
ایران خبر بررسی می کند؛
از تاسوعای حسینی چه می دانیم
30 مهر 1394 ساعت 11:00
از آنجا که حوادث مهم کربلا در روز نهم و دهم ماه محرم الحرام اتفاق افتاد،اين دو روز را برجسته کرده و به نام تاسوعا و عاشوار مشهور شده و روز نهم و دهم محرم الحرام در فرهنگ مسلمانان به ويژه شيعيان،از جايگاه ويژه اي برخوردار است.
ایران خبر- تاسوعا، روز نهم ماه محرم است. تاسوعا از ریشه تسع به معنای نه و نهم، فقط بر نهمین روز محرم اطلاق شده است. آخرین روزی است که حسین بن علی سومین امام شیعیان و یارانش شبانگاه آن را درک کردهاند و این روز به شب عاشورا پیوند خوردهاست. این روز در نزد شیعیان از اهمیت بالایی برخوردار است. شیعیان این روز را منتسب به عباس بن علی نیز میدانند، و این روز را بسان روز عاشورا گرامی داشته و در آن به سوگواری میپردازند.
تاسوعای محرم سال ۶۱ قمری، تحرکات سپاه عمر سعد در صحرای کربلا افزایش یافت و تصمیم جنگ داشتند. حسین بوسیله برادرش عباس یک شب مهلت برای راز و نیاز گرفت. در این روز خیمههای یاران حسین محاصره گردید. شمر برای عباس و برادرانش اماننامه آورد که وی بر او نهیب زد که: "ما را امان میدهید در حالیکه پسر رسول خدا را امان نباشد؟". حسین بن علی در این روز برای اصحاب خود خطابه ایراد کرد.
از آنجا که حوادث مهم کربلا در روز نهم و دهم ماه محرم الحرام اتفاق افتاد،اين دو روز را برجسته کرده و به نام تاسوعا و عاشوار مشهور شده و روز نهم و دهم محرم الحرام در فرهنگ مسلمانان به ويژه شيعيان،از جايگاه ويژه اي برخوردار است.
پس ازآنکه امام حسين(ع) درکربلا به شهادت رسيد، روز عاشورا در ميان مردم به روز حزن و اندوه مشهور شد و شيعيان حضرت علي(ع) آن روز را روز سوگ وعزاداري قرار دادند؛از اين رو به نام عاشوراي حسيني شهرت يافت. امام صادق(ع) فرمود:"عاشورا روزي است که امام حسين(ع) ميان يارانش کشته شد و بر زمين افتاد. ياران او نيز پيرامون او به خاک افتاده وعريان بودند".
روز نهم محرم؛تاسوعاي سال 61 هجري،امام حسين و يارانش در محاصره نيروهاي دشمن قرار گرفتند.در اين روز دشمن آب را به روي اهل بيت امام حسين(ع) وياران او بست. از آنجا که اين روز بر اهل بيت(ع) سخت گذشت و شايد يکي از روزهاي بسيار سخت و مصيبت بار براي خاندان پيامبر بود،به عنوان تاسواي حسيني،مورد توجه شيعيان قرار گرفت. امام صادق(ع) در اين باره مي فرمايد:«تاسوعا روزي است که حسين(ع) و اصحاب او در کربلا محاصره شدند و سپاه شاميان برضد آنان گرد آمد. ابن زياد وعمر سعد از فراهم آمدن آن همه سوار خوش حال شدند وآن روز،حسين(ع)ويارانش را ناتوان شمردند و يقين کردند ديگر براي او ياوري نخواهد آمد وعراقيان او را پشتيباني نخواهند کرد.»
