عبارت «طالع بینی» بین 20 کلمه اول جستجوی ایرانیان جای دارد اما آیا این ادعاها علمی اند؟ آیا علم ثابت کرده که ماه تولد افراد بر شخصیت شان اثرگذار است یا فیزیک امروز وجود انرژی مثبت یا هاله انرژی افراد را اثبات کرده است؟
بین عبارات اینچنینی، طالع بینی و فال بیشترین واژگانی است که ایرانیان جستجو کرده اند و بین ترکیبات مختلف طالع بینی و فال، عبارات طالع بینی ازدواج، طالع بینی ماه، فال حافظ، فال روزانه، فال قهوه و فال تاروت رایج ترین ترکیبات جستجو شده در گوگل هستند.
نکته قابل تأمل عبارت «طالع بینی» است که بین 20 کلمه اول جستجوی ایرانیان جای دارد اما آیا این ادعاها علمی اند؟ آیا علم ثابت کرده که ماه تولد افراد بر شخصیت شان اثرگذار است یا فیزیک امروز وجود انرژی مثبت یا هاله انرژی افراد را اثبات کرده است؟ آیا اثر درمانی هومیوپاتی یا انرژی درمانی را پزشی امروز تایید کرده است؟
واقعیت این است که لیست بالا و پرسش های اینچنینی بسیار طولانی است و نمی توان به همه آنها پرداخت، شاید هر کدام از ما با بخشی از آنها مواجه شده باشیم یا حتی مسئله مان باشد.
Google Trends
در دنیایی که هر روز گستره دانش ها افزایش می یابد، طبعا نمی توان در همه حوزه ها متخصص بود و از پزشکی تا فیزیک اطلاعات تخصصی داشت تا با کمک آن اطلاعات بتوان ادعاها را راستی آزمایی و صحت و سقم آنها را بررسی کرد اما خوشبختانه روش و ابزارهای علم روشن است و آشنایی مختصر با چیستی علم و نحوه کارکرد آن (Scientific Method) و پرورش مهارت تفکر نقادانه (Critical Thinking) می تواند ما را از بسیاری از این فریب ها مصون دارد.
واقعیت این است که برای بسیاری از ما اتفاقات رازآمیز جذاب است؛ نیروهای فراطبیعی، توانایی خواندن ذهن افراد، پیشگویی آینده یا شاید توانایی ارتباط برقرار کردن با ابعاد بالاتر! شاید برای تان جالب باشد که بدانید اعتقاد به مسائل اینچنینی تا حدود زیادی جهانی است.
برای مثال نتایج نظرسنجی های موسسه افکار Public Policy Polling آمریکا نشان می دهد که 71 درصد آمریکایی ها انواعی از پدیده های فراطبیعی را باور دارند. 41 درصد به احساسی ورای حواس پنج گانه فیزیکی و 29 درصد به طالع بینی معتقد هستند؛ بدان معنی که موقعیت اجرام آسمانی به گونه ای در سرنوشت انسان ها موثر است.
مطالعات آماری جالب دیگری هم انجام شده است. مثلا نتایج نظرسنجی موسسه «هریس» در ایالات متحده حاکی از آن است که 21 درصد آمریکایی ها معتقدند دولتمردان وجود غریبه های فضایی را از افکار عمومی پنهان می کنند.
چه چیزی علمی است؟
علم به معنی Science، نوعی فعالیت سازمان یافته است که هدف آن تولید و ساماندهی دانش درباره جهان طبیعی یا پدیده های طبیعی، بر مبنای امور تجربی و در قالب تبیین ها و پیش بینی های آزمون پذیر است. یعنی به عبارتی همان کاری است که دانشمندان در دانشگاه ه ها و مراکز تحقیقاتی و پژوهشی انجام می دهند.
این فعالیت چند ویژگی منحصر به فرد دارد که آن را از حوزه های دیگر معرفت بشری متمایز می کند. یکی از مهم ترین ویژگی های نهاد علم، گشتن به دنبال اطلاعاتی است که درک صحت و سقم آنها برای دیگران امکان پذیر باشد، یعنی آن اطلاعات در چنان شرایطی به دست آمده باشد که دیگر افراد صاحب صلاحیت نیز بتوانند مشاهدات مشابهی انجام دهند و ببینند که آیا همان نتایج به دست خواهد آمد یا نه.
