حسرت و شکست؛

رسانه ملی در رمضان 95 ضعیف تر از همیشه عمل کرد

روزنامه هفت صبح , 20 تير 1395 ساعت 14:35

تلویزیون در رمضان 1395 یکی از ضعیف ترین کارنامه هایش را به نمایش گذاشت تا صف ناکامان و بازنده های آن طولانی تر از همیشه باشد.


به گزارش ایران خبر، تلویزیون در رمضان 1395 یکی از ضعیف ترین کارنامه هایش را به نمایش گذاشت تا صف ناکامان و بازنده های آن طولانی تر از همیشه باشد.
 
حتما تعویض های مدیریتی در شرایط کنونی تلویزیون تاثیر داشته اما همه دلایل بی رمقی آنتن را نمی توان به پای نبود ثبات در سازمان صدا و سیما نوشت. پس خلاقیت و ذکاوت برنامه سازان چه می شود؟ مقصر این که هیچ کدام از دو سریال ماه مبارک رمضان امسال قابل دفاع نیستند، ربطی به تغییرات مدیریتی ندارد.

دلیل بی رمقی ویژه برنامه جام ملت های اروپا (جام پانزدهم) به سازندگان باز می گردد که نتوانستند ایده های بکر و خلاقانه رو کنند. برنامه های مناسبتی چون فاقد نوآوری اند محبوب نشده اند... حالا مدیران سازمان می توانند پیش خود بگویند ما در دوره ای مشغول به کار شدیم که برنامه های ماه رمضان مشخص شده بود و فرصتی برای بازنگری نبود و نمی شد کاری اش کرد و ... آنها خوب می دانند که برای مخاطب عادی مهم نیست رفتن محمد سرافراز و آمدن عبدالعلی علی عسگری چه تاثیری بر برنامه های صدا و سیما دارد. آنها فقط چشم به آنتن می دوزند تا بلکه برای مدتی سرگرم شوند.

ذائقه شان سال ها است به گونه ای تربیت شده که ماه مبارک رمضان را گل سرسبد پخش برنامه و سریال جذاب در تلویزیون می دانند. امسال خوراک این ذائقه تامین شد؟ بسیار کم. ایده «خانواده باحال» به بار ننشست. از میان برنامه های مناسبتی تنها «ماه عسل» موفق بود. سریال ها چنگی به دل نزدند و ... تلویزیون امسال سایه یورو را هم بر ویژه برنامه های رمضانی اش که می توانست تبدیل به برگ برنده اش شود اما همان طور که اشاره کردیم در این مسیر هم ناکام بود. دوست داشتیم در این پرونده حجم برنامه ها، چهره ها و سریال های موفق بالا می بود اما متاسفانه صف طویل شکست خوردگان عریض تر از همیشه است.

سریال ها
پادری ( پس رفت کننده)
درست است که معمولا فصل های دوم هر سریال، به پای سری اول نمی رسند اما حداقل با سابقه ای که از محمد حسین لطیفی داشتیم، انتظار می رفت ماجرا درباره «دودکش» یک مقداری فرق کند. در فصل دوم هیچ کدام از بازیگران تغییر نکردند و خب خیلی راحت می توانستند کار را با همان فرمان ادامه دهند. «پادری» اما از چند جهت نسبت به «دودکش» ضعف داشت. قصه قدرت فصل اول را نداشت و اتفاق ها آنطور که باید مخاطب را برای دنبال کردن آن ترغیب نمی کرد. کاراکترهای نصرت و افروز، از قالب اصلی خارج شدند و یک جورهایی نمایشی و غلو شده بازی می کردند. حتی تکیه کلام ها هم در این بستر به کمک نمی آمد.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
برادر (گل درشت)
تنها سریال غیرکمدی رمضان امسال بود که همه یک جورهایی چشم امید به آن دوخته بودند. چون از یک طرف منتظر بودند ببینند جواد افشار، بعد از آن همه تعریف و تمجید مدیران و مردم از «کیمیا»، چه اثری روانه آنتن می کند و از طرف دیگر مطمئن بودند «پادری» هر چه هم که باشد، در ادامه «دودکش» ساخته شده و تکلیفش مشخص است.

