تبلیغ برای بیشتر مصرف کردن؛

صنعت پولساز تحمیق جامعه

کد مطلب: 61560
 
تاریخ انتشار : شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۳۶
جامعه ایران به عنوان یک جامعه تمدنی و با ریشه فرهنگی کهن از ارزش های والای انسانی، آیا باید اسیر تبلیغات پوچ و بی محتوا شود؟
صنعت پولساز تحمیق جامعه
 
ایران خبر- زندگی بشر بر روی کره خاکی توامان با پیشرفت و نوآوری شده است. پیشرفتی که برای ادامه حیات انسان ملزوم مفروض می شود. از زمان انقلاب صنعتی در قرن 17 میلادی تا به امروز، اختراعات و کشفیات جدید، هریک تحولات عمده ای در عرصه های مختلف زندگی ایجاد کرده اند. تولید نیروی محرکه از قدرت بخار، برق، تلفن، ماشین های بنزین سوز و عصر ارتباطات و دیجیتال، دنیاهای متفاوتی رقم زدند که اکثریت جوامع پیش و پس آن، به دنیای جدید وارد شدند. اما در این میان سبک های زندگی نیز با گذشته تغییرات شگرفی داشت و «انسان مدرن» جایگزین «انسان سنتی» شد. 

جایگزینی مدرنیسم و سنت گرایی بدون تلفات و هزینه نبوده است. با پیشرفت صنعت و نیاز به مصرف گرایی افسارگسیخته برای فروش کالاهای تولیدی در بازار رقابتی، تبلیغات را به صورت حرفه ای به یک صنعت تبدیل ساخت. زمانی فروشندگان دوره گرد از شهری به شهر دیگر می رفتند و محصولات تقلبی خود را به اسم های اغوا کننده ای مانند داروی جوانی به فروش می رساندند. در بازارهای مکاره انواع و اقسام کالاها مردم را به سوی خود جذب می کرد و تعریف و تمجید فروشندگان در بالا رفتن میزان فروش تاثیر بسزایی داشت. 

انسان با پا گذاشتن در دنیای جدید با بمبارانی مدام از تبلیغات و سبک های جدید زندگی روبه رو می شود. در این دنیا فضا برای تفکر و اندیشیدن محدودتر شده و علم به صورت عریان در اختیار صنعت قرار گرفته است. علم و دانش زوایای مختلفی از دنیا و شناخت را به جهان عرضه می کند اما آن بخشی از علم به صورت کلان مورد توجه قرار می گیرد که به صورت کالا عرضه شود و جهان را بتواند به تسخیر درآورد. استعمارگران در قرون 16 و 17 میلادی از قدرت کشتی های بخار برای پیدا کردن مستعمرات بهر بردند و چند قرن از منابع طبیعی و انسانی مناطق دیگر به رایگان بهره ها جستند. چرخه استثمار  و استعمار انسان ها در دنیای پیشرفته و به ویژه در کشورهای در حال توسعه یا کمتر توسعه یافته همچنان به سرعت در حال چرخیدن است. 

از اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، تحولات به سرعت در حال وقوع اند و حتی گیج کننده شده اند. انسان ها دیگر حق انتخاب ندارند، بلکه برای مصرفی تر شدن انتخاب شده اند. مسابقه بزرگ جهانی در مصرف گرایی در جریان است. فن آوری های جدید، به صورت مسخ کننده ای در اختیار بشر قرار گرفته اند. زندگی بهتر در قالب مدرن تر شدن و به روز تر شدن معنا پیدا کرده است. عطش سیری ناپذیری در عرضه و تقاضای کالاهای مصرفی ایجاد شده است. یک کالای جدید به سرعت توسط همان کمپانی یا کمپانی رقیب با مدل های قدیمی تر جایگزین می شود و صف های طولانی برای خرید محصول جدید! 

چرخ های عظیم اقتصادی و صنعتی دنیای جدید، انسان ها را زیر چرخ دندهای خود به مرور له می کند. تبلیغات دیگر تنها محدود به پیام های بازرگانی اغوا کننده نیست. صنایع فیلم سازی، رسانه ای و حتی نویسندگان رمان های تخیلی نیز به بازیگران ارتش بزرگ فروش کالاها تبدیل شده اند. تبلیغاتی موفق است که انسان های بیشتری را با پدیده تحمیق سازی به خریداران یک کالای خاص تبدیل سازد. قدرت انتخاب و تفکر در این روش هیچ جایی برای عرض اندام ندارد. هر چند انسان گمان می کند میان چند محصول یکی را انتخاب می کند اما در اصل تبلیغات میل به خرید آن کالا را چنان بالا برده است که تفاوتی نمی کند از کدام برند استفاده شود، تنها باید تقاضا برای آن محصول بالاتر برود. به زبان دیگر، انسان به عنوان موجودی خلاق، متفکر و اشرف مخلوقات، در یک محیط و شرایطی قرار می گیرد که با تبلیغات، تحمیق شود. ارزش ها و توانایی های بخش عمده ای از انسان ها به کناری نهاده می شود و می بایست یک انسان مدرن و به روز شود.
 
