کد مطلب: 10117
 
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۲۲
سایت بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های شهید بهشتی، نظراتی منتشرنشده از شهید مظلوم آیت‌الله دکتر بهشتی پیرامون «حجاب» را منتشر کرده است.
به گزارش سایت تاریخ ایرانی، آخرین نظر ایشان در باب حجاب زن مسلمان حدود ۱۰ روز پیش از شهادت در جلسه توصیه‌های اخلاقی حزب جمهوری اسلامی بیان شده و میان این رأی و آرای پیشین تفاوتی وجود ندارد. نکته جالب اینکه بر خلاف نظر برخی از روحانیون که نظرات مترقی شهید بهشتی در باب حجاب را مربوط به دوره زندگی ایشان در آلمان می‌دانند و معتقدند نظر ایشان پس از انقلاب و در آخرین لحظات عمر تغییر کرده بود، رأی آخر شهید بهشتی در باب حجاب زن مسلمان آنقدر صریح و گویاست که راه را بر تفاسیر دلبخواه و من عندی از آرای ایشان می‌بندد.

آرای شهید بهشتی در بیان حکم حجاب زن در اسلام شش مساله را توضیح می‌دهد:

۱- حجاب برای احترام به زن و بالا بردن شخصیت وی وضع شده است.

۲- حجاب نباید محدودیتی برای کار و فعالیت اجتماعی زن ایجاد کند.

۳- حجاب برای جلوگیری از هوس‌انگیزی و شهوت‌رانی است.

۴- نباید سخت‌گیری اعراب با زنان را جزئی از احکام اسلامی به حساب آورد.

۵- حجاب منحصر در چادر نیست و بلکه روسری و مانتو برای پوشیدگی و فعال بودن زن مناسب‌تر است.

۶- کسی نباید متعرض پوشش غیر چادر زنان در اماکن و نهادهای حکومتی و اسلامی شود.

این شش مساله در مواضع و سخنان متعدد شهید دکتر بهشتی توضیح داده شده است. وی در سخنرانی با عنوان «جایگاه زن در اسلام» که به زبان آلمانی در اروپا ایراد کرده از تجربه اعراب لبنان در خصوص حجاب زن در اسلام سخن می‌گوید. این متن از اولین اسناد آرای شهید دکتر بهشتی درباره بحث حجاب است. در این سخنرانی شهید بهشتی به سه نکته مهم توجه می‌دهد:

۱- نباید سخت‌گیری اعراب با زنان را جزئی از احکام اسلامی به حساب آورد.

۲- زن نمی‌تواند زیبایی‌هایش را در برابر چشم مردان ظاهر کند.

۳- حجاب مانع کار کردن زنان نیست.

به بخشی از این سخنرانی توجه کنید:

«ما در تابستان سال جاری در مناطق کوهستانی لبنان بودیم. من از اهالی آنجا پرسیدم آیا زنان هم به مساجد می‌روند؟ در پاسخ گفتند: نه در اینجا زنان به مسجد نمی‌روند. پرسیدم چرا؟ در پاسخ مسائل مختلفی را گفتند، چون بعضی از زنان در لبنان تقریباً بدون حجابند و اگر آنها بدون حجاب وارد مسجد شوند، برای مجالس و مجامع مسجدی صورت خوبی ندارد. اگر مسلمانان به این نحو (یعنی بدون حجاب) وارد مسجد شوند و در مساجد شرکت کنند، به نظر می‌آید که اسلام این‌گونه خواسته است. بعضی‌ها هم به نحو دیگری می‌خواستند ثابت کنند. اما با یک ساعت بحث توانستم مردم را در آنجا راضی کنم که زنان از این نظر می‌توانند و باید در هر صورت به مساجد بیایند. آنها هم گفتند: بله، بله کاملا حق با شماست. ما از حالا سعی می‌کنیم این مساله را برطرف کنیم. بعضی از بانوانی که در آنجا بودند بسیار خرسند شدند که در آنجا من این بحث را در میان گذاشته‌ام و آنها گفتند: ما علاقه‌مندیم که به مساجد برویم و می‌خواهیم بدانیم و اسلام را بشناسیم و غیر از مساجد امکان کمتری برای این کار را داریم. این فقط یک مثال بود اما من معتقدم که این ممنوعیت یا این وضعیت که زنان در بخشی از لبنان اجازه وارد شدن به مساجد را ندارند، به یک سنت بسیار بسیار قدیمی اعراب برمی‌گردد و بر پایه آن سنت پایه‌ریزی شده است که اعراب با زنانشان سخت‌گیرانه برخورد و رفتار می‌کردند. این‌طور نیست؟ به عقیده من دلیل واقعی این برخورد مردان در بخشی از لبنان با زنان از این جهت است. در هر صورت این‌طور است و من نمی‌توانم طبعا بگویم که در شهر‌ها و روستاهای ایران هم زنان به مساجد می‌روند، شما کاملا حق دارید. از این جهت در حقیقت ما از ایران نمی‌شنویم که آیا زنان اجازه شرکت در مسجد را دارند؟ برای من هم یک چیز جدیدی است. چرا نمی‌توانند؟ مسلم است که زنان در مساجد شرکت می‌کنند! چرا؟ چون ما در سراسر ایران می‌توانیم مطلع شویم که زنان می‌توانند به مساجد وارد شوند.

