به گزارش ایران خبر، روز 27خرداد امسال دختر دانشجویی با چهره‌ای رنگ پریده به یکی ازکلانتری‌های جنوب تهران رفت و با تسلیم شکایتی علیه پسرشیطان صفت گفت: «چند روزقبل در میدان آزادی ایستاده بودم.ازآنجاکه برای رفتن به دانشگاه عجله داشتم و تاکسی هم نبود، به ناچار سوار یک خودروی شخصی شدم. پسر جوانی که راننده خودرو بود پس از چند دقیقه سرصحبت را بازکرد و گفت که حس عجیبی به من پیدا کرده وهمانجا ازمن خواستگاری کرد.درحالی که با شنیدن این حرف شوکه شده بودم به اوگفتم درحال حاضربه فکر ازدواج نیستم ومی خواهم ادامه تحصیل بدهم، اما او با حرف های مختلف حواسم را پرت کرد وبه همین خاطرنفهمیدم از مسیر اصلی فاصله گرفته و به سوی بیابان می‌رود. ناگهان به خودم آمده و متوجه شدم در بیابان‌های جنوب تهران هستیم. در حالی که از شدت ترس نمی دانستم چه کار کنم با خواهش ازاوخواستم مرا به خیابان اصلی بازگرداند اما راننده شرور پس ازمتوقف کردن ماشین، من را بی‌توجه به التماس‌هایم با تهدید چاقو بشدت مورد آزار و اذیت قرارداد. بعدهم همانجا رهایم کرد و متواری شد. من هم با چشمان اشکبار و به زحمت خودم را به جاده و با یک تاکسی به خانه رساندم. بدون اینکه به کسی حرفی بزنم و به بهانه بیماری یک هفته دراتاقم ماندم. در این مدت یادآوری صحنه تجاوز پسر شیطان صفت باعث شده بود دچار هذیان گویی شوم. با این حال پس از یک هفته توانستم به پلیس مراجعه کنم.»
به‌دنبال این شکایت، کارآگاهان پلیس با ردیابی‌های تخصصی و سرنخ‌هایی که دختردانشجو دراختیارشان قرارداده بود موفق به شناسایی و دستگیری شیطان صفت فراری شدند، اما او منکرآدم ربایی و تجاوز شد.در جلسه دیروز دادگاه، ابتدا نماینده دادستان به بیان کیفرخواست پرداخت و گفت: «براساس اعلام نظر پزشکی قانونی و شکایت این دانشجو مبنی بر تجاوز به عنف و همچنین سرقت، از قضات عالیرتبه درخواست اشد مجازات را برای متهم دارم.آن گاه دختر 19 ساله دانشجو در برابر قضات ایستاد و از دادرسان دادگاه خواست متهم را به اشد مجازات محکوم کنند. سپس پرویز -متهم 29 ساله -ضمن رد تمامی اتهاماتش گفت: «من تعرض به این دختر را قبول ندارم. او خودش راضی بود و...» با ادعای عجیب متهم، قاضی دادگاه او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «چرا دروغ می‌گویی؟ همه شواهد و مدارک لازم علیه تو وجود دارد پس سعی نکن از اتهام‌هایت فرار کنی» که متهم سکوت اختیار کرد. در پایان جلسه محاکمه، قضات وارد شور شدند تا رأی خود را صادرکنند.
