ساسی مانکن

همان اول هایی که همسایه مان لطف کرده و به ما یک سیم از ماهواره شان داده بود- یعنی همان حول و حوش سال 87- ویدئویی از شبکه های ماهواره ای پخش می شد نام «نیناش ناش» که کاری از ساسی مانکن پروداکشن بود با نمایش ساسی مانکن و چند نفر دیگر چون حسین مخته که خوشبختانه ستاره بختمان درخشان بود و آن افراد الان جایی در عرصه گندکشیدن موسیقی ایران ندارند اما ساسی همچنان هست و گل افشانی می کند!

بعد از نیناش ناش که گل کارهای ساسان یافته یا همان ساسی مانکن بود، چند ویدئوی نه چندان درخشان دیگر از استاد دیدیم و بعدش به کل راهی مالزی شد،  البته ساسی مدام در حال رفت و آمد بین ایران و مالزی بود چون به هر حال در ایران مجال برای عروسی رفتن و مهمانی و بقیه w(!) بسیار زیادتر از مالزی بود و درآمدش هم به مراتب بهتر، ساسی که چند سالی درس و دانشگاه را رها کرده و چسبیده بود به خواندن و عروسی رفتن و شماره دادن و یک پا خالتور حرفه ای شدن، این اواخر نادم از کرده های ماضی، سعی کرد که گذشته همراه با شش و هشت و رپ بندری را رها کند و کمی کار فاخر روانه بازار موسیقی کند، یک نمونه اش را در کار «مطمئم» علی لهراسبی دیدیم که ترانه و آهنگسازی اش را ساسی بر عهده داشت و حتی چندی پیش شایعه بود که احتمال مجازشدن و آلبوم رسمی دادنش هم هست! 

ویژه برنامه نوروز 95 یکی از شبکه های ماهواره ای و دعوت از ساسی مانکن به عنوان یکی از خواننده های این ویژه برنامه کاملا ثابت کرد که ساسان یافته نه دلش می خواهد مجاز شود و نه مجاز شدنی است، این روزها هم که ساسی مانکن در ینگه دنیا به سر می برد و در آفتاب داغ لس آنجلس، سلفی های خاک برسری می گیرد. دنیا جهانبخت
در مورد اینکه دنیا جهانبخت کیست، روایت بسیار زیاد است. به عقیده عده ای او یک مدل است که با ظهور اینستاگرم و شبکه های اجتماعی مجال یافته تا عرض اندام کند و چون عرض اندامش به مذاق خیلی ها خوش آمده، توانسته فالوئر چند میلیونی بگیرد.

روایت دیگری هم وجود دارد که می گوید دنیا، نوه یکی از افراد مشهور سیاسی است اما این روایت هم چون روایت مدل بودنش هیچ وقت ثابت نشده و انگار جهانبخت هم از این مرموز بودن خوشش می آید چرا که با وجود سوال های متعددی که از او در این باره پرسیده می شود هیچ گاه به این سوال ها پاسخ نداده و انگار نمی خواهد پاسخ دهد. 

دنیا خانم تا چند وقت پیش چندان خبرساز نبود، فقط در یک مورد و تصادف پورشه زردرنگی که روزی متعلق به پسر امیر قلعه نویی بود و منجر به مرگ پریوش اکبزاده شد، اسم دنیا جهانبخت سر زبان ها افتاد چرا که اولین کسی بود که این خبر را داد ولی بعد از آن، همچنان به روند عکس گذاشتن و عرض اندام کردن در اینستاگرام ادامه داد و هر روز هم فالوئرهایش بیشتر می شد تا روزی که ادعا کرد با ساسی مانکن در ارتباط بوده و اکنون ساسی دنیا را رها کرده بود تا با طلا روزگار بگذراند.

طلا گلزار
خدا پدر و مادر این اینستاگرام را بیامرزد که موجب رشد صنعت مدلینگ در ایران شده اما خب انگار طلا گلزار- ضلع سوم این مثلث عشقی- واقعا مدل است و با برندهای مطرحی هم در سطح جهان کار کرده است که البته این روایت ها چندان هم موثق نیست ولی خب در هر حال آنچه می توان تاییدش کرد این است که ساکن لس آنجلس است و مادرش نیز یکی از این افرادی است که پول می دهد و جلوی دوربین تلویزیون های در پیت لس آنجلسی می نشیند تا آرایشگاهش را تبلیغ کند، به همین خاطر هم روابط گسترده ای با هنرمندان ایرانی ساکن لس آنجلس دارد.