مدرن شدن و به روز شدن صرفا به معنای تعالی نیست بلکه سقوط آزاد در دنیای برساخته توسط صنایع بازار ساخت است. زیست در این محیط سبب می شود انسان هایی، نوع خود را به شیوه های مختلف تحت استثمار قرار دهند. وابستگی میان انسان ها و صنعت مدرن، وابستگی متقابل نیست بلکه جاده ای یک طرفه می باشد. سبک زندگی مدرن، زندگی سنتی و برخاسته از تاریخ بشریت و اندیشه و دین را قربانی ساخته است. سنت گرایی به عنوان عقب ماندگی تفسیر می شود. اخلاق و فرهنگ زیست انسان ها در یک خانواده بزرگ بشری، به همزیستی مسالمت آمیز در پناه قوانین سفت و سخت صنعتی سازی تبدیل شده است. اصلاح «انسان ماشینی» و در حال حاضر «انسان مجازی»، در دنیای کنونی تبلور یافته است. 

ادامه چنین روندی با مقاومت هایی روبه رو بوده اما تبلیغات برای مدرن شدن و مدگرایی، راه مقابله با مقاومت ها را پیگیری می کند. انسان باید به صورت مسخ شده در اختیار صنایع قرار گیرد. انسانی که مسخ می شود، اولویت ها و دغدغه هایش با گذشته تغییر می کند. جوامع در حال توسعه ای مانند ایران همچنان دارای رگه هایی از مقاومت در مقابل موج مدرن سازی افسارگسیخته سبک زندگی هستند ولی صنعت تحمیق سازی بشری، تمام دنیا را به شکل یک بازار گسترده می بیند. ایران به عنوان کشوری با قدمت هزاران ساله تمدنی و فرهنگی، دارای ارزش ها و هنجارهای اخلاقی ریشه دارا در سنت های قوام بخش جامعه است. سبک زندگی پذیرفته شده در ایران در ترکیب با قوانین و احکام اسلامی قرار گرفته است. از بین رفتن چنین روشی، ایران را به طور کامل در کام بازار بزرگ فرو می غلتاند.

به طور کلی مدرن سازی در جهان با برچسب های جهانی شدن و غرب گرایی همراه بوده است. ارزش ها و فرهنگ مصرف گرایی دنیای مدرن که در آنجا به صورت ریشه ای رسوخ کرده است، بدون هیچ پیوست تمدنی و فرهنگی مناطق مقصد، به جوامع در حال پیشرفت تجویز می شوند. برای آسیب شناسی سبک زندگی در ایران، تقاضای بالا برای کالاهای مصرفی جدید در کشور، گویای تهدیدی و خطری است که زیست انسان ایرانی را در بر می گیرد یا به طور کامل در برخواهد گرفت. تبلیغات، مدگرایی و مصرف گرایی، پدیده های به هم پیوسته ای هستند که از طرق مختلف به ذهن های ایرانی خورانده می شوند. چنین پدیده هایی حتی لزوما به مدرن شدن و پیشرفت صنایع کشور نیز نمی انجامد و شکاف موجود را صنایعی از کشورهای دیگر پر خواهند کرد. واردات بی رویه کالاهای مصرفی به ایران علی رغم نیازمندی به کالای اساسی، تقاضای عمده در ایران را نشان می دهد. 

صنایع تبلیغی و تغییر سبک زندگی در جهان، دارای پیاده نظام هایی در کشورهای مقصد است که مروجین اصلی چنین سبکی در ایران هستند. این پیاده نظام در قالب های مختلفی بروز پیدا می کنند. انسان ماشینی در ایران نیز به مرحله گذار به انسان مجازی قرار دارد. صنایع خدماتی، تولیدی و تبلیغی ایران نیز خود را با سبک های جدید زندگی وفق داده اند. به شکل گریزناپذیری سبک زندگی ایرانی - اسلامی در حالیکه در حال تکامل برای تعالی انسان رو به جلو در حرکت است با موانع عمده و جدی روبه رو شده است. غفلت مستمر در مقابل آن پروژه تحمیق سازی بزرگ بشری را در کشور تکمیل خواهد ساخت. تحمیق سازی در اینجا به معنای شکل بخشی به انسانی صرف مصرف گرا و بدون هیچ قدرت تفکری برای انتخاب می باشد. انسان مصرف گرا، دیگر توان تفکر در مقابل گزینه های مشخص پیشرو را ندارد. اگر کالایی نیازهای اولیه را برآورده سازد، به مدت کوتاهی باید برای به روز شدن و مدگرایی، همان کالا را با همان کارکرد در مدل های جدید تهیه کند. تبلیغات، خوراک تحمیق سازی کالاهای مصرفی با کارکردهای مشابه را فراهم می کند. فراگیر شدن این پدیده در جهان سوم به مراتب از جهان اول خطرناکتر است، چرا که علم و دانش در جهان به صورت انحصاری تولید می شود اما در جهان سوم، محصولات آن علم در قالب کالای مصرفی عرضه می شوند.