دومین ویژگی مهم روش علمی کنترل است؛ یعنی به کارگیری فرآیندی خاص برای کاستن از خطا، هم در مشاهدات و هم تفسیر نتایج تحقیقات. سومین ویژگی مهم روش علمی دقت در به کارگیری زبان است. از آنجا که بسیاری از کلمات و مفاهیم رایج در زبان معمولا مبهم یا نامفهوم اند، در روش علمی سعی بر این است که از زبان به صورت دقیق و بدون ضد و نقیض گویی استفاده شود.
ویژگی مهم دیگر شک سازمان یافته است. رد علوم تجربی تقریبا هیچ گزاره یقینی و نهایی وجود ندارد و فعالیت ها و محتویات علمی همیشه در فرآیند اصلاح و بهبود دادن قرار دارند. در علوم تجربی آزمایش ها صحت یک نظریه را تایید یا رد می کنند و هیچ وقت آن نظریه را اثبات نمی کنند. در واقع هر مشاهده که موید یک نظریه باشد درجه صحت آن نظریه را افزایش می دهد. یکی از مهم ترین ویژگی های دیگر گزاره های علمی این است که آنها همواره باید تن به محک تجربه بدهند.
فرض کنید شخصی ادعا کند در تخم مرغ، قورباغه ای وجود دارد که با اولین و کوچک ترین ضربه تبدیل به سفیده و زرده تخم مرغ می شود و هرگونه فعالیت در راه شناخت محتویات درون آن، مثلا روش ایکس ری همچنان قورباغه را تبدیل به محتویات معقول تخم مرغ کند!
خب این روش در هیچ حالتی تن به محک تجربه نمی دهد و نمی آن آن را به راستی آزمایی نهاد. حتی اگر چنین ادعایی درست باشد، علمی نیست. شاید بهتر باشد بگوییم چنین ادعایی را با روش های علمی نه می توان تایید و نه می توان رد کرد.
شبه علم یعنی چه؟
شبه علم ادعاها و باورهایی است که ادعای علمی بودن دارند اما با روش های علمی فرسنگ ها فاصله داشته و در واقع به طور فریبنده ای از ادبیات و کلمات جهان علم برای بیان اموری خلاف واقع و تایید نشده استفاده می کنند. شاید مهم ترین خصوصیت آنها این باشد که تقریبا هیچ یک از ویژگی هایی را که برای روش علمی ذکر شده اند دارا نیستند. هدف شبه علم جذب مخاطب غیرمتخصص و سوءاستفاده از عدم آگاهی آنها و در بسیاری از موارد سوءاستفاده های مالی از این ناآگاهی هاست.
همه شبه علم ها خصوصیات تقریبا مشترکی دارند و همین مسئله سبب می شود که به آسانی از محتویات اصیل علمی تمایز یابند. شاید بخشی از آنچه را که به غلط از متافیزیک برداشت می شود، بتوان در دسته شبه علم قرار داد؛ اموری مانند انرژی درمانی، طالع بینی، فال قهوه، احضار ارواح، پیش بینی سرنوشت و بیان ویژگی های شخصی بر اساس ماه تولد، چاکراهای بدن، انرژی های فراکیهانی! و اموری از این دست که در مواقع لزوم همه ادعای علمی بودن دارند و در مواقعی دیگر می گویند هنوز دانش بشری به این چیزها دست پیدا نکرده است. در دیاگرام زیر بعضی از ویژگی های آنها را مرور می کنیم.
تن به محک تجربه نمی دهند
از عبارات مبهم شبه علمی استفاده می کنند که معنای مشخصی ندارد. مثلا وقتی می گویند انرژی امواج، معلوم نیست مقصودشان آیا همان انرژی حاصل از امواج الکترومغناطیسی است که همه اشیا بسته به دمای شان در طول موج های مختلف از خود ساطع می کنند یا نوع دیگری از انرژی است؟!
از مراجع مشکوک و نامعلوم استفاده می کنند، مثلا می گویند دانشمندان ژاپنی اثبات کرده اند که ... این روش ارجاع یکی از مشخصه های بارز ذکر منبع در شبه علم است و معمولا در آخر هم معلوم می شود که چنین دانشمندانی اصلا وجود خارجی ندارند.
ارجاع دقیق علمی یعنی به شما نام فرد، دانشگاه، تیم تحقیقاتی یا نام ژورنالی را که نتایج پژوهش در آن منتشر شده است، ارائه دهد.