در مقابل شيعيان،بني اميه و پيروانشان روز عاشورا را روز جشن و سرور قرار دادند.همچنين ، به تدريج دشمنان درباره عاشورا احاديثي ساختند تا آن روز را به دليل غلبه بر امام حسين(ع) واهل بيت و يارانش،با فضيلت نشان دهند،درحالي که روز غم و اندوه و مصيبت است. عاشورا،روزي است که بهترين انسان راکشتند،
جگر رسول خدا را پاره پاره کردند و زنان و کودکان پيامبر را به اسارت بردند؛ آيا اين روز مي تواند روز مبارکي باشد؟! امام صادق(ع) در اين باره مي فرمايد: "بني اميه وهمراهان آنان از شاميان ،نذر کردند که اگر امام حسين(ع) کشته شد و به سپاهيان (بني اميه) آسيبي نرسيد و حکومت در خاندان ابي سفيان تثبيت شد، روز عاشورا را عيد قرار دهند و به شکرانه پيروزي خود روزه بگيرند. اين عمل، به صورت روش و سنتي ميان مردم تاکنون ادامه دارد که ريشه آن خاندان ابوسفيان است. در اين روز مردم روزه مي گيرند و با شادي، با خويشان وبستگان خود رفتار مي کنند"(3).
گفتار امام در عصر تاسوعا
توصیفگر
((اِنِّى رَاءَيْتُ رَسُولَاللّه صلّى اللّه عليه و آله فِى الْمَنامِ فَقالَ لِى :
اِنَّكَ صائِرٌ اِلَيْنا عَنْ قَريبٍ ... اِرْكَبْ بِنَفْسِى اَنْتَ يا اَخِى حَتّى تَلْقاهُمْ
فَتَقُولَ لَهُمْ ما لَكُمْ وَما بَدَاءَ لَكُمْ وَتَسْاءَلُهُمْ عَمَّا جاءَ بِهِمْ...
اِرْجِعْ اِلَيْهِمْ فَاِنْ اسْتَطَعْتَ اَنْ تُؤَخِّرَهُمْ اِلى غُدْوَةٍ
وَتَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِيَّةَ نُصَلِّى لِرَبِّنَا اللَّيْلَةَ وَنَدْعُوهُ
وَنَسْتَغْفِرَهُ فَهُو يَعلَمُ اَنِّى اُحِبُّ الصَّلوةَ
وَتِلاوَةَ كِتابِهِ وَكَثْرَةَ الدُّعاءِ وَاْلا سْتِغْفارِ))
ترجمه و توضيح لغات :
صائرٌ (از صارَ يَصُورُ): برگرديد، مى گويند: صارَ وَجْهُهُ اِلَىَّ: صورتش را به سوى من برگرداند. غُدْوَةَ: اول صبح . عَشِيَّة : شب هنگام .
ترجمه و توضيح :
بنا به نقل طبرى عصر پنجشنبه نهم محرم عمرسعد فرمان حمله داد و لشكر به حركت درآمد امام عليه السلام در آن ساعت در بيرون خيمه به شمشيرش تكيه نموده خواب خفيفى بر چشمانش مستولى شد.
و چون زينب كبرى عليهاالسلام سروصداى لشكر عمرسعد را شنيد و جنب و جوش آنها را ديد به نزد امام آمد و عرضه داشت : برادر! اينك دشمن به خيمه ها نزديك شده است .
امام عليه السلام سربرداشت و اوّل اين جمله را گفت :((اِنِّى رَاءيْتُ رَسُولَاللّه ...؛)) اينك جدم رسول خدا را در خواب ديدم كه به من فرمود: فرزندم به زودى به نزد ما خواهى آمد)).
سپس برادرش ابوالفضل عليه السلام را خطاب كرد و چنين گفت : جانم به قربانت ! سوار شو و با اينها ملاقات كن و انگيزه و هدف آنان را بپرس .
طبق فرمان امام عليه السلام حضرت ابوالفضل با بيست تن كه زهير بن قين و حبيب بن مظاهر نيز در ميان آنان ديده مى شد به سوى دشمن حركت نموده و در مقابل آنان قرار گرفت و انگيزه حركتشان را سؤ ال نمود.
