به گزارش ایران خبر،شاید تا یک دهه پیش از این و قبل از ورود شبکه های اجتماعی، کمتر کسی فکر می کرد ایران نیز تا این حد در دل «جامعه شبکه ای» مستحیل شود، استحاله ای که پیامد آن چند میلیون عضو ایرانی در چند شبکه اجتماعی است. بر این اساس، کشور ما نیز تا حدود زیادی تابع «فرهنگ دیجیتالی سیاری» شده که قواعدی جهانی داشته و مزایا و مخاطرات فراوانی در دل خود دارد. بدون شک، یکی از مخاطرات اصلی این شبکه ها متوهم شدن فرد به دلیل نحوه خاص بازنمایی «خود» در شبکه های اجتماعی است.
رسانه های دیجیتالی در دوره معاصر با ماهیت «خانه به دوشی» و در دسترس بودن در هر زمان و هر مکان از طریق گوشی های اندروید، در تمام لحظات زندگی در بازنمایی «من های آرمانی» نقش خیره کننده ای دارند.
همه افراد در شبکه های اجتماعی دوست دارند آرمانی ترین شکل خود را بازنمایی و «من مجازی» خود را صورت بندی کنند، بهترین عکس ها و لحظه هایشان را در شبکه های اجتماعی ثبت کنند، بهترین دوستانشان را در شبکه های اجتماعی پیدا کنند، بهترین مطالب و ایده هایشان را در شبکه های اجتماعی قرار دهند یا بازنشر کنند و به نوعی آرمانی ترین زیست ممکن را برای دیگران بازنمایی کنند. یکی از نکات تامل برانگیز در نحوه حضور ایرانیان در شبکه های اجتماعی تبدیل این «من های آرمانی» به «من های متوهم» است.
ما ایرانیان تا یک دهه پیش و قبل از ورود این شبکه های اجتماعی در بسترهای اجتماعی و فرهنگی خاصی زیست می کردیم، ولی به واسطه نفوذ این فرهنگ دیجیتالی سیار، دچار دگرگونی های اساسی در فرهنگ و اجتماع شده ایم. در واقع این رسانه ها به عنوان واسط میان ما و جهان عمل می کنند و شناخت فرد ایرانی از جهان پیرامون را شکل می دهند و فرد را به جهان پیرامونش می شناسانند.
شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک و خانواده اش اینستاگرام و شبکه های مانند لاین، واتس اپ، وایبر و تلگرام با «پیوند بی واسطه و با واسطه»شان، «من» دیجیتالی- فرهنگی بدیعی خلق می کنند. در فضای دیجیتالی سیار، این شبکه های اجتماعی از نظر بصری با تصویرسازی دلخواه مخاطب، انگاره های وی راجع به خود را به چالش می کشند و وی در عالم واقع با برخی از پارادوکس های اساسی رو به رو می شود.
در اولین اقدام برای تاسیس صفحه ای در این شبکه ها، فرد فضایی برای سفارش تصویر دارد. همچنین در برخی از شبکه ها، مانند فیس بوک قفسه های سفارشی برای کتاب هایی که خوانده (یا هیچ گاه نخوانده، ولی می تواند نمایش دهد که خوانده) یا مجموعه های موسیقی یا هنرمندان و بازیکنان و فعالیت های فراغتی دلخواهی که داشته (یا همیشه آرزو داشته که به آنها دست یابد) وجود دارد.
مجموعه این امکانات و انتشار کدها و نمادهای دیجیتالی که در اکثر قریب به اتفاق موارد، از آن فرد نیست. از جمله یادداشت های فلسفی، تحلیل مسائل روزمره، لطیفه ها، اطلاعات و اخبار بدیع و تجزیه و تحلیل آنها، سبب متوهم شدن فرد به وجود خود در عالم واقعمی شود؛ برای مثال سمیرا 19 ساله که بیش از 17 هزار فالوئر در فیس بوک دارد در قفسه کتاب هایش آثاری از کارل مارکس، ژان ژاک روسو، امیل زولا، داستایوفسکی، توماس مان و مارسل پروست را گذاشته، که شاید جالب ترین نکته قفسه، کتاب سرمایه کارل مارکس باشد که یکی از پیچیده ترین آثار وی است.
