داخلی صفحه جامعه آرشيو خبر

بعد از گذشت بیش از یک هفته از حادثه پلاسکو، تا حدودی بهتر می‌توان آن را از زوایای مختلف دید و بررسی کرد. هرچقدر هم از آن دور می‌شویم، بیشتر متوجه ناقص بودن اطلاعات می‌شویم.

به گزارش ایران خبر، مصاحبه‌هایی رسمی که از طرف دیگر نهادها یا حتی خود آن افراد تکذیب شدند. امروز که ۹ روز از حادثه گذشته است، بهتر می‌توان خلا خبری را در برخی موارد متوجه شد. اعلام آمار رسمی تعداد مفقودین، صحت و سقم پیامک‌های زیر آوارماندگان موتورخانه، کمبود تجهیزات آتش‌نشانی، بررسی قصور شهرداری و شهردار از مسائلی بود که با اقبال شاکری درمورد شان صحبت کردیم.

او که از اولین افرادی بود که در روز حادثه در محوطه پلاسکو حاضر شد، با حوصله به سوالات ما نیز پاسخ می‌دهد. با اینکه او حرف از استعفای قالیباف را حرفی غیرمنطقی می‌داند ولی می‌گوید که «بالاخره آنها هم باید حرفشان را بزنند»

روز اول شما در حادثه پلاسکو حضور فعالی داشتید و چند مصاحبه هم کرده بودید؛ ولی از جایی به بعد کمتر صحبت‌های تان کمتر شد و به نظر آمد که ترجیج می‌دهید سکوت کنید.
بعد از چند روز ابتدایی موضوعات کار روی روال مشخصی افتاد و هم ستاد خبری تشکیل شد و هم سخنگوی آتش‌نشانی هر ساعت گزارش می‌داد و خبرنگاران هم فعالیت خود را شروع کرده بودند و کم فعالیت شدن من دلایلی جز این نداشت بود.

شما جزو نفرات اولی بودید که در منطقه حاضر شدید؟
اگر بخواهم دقیق بگویم من از حدود ساعت ۱۲ آن جا بودم. وقتی رسیدم شهردار هم آنجا بودند؛ او که مسئول مدیریت بحران آن‌جا هستند ولی چون در روز حادثه در راه سفر به قم بودند که به دیدار مراجع بروند، زمانی که متوجه این اتفاق شدند، سفرشان را نیمه تمام گذاشته و برگشتند. هنگام آتش‌سوزی ساختمان من در راه آن‌جا بودم و با تلفن‌‌ همراهم که پیگیری‌ می‌کردم زمانی که اطلاع دادند که آتش مهار شده است سرعتم را کم کردم و به آنجا که رسیدم تازه ساختمان فرو ریخته بود.

در مصاحبه‌های اولیه‌تان به صراحت گفته بودید که از طرف کسانی که در موتورخانه محبوس شده بودند، به امدادگران پیامکی رسیده است. درست است؟
درست به خاطر نمی‌آورم که این جمله را گفته یا نگفته‌ام. شایعات در آن فضا به سرعت پخش می‌شود؛ ولی من احساس می‌کنم این جمله را گفته باشم چرا که در آن لحظه که در صحنه بودم، از افراد متفاوتی این را می‌شنیدم. ولی بعد از آن اتفاقی افتاد که من متوجه شدم که صحت این مسئله زیرسوال است. زیرا از هر کانالی که می‌شد تلاش کردم تا منشا آن پیامک‌ها یا تماس‌هایی که دریافت شده است را ببینم ولی کسی را پیدا نکردیم که بگوید با او تماس گرفته باشند و این مسئله در حد یک شایعه باقی ماند.

این سوال را از این منظر از شما پرسیدم که اگر دیده باشید خانواده یکی از قربانیان آن محل به نام قاسم شجاعی مصاحبه‌ای کرده و گفته‌اند از روز اول در آن محل حادثه حضور داشتند و قاسم تماس‌هایی با آن‌ها داشته؛ قاسم یکی از همان‌هایی است که جسدش در موتورخانه پیدا شد.
آن‌‌ها می‌توانند پیامک و تماس‌هایشان نشان دهند و پیگیری کنند تا حقی از کسی ضایع نشود. همچنین من به عنوان یکی از نمایندگان مردم و فردی متخصص در کمیته‌ای که شورای شهر در این موضوع تشکیل داده حضور دارم انشالله این موضوعات را در آنجا هم پیگیری خواهم کرد. ما به هیچ عنوان نباید در احقاق حق مردم کوتاهی کنیم.