لشكريان عمرسعد در جواب او گفتند: اينك از سوى امير (ابن زياد) حكم تازه اى رسيده است كه بايد شما بيعت كنيد و الا همين الا ن وارد جنگ خواهيم گرديد.
حضرت ابوالفضل به سوى امام برگشت و پيشنهاد آنان را به عرض آن حضرت رسانيد.
امام در پاسخ وى چنين فرمود:((به سوى آنان بازگرد و اگر توانستى همين امشب را مهلت بگير و جنگ را به فردا موكول بكن تا ما امشب را به نماز و استغفار و مناجات با پروردگارمان بپردازيم ؛ زيرا خدا مى داند كه من به نماز و قرائت قرآن و استغفار و مناجات با خدا علاقه شديد دارم )).
ابوالفضل عليه السلام برگشت و تقاضاى مهلت يكشبه نمود. عمرسعد چون در قبول اين پيشنهاد مردد بود موضوع را با فرماندهان لشكر مطرح و نظر آنان را جويا گرديد.
يكى از فرماندهان به نام ((عمروبن حجاج )) گفت : سبحان اللّه ! اگر اينها از ترك و ديلم بودند و چنين مهلتى را از تو درخواست مى كردند بايستى به آنان جواب مثبت مى دادى ((در صورتى كه اينها فرزندان پيامبر هستند)).
((قيس بن اشعث )) يكى ديگر از فرماندهان گفت : به عقيده من هم بايد به اين درخواست حسين جواب مثبت داد؛ زيرا اين درخواست وى نه براى عقب نشينى آنها از جبهه و نه براى تجديد نظر است بلكه به خدا سوگند ! فردا اينها پيش از تو به جنگ شروع خواهند نمود.
عمرسعد گفت : اگر چنين است پس چرا شب را به آنان مهلت بدهيم ؟
به هرحال ، پس از گفتگوى زياد پاسخ عمرسعد به حضرت ابوالفضل عليه السلام اين بود: ما امشب را به شما مهلت مى دهيم اگر تسليم شديد و به فرمان امير گردن نهاديد به نزد او مى بريم و اگر امتناع كرديد ما هم شما را به حال خود باقى نخواهيم گذاشت و جنگ است كه سرنوشت شما را تعيين خواهد نمود.
و بدينگونه با درخواست امام عليه السلام موافقت گرديد و شب عاشورا به وى مهلت داده شد.
اهميت نماز
از اين درخواست امام عليه السلام مى توان به اهميت نماز و دعا و نيايش و تلاوت قرآن پى برد كه آن حضرت تا آنجا به اين مسائل علاقه دارد كه از دشمن ناجوانمردش درخواست مهلت مى كند تا يك شب ديگر از عمر خويش را با اين اعمال بگذراند و چرا چنين نباشد كه حسين عليه السلام براى ترويج و زنده ساختن نماز و قرآن و شعارهاى الهى بدينجا آمده است و مناجات و نيايش با پروردگار بهترين و لذت بخشترين دقايق زندگى اوست و بايد هر ملتى كه براى خدا قيام مى كند، همين اعمال را شعار و ملاك عمل خويش قرار بدهد.
و از اينجاست كه در زيارتنامه امام آمده است :((وَاَشْهدُ اَنَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَيْتَ الزَّكوةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاَطعْتَاللّه وَرَسُولَهُ حَتّى اءَتاكَ الْيَقِينُ))
پي نوشت ها:
1-گروه نويسندگان، پرسش ها و پاسخ ها:پاسخ هاي برگزيده ويژه ماه محرم، صص 276و277.
2-همان، صص272و273.
3-همان، صص40-42.
منبع:ماهنامه اشارات، شماره128
کد مطلب: 44123
آدرس مطلب: https://www.irankhabar.ir/fa/doc/report/44123/تاسوعای-حسینی-می-دانیم
ایران خبر
https://www.irankhabar.ir