البته زنان و مردان را به وسیله یک پرده در هنگام خواندن نماز جدا می‌کنند. من گفتم این کار نیز ضروری نیست چون بهترین و بالا‌ترین مثال در این مورد حضور زنان و مردان در مساجد مقدس در مکه است. اگر حضور زنان و مردان در مساجد بزرگ را می‌توان دید، پس چرا در جای دیگر و در مساجد دیگر نتوانند مردان و زنان حضور داشته باشند؟

اسلام می‌خواهد که زنان پوشش داشته باشند و چرا این‌گونه است؟ چون اسلام می‌خواهد زن در محیط و جامعه این‌گونه ظاهر نشود که تمام زیبایی‌های زن قابل دیدن باشد و زنان به نشان دادن زیبایی‌هایشان در برابر چشمان مردان الزام ندارند. آیا زن الزام دارد زیبایی‌هایش را نشان دهد؟ نه! آیا زن می‌تواند زیبایی‌هایش را نشان دهد؟ آیا اجازه دارد؟ نه! من یک بار در یک جمعی بودم و همین موضوع هم در آنجا بحث شد و آقایی در آنجا پرسید مثلا چرا باید زنان حجاب داشته باشند؟ آیا زنان می‌توانند هر کاری را که بخواهند انجام دهند؟ من گفتم طبعا و مسلما بله. بعضی از خانم‌ها در آنجا هم بودند. من گفتم بله. مثلا اگر زنان پوشش داشته باشند، نمی‌توانند چیزی که من می‌گویم را بفهمند؟ آیا نمی‌توانند نظراتشان را بیان کنند؟ آنها هر کاری را می‌توانند انجام دهند. فقط روابط زن و مرد به صورت روابط خانوادگی تعیین شده است. این‌طور نیست؟» (۱)

