 
اردیبهشت 96، پایان بازیگری و آغاز کارگردانی سیاسی؟
با نزدیک شدن به اردیبهشت 96 زمزمه ها برای حضور محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم افزایش یافته است؛ او یکی از مولفه های اصلی رخدادهای آینده انتخابات است؛ در این میان برای تحلیل رفتار سیاسی محمود احمدی نژاد چند سطح امکان پذیر است.

الف) حضور در انتخابات

سفرهای استانی محمود احمدی نژاد رنگ انتخاباتی به خود گرفته است؛ شعار «به حق هر چی مرده؛ احمدی بر می گرده» در این سفرها فصل مشترک است؛ او از مطالبه مردمی برای حضورش در جلسات یاران سیاسی اش خبر می دهد. اگر احمدی نژاد عزم حضور در کارزار رقابت با عبور از نهادهای نظارتی بگیرد؛ برای حسن روحانی بهترین وضعیت است زیرا میدان رقابت برای تیم جنگ روانی وی مشخص است، فرجام نبرد آنان در روز مناظره است؛ نبردی میان جسارت احمدی نژاد و خطابه گویی حسن روحانی؛ نبردی با طعم تند افشاگری.
 
نبردی که پیروز آن مشخص نیست ولی آنچه عیان است، خروج فضای «رقابت» انتخابات از شرایط عادی به «خصومت» با دامنه شکاف اجتماعی همانند انتخابات سال 88 است؛ با این تفاوت که تبعات این شرایط گریبانگیر احمدی نژاد نیز خواهد شد.

ب) عدم حضور در انتخابات
1. موج آفرینی اجتماعی؛ حمایت از گزینه اصولگرایان
تشدید موج سرخوردگی میان سرمایه اجتماعی جریان اصولگرا پس از شکست نامزدهای آنان در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و سپس با تحقق برجام به اوج رسید و سرانجام ضربه آخر با حذف نیروهای سیاسی معروف آنان در هفتم اسفند 94 همره شد اما موج سفرهای استانی محمود احمدی نژاد برای طیفی از اصولگرایان شهرستانی که از فضای درگیری های درون جناحی تهران نشین ها دور هستند؛ به منزله حرکت پیشرو و رفتاری هویت طلبانه در مقابل رقیب بود و همسوی آنان با اقشار ضعیف که نگرش آنان از برجام «تقریبا هیچ» است؛ باعث شد که سفرهای استانی رییس جمهور سابق موج آفرینی مناسبی برای خیز انتخاباتی باشد.

برخی این رفتار سیاسی محمود احمدی نژاد را با آگاهی وی از ممانعت های شورای نگهبان از حضور وی قلمداد می کنند و از نقش دونده امدادی او برای گزینه اصولگرایان سخن می گویند؛ به نظر می رسد این رفتار سیاسی از محمود احمدی نژاد با شاخصه های شخصیتی تک وی در دنیای سیاست بعید باشد؛ تجربه سیاسی ثابت کرده است که او خود را خرج اصولگرایان نخواهد کرد و این اقدامات برای فشار به نهادهایی مانند شورای نگهبان و بزرگان اصولگرا برای اجرای سناریوی حضور باشد.
 
«بنده محمود احمدی نژاد هستم»؛ کارگردان سیاسی!

2. ممانعت از حضور؛ آزمون بقای سیاسی
همه رفتارهای سیاسی محمود احمدی نژاد و یاران سیاسی اش از عزم قطعی آنان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم حکایت می کند؛ آنان برای جلوگیری از اعتراض اصولگرایان حتی مشایی را گوشه نشین سیاسی کرده اند و از سوی دیگر با انتشار موج معذرت خواهی حامیان دولت از بقایی به دلیل انتساب موارد استفاده غیرقانونی از بیت المال، از «پاکدستی» دولت دهم روایت می کنند. اما در این میان کدام مولفه باعث بازدارندگی حضور محمود احمدی نژاد خواهد شد؟ رفتار سیاسی او نشان می دهد که او مانند رقیب سیاسی خود، هاشمی رفسنجانی، خواهان فشار طرفدارانش به شورای نگهبان است و موج سفرهای انتخاباتی استانی وی موید تصمیم صریح مواجهه وی با شورای نگهبان در صورت رد صلاحیت است.

آنان معتقدند که پس از 9 دی 88 لایه اثرگذار اصولگرا با استراتژی «مهار دوگانه» به مقابله با طیف هاشمی و احمدی نژاد پرداخته است؛ آنان در اولین گام با رد صلاحیت هاشمی موفق بودند ولی نتایج انتخابات نمایانگر شکست آنان بود و حالا نمی خواهند پایه دیگر این استراتژی هم متزلزل شود اما در این میان مولفه بسیار مهم دیگری نیز وجود دارد که در برنامه ریزی انتخاباتی احمدی نژاد پیش بینی نشده بود.
 
