«زمین در جاده مهرآباد روبهروی دبستان (محمد) عاصمی بین میدان شهیاد (آزادی) و مهرآباد (بود). روبهروی دبستان عاصمی، یک جایی بود که ساخته بودند تا هنرستان شود. ولی مدتها میشد که این ساختمان همینطور افتاده بود بیدر و پنجره، عرض زمینش را یادم نیست. از دم جاده به نظر ۴۰ متر بود یا ۶۰متر. ولی عمق زمین خیلی زیاد بود و شرق و غربش هم زمینهای بایری بود؛ میشد خرید.»
این زمین که دکتر محمدعلی مجتهدی بعد از مدتها گشتن آن را یافته بود، در منطقه روستای تاریخی طرشت بود و حالا محل ساخته شدن یکی از مهمترین دانشگاههای تهران است؛ دانشگاهی که ۱۱ آبان ۱۳۴۴ با تصمیم شورایعالی آموزش و تأیید شاه راهاندازی شد: «دانشگاه صنعتی آریامهر».
اندیشه ساخته شدن دانشگاهی صنعتی که بعدها به یاد شهید مجید شریف واقفی، شریف نام گرفت از جلسهای بیرون آمد که پهلوی دوم با دکتر محمدعلی مجتهدی که آن زمان ریاست دانشگاه پلیتکنیک (امیرکبیر فعلی) را برعهده داشت، برگزار کرد. شاه در آن جلسه ۲ پیشنهاد برای دکتر مجتهدی داشت؛ یا نظارت بر دانشجویان ایرانی خارج از کشور و یا ساخت یک دانشگاه صنعتی بزرگ که بتواند رکود دانشگاه تهران را در این زمینه از بین ببرد، دانشگاهی که کیفیتی برابر دانشگاههای معتبر صنعتی در سراسر جهان داشته باشد.
دکتر مجتهدی دومی را انتخاب کرد و با اختیارات تام بهعنوان نایبالتولیه دانشگاه، بهدنبال ساخت این دانشگاه رفت. او در قدم اول اساسنامه دانشگاه را آماده کرد و برای شاه برد. او در خاطراتی در برنامه تاریخ شفاهی هاراروارد گفته: «میخواستم اثبات کنم در مملکت ما جوانان با استعدادمان در دانشگاههای خوب آدم حسابی خواهند شد و این جوانان فاضل و دارای اعتمادبهنفس قوی هستند که احتیاجات مملکت را مرتفع میکنند. تربیت نیروی انسانی متخصص مورد نیاز صنایع کشور مخصوصا صنایع سنگین و انجام پژوهش علمی و تکنولوژی در شمار دانشگاههای معتبر جهان به شرحی که در سالنامههای دانشگاه چاپ شده است هدف از فرمان تاسیس بود».
او از شاه خواست که دانشگاه غیردولتی باشد و هزینههای تاسیس آن از محل کمک افراد و سازمانهای دولتی تامین شود و هزینههای بعدی هم از همین محل و شرکت ملی نفت و شهریه دانشجویان تامین شد. در نخستین سالگرد پیشنهاد تاسیس دانشگاه، یک میلیون ریال جمع شده بود. اما بعد از آماده شدن طرح دانشگاه، پیدا کردن محلی برای ساخت آن قدم بعدی بود. براساس تصمیم دکتر مجتهدی این دانشگاه قرار بود از مرکز تهران دور باشد و برای همین در غرب تهران بهدنبال زمین بودند. نخستین زمین، جایی بود که تیمسار بقایی نیمی از ملک خود را به دانشگاه هدیه کرد.
اما این زمین دور از تهران و نزدیک کرج بود. دکتر مجتهدی میخواست برای رسیدن دانشجویان به این زمین قطار شهری بکشد. زمین دوم محلی بالای اتوبان کرج بود که آن هم فاصله زیادی از شهر داشت؛ بعدها در آن محل پارک ارم را ساختند. زمین سوم به پیشنهاد امیرعباس هویدا نخستوزیر پیدا شد. این زمین دولتی بود و مناسب به نظر میآمد. این همان زمینی است که در ابتدای این مطلب شرح پیدا شدنش را از زبان دکتر مجتهدی خواندید و در نهایت این دانشگاه در همان زمین خریداری شده در خیابانی که بعدها به اسم (ژنرال دوایت) آیزنهاور رئیسجمهور آمریکا نامگذاری شد و امروز به اسم آزادی آن را میشناسیم ساخته شد. در قدم بعدی طراحی و ساخت دانشکدهها مطرح بود.
به گفته دکتر مجتهدی یک روز مهندس بیژن صفاری و مهندس علی سردار افخمی که طراح تئاترشهر هستند پیش او رفتند و خواستند که طراحی دانشگاه را برعهده بگیرند. اما دکتر مجتهدی با آنها مخالفت کرد و طرح را به جوانی از فارغالتحصیلان کالج البرز داد که پیش از این برج شهیاد (آزادی) را طراحی کرده بود. او کسی نبود جز حسین امانت. امانت به گفته دکتر مجتهدی تمام نقشههای ساختمانی دبیرستان البرز را مجانی طراحی کرده بود. در نهایت نیز او انتخاب شد تا دانشگاه را طراحی کند.
در ساعت ۱۱ آبان ۱۳۴۴، ۳۰ نفر از چهرههای علمی و سیاسی کشور در کاخ مرمر به دیدار شاه رفتند و با تشکیل هیأت امنای دانشگاه صنعتی و تصویب اساسنامه، رسما این دانشگاه صنعتی آغاز به کار کرد. ریاست دانشگاه برعهده شاه بود و کسی از اعضای هیأت امنا بهعنوان نایب تولیت انتخاب میشد. این دانشگاه خیلی زود به اهدافی که دنبال آن بود، رسید و به یکی از دانشگاههای معتبر فنی تبدیل شد تا به قولی، «امای تی» (موسسه فناوری ماساچوست و معتبرترین دانشگاه مهندسی جهان که در شهر کمبریج آمریکا واقع است) ایران باشد.
بسیاری از چهرههای علمی و فنی و سیاسی کشور فارغالتحصیل این دانشگاه هستند. این دانشگاه پس از انقلاب اسلامی به نام یکی از دانشجویان شناخته شده خود مجید شریف واقفی به اسم دانشگاه صنعتی شریف تغییر نام داد. مجید شریفواقفی جزو نخستین دانشجویان راه یافته به این دانشگاه صنعتی بود که در رشته مهندسی برق تحصیل میکرد.
او جزو بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق بود، اما در سال ۱۳۵۴ بهدنبال تغییر رویکرد سازمان، مجید شریف واقفی در پاکسازیهای گروهی توسط وحید افراخته به شهادت رسید و جنازهاش را نیز سوزاندند. گفته میشود که همسرش لیلا زمردیان در لو دادن و کشته شدن او مؤثر بود. این دانشگاه در یازدهم آبان ۱۳۵۸ همزمان با سالگرد تاسیس آن، به دانشگاه صنعتی شریف تغییر نام داد.