در پرسش و پاسخ دیگری شهید بهشتی تاکید می‌کند که اسلام حجاب را برای احترام به زن مقرر کرده است. نیز در این متن، حکم حجاب زنان غیرمسلمان و زنان بادیه‌نشین را بیان می‌کند: «این حجابی که در اسلام عرض کردم زن سرش را بپوشاند، تنش را بپوشاند، دست و صورتش باز باشد، بیاید بیرون؛ این حجاب را هم اسلام به عنوان احترام به زن مقرر کرده است. صریح قرآن این است. اصلا صریح دین ما این است و لذا زن مسلمانی که بی‌حجاب می‌آید بیرون، دیگر مرد واجب نیست به او نگاه نکند. البته نه نگاه از روی شهوت؛ نگاه از روی شهوت که حرام است مطلقا. ولی نگاه معمولی به موی سر زنی که خودش را بی‌حجاب می‌آورد بیرون، حرام نیست دیگر. برای اینکه آن زن خودش احترام خودش را از بین برده. اگر غیرمسلمان باشد، همین‌طور دیگر. فرقی نمی‌کند. باز نه از روی شهوت. این مطلب را من تکرار کنم؛ نه از روی شهوت، نه نگاه‌های هوس‌آلود، فقط نگاه طبیعی، نگاه عادی، نگاهی که به یک مرد می‌کند. در صورتی که به یک زنی که معمولا خودش را در حجاب نگه می‌دارد، یک خانمی الان خودش را در حجاب نگه‌ می‌دارد. در این اتاق نشسته، خیال می‌کند مردی نمی‌آید. اینجا اگر این مرد بداند که این سرش باز است، بیاید داخل، نگاه کند، حرام است. برای اینکه این آمده احترام او را هتک کرده. بنابراین مسأله حجاب و حرام بودن نگاه به موی زن، احترام اسلام به زن است. این صریح آیه قرآن است و صریح روایات ماست و لذا در روایات از امام سوال می‌کنند. خدا رحمت کند مرحوم شیخ هادی شیرازی به این مطلب فتوا می‌داد. از امام سوال می‌کنند که این زن‌های بادیه‌نشین که موی سرشان را نمی‌پوشانند و به شهر می‌آیند، اینکه ما به آنها نگاه می‌کنیم، چطور است؟ فرمود حرام نیست نگاه کردن به آنها؛ برای اینکه آنها خودشان این حق را شکستند و اگر به آنها بگویید نکن، به گوششان نمی‌رود. البته تعبیر روایت این است: «لاَنَّهُنَّ اذا نُهینَ لا یَنْتَهینَ». بنابراین حتی مسأله حجاب در اسلام احترام به زن است. یعنی برای بالا بردن شخصیت زن است.» (۲)

شهید بهشتی در مصاحبه دیگری به تاریخ مهر ۱۳۵۹ یکی از صریح‌ترین آرای خود را در باب حجاب زن در اسلام بیان می‌کند:

«پوششی که اسلام برای بانوی مسلمان می‌خواهد، بیش از هر چیز در جهت نگهبانی از عزت و کرامت زن و عزت و کرامت جامعه به صورت یک کل و پاکی و طهارت رابطه زن و مرد در خارج از دایره زناشویی و خانواده است.

کسانی که این پوشش را و نقش آن را و معنی والای آن را تحریف می‌کنند و آن را به صورت بندی بر پای زن و بر ضد آزادی او معرفی می‌نمایند یا به راستی هوس‌کیشانی ناآگاهند و یا هواپرستانی آگاه که آگاهانه می‌کوشند تا رابطه زن و مرد در خدمت هوا و هوس آن دو باشند. راستی اگر قرار است بانویی در خدمت پزشکی، آموزش، مخابرات، دفترداری، ماشین‌نویسی و یا خدمات سودمند دیگر باشد و به راستی اگر قرار است این کار‌آیی و مهارت و فن در خدمت جامعه قرار گیرد، چرا این بانوی فعال دارای «پوشش اسلامی» نباشد؟

نمی‌گویم حتما چادر، چادر یکی از انواع پوشش اسلامی است و مانتو شلوار و روسری بلند نوعی دیگر و این نوع دوم پوششی است متناسب برای فعالیت که زن در این پوشش می‌تواند هم پوشیده باشد، هم فعال.» (۳)