«برادر» اما از همان ابتدا به شعاری ترین و گل درشت ترین شکل ممکن به میدان آمد. قصه سریال آنقدر کشش نداشت که بشود خیلی راحت ضعف هایش را نادیده گرفت. جدای از بحث شعاری بودن، بازی بازیگران، آنطور که باید قانع کننده نبود. شخصیت پردازی و دیالوگ های فیلمنامه ضعف داشت و محصول ارائه شده، یک جورهایی پس رفت برای این کارگردان بود.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
 
کشیک قلب (بی هویت)
شبکه یک برای شب های قدر سریال مناسبتی پخش کرد به نام «کشیک قلب». نویسنده و کارگردانی اش را حسین مهکام بر عهده داشت اما او در نخستین تجربه سریال سازی ضعیف عمل کرد و نمره قبولی نگرفت. «کشیک قلب» پر بود از صحنه ها و دیالوگ های آشنا که این بار با اغراق توأم بود. سریال داستان پسری بی کس را روایت می کرد که یک آدم خیر از او حمایت کرده و حالا برای خودش پزشک کاربلدی شده بود. این پزشک محترم هم برای ادای دین خود، بی چشمداشت بیمار ویزیت می کرد، مدام مشغول عبادت بود و ... بازی غالب بازیگران هم بر مدار کلیشه ها استوار شده بود.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!

بازیگران مرد
بهنام تشکر (اغراق شده)
یکی از ویژگی های مهم سریال «دودکش» این بود که کاراکترهایش همگی از جنس مردم عادی بودند. درست است که حماقت هایی در رفتار و گفتارهایشان دیده می شد اما ملموس به نظر می رسیدند. در «پادری» یک مقدار این تعریف عوض شده. نصرت یک آدم آویزان فرصت طلبی است که می خواهد از ساده ترین و بی دردسرترین مسیر به همه خواسته هایش برسد اما اغراق بیش از حد بهنام تشکر در خلق این کاراکتر موجب شد تا نصرت به یک کاراکتر کارتونی تبدیل شود. نصرت آنطور که باید در موقعیت جدیدش جا نیفتاده و بده بستان هایش با فیروز آن طور که باید درست از آب در نیامده است.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
 
پوریا پورسرخ (بدون کنترل)
کارنامه بازیگری پوریا پورسرخ نوسان زیاد دارد؛ جایی که از قالب بچه نازپرورده خانواده بیرون بیاید موفق است و جایی که نتواند این قالب را بشکند، بازی اش توی ذوق می زند. پورسرخ در سریال «برادر» یک بار دیگر عهده دار نقش فرزند ناخلف خانواده شده و برای به رخ کشیدن آن تا توانسته نقش را آغشته به اغراق کرده. طبعا اگر کارگردان سخت گیرتری پشت دوربین می ایستاد حواسش به اکت های اضافی او بود و کنترلش می کرد. چیزی که الان در قاب می بینیم، یک بازیگر خوش استایل است که بیش از آن که حواسش به بازی باشد، چهره اش را به رخ می کشد! لحن پورسرخ هم کنترل نشده و بر لوس بودن کاراکتر افزوده.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
 
هومن برق نورد (بامزه)
تنها بازیگری که توانسته سریال «پادری» را همچنان به وضعیت قبل سرپا نگه دارد، هومن برق نورد است. کاراکتر «فیروز» بدون کمترین تغییری نسبت به «دودکش» وارد عمل شده. همچنان تمام ویژگی های قبل را حفظ کرده و با تمام جدیتی که دارد، بار اصلی کمدی سریال را به دوش می کشد. درست است که بده بستان های فیروز و نصرت به اندازه فصل اول، بامزه از آب در نیامده و از جذابیت زوج کمدی برق نورد و تشکر کاسته شده اما خود فیروز توانسته تا حدی این خلأ را پر کند.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
بازیگران زن
سوگل طهماسبی (آماتور)
سوگل طهماسبی بازیگر درجه یکی نیست. انتظار خاصی هم از او وجود ندارد. جواد افشار، در «کیمیا» برای نقشی فرعی از او دعوت به همکاری کرد و حالا هم در «برادر» نقشی به نسبت پر رنگ تر به او داده. شخصیتی که برای این بازیگر طراحی شده و دیالوگ هایی که با لحن خاص خودش به زبان می آورد، کاملا دور از ذهن است. طهماسبی در بسیاری از موارد، مثل مجریان اخبار، دیالوگ می گوید و حتی یک ذره احساس از بازی اش به مخاطب منتقل نمی شود اما باید گفت که همه این ضعف ها تقصیر کارگردان است نه بازیگر.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
 
