اقدامات موثر بانک مرکزی برای کاهش نرخ ارز/ نرخ دلار تا پایان سال افزایش نمییابد
به گزارش ایران خبر، در نوشته فارین پالیسی پنج گام برای شیوه مدیریت گفتوگو با احمدینژاد توصیه شده بود؛ نخستین ترفند احمدینژاد، در مواجهه با چنین موقعیتی آن است که طرف مقابل را دست بیندازد تا توانمندیهای گفتاری همتای خود را بیازماید.
۱. باید او را مجبور کرد به آنچه از آن طفره میرود، بپردازد
شهرت احمدینژاد بهدلیل صفت «ردگمکنی» او است؛ زمانی که بخواهد از موضوع دشوار یا سؤالی طفره برود یا آن را از سر خود باز کند، حریفانش را با سؤالهای بیهدف و تصادفی، مواجه میکند تا موضوع را تغییر دهد یا بهسادگی، وقت را بگذراند و آنها را وادار کند به موضوع جدیدی بپردازند. در یک مصاحبه با شبکه «ایبیسی»، جورج استفانو پولوس از او درخصوص احتمال اقامت اسامه بنلادن، رهبر القاعده، در ایران سؤال کرد: «اگر شما به یقین میدانستید که بنلادن در تهران است، آیا از او پذیرایی میکردید؟ او را اخراج میکردید؟ آیا او را دستگیر میکردید؟» استفانو پولوس در پی چندین سؤال تلاش کرد پاسخی درست برای آنها بیابد؛ اما احمدینژاد سریع پاسخ داد، من شنیدهام که اسامه بنلادن در واشنگتندیسی است! چندین دقیقه گذشت که پس از آن، احمدینژاد با مطرحکردن این مسئله که «بین بوش و بنلادن روابط نزدیکی وجود دارد»، از پاسخگویی به این سؤال طفره رفت؛ سرانجام درحالیکه استفانو پولوس خشمگین به صراحت از او پرسید که آیا احمدینژاد منکر حضور بنلادن در ایران است، احمدینژاد پاسخ داد: مطمئن باشید که او در واشنگتن است. من فکر میکنم احتمال زیادی وجود دارد که او آنجاست. و این بود پایان مصاحبه! یک روش برای مغلوبکردن احمدینژاد در چنین بازی کلامی، حوالهدادن او به سؤال و گفتوگویی است که به موضوع مورد بحث، مرتبط باشد. این همان شیوهای است که محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران و کاندیدای محافظهکار انتخابات ریاستجمهوری ژوئن ۲۰۰۹ در مناظره انتخاباتی به آن مبادرت ورزید. هنگامی که احمدینژاد سعی میکرد با مطرحکردن سؤالات فراوانی درباره تجربه حریف در امور دولتی، توجه اذهان را از ضعف کابینهاش در اداره امور ایران منحرف کند، رضایی با دعوت مخاطبان و بینندگان به خواندن طرحهای اقتصادی او از طریق سایت اینترنتی وی، با مهارت به موضوع اقتصاد کشور بازگشت. احمدینژاد میکوشید با طرح سؤالات بیشتر، جریان گفتوگوی اقتصادی رضایی را قطع کند؛ اما این کاندیدا هم سعی کرد با مطرحکردن سؤالات جدید درخصوص ضعف اقتصادی رئیسجمهور، هدایت بحث را در دست خودش نگه دارد.