توطئه اندیشی، استفاده ناشیانه از کلمات ثقیل علمی مانند فیزیک کوانتوم، نسبیت، اشعه کیهانی و ... تکیه بر همهمه و شایعه به جای انتشار مدعاها و استدلالات متقن، تکیه بر تک نگاری تجربه های شخصی و طرح کردن قوانین تازه برای طبیعت از دیگر مشخصه هایی است که معمولا در عموم شبه علم ها یافت می شود.
علت چیست؟
واقعیت این است که به دلیل حجم عظیم ادعاهای شبه علمی در جهان، دانشمندان و محققان فرصت کافی برای بررسی همه آنها ندارند. در واقع بهتر است بگوییم وقت پژوهشگران بسیار با ارزش تر از آن است که به بررسی همه این توهمات بپردازند. با وجود این، بسیاری از این ادعاها با روش های علمی و توسط مراکز معتبر علمی مورد آزمون قرار گرفته اند. مثلا در مورد اثر داروهای هومیوپاتی تحقیقات مفصلی انجام شد و در هیچ یک از آنها هیچ اثر درمانی معناداری از این داروها اعلام نشد.
یکی از تازه ترین این گزارش ها هفته اول اسفند 1394 منتشر شد. بر اساس این گزارش، پروفسور پل گلاژیو و گروهش از «دانشگاه باند» استرالیا در پژوهشی با حمایت «شورای ملی سلامت و تحقیقات پزشکی» این کشور، با تمرکز روی 68 وضعیت مختلف سلامت از مجموع 57 بازنگری نظام مند 176 آزمایش هومیوپاتی درمانی به بررسی تایید یا رد این شیوه پرداخت و نشان داد که هیچ مدرکی دال بر توانایی درمانی هومیوپاتی وجود ندارد و این شیوه فقط «اثر پلاسیبو» (Placebo Effect) یا داروی تلقینی دارد.
مقالاتی که نتایج این تحقیقات را گزارش داده اند در سایت pubmed که یکی از مهم ترین و معتبرترین منابع علمی در حوزه پزشکی و سلامت است منتشر شده و در دسترس عموم است.
همچنین اواخر اسفند 1394 (مارس 2016) دانشگاه بارسلون اسپانیا اعلام کرد مقطع کارشناسی ارشد رشته پزشکی هومیوپای را به حالت تعلیق درآورده است. دانشگاه های سویل، کوردوا و ساراگوسا نیز از دیگر دانشگاه های اسپانیا هستند که در سال های اخیر دوره های مختلف تدریس هومیوپاتی را تعطیل کرده اند.
تحقیقات فراوانی هم برای تایید و راستی آزمایی موارد فراطبیعی و ماورایی انجام شده است اما تاکنون هیچ مرجع معتبر علمی صحت ادعای هیچ یک از آنها را تایید نکرده است. افراد زیادی در اقصی نقاط جهان وجود دارند که ادعاهای عجیبی از قبیل ارتباط با مردگان، ارسال انرژی، در اختیار داشتن نیروهای ماورایی و ... دارند.
جالب است که بعضی از نهادها و مراکز علمی جایزه های بزرگی در نظر گرفته اند برای اینکه شخصی بتواند در شرایط آزمایشگاهی و تکرارپذیر، صحت ادعاهای اینچنینی را نشان دهد که تاکنون هیچ یک از این اشخاص موفق به اثبات صحت ادعاهای خود نشده اند. بنیاد جیمز رندی یکی از این نهادهاست که جایزه یک میلیون دلاری برای اثبات چنین ادعاهایی در نظر گرفته است.
به نظر می رسد فقدان مهارت تفکر نقادانه در دانش آموزان و دانشجویان و سطح پایین آگاهی عمومی از روش علمی و همچنین ضعف تفکر عقلانی از علل اصلی گرایش به چنین باورهایی است. شاید ترویج علم، عقلانیت و روش درست تفکر موثرترین سلاح برای مبارزه با باورهای مخرب اینچنینی در جامعه باشد.
مهم ترین حوزه ای که شیوه درست فکر کردن را به ما یاد می دهد، فلسفه است.
«خرافات همه جهان را به آتش می کشد، فلسفه شعله ها را فرو می نشاند.» (والتر)