گلاره عباسی (انتخاب اشتباه)
سریال «برادر» از همه عناصر برای رو بازی کردن و دادن شعار بهره می برد که بازی های اغراق شده «ظاهرا» در این راستا است. شرایط برای بعضی بازیگران بدتر هم هست چرا که انتخاب شان برای نقش از اساس اشتباه است و خودشان نیز به درک درستی از نقش نرسیده اند. گلاره عباسی در نقش دختر فریبنده (قم فتال) آنقدر رو و اغراق شده بازی می کند که هر پسری با کمترین بهره هوشی می تواند متوجه نقشه شوم او شود. بازیگر قرار بوده بدجنسی و زرنگی کاراکتر را در پس چهره معصومش پنهان کند اما موفق نشده و کارگردان هم او را توجیه نکرده است. گلاره عباسی بازیگر خوبی است و در «شهرزاد» این را ثابت کرد اما در «برادر» مناسب نقش نبوده.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
 
سیما تیرانداز (قابل پذیرش)
زمانی که قرار شد فصل دوم «دودکش» ساخته شود، همه منتظر بودند بازیگران با همان روابط و همان ویژگی های فصل اول به میدان بیایند اما عملا درباره همه بازیگران چنین اتفاقی نیفتاد. بعد از هومن برق نورد که کاراکتر فیروز را خیلی شسته و رفته و موجه به میدان آورد، کاراکتر عفت با بازی سیما تیرانداز هم قابل قبول بود. در واقع عفت همان کاراکتری بود که در فصل اول به ما معرفی شده بود؛ با همان وسواس ها و همان دستپاچگی های خاص خودش. هنر سیما تیرانداز این بود که راکورد بازی اش را در «پادری» خیلی خوب حفظ کرد.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!(اسلاید شو)
 
مجری ها
رضا جاودانی (شلوغ کن)
هنوز برای ما مشخص نیست که رضا جاودانی چرا در اجرای «جام پانزدهم» این قدر جنگنده است؟! واقعا از برخی مسائل درون سازمانی و اتفاقات جامعه دلخور است یا دارد ژست ناراحتی به خود می گیرد. او در اجرای دو نفره اش با محمدرضا احمدی گاه و بی گاه به این و آن متلک می اندازد که معروف ترینش انتقاد از طولانی شدن «ماه عسل» است که کلی حاشیه به همراه داشت. رضا جاودانی سعی می کند به اجرایش «نمک» هم بدهد؛ برای همین گاهی با همکاران شوخی می کند و بعضی وقت ها با واژگان. شوخی های او اما گاهی بی مزده می شود و اجرای موفق او را تحت تاثیر قرار می دهد.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!(اسلاید شو)
 
احسان علیخانی (پرحرف)
در این که اح-سان علیخانی از مجریان زبده و محبوب تلویزیون است شکی نیست. او از توانش برای «تعامل درست» با بیننده به خوبی استفاده کرده و آرام آرام به اجرایی پیراسته رسیده است. منتقدانش دیگر نمی توانند او را به کلام و رفتار «خارج از ادب» متهم کنند. با این حال هنوز نتوانسته یکی از ضعف های اساسی اش را برطرف کند: «پرحرفی». بله؛ مجری باید زبان آور باشد و توان خود در به کارگیری واژه ها و جملات را به رخ بکشد. این تا جایی است که متهم به مطول گویی نشود و بیننده ای که در انتظار شنیدن اصل مطلب است را تشنه نگه ندارد. علیخانی در «ماه عسل» نتوانست از این ایراد رها شود تا جایی که وقت برنامه را هم با دست خودش می کشد!
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
 
