جامعه ای که ختنه دختران در آن صورت می گیرد، معتقد است این عمل باعث پاکدامنی دختران و سر به راه شدن و کاهش میل جنسی و... در آن ها می شود.
برای یک مرد توضیح دادن این مسائل و واکنش نشان ندادن نسبت به تغییر حالت صورت های ما وقتی دارد اشکال مختلف ختنه دختران در دنیا را توصیف می کند، سخت است، اما می گوید: «چهره هایتان در هم می رود و حتی گاه اشک می ریزید، اما من خوشحال می شوم اگر با این تحقیقات و کتاب حتی یک دختر از ختنه نجات پیدا کند.» این بخشی از گفته های کامیل احمدی، پژوهش گر و نویسنده کتاب است با عنوان «به نام سنت» که پژوهشی در زمینه ختنه زنان در ایران است، که روز شنبه (شش بهمن/ 17 فوریه) هم زمان با روز جهانی مبارزه با ختنه دختران در اندیشگاه فرهنگی کتاب خانه ملی از آن رونمایی شد. احمدی در همین مراسم که به غیر از او چندین سخنران دیگر هم داشت، جزییاتی در این رابطه را مطرح کرد. این گزارش درباره همین نشست است.
وقتی گفته می شود: «بسیاری از ختنه ها با تیغ ریش تراشی مردان و با شرایط غیربهداشتی و برای ختنه (که در بسیاری از مناطق ایران به «سنت کردن» معروف است) چند دختربچه به کار می رود.» آه از نهاد هر شنونده ای بلند می شود. یا وقتی می گویند: «بسیاری از دختران گمان می کنند این اتفاق برای همه دختران رخ می دهد و تا سال ها با آسیب های کوتاه و بلندمدت ختنه دوام می آوردند، اما وقتی به شهر می روند، به پزشکی مراجعه می کنند، یا دانشجو می شوند، تازه می فهمند چقدر مورد خشونت واقع شده اند.»
آقای کامیل احمدی، پژوهش گر مردم شناسی که سال های موضوع ختنه در دنیا و ایران را بررسی کرده و چند قبل کتابش با عنوان «به نام سنت» با همین موضوع منتشر شده است، تاکید دارد که قدرت واقعیت ختنه دختران در تمام دنیا از دین گرفته می شود و نمونه های آن در همه ادیان از گذشته تا امروز وجود دارد. او در این برنامه یادآور شد: «هیچ ارتباط مستقیمی بین دین اسلام و ختنه دختران وجود ندارد و در بررسی هایی که از ابتدای دین اسلام تا امروز مورد مطالعه قرار گرفته، هیچ حکم فقهی با موضوع ختنه دختران صادر نشده است.»
احمدی از جمله پژوهش گرانی است که در کشورهای مختلف آفریقایی همچون سومالی، کنیا، سودان کار میدانی با موضوع ختنه دختران و زنان داشته است و می گوید: «شنیده بودم که این موضوع در محیط زندگی خودم یعنی استان کردستان هنوز وجود دارد و زنان خانواده و فامیل خودم هم تا چند نسل قبل در کودکی ختنه شده بودند و به همین دلیل شروع بررسی ها از استان کردستان بود و در ادامه به استان های کرمانشاه، آذربایجان غربی و نیز استان های جنوبی به خصوص هرمزگان هم رسید. طبق این بررسی ها بیشترین فراوانی ختنه دختران هنوز در استان هرمزگان وجود دارد و طی این تحقیق چندساله متوجه روند کاهشی ختنه دختران به خصوص در استان کرمانشاه بودیم.»
او به تلاش های سازمان های جهانی برای مبارزه با این عمل و نام گذاری یک روز برای آن اشاره کرد و گفت: «در تعریف این سازمان ها قطع کامل یا ناقص و مثله سازی قسمت هایی از کلیتوریس را ختنه می دانند و براساس این تعریف چهار نوع از ختنه در کل دنیا وجود دارد که سخت ترین مدل آن یعنی قطع کامل (فرعونی) در آفریقا و سبک ترین و کم آسیب ترین مدل در ایران اتفاق می افتد و از این منظر نقطه امیدی برای ما وجود دارد.»