آن زمان که گفتید به یک متری موتورخانه رسیده‌اید، بعد چه شد؟
آن زمان که داشتند تونل می‌زدند هم من در آن‌جا حضور داشتم و هیچ چیزی پیدا نکردند. مسئله‌ای ندارم که بخواهیم به خاطرش کتمان حقیقت بکنیم. من خودم چندین بار با آقای شهردار به داخل ساختمون رفتم. سگ‌ها و دستگاه‌های زنده‌یاب زیادی و هم آن جا را جست‌وجو کردند ولی در نهایت فقط آن تونلی که در دفعه آخر زدند موجب پیدا کردن افراد شد.

آن خانواده که کسی را در این حادثه از دست داده‌اند از این ناراحت هستند که هرچه درمورد پیامک با شهردار صحبت کرده‌اند، به آن‌ها اهمیت داده نشده است و آن ویدئوی شهردار منتشر شد که می‌گفت دوباره کاری نکنید.
من حقیقت را به شما میگویم؛ من با تیمی آنجا بودند که کارشان نقب زدن و تونل کندن در این محیط‌ها بود. حداقل پنج نقب زده شد که من در جریان شان بودم، به جز این نقب آخری همگی بی‌فایده بودند و ورود به آن‌جا پیدا نکردند.

ما در نگاهی که به داخل یکی از این نقب‌هایی که زده بودند، انداختیم، شعله‌های آتش را علاوه بر آثار سوختگی و دود، به راحتی از زیر آوار می‌دیدیم. درمورد آن فیلم شهردار هم که می‌گوید دوباره کاری نشود، موضوع از این قرار است که آقای قالیباف به آن‌ها تذکر می‌دهد که کاری نکنید که آوار بر سر افراد جدید هم ریخته شود. ایشان مانع نقب زدن نبود و می‌گفت که مانند نقب‌های قبلی کار بی‌فایده نکنید و فقط باید با برش‌کاران طرف دیگر پلاسکو هماهنگ می‌کردند که آوار جدیدی بر سرشان نریزد و باید احتیاط می‌شد که این اتفاقات همزمان نیوفتد.

در اولین‌ صحبت‌های آقای قالیباف، برخلاف گفته‌های ملکی سخنگوی سازمان آتش‌نشانی که گفته بود تعدادی از مردم علاوه بر آتش‌نشان‌ها زیر آوار هستند، گفته شد که فقط آتش‌نشان‌ها زیر آوار مانده‌اند و کس دیگری آن‌جا نمانده‌اند. اخیرا هم صحبتی مبنی بر مفقودی ۱۰ نفر اعلام شد و مردم هم معتقدند افراد زیاد دیگری هنوز زیر آوار مانده‌اند ولی باز هم مدرک مستندی وجود ندارد. شما از آمار رسمی زیر آوارمانگان اطلاعی ندارید؟
آخرین اطلاعاتی که به ما در شورای شهر داده شد، اعلام هفت مفقودی از کلانتری بهارستان بود. از روز اول هم اعلام کردند برای جلوگیری از پراکنده کاری، کلانتری بهارستان را برای افرادی آماده کنند که می‌خواهند آمار مفقودی افراد را در پلاسکو اطلاع دهند.

اصرار بر اینکه بگویند فرد دیگری زیر آوار نیست برای ملتهب نکردن فضا بود؟
من از این قضیه اطلاعی ندارم. به نظر من هرکسی که شخصی از خانواده‌اش اعلام مفقودی رسمی کرده‌اند را باید به اطلاع عموم رساند.

همین هفت خانواده‌ای که مفقودی داشتند هم ناراضی بودند و می‌گفتند که در محوطه برخورد خوبی با آن‌ها نشده است که به آن‌ها می‌گفتند جنازه‌ای نیست.
در کمیته‌ای که به همین منظور در شواری شهر هم تشکیل شده است، وظیفه دارد اطلاعاتش را از مفقودی‌ها در صحبت با خانواده‌های آنان کامل کند. همچنین اگر در آن شلوغی با خانواده‌ای برخورد خوبی نشده است از آن‌ها عذرخواهی کرد.