عبدالله روا (خنثی)
در شرایطی که بستر فعالیت برای او به شدت مهیا است، از فرصت استفاده نمی کند. عبدالله روا چوب این شاخه و آن شاخه پریدن در اجرا را می خورد و همین باعث می شود نتواند از ظرفیتش برای تبدیل شدن به یک مجری موفق بهره ببرد. رمضان امسال با پیشنهاد اجرای «شیدایی» برای شبکه دو مواجه شد و قبول کرد آن هم درست در روزهایی که هنوز درگیر اجرای «شب های فوتبالی» در شبکه ورزش بود. پیش از آن هم برنامه اجتماعی اجرا می کرد و هم مذهبی. عبدالله روا در «شیدایی» روبروی مهمان های مطرح و غیرسرشناس می نشیند اما تفاوتی محسوس در اجرای او قابل مشاهده نیست؛ این خود ضعفی است بزرگ.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!

برنامه های مناسبتی
شهر باران
شبکه یک اجرای ویژه برنامه ماه رمضان امسال خود یعنی «شهر باران» را به پدرام کریمی سپرد. از ابتدا می شد پیش بینی کرد که این برنامه در کنار رقیبی چون «ماه عسل» فرصتی برای عرض اندام ندارد. نه مجری اش شهرت احسان علیخانی را داشت نه سوژه ها و مهمان ها به بکری و جذابیت «ماه عسل» و این که برنامه «شهر باران» با دعوت از آدم های خاص قصد دارد پا در همان راهی بگذارد که «ماه عسل» گذاشته. این کار را هم برنامه «شیدایی» گاهی انجام می دهد و موفق نیست. از آن سو پدرام کریمی در مقام مجری، سوژه ها را به خوبی پرورش نمی دهد و به معمولی ترین شکل با مهمان وارد دیالوگ و گفتگو می شود.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
 
ماه عسل (قابل قبول)
برنامه «ماه عسل» امسال هم نمره قولی گرفت. بعد از هیاهویی که سال گذشته درگرفت و خیلی ها «خندوانه» را توی سر این برنامه کوبیدند، تیم تولید «ماه عسل» پا پس نکشید. حتی انتقادهای درون و بیرون سازمانی به خاطر دو سوژه عجیب و پر حاشیه باعث نشد «مه عسل» به انزوا برود. سازندگان از اتفاقات سال پیش درس گرفتند و سراغ گزینش مهمان ها رفتند. در این میان چند سوژه به شدت فراگیر شد و تحسین مخاطبان و مسئولان مختلف را برای آن به ارمغان آورد؛ مثل وصال یک مادر و فرزند پس از 36 سال. برنامه بی حاشیه هم نبود؛ اعترافات عجیب پرستو صالحی در «ماه عسل» از اتفاقات غیرقابل هضم است!
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
 
سر سفره خدا
شبکه کودک و نوجوان امسال برای اولین بار برای سحر ماه رمضان برنامه تولید کرد. آن هم در شرایطی که شبکه دو برنامه زنده نوسفر آن را روی آنتن داشت و بخش مهمی از کودکان و نوجوانان طبیعتا مخاطب آن برنامه بودند. به اینکه چرا دو برنامه سحرگاهی برای کودکان ساخته شده کاری نداریم، سوال اینجاست که چرا شبکه کودک در اولین مناسبت بعد از تاسیس اش، چنین برنامه بی کیفیتی تولید کرده؟ قطعا اگر «سر سفره خدا»، به تیم خبره تری سپرده می شد و به جای نمایش های کمدی سطح پایین و دعوت از مهمان های مختلف، آیتم های جذابی برای بچه ها تدارک می دید، مخاطب بیشتری جذب می کرد.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!

