واضح است که استفاده مناسب و درست از اوقات فراغت تاثیرات مثبتی بر زندگی افراد و جامعه خواهد داشت، اما اگر افراد از اوقات فراغت و بیکاری استفاده درستی نداشته باشد و آن را به بطالت بگذرانند قطعا دچار مشکل خواهند شد.
حساسیت این موضوع برای جوانان و نوجوانان بیشتری است؛ چرا که این قشر آینده خود و آینده نسل های بعدی اجتماع را خواهند ساخت و سرنوشت آنها به نوعی با سرنوشت جامعه گره خورده است و با اجتماع در ارتباط هستند.
باید به این نکته توجه داشت که اوقات فراغت در جوامع صنعتی کاملا با ساعات خالی در جوامع سنتی تفاوت دارد. اگر اوقات فراغت به نحو مطلوب سپری شود بازدهی کار افزایش می یابد به همین دلیل است که برای تنوع و پربارشدن اوقات فراغت افراد صنعت تفریحاتی هم مانند دیگر صنایع ایجاد شده است.
نحوه گذران اوقات فراغت جوانان از اهمیت بالایی برخوردار می باشدو همواره مورد بحث و بررسیهای فراوانی قرار گرفته است. در این زمینه پیشنهادهای مختلف و متنوعی نیز ارایه شده است. توجه به مسائل نوجوانان و جوانان یک دغدغهی همیشگی محسوب می شود، چرا که آنها به یک باره از جمع کوچک خانواده وارد اجتماع می شود و امکان بروز رفتارهای غیرعادی و نامتعادل همیشه وجود دارد.
آزادی انتخاب و نوع فعالیت یکی از بارزترین ویژگی اوقات فراغت است؛ اما برخی از پدر ومادرها تصورشان این است که لزوما درس و مدرسه باید وقت نوجوان و جوان را پر کنند، متاسفانه برخی از والدین بدون اینکه به علاقه فرزندشان توجهی داشته باشند کلاسهای درسی، هنری، ورزشی، اردو و غیره را برای آنها تجویز و فرزندانشان را مجبور به شرکت در آن کلاس ها میکنند که باعث عدم استقبال از سمت نوجوانان و جوانان میشود.
اینکه بدانیم جوان چه انتخابی برای گذراندن اوقات فراغت خود دارد اهمیت از بالایی برخوردار است. این واقعیت قابل قبول است که در تابستان آمار رفتارهای ناهنجار اجتماعی بین جوانان افزایش پیدا می کند و این به دلیل عدم برنامه زیری مناست است.
دانستن این نکته که جوان در اوقات فراغت خود دست به چه انتخابهایی میزند از ؛ واقعیت این است که در طول تابستان آمار بزهکاری و رفتارهای ناهنجار اجتماعی در بین قشر جوان افزایش مییابد که این مسأله نشأت گرفته از نبود برنامه برای غنیسازی اوقات بیکاری است؛ بهطوری که همنشینی با دوستان ناباب و حضور در برنامههای محفلی آنان به بروز ناهنجاری کمک و در نهایت برخی از جوانان را در دام خود گرفتار میكند و این مسأله باعث میشود که چنین جوانی قید ادامه تحصیل را بزند و به دنبال کسب درآمدهای کاذب و نامشروع برای خود باشد و اوقات فراغتی که میتوانست برای او منشاء پیشرفت و ترقی باشد، باعث تباهی و سقوط وی میشود.
وجود خانواده به عنوان نخستین نهاد اجتماعی است برای رفع نیازهای ریشهای و حیاتی انسان و بقای جامعه ضروری است. افراد از بدو تولد تحت تأثیر افکار، عقاید و رفتار اعضای خانواده خود قرار میگیرند؛بنابراین خانواده نخستین جایگاه و عاملی است که بر روند رفتار آدم تأثیر میگذارد؛ آنچه اهمیت دارد تأثیر منفی نواقص و کمبودهای خانوادگی بر فرد است که تحت شرایط خاصی وی را در معرض نامتعادل شدن قرار میدهد.