این پژوهش گر به عوارض ختنه برای دختران اشاره کرد و گفت: «درد و سوزش، خون ریزی و تشنج، بی هوشی و عفونت های مختلف در زمان انجام ختنه تا چندین هفته ادامه دارد گاه به نقص عضو و حتی مرگ دختر می انجامد. در بلندمدت نیز متناسب با نوع ختنه و شدت نقص عضو عفونت، سوزش در دفع ادرار و انواع عوارض جنسی و روانی را تحمل می کنند. از همه مهم تر این که معمولا این دختران از قبل در مورد ختنه شدن تشویش و دلهره دارند و اجباری بودن و تقلا کردن در زمان انجام این عمل فشار روانی زیادی به کودک وارد می کند... ضمن این که باید به همه این موارد مهارت ختان (زن ختنه کننده که معمولا یک زن مسن است) و نیز تیغی را هم که استفاده می کند، اضافه کنیم.»
براساس این گزارش طبق یافته های این محقق دلایل ختنه دختران و زنان عموما به مسائل اعتقادی برخی جوامع بر می گردد و در بیشتر موارد ناشی از نوعی عرف اجتماعی است. به این ترتیب که جامعه ای که ختنه در آن صورت می گیرد، معتقد است این عمل باعث پاکدامنی دختران و سر به راه شدن و کاهش میل جنسی و... در آن ها می شود و به همین دلیل دختران و زنانی را که ختنه نشده اند، ناپاک و نجس می دانند که دست به هر چیز به خصوص غذا بزنند، نجس و ناپاک است. علاوه بر تلاش این عمل برای کاهش میل جنسی دختران ختنه نشده تحت فشار اجتماعی زیادی هستند، طوری که بعضا پس از چند سال خودشان داوطلب این کار می شوند تا از این فشار اجتماعی رها شوند.
احمدی می گوید: «نمونه های ختنه دختران تا امروز در میان گروه های یهودیان آفریقایی یا مسیحیان ارتدوکس کنیا و بعضی از مسلمانان ایران و کشورهای عربی و غیرعربی دیده می شود و از آن جا که ریشه ختنه دختران و زنان را حتی تا فراعنه مصر هم پیدا کرده اند، نمی توان گفت مربوط به یک قومیت و دین خاص در دوره ای مشخص بوده است.» او هم چنین می گوید در جریان این بررسی میدانی چندساله که حالا کتبا شده، بارها و بارها به مراجع مختلف در میان شیعه و سنی مراجعه داشته و متوجه ختنه دختران شده است و حتی چهار فرق اصلی اهل تسنن با وجود تفاوت در این مورد بارها روی اجرای این عمل تاکید کرده اند. البته در بیشتر موارد مراجع دینی برای آن حکم قطعی صادر نمی کنند، اما آن را تکلیفی روی دوش خانواده می دانند و با همین فشار بیرونی اجرای ختنه را تضمین می کنند.
طبق این بررسی فراگیری ختنه دختران در میان گروه های مختلف مذهبی حتی در یک شهر متفاوت است و نمی توان برای آن قاعده خاصی قرار داد، چه این که اهل تسنن در سیستان و بلوچستان ختنه دختران را انجام نمی دهند، اما در برخی از استان های دیگر این عمل را انجام می دهند و به همین دلیل باید گفت بیشتر از آن که ختنه تحت تاثیر سنت باشد، تحت تاثیر مسائل اجتماعی و عرف آن جامعه است و در صورتی که با آگاهی این عرف شکسته شود، ختنه هم دیگر اجرایی نمی شود. احمدی می گوید در جریان این بررسی بسیاری از روستاها با شرایط یکسان در کنار هم قرار داشتند، اما در یکی ختنه دختران بود و در یکی دیگر ختنه نمی کردند.»
شهلا اعزازی، مدیرگروه مطالعات، زنان انجمن جامعه شناسی نیز گفته: «این موضوع در نقاط مختلف دنیا به اشکال مختلف از مثل کردن و دوختن انجام تناسلی زنان گرفت تا بریدن بخشی از آن وجود داشته و خوشبختانه آن چه در ایران وجوددارد، سبک ترین نوع مثله سازی است که با پراکندگی زیادی در چند استان انجام می شود.»
او بیان کرده: «معمولا زنی مسن به نام ختان یا بی بی به خانه ای می رود که چند دختر هم سن و سال را جمع کرده اند و در همان جا با یک تیغ ختنه آن ها با هم انجام می شود. معمولا ختان ها سن و سال زیادی دارند و این امیدواری وجود دارد که تا یک نسل دیگر و عدم جانشین پروری میان آن ها و عدم تمایل دختران نسل جدید به ختنه، این عمل اشتباه حذف شود. البته بعضا دیده شده که بسیاری از خانواده ها دختران خود را حتی به کشورهای حوزه خلیج فارس می فرستند تا آن جا ختنه شوند و در حال حاضر این اقدام تبدیل به نوعی پرستیژ در جنوب ایران شده است.»