برنامه های ترکیبی
قندپهلو (تکراری)
سابقه «قندپهلو» به تنهایی کافی است تا سازندگان و نیز مدیران شبکه آموزش فکری برای ساختار آن بکنند. این برنامه که خیلی زود جای خود را میان دوست داران شعر و مطایبه باز کرد، همچنان از گرافیک های پیش پا افتاده استفاده می کند و سر و شکلش تفاوت چندانی با قبل نکرده است. وانگی، حتما رضا رفیع به عنوان مجری و شهرام شکیبا و ناصر فیض در مقام داور تبدیل به هویت «قندپهلو» شده اند اما حالا جای چهره های جدید در کنار آنها احساس می شود. هویت و قدرت برنامه به توان شرکت کننده ها است اما می توان با وارد کردن فاکتورهایی مخاطب برنامه را گسترش داد.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
 
خندوانه (تلف شده)
سال گذشته زمانی که اعلام شد «خندوانه» قرار است در ساعات قبل از افطار روی آنتن برود، همه خیال می کردند مخاطبانش را از دست می دهد و روزه داران عملا حال و حوصله تماشای چنین برنامه ای را قبل از افطار ندارند. «خندوانه» اما روی آنتن رفت و به پرمخاطب ترین برنامه تلویزیون بدل شد.

امسال «خندوانه» یکی از خنثی ترین و بی اثرترین برنامه های تلویزیون بود. با اینکه ساعت پخش برنامه عوض نشد و عملا با هیچ سریالی هم تداخل پیدا نمی کرد اما «خنداوانه» نوآوری خاصی برای ارائه نداشت. از ابتدای رمضان، مسابقه «خانواده باحال» را تدارک دید و پای بازیگران و ورزشکاران و خانواده های شان را به برنامه باز کرد اما مسابقه سطح پایین بود و وزن برنامه را پایین آورد و با انتقادهای بسیار زیادی روبرو شد.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
 
دورهمی (قابل قبول)
بعد از اینکه مهران مدیری به عنوان کارگردان برنامه «دورهمی» معرفی شد، جذابیت برنامه یک مقدار بالا رفت. آیتم های نمایشی به نسبت کمتر شد و مهمان های بهتری به برنامه دعوت شدند. جنس گفتگوهای مدیری با مهمان های برنامه هم، اتفاق خوبی بود که به مرور به تکامل رسید. با اینکه برخلاف قول مدیری، دکور برنامه همچنان بدون تغییر باقی مانده و آیتم های نمایشی برنامه که جدیدا پخش شان از سر گرفته شده پیشرفت خاصی نسبت به آیتم های نمایشی قبلی ندارند اما در مقایسه با سایر برنامه های مفرح تلویزیونی که رمضان امسال روی آنتن رفت، «دورهمی» همچنان سطح اش بالاتر است.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!

برنامه های ورزشی
فصل داغ فوتبال (تلف شده)
شبکه ورزش برای پوشش مسابقات همزمان یورو 2016 «فصل داغ فوتبال» را روانه آنتن کرد. از آن سو مسابقات کوپا آمریکا برگزار می شد و این برنامه ماموریت پخش این بازی ها را نیز برعهده داشت. «فصل داغ فوتبال» در ضعف مفرط «جام پانزدهم» این فرصت را داشت که خودی نشان دهد اما این اتفاق رخ نداد. برنامه برگ برنده ای نداشت و تازه در آخرین روزهای آنتن بود که توانست خود را به رخ بکشد. ارتباط ویدئویی با کشور فرانسه و گفتگو با وحید هاشمیان که در آلمان به سر می برد، برگ های برنده ای هستند که اگر تعدادشان در برنامه بالا می رفت، از «فصل داغ فوتبال» به عنوان تلف شده یاد نمی کردیم.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
 
جام پانزدهم (بازنده بزرگ)
مسابقات جام ملت های اروپا یکی از مهم ترین اتفاقات فوتبالی است که بیننده های میلیونی را درگیر خود می کند. پس همان قدر که مسابقات مهیج هستند، ویژه برنامه های تولید شده برای تحلیل آنها هم پتانسیل جذاب شدن دارند. برنامه «جام پانزدهم» به همین منظور روی آنتن می رود اما تهیه کننده آن حسین ذکایی که سابقه زیادی در تهیه برنامه های ورزشی دارد، این بار هم نتوانست برنامه ای «ویژه» آماده کند و بر روی کلیشه ها حرکت کرد. نبود خلاقیت را می توان در تک تک آیتم ها، چینش کارشناسان و مهمانان و گرافیک برنامه دید. «جام یازدهم» می توانست برنامه اصلی ایام ماه رمضان شود اما حالا باید با دریغ و افسوس از آن یاد کرد.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!