مدل قلابی
درام عاشقانه سه ضلعی را دنیا جهانبخت از صفحه اینستاگرامش و پس از انتشار ویدئویی از ساسی مانکن و طلا گلزار منتشر کرد، همین کافی بود تا آتشی را به خرمن عشق دنیا و ساسی بیندازد و کاری کند که دنیا خانم با انتشار متن یکی از چت هایشان که در آن از ساسی خواهش می کرده، او را تنها نگذارد، ماجرا را علنی کند و این آغاز یک جدال تمام عیار عاشقانه بود! رفتارهای دنیا در سراسر این جدال و حتی بعد از اتمام آن بسیار جالب و خنده دار بود، جهانبخت تا پیش از این و در تمام مدتی که در اینستاگرام حضور داشت و ثمره اش هم یک میلیون و 600 هزار فالوئر- در حال حاضر- است، بیشتر به نمایش چهره ای مثبت و زیبا با عکس هایی متنوع از بهترین شرایط زندگی اش مشغول بود.

 عکس هایی که تلاش دارند او را به عنوان یک پرنسس به نمایش بگذارند اما این خانم ثبات چندانی در رفتارش ندارد؛ به سرعت پست های اینستاگرامی خود را پاک می کند و حتی بیوگرافی اینستاگرامش که قرار است از نام و نشان او بگوید، هر چند ساعت یک بار تغییر می کند و در آن همه چیز پیدا می شود جز اینکه بگوید صاحب پروفایل دقیقا کیست و دنبال کنندگان دقیقا دارند چه کسی را دنبال می کنند؟!

به نظر می رسد که نظرات کاربران پیگیری کننده بسیار روی اینکه دنیا، دنیای اینستاگرامی اش را چطور بسازد تاثیر دارد، او به شدت از بد به نظر رسیدن بدش می آید و در تمام عکس ها سر و وضع آراسته ای را به نمایش می گذارد. ترس از بد به نظر رسیدن فقط در عکس های معمولی و روزمره اش مشخص نیست بلکه او حتی در ویدیویی که در آن به عشق ساسی با دسته گلی که هنگام آشنایی شان به او هدیه کرده بود، نشسته و گریه می کند، از قبل کاملا فضا را آماده کرده، آرایش کرده، یکی از قطعات ساسی را به عنوان موسیقی متن پخش می کند، حتی اوج و فرودهای گریه اش را متناسب با آهنگ تنظیم می کند و ویدئو را به یک ویدئوی کمدی، آن هم از نوع شانه تخم مرغی اش تبدیل می کند!  رفتارهایی که دنیا در سراسر این کمدی عاشقانه به نمایش می گذارد، فارغ از اینکه چه سنی دارد، بیشتر شبیه رفتارهای بچه های دبیرستانی است، ابتدا التماس می کند، خواهش می کند و به پای عشقش می افتد اما وقتی که از التماس و خواهش و تمنا نتیجه ای نمی گیرد، دست به افشاگری می زند، به توهین و فرافکنی در مورد ضلع دیگر ماجرا یعنی طلا گلزار می پردازد چون نتیجه نمی گیرد تهدید به خودکشی و نابودکردن خودش می کند تا بتواند به شکلی ترحم معشوق را برانگیزد اما از این هم جواب نمی گیرد و در نهایت استیصال وقتی در پایان، همه چیز را از دست رفته می بیند و از نمایش هایش جوابی نمی گیرد، عذرخواهی می کند و حلالیت می طلب تا حداقل وجهه از دست رفته خودش را بازیابی کند اما چون کورسوی امیدش را هنوز از دست نداده، باز هم به گذاشت پست های عاشقانه یک عاشق در فراق ادامه می دهد تا شاید این بار با این حرکت یک جوری دل معشوق را نرم کند. برنده بزرگ
برنده اصلی این فیلم هایی که دنیا آغازگرش بود طلا گلزار است که با همین داستان خاله زنکی آبکی عاشقانه نزدیک به 400 هزار نفر به تعداد فالوئرهایش اضافه شد و از یک جایی به بعد انگار واقعا بدش هم نمی آمد که دنیا جریانات را ادامه دهد، تازه داشت با این وضع حال می کرد و چند روز برنامه ریزی شده این جریان را دنبال می کرد اما مشخص نبود که ویدئوهایی که در جریان این دعوا از رابطه بسیار نزدیک او و ساسی منتشر می شد و دنیا را جری تر می کرد از کجا می آمد و منتشر می شد.

گلزار از این طرف انکار می کرد و آن طرف یک ویدیوی جدیدتر که از نزدیکی بیشترش با ساسی حکایت می کرد، منتشر می شود و بعد از مدتی گیس و گیس کشی ای در اینستاگرام به راه افتاد حالا به اینکه آیا گلزار در مورد سطح روابطش با ساسی مانکن راست می گفت، کاری نداریم اما خب به واقع برنده اصلی ماجرا طلا بود که 400 هزار فالوئر به پیج زد و تمام خانواده اش را هم بسیج کرد. انگار بدش نمی آمد که حالا حالاها این جریان را ادامه بدهد، خدا بدهد برکت می دانید قیمت 400 هزار فالوئر واقعی در اینستاگرام چند است؟

به تازگی شاخ شده
خب دشت ساسی از این جریان هم بد نبود. او که اعتقاد داشت رفتارهای دنیا طبیعی نبوده و اینکه یک دختر دو هفته بعد از دوستی با یک پسر دو جای بدنش اسم او را خالکوبی کند، غیرعادی است- که البته بیراه هم نمی گفت- و تا قبل از شلوغ کاری های دنیا اینستاگرامش از 900 هزار فالوئر بالاتر نمی رفت، با این شلوغ کاری توانست 1 میلیون و 100 هزار را هم رد کند. 

