28 تیرماه به بهانه سالروز درگذشت حمید هامون؛

ترکیب «زنده‌یاد خسرو شکیبایی» هنوز برایمان غریبه است و دردناک

28 تير 1395 ساعت 11:24

28 تیر ماه سالروز درگذشت خسرو شکیبایی است، اما این اتفاق حتی بعد از گذر این سال‌ها هنوز هم برایمان باور نکردنی نیست.


ایران خبر- خسرو شکیبایی (زاده ۷ فروردین ۱۳۲۳ تهران - درگذشته ۲۸ تیر ۱۳۸۷) هنرپیشه سینمای ایران بود. او تحصیلاتش را در رشتهٔ بازیگری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان برد. تا پیش از انقلاب فقط در عرصه تئاتر و دوبله فعالیت داشت و فعالیت حرفه‌ای در سینما را با بازی در فیلم خط قرمز (مسعود کیمیایی، ۱۳۶۱) آغاز کرد. شکیبایی در نزدیک به ۴۰  مهرجویی یکی از ماندگارترین نقش‌هایی است که ایفا کرده‌است.

تاتر
شکیبایی فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری 
تئاتر آغاز کرد. در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به عباس جوانمرد، معرفی و به صورت کاملاً حرفه‌ای بازیگر تئاتر شد. از جمله نمایش‌هایی که وی در آنها ایفای نقش نموده‌است، می‌توان به سنگ و سرنا، همه پسران من، شب بیست و یکم و بیا تا گل برافشانیم اشاره کرد. او چندین نمایش تلویزیونی مانند فیزیکدان‌ها و هنگامه شیرین وصال را هم در کارنامه دارد.

سینما
شکیبایی نخستین بار در سال ۱۳۵۳ در 
فیلم کوتاه و ۱۶ میلیمتری «کتیبه» به کارگردانی فریبرز صالح مقابل دوربین رفت. در سال ۱۳۶۱ در حالی که مشغول بازی در نمایش «شب بیست و یکم» بود، مورد توجه مسعود کیمیایی قرار گرفت و با بازی در نقش کوتاهی در فیلم خط قرمز (مسعود کیمیایی، ۱۳۶۱) به سینما آمد و تا سال ۱۳۶۸ نقش آفرینی‌هایی کرد. از جمله در فیلمهای دزد و نویسنده، ترن و رابطه خوب ظاهر شد. اما از بعد از بازی در فیلم هامون (داریوش مهرجویی-۱۳۶۸) بود که نام خسرو شکیبایی بر سر زبان‌ها افتاد. او برای بازیش در همین فیلم از «هشتمین جشنواره فیلم فجر»، سیمرغ بلورین دریافت کرد و تحسین منتقدان و مردم را برانگیخت.
او برای بازی در فیلم کیمیا (احمد رضا درویش، ۱۳۷۳) بار دیگر برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر شد. او سومینسیمرغ خود را هم را برای بازی در نقش عادل مشرقی فیلم سالاد فصل (فریدون جیرانی) گرفت. از آخرین افتخارات شکیبایی هم دیپلم افتخار برای فیلماتوبوس شب (کیومرث پوراحمد) بود.

 شکیبایی آخرین جایزه‌اش را از ششمین جشن ماهنامه «دنیای تصویر» برای بازی در فیلم «
کاغذ بی خط» دریافت کرد.
پس از گذشت نزدیک به ۲۲ سال از اولین حضورش در فیلم 
کیمیایی، در فیلم حکم (۱۳۸۳) باری دیگر در فیلم وی در کنار عزت‌الله انتظامی ایفای نقش کرد.

در ۹ تیرماه 
۱۳۸۷ در دومین جشن منتقدان سینمایی، جایزه یکی از برترین بازیگران سی سال سینمای پس از انقلاب را گرفت. او همچنین در بیست و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر، بازیگر و گوینده تیزر جشنواره بود.

تلویزیون
شکیبایی در سال ۱۳۵۴، یعنی یک سال بعد از اولین حضور خود در فیلم کوتاه «کتیبه»، به دعوت 
محمدرضا اصلانی در سریال «سمک عیار» ایفای نقش کرد و پس از آن در سریال‌هایی چون لحظه، کوچک جنگلی، مدرس، روزی روزگاری، خانه سبز، کاکتوس، آواز مه، تفنگ سر پر و در کنار هم به ایفای نقش پرداخت.
 

شکیبایی در چند فیلم تلویزیونی هم حضور یافت. آخرین نقش‌آفرینی این هنرمند در فیلم تلویزیونی پیوند (سعید عالم‌زاده) و آخرین نمایش فیلمش، آشیانه‌ای برای زندگی (حمید طالقانی) بود که به مناسبت روز پدر از تلویزیون پخش شد.

صداپیشگی
شکیبایی ۵ سال پس از ورود به تئاتر، یعنی در سال ۱۳۴۷ وارد حرفهٔ دوبلوری شد و مدت کوتاهی نیز در زمینه دوبله به فعالیت پرداخت. شاخص‌ترین اثر سینمایی که خسرو شکیبایی در آن صحبت کرد فیلم شعله بود که در آن به جای پیرمرد مسلمان ده ایفای صدا نمود.