۲. خاص باشید
سبک مناظره احمدینژاد شامل یک دسته بیاناتی است که بیشتر شبیه تکیهکلام هستند تا بحثهای واقعی. این حقیقت که احمدینژاد در طولانیمدت قادر به پرهیز از ورود به بحث جدی درباره هر تخصصی بوده، نشانگر این است که چقدر یک مناظرهکننده میتواند بامهارت باشد. در مصاحبهای که در سپتامبر ۲۰۰۶ از سوی شبکه «انبیسی» انجام شد، برایان ویلیامز، یک سؤال درباره موشک ساختهشده در ایران مطرح کرد. پاسخ احمدینژاد یک اظهار نظر کلی درباره اشتیاق ایران به صلح و آرامش بود و در حقیقت اینکه این آمریکاست که بهدلیل جنگافزارهای اتمی و تسلیحات هستهای، بزرگترین خطر برای امنیت جهان محسوب میشود و سپس قبل از اینکه ویلیام فرصت ادامه بحث را بیابد، با ایراداتی کلی درباره تاریخ جهان، جهت گفتوگو را تغییر داد. در همان مصاحبه ویلیام، سؤالی درباره همسر احمدینژاد که بهندرت در محافل دیده میشود، پرسید؛ رئیسجمهور ایران پاسخ داد: «او یک زن ایرانی است. درست همانگونه که من یک ایرانی هستم».
۳. دانش او را بسنجید
با وجود اظهارات غیرجدی، احمدینژاد در واقع درباره بسیاری از موضوعات، تسلط کافی ندارد. وقتی خبرنگار «تایم» از او درباره سخنرانی مشهور هاشمیرفسنجانی در روز قدس سال ۲۰۰۱ پرسید، او پاسخی نداشت. در روز قدس، این روحانی محافظهکار، سخنانی را مطرح کرد. احمدینژاد بهصراحت چنین سخنرانیای را منکر شد، این در حالی است که خبرنگار «تایم» شخصا در آن سخنرانی حضور داشت. یا موضوع هولوکاست که بسیاری از خبرنگاران از او درباره آن پرسش کردند، هیچگاه سؤال نشد که او دقیقا درباره هولوکاست و آشوویتس چه میداند؟
۴. اجازه ندهید شما را عصبی کند
از زمانی که جاناف کندی در یک رقابت انتخاباتی از ریچارد نیکسون شکست خورد (۱۹۶۰) سیاستمداران تیزهوش پی بردند که در مصاحبههای تلویزیونی، آنچه شما میگویید، کماهمیتتر از چگونهگفتن آن است، احمدینژاد نیز استثنا نیست. نگاههای فروتن، ژاکت خاکستری، ظاهر نهچندان شیک او ممکن است که در یک برنامه مد، موجب برندهشدن او نشود؛ اما سبک سخنرانی محکم او، طرفدارانی را از بافت فقیر جنوب تهران، تا خیابانهای جاکارتا در اندونزی که از شهرت بالایش بهدلیل دیدگاههای ضد غربی لذت میبرند، به دور او جمع کرده است. (در مناظرات ریاستجمهوری ۲۰۰۹، احمدینژاد توانست رقیب انتخاباتی خودش را از طریق بحثهای ساده و آسانفهم درباره سیاستهای هستهای ایران و ارتباطات با ایالات متحده و از همه مهمتر بهعنوان منتقد فعالیتهایی که او آن را فساد رقیب میدانست، از میدان به در کند). در مجموع احمدینژاد برای مناظره مؤثر، نیازمند توانایی نشاندادن عقاید پیچیده بهگونهای بود که طیف وسیعی از مخاطبان، بتوانند آن را بفهمند. پرهیز از واژگان بزرگ، عاقلانه به نظر میرسید. اگر رقیب زیرکتری مقابل احمدینژاد بود، روش و اتهامات را پیشبینی میکرد، بدون آنکه کنترل احساسات را از دست بدهد و با آرامش آنها را تکذیب میکرد.
۵. شوخی کنید
احمدینژاد بهدلیل اظهارات طعنهآمیز در مناظره با رقیبان، موجبات نگاه منفی به خود را فراهم آورد؛ بنابراین یک روش در تخریب این باور او، بهعنوان مناظرهکننده زیرک این است که به کنایهزدن بسنده کنید. احمدینژاد شاید در نشست خبری آتی خود دیگر آن کاپشن معروف را نپوشد. این چهار سال او بیشتر با کتوشلوار دیده شده؛ اما احتمالا شیوههایش در گفتوگو همان است.