ایران خبر؛ ادعای اینکه مردم به خاطر وعدههای داده شده رهبران انقلابی به مبارزه با شاه برخاستند، هم درست است و هم نادرست.
درست است چون نیروهای سیاسی منتقد و روحانیون مبارز خواستار تغییر سلطنت و ایجاد یک حکومت مردمی بودند و مردم هم به این آرمانها اعتقاد داشتند و طبعا وقتی خواستههای خود را از زبان آنان میشنیدند، به صف مبارزه میپیوستند. آنها در نهایت خواستار تشکیل یک حکومت مبتنی بر آزادی و استقلال و ارزشهای انسانی و اسلامی بودند و به هیچوجه تحقق این آرمانها را در نظام شاهنشاهی ممکن نمیدانستند.
نادرست است زیرا وعدههای رفاهی از جنس رایگان کردن آب و برق نبود که مردم ما را به مبارزه علیه رژیم شاه کشاند یعنی اینگونه مطالبات بسیار بسیار کوچکتر از سطح مطالبات عام مردم بودند و اگر به کسی در آن روزها گفته میشد که شما برای رایگان شدن آب و برق به صف انقلابیون پیوستید، حتما احساس اهانت میکرد و معترض میشد. حتی شعار نیروهای چپ مارکسیستی در ایران که از «نان، مسکن، آزادی» سخن میگفتند از سوی مردم مورد پذیرش قرار نگرفت. مردم ایران در انقلاب سال ١٣٥٧ مطالبات تلنبار شده تاریخی خود را پی میگرفتند و برپایی یک حکومت مردمی و اسلامی و آزاد و مستقل را مطلوب میدانستند. آنان به هر قیمتی حتی از دست دادن امکانات مادی و رفاهی خود حاضر بودند این حرکت انقلابی را پی بگیرند و ناتمام رها نکنند. به همین دلیل سطحی کردن مطالبات مردم در سال ٥٧ به حد رایگان کردن آب و برق را ظلم به مردم میدانیم.
البته این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که بخشی از تصورات مردم و حتی برخی از مبارزان از عملکرد رژیم شاه، افراطی یا غیرواقعبینانه بود و نمونه آن محاسبه سهم هر کسی از بودجه نفت و اینکه اگر انقلاب شود، فلان مقدار پول را ماهانه به مردم خواهند داد! البته اینگونه سخنان را بزرگان انقلاب مطرح نمیکردند اما از زبان برخی از افراد شنیده میشد و علت آن هم اعتراض به غارتی بود که از سوی شاه و بستگانش و درباریان صورت میگرفت. در واقع در هنگام برانگیختن اعتراضات مردم علیه رژیم شاه، بزرگنمایی برخی از خیانتها و جنایتهای شاه هم صورت میگرفت که خارج از کنترل بود.
اما درباره مطرح شدن وعده آب و برق مجانی از سوی امام خمینی باید چند نکته را توضیح داد.
نخستین نکته این است که امام خمینی در روز ١٢ بهمن ٥٧ یعنی روز ورودشان به کشور اساسا درباره مجانی کردن آب و برق سخنی نگفتند که وعدهای برای فریب مردم قلمداد شود. در بررسی ٢٢ جلد صحیفه امام و منابع صوتی و تصویری مانده از امام خمینی(ره) به سه مورد بر میخوریم که در آن ایشان پیرامون موضوع «مجانی شدن آب و برق و...» سخن گفتند. این سه مورد را عینا میآوریم:
1- در پیام ١٤ مادهای نهم اسفند سال ٥٧، قبل از ترک تهران به مقصد قم میفرمایند: «من به دولت راجع به مجانی کردن آب و برق و بعضی چیزهای دیگر فعلا برای طبقات کمبضاعتی که در اثر تبعیضات خانمان برانداز رژیم شاهنشاهی دچار محرومیت شدهاند و با برپایی حکومت اسلامی به امید خدا این محرومیتها برطرف خواهد شد، سفارش اکید نمودم که عمل خواهد شد.» (صحیفه امام، ج٦، ص٢٦٢)
٢- با فاصله یکروزه از پیام قبلی، در بدو ورود به قم (١٠ اسفند ٥٧) در سخنرانی مدرسه فیضیه فرمودند: «ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم؛ شما را به مقام انسانیت میرسانیم». (صحیفه امام، ج٦، ص ٢٧٣)
3- مجددا روز بعد (روز جمعه ١١ اسفند ٥٧) در کتابخانه مدرسه فیضیه (خطاب به خبرنگار روزنامه اطلاعات) میفرمایند: «هر چه زودتر باید مشکل مسکن برای بیخانمانها و فقرای ایران حل گردد و برای هر خانواده، مسکن مورد نیازشان تامین شود، آب و برق برای فقرا و بیبضاعتها باید مجانی گردد. به نظر من بیشتر انقلابیون واقعی یعنی آنها که نیروی عظیم و کوبنده این انقلاب بودند، مردم غیرمرفه بودند. کسانی که بیشترین کشتهها را دادند و با نیروی ایمان واقعی و اعتقاد راسخ، باعث پیروزی انقلاب شدند، همان کسانی بودند که به هیچوجه اشرافی و مرفه نبودند و از طبقه پابرهنه بودند.» (صحیفه امام، ج٦، ص ٢٩٧)
موارد فوق را امام خمینی در تاریخهای ذکر شده مطرح کردند و بنابراین ادعای کسانی که معتقدند امام خمینی در هنگام ورود به ایران به مردم چنین وعدهای را داده بود، سخن گزافی است. از این بیاعتبارتر سخن کسانی است که مدعی شدهاند سخنان امام خمینی در روز ١٢ بهمن ٥٧ را سانسور کردهاند.