ساسی که تا قبل از این جریان پیش همجنس های خودش یکی از منفورترین چهره ها بود با این کار کمی چهره از دست رفته اش طی سالیان طولانی را بازیابی کرد و کلی هم مورد لطف پسرانی از جنس خودش قرار گرفت که «آفرین خوب زدی تو دهن دختره»! از حق نباید بگذریم که کمدی عاشقانه دنیا، ساسی و طلا که به طور مستقیم با درگیری نزدیک به 3 میلیون نفر شروع شد و با نزدیک به 4 میلیون نفر به اتمام رسید، سیاهی لشکرهای زبده ای داشت که با کامنت هایشان مثل افرادی که کنار گود کشتی می ایستند و طرفین را به مبارزه دعوت می کنند، دوست داشتند. 

این دعوا هرچه بیشتر کش پیدا کند؛ یک عده هم که مثل همیشه فحش شان را می دادند، کلا کاری به اینکه اصلا جریان چیست نداشتند؛ بقیه هم به نحوی جانب یکی از طرفین را گرفته بودند و زیر پست ها با طرفداران دیگری دعوا می کردند و برای عده زیادی هم یک بساط خنده فراهم شده بود تا با پست جدید هرکدام از این طرفین بهانه  تازه تری برای خندیدن پیدا کنند و دروغ چرا؟! انصافا ما هم خیلی خندیدیم!

نگاهی به گسترش مرزهای زندگی خصوصی
آب بستن به زندگی خصوصی

تعارف که نداریم، خاله زنک بازی خیلی حال می دهد، همین خود ما با بر و بچه ها دور هم جمع می شویم هرچند وقت یک بار پنبه زندگی مردم را می زنیم. آخرش هم که حرف هایمان تمام شد و قشنگ پنبه ملت را زدیم، یکی می گوید: «بسه بچه ها، خوب نیست این قدر پشت سر مردم غیب می کنیم، بلند شین خودتونو جمع کنین» و بقیه هم با تایید حرف او فضا را عوض می کنند، معمولا هم زمانی یادمان می افتد که دیگر تمامی سوژه های بحثمان تمام شده و چون سوژه ای نبوده، یادمان افتاده که این کاری که داشتیم می کردیم، اشتباه بوده است.

کمی به زندگی خودمان دقت کنیم، می بینیم تا همین چند وقت پنبه زندگی مردم را می زدیم، دار و ندارشان را می ریختیم روی داریه اما باز هم این کار برایمان قبح داشت، سعی می کردیم که نامحرم- به تصور خودمان- حرف هایمان را نشوند، خیلی یواشکی و در گوشی باشد و در خیلی از موارد با وجود اینکه یک مسئله پیش همه لو رفته بود، باز هم تلاش می کردیم که آرام و در گوشی بیانش کنیم اما از یک دوره ای به بعد، عیان کردن و به نمایش گذاشتن رازهای مگوی زندگی دیگران برایمان عادی و خیلی طبیعی شد؛ دقیقا از روزی که ما با فرهنگ غربی در این خصوص آشنا شدیم؛ همان روزی که ما با فرهنگ غربی در این خصوص آشنا شدیم.  همان روزی که شبکه های ماهواره ای آمدند و «Gossip News» و «Celebrity News» و سریال های آبکی آن ور آبی را برایمان دوبله کردند و به خوردمان دادند، از آنجا بود که خیلی از مسائل خصوصی زندگی دیگران که تا پیش از آن، چندان برایمان اهمیت نداشت هم مهم شد و حرفش را زدیم، قبح عیان حرف زدن در مورد خصوصی ترین وجوه زندگی مردم از بین رفت و شبکه های اجتماعی هم موقعیتی را فراهم آوردند تا بتوانیم خیلی شیک و مجلسی تر در مورد زندگی مردم حرف بزنیم و تازگی ها هم سوپر گروه ها باعث شده اند که یک موضوع خصوصی را در مقیاس 5 هزار نفر مطرح کنیم و بعد هم از اعضای گروه بخواهیم که برای کسی بیان نکنند.

این سبک زندگی تغییریافته، حس فضولی خفته ما را بیدار کرد و گستره خاله زنک بازی را از دورهمی هایی برای سبزی پاک کردن یا دوره های قلیان کشی آقایان فراتر برد و الان جوری شده که اصلا مرز مسائل خصوصی زندگی خودمان هم گسترش یافته و خیلی از چیزهایی را که قبلا امکان نداشت برای دیگران بگوییم هم به همه می گوییم.