دانشآموزی که در محیط مدرسه منظم هستند و مراحل آموزشی و درسی خود را با موفقیت طی میكند، از آسیبپذیری کمتری برخوردار است.
کیفیت آموزش نوجوانان و جوانان و موفقیت یا عدم موفقیت در تحصیل و طی کردن دورههای آموزشی در سازگار شدن و جامعهپذیری آنها موثر است.
در برخی خانوادهها ممکن است والدین از فرزندان خود غافل شده و زمینه را برای گرایش به دوست ناباب فراهم کنند که نتیجهاش روی آوردن آنها به کارهای خلاف است. معاشرت با دوستان ناباب نیز نقشی مهم در روی آوردن افراد به آسیبهای اجتماعی ایفا میکند. همچنین آسیبپذیری نوجوانان بد سرپرست، بیسرپرست و در بعضی موارد تکسرپرست بیشتر از سایر گروههاست.
نهاد خانواده در گذشته کارکرد موثرتری داشت که امروزه با ماشینی شدن زندگی ها خانواده ها آسیب پذیر شده اند. هماکنون به دلیل ایجاد تفاوتهای جدی بین دو نسل قدیم و جدید، تمام پلهای موجود بین نوجوانان و والدین از بین رفته و زبان گفتوگو و تفاهم بین آنها تضعیف شده است.
بحران هویت جوانان میتوان ریشه در دوران نوجوانی شان دارد دورانی که دوران هویتیابی افراد است. نوجوانان همراه با تغییرات جسمی دوره بلوغ، در جستوجوی هویت خویش هستند؛ اگر نهادهای موثر بر رشد شخصیتی نوجوانان و جوانان مانند خانواده و آموزش و پرورش بتوانند کارکرد خود را به درستی ایفا کرده و بستر مناسبی را برای هویتبخشی به نوجوان و جوان مهیا كنند، آنها دچار بحران هویت نخواهند شد.
برخی از جوانان به دلیل محدودیت در منابع، ناتوانی در اجرای یک مدیریت فراگیر، نبود توزیع عادلانه و کارآمد و برخی دلایل دیگر فرصتهای تحصیلی، اشتغال، ازدواج، امکانات رفاهی و تفریحی و. . . که به صورت مساوی در اختیار همه آنها قرار نگرفته است و نیازهایشان در جامعه بیپاسخ مانده است دچار مشکلاتی شده اند. که این مسأله برای جوانان سرخوردگی و ناکامی را در پی خواهد داشت و این ناکامی به خشم منجر میشود. جوانان با این سرخوردگیهای عدیده، جایی برای تخلیه خشم و انرژیهای مخرب ناشی از شکست و ناکامی را ندارند. جوانی که نتواند خشم خود را تخلیه کند، مجبوراست آن را به درون خود بریزد.
فرهنگ یکی از عوامل بسیار مهم و تاثیرگذار بر شخصیت افراد است. هر فردی پس از گذراندن دوران کودکی در مسیر جریانات فرهنگی قرار میگیرد. باید نوجوان را با آداب و رسوم و سنتهای مذهبی و اخلاقی آشنا کرد تا بتواند آنها را بپذیرد. شخصیت جوان تخت تاثیر فرهنگ جامعه دستخوش تغییر و تحولاتی می شود که رفتارهای بهنجار و نابهنجار را ایجاد میکند.
در برخی موارد تغییرات و تحولات فرهنگی، اجتماعی و پیشرفت فناوری نیز میتواند موجب کاهش روحیه افراد شود و روند اجتماعی شدن آنها را آسیب پذیرو دچار اختلال کند. وقتی که یک الگوی انحرافی در سطح جامعه منتشر می شود و جزیی از فرهنگ آن به حساب می آید، میتواند به راحتی در وجود افراد، خصوصا نسل جوان درونی شود و به شکل هنجار درآید.