او علاوه بر هنرنمایی در نقش آفرینی 
سینما و تئاتر و تلویزیون، برخی از سروده‌های فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، سید علی صالحی و محمدرضا عبدالملکیان را به صورت دکلمه اجرا کرده بود.

مرگ
هنوز هم بعد از گذشت چندین سال نمی‌توانیم کنار نامش واژه «زنده یاد» بگذاریم ... هنوز هم ترکیب «زنده‌یاد خسرو شکیبایی» برایمان غریبه است و دردناک.

 28 تیر ماه سالروز درگذشت خسرو شکیبایی است، اما این اتفاق حتی بعد از گذر این سال‌ها هنوز هم برایمان باور نکردنی نیست.
 
بامداد جمعه 28 تیر سال 87 چند روز بعد از روز پدر، در آخرین روز از تعطیلاتی چند روزه، بدترین خبر ممکن، منتشر شد و چُرت تابستانی همه را پاره کرد: «خسرو شکیبایی درگذشت». خبر کوتاه بود اما ....
 
شکیبایی نه خیلی اهل گفتگو بود نه علاقه زیادی به حضور در مجامع داشت. سرش به کار خودش بود اما همیشه خبرساز بود. خیلی اوقات تیتر اول روزنامه‌ها می‌شد یا عکسش روی جلد نشریات می‌رفت، ولی در آن روز غم انگیز همه آرزو داشتند اولین خبر خبرگزاری‌ها اشتباه باشد و او با صدای زنگدارش این خبر را تکذیب کند، اما این فقط آرزویی محال بود. بازیگر دوست داشتنی ما ساعت‌ها بود که در بیمارستان «پارسیان» سعادت آباد آرام گرفته بود ...
 
کسی چه می‌داند که آدم‌ها به وقت مرگ به چه می‌اندیشند، به آرزوهای ناکام، راه‌های نرفته، عشق‌های از دست رفته، آرمان‌های طلایی نوجوانی یا روزهای پر شر و شور کودکی ...
شاید هم خسرو شکیبایی به دوره نوجوانی‌اش می‌اندیشید، همان روزهایی که با پدرش سینما می‌رفت همان شب‌هایی که محو جادوی پرده نقره‌ای می‌شد و همان لحظاتی که راه زندگی‌اش را انتخاب کرد و بازیگری را برگزید.
 
یا شاید در اولین لحظات کوچش به راننده خسته «اتوبوس شب» می‌اندیشید یا «رضا»ی فیلم «کیمیا»، شاید هم هنوز دلش پیش «اسد» و «صفا»ی فیلم «پری» بود، شاید به «گشتاسب» فیلم «سارا» فکر می‌کرد... اما کسی چه می‌داند شاید هم دلش برای شیطنت خواهران دوقلوی «خواهران غریب» تنگ شده بود ... یا اینکه گوشه ذهنش هنوز درگیر مرد روشنفکر «یک بار برای همیشه» بود.
 
به هر حال بازیگر «حمید هامون» که سرگشته و شیدا در جستجوی معجزه بود تا همچون ابراهیم، آتش را برایش گلستان کند، چشمانش را آرام آرام روی هم گذاشت و خود را به دریای بی انتها و باشکوه مرگ سپرد اما افسوس که این بار برخلاف فیلم «هامون»، نفس دوباره‌ای در کار نبود ... کسی چه می‌داند شاید گلستان خسرو شکیبایی فقط در بهشت خدا پیدا می‌شد.
 
او که برایمان شعرهای سهراب، فروغ، سید علی صالحی و محمدرضا عبدالملکیان را خوانده بود، حتی بعد از رفتنش هم چهل حکایت از گلستان سعدی را هدیه گذاشت که حالا بخش دوم آن شامل 12 حکایت دیگر در راه است. هرچند حالا صدای آهنگین «هامون» سینما همان اندازه دل انگیز است که اندوهناک نیز هست.

غروب جمعه معمولا دلگیر است اما غروب جمعه 28 تیر ماه غمی از جنس دیگر داشت و آخرین خداحافظی‌اش نامه رفتن «رضا» بود، در فیلم «کیمیا» که با پخش این فیلم از تلویزیون، دوباره خوانده شد. نامه‌ای به نام مادرانه «شکوه» و به حرمت نام مادر. خسرو شکیبایی هم مثل رضا آرام و مظلوم و بی صدا رفت.
 

با بهار آمده بود و با تابستان رفت و دوستدارانش می‌اندیشند که ای کاش این همه برای رفتن شتاب نداشت و همچون نام خانوادگی‌اش با شکیبایی می‌رفت.


کد مطلب: 65920

آدرس مطلب: https://www.irankhabar.ir/fa/doc/news/65920/ترکیب-زنده-یاد-خسرو-شکیبایی-هنوز-برایمان-غریبه-دردناک

ایران خبر
  https://www.irankhabar.ir