نکته دوم این است که امام خمینی در آن روزها با مطرح کردن اینگونه مسائل، درصدد حمایت از محرومان و افراد کمتر مرفه جامعه بودند و تلاش میکردند که از رنج مستمندان بکاهند. البته همه مسوولان در آن سالها چنین مطالباتی را داشتند و حتی به این سمت هم حرکت میکردند اما امکانات کشور اجازه تداوم این کار را نمیداد. مرحوم بازرگان در آن زمان به صورت هفتگی به مردم گزارش میداد و همگان به خاطر دارند که به عنوان نخستوزیر دولت موقت از مشکلات اجرایی و پولی کشور خبر داشت و معتقد بود که نمیشود این وعدهها را عملیاتی کرد. ایشان در گزارشی به مردم در همان زمان تاکید کرده بودند که امام خمینی قلب رئوفی دارند و به فکر مستمندان و محرومان هستند و از دولت خواستار مجانی کردن آب و برق هستند اما خزانه دولت خالی است و نمیتواند این کار را بکند. البته در آن زمان دولت با توجه به خواست امام و نیاز مستمندان جامعه، تا مدتی به این امر اقدام کرد و آب و برق افراد کممصرف را مجانی کرد اما بعدها با شروع جنگ تحمیلی و نیاز دولت به درآمد بیشتر، مجبور به تعطیلی اینگونه فعالیتها شدند و قیمت آب و برق و دیگر خدمات دولتی را مانند قبل از همه اقشار مردم گرفتند. در آن زمان حتی دولت به کمکهای مردمی برای اداره جنگ هم نیاز داشت و مردم با فرستادن امکانات و تامین مالی و هدیه دادن طلاجات خود به کمک مسوولان رفتند.
نکته سوم این است که تا وقتی مسوولان دولتی این مساله را علنا برای مردم مطرح نکردند و وعده مجانی شدن آب و برق برای اقشار نیازمند را به مطبوعات نکشاندند، امام خمینی بر این موضوع به صورت علنی اصرار نکردند.
اگر به مطبوعات اوایل اسفند سال ٥٧ مراجعه شود حتما مشاهده میشود که برای نخستین بار سخنگوی دولت موقت یعنی عباس امیرانتظام بود که این وعده را مطرح کرد. کیهان در تاریخ ٨ اسفند ١٣٥٧ از قول سخنگوی دولت نوشت: «برای کمدرآمدها؛ آب و برق مجانی میشود!» و این یک روز قبل از آن است که امام در سخنانشان این موضوع را مطرح کنند. ظاهرا امام خمینی در جلسات خصوصی از دولت خواسته بودند در این زمینه کاری کنند و دولت هم مصوبهای را در هیات دولت مطرح کرد و سخنگوی دولت هم آن را به رسانهها کشاند و سپس امام خمینی پی ماجرا را گرفت و در عین حال سعی کرد این مساله را به سوی معنویت و تعالی روحی مردم هم سوق دهد تا مردم تنها به نیازهای مادی انقلاب و دستاوردهای رفاهی نظام بسنده نکنند و مطالبات دیگر را مهمتر بدانند