«من مجازی» علت اصلی طبقه بندی علاقه مندی ها و طرفداری هاست. اما این من مجازی به دلیل ماهیت آرمان گرایانه اش، در دل شبکه، دنبال وجوه افتراقی است که از طریق آن برجسته شود. با همین مبنا با فرض مرکزیت تصویر پروفایل، کاربران حتی بارها دوست دارند این تصاویر را عوض کنند و این تصاویر تبدیل به نمادی برای عملکردهای متغیر فرد در عرصه های اجتماعی، اقتصادی و... می شود. نمونه های فراوان از تصویر اشخاص یا شخصیت ها یا مکان های مختلف یا هنرپیشه ها و ورزشکاران و سوپراستارها در پروفایل های فیس بوک گواه این امر است.
مثال این مورد برای ما ایرانی ها، مثالی از چالش دیرین پرسپولیسی ها و استقلالی هاست که این روند را بهتر روشن می کند، معمولا اکثر طرفداران پرسپولیس در شبکه های اجتماعی عکس هایی از علی کریمی و اکثر طرفداران استقلال عکس هایی از فرهاد مجیدی در آلبوم تصاویر خود دارند که به وقت پیروزی تیمشان در داربی، آن را با احساس غرور در صفحه هایشان بازنشر می کنند.
به علاوه استفاده از گوشی های دوربین دار برای تولید تصاویری که حضور فرد را در رویدادهای جمعی فرهنگی و اجتماعی مشخصی ثبت می کند. تبدیل به کاربرد مهم دیگری از این فناوری شده است؛ مثلا در ایران که برخی محدودیت های برای اجرای برخی کنسرت ها وجود دارد، شرکت در کنسرت، تبدیل به یک آیین فرهنگی کاملا رسانه ای شده است. تماشاگران به صورت انبوه صحنه ها را هدف می گیرند و شروع به ضبط برنامه به صورت عکس و فیلم می کنند، در واقع تماشاگران، کارگردانی می شوند که در اغلب موارد خود را بازیگر نقش اول می کنند، نقشی که همواره آرزوی شان بوده و با گوشی های آنلاین اندروید یک سینمای آسان را تولید می کنند.
خیل عظیم ویدئوهای تولیدشده به عنوان کلیپ های آموزشی، وقایع منحصر به فرد و اتفاقات ویژه و کلیپ های طنز تولید شده در شبکه های اجتماعی، هر یک به بازیگرانی تعلق دارد که درصدد تثبیت خود در این «سینمای مرکب» هستند. یکی از بهترین مثال ها برای ما در این مورد در چند سال اخیر مراسم ختم مرتضی پاشایی است.
در واقع در چنین فضایی درک از «خود» به مجموعه ای از تصاویری تبدیل شده که انتظار می رود از سوی افراد آنلاین موشکافی شود و همین منجر به شکل گیری نوع جدیدی از «حریم عمومی» می شود که در آن، شخص با رویکردی خودشیفته وار به طور خودکار برای مخاطب فرضی عینی سازی می شود و درصدد تثبیت خود در میان بی شمار تصاویر، کدها و نمادهای خودشیفته دیگر است. این خودشیفتگی از طریق شبکه ها، عمومی و حول نسخه ای رسانه ای شده از فرد، مدل سازی می شود.
در واقع با این رویکرد «من»های افراد تا حدود زیادی به تبعیت از منی که دیگران می شناسند در فضای شبکه ای شناخته می شود. بر همین اساس بسیاری از افرادی که اصلا گرایشان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی درباره پدیده ها و رویدادهای خاص ندارند، مجبورند از جریانات مد نظر شبکه پیروی کنند تا «من» آنها در نظر دیگران در شبکه خدشه دار نشود. شاید بر همین منوال است که در شبکه های اجتماعی با خیل کثیری هنرمند، نقاش، بازیگر، کارگردان، بازیگر تئاتر، موسیقی دان، تحلیلگر مسائل فردی، روانی، جامعه شناختی، روان شناختی و حتی کارشناسان آگاه به زیر و بم روابط بین الملل مواجه هستیم. البته مطالعات انجام شده نشان از این نکته دارد که ظهور و تثبیت این «من های متوهم» و بسیاری دیگر از مخاطرات زیست مجازی، تجربه ای جهانی است، ولی شاید ما با شدت و حدت بیشتری با آن رو به رو هستیم.