شهید دکتر بهشتی در سخنرانی دیگری با عنوان «آزادی در اجتماع» که به تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۵۹ ایراد کرده ضمن تاکید بر نقش ایمان در حجاب زن در اسلام اشاره‌ای به نوع و اندازه پوشش زنان و تربیت صحیح اخلاقی کرده تا تربیت اجتماعی صورت صحیحی به خود گیرد. بخشی از این سخنرانی را با هم می‌خوانیم: «یک نمونه نقش مؤثر تربیت عفت نفس در زن و مرد در تنظیم و بهبود برخورد اجتماعی زن و مرد در صحنه حج دیده می‏‌شود. یک آزمایشی که هر سال تکرار می‏‌شود. درست است که باید به کمک بسیاری از نظامات اجتماعی دیگر جلوی طغیان جنسی را گرفت اما نقش ایمان، نقش عامل معنوی، نقش عفت متکی به ایمان را در این مورد نباید نادیده بگیریم و رفقا با کمال تأسف در جامعه دینی ما این نقش رو به ضعف است. حجاب زن رو به ضعف است و بسیار بد است. زن باید در جامعه طوری بیاید که لااقل هوس‏‌انگیزی او کم بشود و حالا ما نمی‌گوییم از بین برود اما کم بشود. خیلی فرق است بین یک زنی که اندامش پوشیده است (سرش) مو‌هایش پوشیده، دستش پوشیده، تنش پوشیده، پا‌هایش پوشیده حالا یا با چادر یا با روسری و پالتو و شلوار ولی بالاخره پوشیده و بین زنی که نیمه‌برهنه می‏‌آید بیرون. رعایت حجاب اسلامی در کم کردن فساد جنسی، فساد اخلاقی ناشی از بی‏‌بندوباری جنسی درست است و ما باید روی آن تکیه کنیم اما این فقط یک پایه مطلب است. یک پایه بزرگ مطلب، تربیت زن و مرد مسلمان است به طوری که در برخورد با یکدیگر مواظب باشند که چه می‏‌کنند و کجا هستند. قرآن (یک جا به زن و مرد مسلمان می‏‌گوید) یک جا به زنان مسلمان می‏‌گوید پوشیده بیایید. بیش از یک جا به زن و مرد مسلمان می‏‌گوید در برخورد با یکدیگر چشم‏‌چرانی و هیزی نکنید. ای پیغمبر به مردان مسلمان بگو در برخورد با زنان چشمشان را به آنها ندوزند و به زنان مسلمان بگو که در برخورد با مردان به آنها چشم ندوزند. هیز به هم نگاه نکنند، برخوردشان برخوردی پاک و نگاهشان نگاهی پاک باشد.»

آخرین رأی شهید بهشتی در باب حجاب مربوط به سخنرانی در جلسه حزب جمهوری اسلامی در ۲۷ خرداد ۱۳۶۰، ۱۰ روز قبل از شهادت ایشان است. شهید بهشتی در این نظر صریحا تاکید می‌کند که نوع و اندازه حجاب از نظر او به عنوان یک اسلام‌شناس چیست و وظایف مسلمانان دیگر در قبال زنان مسلمان با این پوشش اسلامی چگونه تعریف می‌شود:

«ما اعلام کرده‏‌ایم که شلوار و روپوشی که تنگ نباشد و روسری کامل، پوشش اسلامی است. مبادا در حزب نسبت به این پوشش حساسیت بی‏‌جا باشد. دیگر دوباره از مواضع قطعی اعلام شده‏‌مان برنگردید. چادر پوشش است، شلواری که تنگ نباشد و روپوشی که تنگ نباشد و روسری‌ای که کافی باشد هم پوشش کامل اسلامی است. بنابراین، اگر خواهری با این پوشش بیاید در حزب - یا در مناطق، حوزه‏‌ها یا کلاس‏‌ها - مبادا خواهر یا برادری متعرض او بشود و به او انتقاد کند. این انتقاد نابه‌جا و غیر وارد است. مواضع مشخص خودمان را رعایت کنیم.»(۵)

منابع:

۱- «جایگاه زن در اسلام». منتشر نشده. آرشیو بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های شهید بهشتی.

۲- منتشر نشده. آرشیو بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های شهید بهشتی.

۳- نقش اجتماعی و حقوقی زن در اسلام. علی محمدی گرمساری. ۱۳۶۰ قم.

۴- «آزادی در اجتماع». منتشر نشده. آرشیو بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های شهید بهشتی.

۵- حزب جمهوری اسلامی، گفتار‌ها، گفت‌وگو‌ها، نوشتار‌ها. شهید آیت‌الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی. بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های شهید آیت‌الله دکتر بهشتی. انتشارات روزنه، تهران۱۳۹۰، ص ۲۰۴.