داشتن فرهنگ اخلاقی صحیح، بزرگترین مانع کجرویها است و وجود فرهنگ مبتذل و غیراخلاقی، حتی با داشتن شرایط مناسب و ایدهآل مالی، عامل مهم و مخربی در هدایت شخص به گمراهی خواهد بود. وجود اعتقادات مذهبی و فرهنگ اخلاقمدار در جامعه، نقش بسزایی در سلامت رفتارهای انسان و روابط افراد ایفا میکند.
رسانه های جمعی نیز یکی از عوامل تاثیر گذار در رشد شخصیت افراد محسوب می شوند. چرا که در آگاهی رساندن به نوجوانان و جوانان نقش عمدهای دارند. می توان گفت پیشرفت و توسعه وسایل ارتباط جمعی هم مزیت و هم معیابی برای افراد دارد.
نمایش تصاویر خشونتآمیز و صحنههای قبیح و نامتعارف از مطبوعات، شبکههای تلویزیون و اینترنت و آشنایی با بعضی ترفندهای مجرمانه که در فیلمها به تصویر کشیده میشود، بازیهای رایانهای مهیج و محرک و ارتباط مجازی از طریق اینترنت، در نوع خود تأثیر منفی بر استفادهکنندگان، خصوصا قشر کم سن و سال و جوان گذاشته و گرایش آنها به ارتکاب اعمال ناهنجار را افزایش میدهد.
متاسفانه یکی از معضلات اصلی جامعه فعلی ما این است برخی از جوانان و نوجوانان از فضای برنامههای مفید غیر درسی فاصله گرفته اند و با آن بیگانهاند و پس از اینکه پایه تحصیلی شان به اتمام می رسد کلا فضای آموزشی را فراموش می کنند. از طرف دیگر علاقه روز افزون به ارتباطات مجازی که جایگزین نامناسبی برای تخلیه هیجان و وقتگذرانی است، نوجوانان و جوانان را از دنیای واقعی به دنیای مجازی و غیرواقعی کشانده است چراکه فرد در دنیای واقعی جایی برای تخلیه هیجانات خود پیدا نمی کند.
به همان اندازه که افراد زمانی را برای روابط مجازی سپری می کنند از تعاملات آنها با دیگران در محیط کار و خانواده کم میشود. متاسفانه روابط مجازی و فاصلهدار باعث افزایش آسیبپذیری فرد در برابر انحرافات میشود. مسلما وقتی ارتباط تعاملی به صورت مستقیم باشد، آسیبهای اجتماعی هم کمتر میشود.
واقعیت غیرقابل انکار این است زمانی که برای اوقات فراغت برنامهریزی نشود و تعطیلات غیر هدفمند باشد ناخودآگاه آسیبهای اجتماعی در جامعه افزایش مییابد. موضوع پرداختن به برنامهریزی مناسب و درست برای افزایش بهرهوری اوقات فراغت، بهویژه برای نسل جوان اهمیتی زیادی دارد.
جوانان همه نیازها از جمله؛ نیازهای زیستی اولیه، نیازهای ثانویهای مانند احتیاج به محبت، نیاز به معناجویی برای زندگی، نیاز به تعلق خاطر به گروه جمع متجانس با خود، نیاز به امنیت، نیاز به احساس ارزشمندی و موفقیت، نیاز به نوآوری، نیاز به همدلی و همدردی، نیاز به احساس کمال و تعالی و پیشرفت، نیاز به پذیرفته شدن توسط گروه همسن و سال و نیاز به شناخت ارزشهای اخلاقی دارند که در مجموع، آنها را در شرایط خاص روانی، رفتاری، فکری، تصوری و عاطفی قرار میدهد.
برنامههایی مانند تقویت تصویرسازی مثبت از خویش، بیدارکردن وجدانهای آگاه و نشان دادن راههای صحیح برای رسیدن به هدف قابل دستیابی باید برای تقویت روحیه جوانان انجام شود. از سوی دیگر باید عوامل ساختاری بیرونی را مورد توجه قرار دهیم، پیوستگی جوانان با مدرسه، خانواده و جامعه را بالا ببریم و فرصتها را برای ارتقای اجتماعی جوانان گسترش دهیم.