اقدام هولناک مرد جوان که خود و دوفرزند خردسالش را با خوراندن قرص برنج به کام مرگ تلخی کشاند، موجی ازتأثرعمیق مردم را به دنبال داشت.
به گزارش ایران خبر، مرد جوان اهل کرج، ساعت ۱۱ شب ۲۸ تیر، پس ازخوردن قرص برنج، به دختر وپسرخردسالش نیزقرص مرگ خوراند وبعد هم به همراه آنها راهی خانه خواهرش شد.اما دقایقی بعد پدروفرزندانش نیمه جان روی زمین افتادند که بلافاصله ازطریق اورژانس به بیمارستان انتقال یافتند. اما هرسه به فاصله چند ساعت ازیکدیگرجان باختند.درادامه تحقیقات پلیسی مشخص شد همسراین مرد، ازهفت ماه قبل به خاطر بیکاری و فقرشوهرش، خانه را به حالت قهرترک کرده ودرخواست طلاق داده بود.این مرد وقتی پی برد همسرش تحت هیچ شرایطی حاضر به بازگشت به خانه نیست در اقدامی هولناک، به زندگی خود و فرزندانش پایان داد.بی تردید بروز حوادث اینچنینی، به دلایل متعددی ازجمله فقرفرهنگی ومشکلات اقتصادی، بیکاری واختلافهای خانوادگی رخ میدهد. چه بسا اگر اتفاقاتی از این دست ریشهیابی و آسیب شناسی شود، میتوان ازبروزچنین اتفاقات غیرقابل جبران جلوگیری کرد.
افسردگی عامل اصلی واقعه هولناک
دکتر مجید صفاری نیا- روانشناس اجتماعی- در واکاوی این پرونده تلخ اظهارداشت: مهمترین مسأله و اصلیترین عامل بروز این اتفاقات، بحث افسردگی است. وقتی زنی، خانه و خانوادهاش را رها میکند و به خانه پدر و یا اقوامش میرود و بعد ازچند ماه هم تقاضای طلاق میدهد، مرد همه چیزش را از دست رفته میبیند و همین امر باعث میشود تا افسردگیاش به نقطهای برسد که دست به چنین جنایتهایی بزند. وی در پاسخ به این سؤال که آیا ریشههای افسردگی مرد خانواده، به سالهای قبل بازمیگردد یا صرفاً این افسردگی مربوط به چند ماه اخیر است، گفت: لزوماً نمیتوان با صراحت گفت که ریشه افسردگی در شخصیت پدر این خانواده عمری دراز داشته است، چراکه افسردگی به این شکل میتواند در طول شش ماه هم اتفاق بیفتد. اما در عین حال این امکان وجود دارد که شخص مذکور از سالها قبل زمینه افسردگی را داشته است. ضمن آنکه اصولاً در کشور ما مردها در حالت عادی به مسائل پزشکی و بهداشتی خودشان کم توجه هستند. این نوع افسردگی در ابتدا با ناراحتی و سکوت همراه است و بعد از مدتی فرد با افزایش فشارها، پرخاشگر و عصبی میشود و این روند ادامه پیدا میکند تا شخص احساس میکند به انتهای خط رسیده است.
مرد خانواده به دنبال تفکر نجات
روانشناس اجتماعی، اظهار کرد: انتهای افسردگی برای این افراد مرگ و نجات نزدیکان است. هیچگاه فکر نکنید که این شخص قصدش، نابودی خود و بچههایش بوده است، چرا که اوتحت فشار بیماری درمان نشده به تفکری رسیده که احساس میکند با کشتن خود و بچههایش آنها را از این شرایط سخت نجات میدهد. حتی شاید برخی فکر کنند او با کشتن فرزندانش قصد انتقامگیری از همسرش را داشته است اما بحث انتقامگیری در اولویتهای چندم قرار داشته است. بنابراین مرد خانواده آن شب احساس کرده لطف بزرگی به بچههایش میکند و آنها را از فقر و فلاکت و زندگی نکبت بارآینده نجات میدهد.
کم توجهی به سرمایههای اجتماعی
وی در ادامه ضمن اشاره به عواملی که میتواند مانع بروز چنین فجایعی شود، گفت: متأسفانه در جامعهای که ارزش زیادی برای سرمایههای اجتماعی در نظر گرفته نمیشود، این اتفاقات بیشتر رخ میدهد. به هرحال اگر خدمات حمایتی مناسبی از افراد کم بضاعت صورت بگیرد، جلو بسیاری از بحرانها و معضلات خانوادههای فقیروامثال این خانواده گرفته میشود.
برخی اشخاص تحمل معضلات اقتصادی را ندارند
دکتر صفاری نیا در پایان گفت: همه اشخاص تحمل معضلات اقتصادی را ندارند و نمیتوانند توزیع ناعادلانه ثروت را هضم کنند. این شخص بارها با مشاغل مختلف خودش را مشغول کرده اما به موفقیت نرسیده است. در مسیر زندگی هشت سالهاش بارها شکست را تجربه کرده و تحقیر شده است. در ادامه هم همسرش خانه را ترک کرده و او خودش را در یک بنبست دیده که تنها راه گریز، مرگ خود و فرزندان خردسالش بوده است.پس با این تفاسیر بهتر است سازمانها و مراکز حمایتی بیشتری در کشور فعالیت کنند و افراد و خانوادههای به بنبست رسیده را نجات دهند. شاید این پدر با این باور که فرزندانش را از زندگی نکبت بار نجات میدهد، دست به این اقدام زده است. اما بواقع این کودکان معصوم به کدامین گناه باید از ادامه زندگی محروم میشدند. چه بسا شاید هرکدام از این کودکان در آینده مسیرهای بهتری برای ادامه زندگی پیدا میکردند و آتیه بسیار خوبی نصیبشان میشد. اما افسوس که به خاطر یک تصمیم و تفکر غلط و همینطور شرایط طاقت فرسا حالا باید نباشند.