در یادداشتی مهدی فضائلی در خبرگزاری فارس نوشت: «هر چند هنوز جزییات این دیدار که چند هفته قبل انجام شده است منتشر نشده ولی این مقدار قطعی است که وی با نهی صریح رهبر معظم انقلاب، برای ورود به میدان رقابت انتخابات ریاست جمهوری سال آینده مواجه شده است!... حضرت آقا این بار نه به شیوه معمول و غالب خود – و البته نه همیشگی – بلکه مبتنی بر مصالح کشور و مشابه موارد خاص و استثنا، در برابر آمدن دکتر احمدی نژاد به میدان رقابت های ریاست جمهوری سکوت نکرده و صراحتا نظر مخالف خود را ابراز کرده اند.»

این رخداد به منزله ریزش شدید نیروهای حامی محمود احمدی نژاد در انتخابات آتی است اما بدون برداشت انتخاباتی برای رییس جمهور سابق، این مرحله برای وی به منزله آزمونی مهم محسوب می گردد؛ آزمونی که سربلندی از آن به منزله بازگشت به قلوب اصولگرایان و پاک شدن اشتباه راهبردی 11 روز خانه نشینی وی است.

اما اگر رفتاری ناهمسو از سوی وی اتخاذ شود، با وضعیت طرد سیاسی مواجه می شود؛ به نحوی که سطح طرد وی هم سطح «مهندس و شیخ نگون بخت» پیش بینی می شود. در همین راستا مهدی فضائلی نوشت: «همچون آن مهندس و شیخ نگون بخت، که قواعد و قوانین حاکم بر کشور را زیر پا گذاشتند و بر اساس هوای نفس آن خسارت های غیرقابل جبران را به کشور و مردم تحمیل کردند، باید پرونده سیاسی خود را برای همیشه ببندند!»
 
«بنده محمود احمدی نژاد هستم»؛ کارگردان سیاسی!

3. کارگردانی سیاسی در اردیبهشت 96
«احمدی نژاد قطعا تمایل ندارد. اگر ایشان بخواهد وارد صحنه رقابت انتخابات ریاست جمهوری شود، این صحنه پر ریسکی است که درگیری دارد و بعد از انتخاب شدن، اداره کشور کار با این شرایط موجود کار آسانی نیست. خودش که حتا علاقه ای ندارد.»

پس از پیام صریح نهی نسبت به حضور محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری، حامیان احمدی نژاد مانند عبدالرضا داوری با پذیرش فضای جدید از عدم حضور وی خبر دادند.

با شرایط فعلی به نظر می رسد که محمود احمدی نژاد مانند رقیب سیاسی خود، هاشمی رفسنجانی، جایگاه سیاسی خود را ارتقا می دهد؛ او به جای اینکه «بازیگری سیاسی» تنها با مخالفان فراوان باشد، خود را در قالب «کارگردان» دنیای سیاست می بیند و کارزار رقابت اردیبهشت 96 را نبرد میان بازیگران سیاسی او و هاشمی رفسنجانی بازنمایی خواهد کرد تا بار دیگر نبرد یاران احمدی نژاد – هاشمی رفسنجانی صحنه آرایش سیاسی را به شکل سنتی خود بازنمایی کند.

چشم انداز محمود احمدی نژاد در کالبد کارگردان سیاسی، انتخاب گزینه ای است که توانایی جذب «رأی منفی» دولت یازدهم و استفاده کامل از پایگاه رأی «ثابت» وی با پذیرش پیام «نهی» را داشته باشد؛ محمود احمدی نژاد به گزینه پیشنهادی اصولگرایان دل نبسته است، او تصمیم گیری لایه های اثرگذار اصولگرا را «مردمی» نمی داند؛ بنابراین قصد دارد شبیه ترین فرد به خود را که با «اما و اگر» نهادهای قانونی برای حضور در انتخابات همراه نباشد، به مخالفان حسن روحانی تحمیل کند. در این شرایط پرونده سیاسی او برای همیشه بسته نشده است و از سوی دیگر سرمایه اجتماعی خود را همسو با برخی از طیف های اصولگرایان روانه رقابت با گزینه هاشمی رفسنجانی می کند.

با وجود این سناریوها، پیش بینی رفتار پدیده سیاست کشور سخت است؛ شاید او مانند گذشته به رفتاری «خرق عادت» اقدام کند!
منبع : هفته نامه مثلث