این‌ها مظلوم‌ترین افراد پلاسکو هستند که حتی دیه‌ هم به آن ها تعلق نمی‌گیرد..
بله متاسفانه همین‌طور است؛ البته در هماهنگی‌هایی که شده است، از تمام قربانی‌های پلاسکو که به نحوی با این ساختمان در ارتباط بوده‌اند تجلیل شده است. در همین راستا در کمیته‌ای که تشکیل شده است، مسئول شده است تا وظیفه بیمه را در قبال آن‌ها تعیین کند و بگوید که دیه چطور به آن‌ها تعلق بگیرد. ما تا انتها تلاش می‌کنیم که حقی از آن‌ها ضایع نشود.

الان بحث هلی کوپتر و امداد هوایی مطرح هست و برخی مدعی هستند که امکانات کم بوده است. شما این حرف را تایید می کنید؟
ما اولین جلسه ای که روز شنبه با اتش نشانی داشتیم امکاناتی که برای مهار ساختمان داشتن مناسب بود و به همین دلیل هم اتش مهار شد. حالا این بحث هایی که هلی کوپتر باید داشته باشیم یا نه باید در کمیته ای بررسی شود.

اینکه می گویند آن منطقه پرواز ممنوع بوده، درست است؟
نه اصلا ما برای فیلمبرداری هم از پهپادها استفاده کردیم.

بله ولی شنیده شده بود بعد از ریزش مجوز گرفتند.
میدانم؛ ولی اگر قرار بود هلی کوپتر بیاید درخواست می دادند و مجوز صادر می شد. ولی خب در آن مقطع زمانی به هلی کوپتر نیازی نبود. شاید هم برای این ساختمان امکان عملیات با هلی کوپتر نبوده است. ولی به هر حال ما ابایی نداریم این مسایل هم در کمیته بررسی شود. بر طبق گزارشی که ارائه داده شد، تجهیزات برای اتفاء حریق کفایت می کرد. ولی به هرحال شهر تهران آبستن حوادث متعددی است و ما باید بدترین حالت را در نظر بگیریم.

گروهی از منتقدان می گویند اقای شریف زاده تجربه مدیریت اتش نشانی ندارند و ایشان فرمانده اگاهی بودند.
همین حرف هم در شورای شهر مطرح شد و ایشان تمام سوابقش را ارائه داد و بررسی شد و سوابقش هم مرتبط بود؛ او دوره هایی گذرانده بودند و حرفه هایی را یاد گرفته بودند. دوره هایشان را در خارج از کشور گذرانده بودند. اما به عنوان نکته اخر اینکه ما نباید از مطرح شدن سوالات واهمه داشته باشیم. اما از سوی دیگر باید اولویت بندی کنیم. ابتدا همه حواس ها و کمک ها به شهدا و خانواده شهدا برسد و بعد هم کسبه. بعضی ها زندگی شان را پای این کار گذاشته اند اگر قرار باشد هرچه حرف می زنیم و به آنها رسیدگی نکنیم فایده ندارد. این ها اولویت اول همه ماست. در رابطه با خانواده شهدا و اوضاع مسبه پرسشگری داشته باشید.

در پایان پرسشگری به آقای قالیباف هم می‌رسد؟
موازی با آن و بدون انحراف افکار! هرکس سوالی دارد بپرسد ولی کمیته تشکیل شده است و در آن مطرح می شود.

اگر به این نتیجه برسید که قصور در بالاترین سطح از شورا تا شهرداری باشد. یعنی حتی آقای قالیباف. با ایشان برخورد می کنید؟
کمیته برای همین تشکیل شده است تمام عوامل بررسی می شود و درصد قصور را میگوید.

پس شما با آنهایی که از استعفای قالیباف صحبت می کنند مشکلی ندارید؟
بالاخره انها هم باید حرفشان را بزنند ولی حرف غیر منطقی است. کشور اینگونه اداره نمی شود که ما بر سر هر اتفاق ما یقه یک نفر را بگیریم و بگوییم استعفا دهد. حجم خسارت و دیگر موضوعات این چنین باید معلوم شود. ما در شورای شهر و وزارت کار و وزارت راه و شهرسازی، قوه قضاییه دادستانی فرمانداری و همه ی عوامل از مالک تا این نهادهایی که نام بردم، باید بررسی شوند.

یک عکسی از روز اول بیرون امده که آقای شهردار با دمپایی در جلسه بودند؟!
ما والا ندیدیم و متوجه نشدیم. (با خنده)