توپ و تور (بدون طرح)
برنامه «توپ و تور» کماکان برنامه بدی است چون هیچ نقشه ای برای طراحی و اجرایش وجود ندارد. فقط یک بهزاد کاویانی دارد که وظیفه اش این است دقایقی قبل از شروع مسابقه و بین ست ها را با حرف های کلیشه ای و به شدت تکراری پر کند و چهارتا حرف احساسی بزند و تمام. این نقشه برنامه توپ و تور در همه مواقع است. حالا اگر فرصت داشته باشند یک کارشناس هم تنگ کاویانی می زنند و برنامه را روی آنتن می فرستند. همین و بس. برنامه ای که رسالتش فقط حمایت از اسپانسر است و مسابقه والیبال فقط بهانه ای است که آنها فرصت این تبلیغ کردن را به دست بیاورند.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
سایرین
محمد حسین لطیفی (خودخواه)
اینکه یک کارگردان خود را اینقدر محق بداند که هر شب حدود یک دقیقه وقت مخاطبش را بگیرد تا یک متن تکراری را گوش دهد، چیزی غیر از خودخواهی است؟ این برنامه پر از اغراق و شعار که سطر سطرش بوی منت می دهد چرا باید هر شب روی آنتن می رفت و مخاطب هم تحملش می کرد. ویژگی بارز این متن که حتی به لحاظ ساختار نگارشی هم ایرادات زیادی به آن وارد است چه بود که تلویزیون مجاب شده بود آن را بپذیرد و پخشش کند. ما که نفهمیدیم چه فلسفه ای پشت این نامه بود. نامه ای که با موتیف «بماند»، نبماند»ش حسابی روی مخ مخاطب قدم رو می رفت.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
 
شبکه سه (انحصارطلب)
ماجرای پخش فوتبال بازی های یورو هم برای خودش حسابی عجیب و غریب بود. گذشته از بحث شکایت شبکه قطری و حذف بازی های فوتبال از آنتن ماهواره، انحصارطلبی شبکه سه در پخش این بازی ها حسابی آزاردهنده بود. اینکه یک شبکه به خاطر انحصارطلبی اش حاضر نمی شد در شبی که بازی های یورو با مسابقات تیم ملی والیبال همزمان می شد، پخش کامل این مسابقات را به شبکه ورزش واگذار کند. از همین رو مخاطب بخت برگشته مجبور بود یک نیمه از بازی را از شبکه سه و با گزارش یک گزارشگر و نیمه دوم را در شبکه ورزش و با گزارشگر دیگری تماشا کند. اینکه چرا پخش مسابقه والیبال و یا فوتبال به شبکه دیگری واگذار نمی شد سوالی است که هیچ وقت پاسخی به آن داده نشد.
 
تلویزیون در رمضان 95؛ ضعیف تر از همیشه!
 
تیتراژهای رمضان (بی موج)
در کنار سریال ها و برنامه هایی که در شب های رمضان گل می کردند و مخاطب پسند می شدند، ترانه تیتراژ سریال ها و برنامه های رمضانی جایگاه ویژه ای داشتند. چه بسا خیلی از خواننده های معروف به واسطه پرمخاطب شدن همین ترانه های تیتراژ معروف شدند و راه آلبوم بیرون دادن شان باز شد. امسال برخلاف سال های گذشته ترانه هیچ کدام از برنامه ها و سریال ها آنطوری که باید و شاید همه گیر نشد. شاید با ارفاق بتوان ترانه سریال «برادر» با اجرای محمد علیزاده را موفق تر از بقیه به حساب آورد. حتی «ماه عسل» هم که هر سال ترانه تیتراژ همه گیر می شد، امسال نتوانست با محسن یگانه موفقیت سال های قبل را تکرار کند.


کد مطلب: 65324

آدرس مطلب: https://www.irankhabar.ir/fa/doc/news/65324/رسانه-ملی-رمضان-95-ضعیف-تر-همیشه-عمل

ایران خبر
  https://www.irankhabar.ir