اعزازی به رفتارهای زنان در زمان ختنه دختران اشاره کرد و گفت: «برخلاف مراسم ختنه پسران که با سور و سات و شادی در خانه و محله همراه است، ختنه دختران پنهانی و در خفا انجام می شود و همین مسئله باعث شده دختران و زنان نسبت به آگاهی جامعه خود از این عمل بی اطلاع باشند. معمولا زنان و دختران نمی دانند که این عمل تلخ و سخت برای همه زنان نیست و به همین دلیل راضی به صحبت در مورد آن با دیگر زنان نمی شوند.
مسئله ختنه دختران موضوع زنانه است و متاسفانه هرچقدر یک زن در کودکی خود سختی و در کشیده باشد، باز هم راضی به انجام این عمل برای دختر خود می شود. همه بخش های ختنه را زنان مدیریت می کنند و مردان در این مورد مسئولیت را به زنان محول کرده اند و به نظر می رسد علت این اقدام زنان حفظ اعتماد مردان و نگه داشتن قدرت محول شده مردان به آن هاست.»
شیما قوشه، کارشناس ارشد حقوق جزا، در مورد امکان پی گیری دیه ختنه طبق قانون گفته: «در حال حاضر در 17 کشور آفریقایی ختنه دختران منع شده و حتی در برخی از کشورها علاوه بر منع قانون اقدام به «جرم انگاری» هم کرده اند و در بسیاری از کشورهای اروپایی مهاجرپذیر ختنه دختران را حتی برای مهاجران خود منع کرده اند.»
قوشه: «طبق قانون هرگونه آسیب به کودکان زیر 18 سال ممنوع و جزو جرایم عمومی محسوب می شود و می توان این آسیب را بدون قید مرور زنان پی گیری حقوقی کرد. بر این اساس طبق قانون [این عمل] ذیل عنوان «نقص عضو»، «زوال منفعت» مشمول «دیه» و «ارش» می شود و فرد می تواند از کسی که مرتکب عمل ختنه شده، در هر دوره ای از زندگی خود شکایت کند. البته این موضوع به دلیل ترسی که در یک جامعه کوچک وجود دارد، معمول نیست.»
نسرین احمدی پور، به عنوان کسی که خودش قربانی ختنه دختران بوده، در این مطالعات همراه کامیل احمدی شده است و در رابطه با تجربه خودش در این زمینه این طور توضیح می دهد: «در شش سالگی ختنه شدم و تمام هم نسلی های من در کردستان این تجربه را داشته اند. من در روند این بررسی متوجه شدم که این زنان دچار عدم یا کاهش ارتباط جنسی با همسر، فرار از رابطه جنسی و فرزندآوری، دردهای بسیار و... بوده اند و مهم تر این که مردان این زنان را متهم به عدم تمکین می کنند و این زنان با تمایل خودشان برای همسر دوم شوهر خود اقدام می کنند. مسئله سنتی بودن ختنه را نباد بیش از اندازه پروش داد و بیشتر باید روی مسائل آموزشی و آگاهی بخشی به زنان کار کرد تا خود آن ها با دیدن و شنیدن ابعاد مختلف آسیب های فیزیولوژیکی و روحی و روانی ختنه از این عمل جلوگیری کنند.»
کامیل احمدی در پاسخ به این سوال که مسئله توسعه یافتگی مناطق محروم و روستایی که عمده ختنه ها در آن جا صورت می گیرد تا چه اندازه در کاهش آن موثر است، پاسخ داد: «در این بررسی ها 10 شاخص مهم را مورد بررسی قرار دادیم که میزان ثروت، تحصیلات و توسعه و امکانات زندگی جزو شاخص های مهم بودند و به این نتیجه رسیدیم در صورت وجود هر یک یا چند مورد از این شاخص ها ختنه بسیار کاهش می یابد. در عین حال روند مطالعات نشان داد با توسعه مناطق روستایی و افزایش سطح بهداشت و آموزش ختنه دختران کاهش نزولی داشته است و می تواند امیدوار بود با همکاری وزارت بهداشت و بهیاری های روستایی این آگاهی بیشتر هم شود.»
او به سختی این پژوهش برای خودش به عنوان یک مرد کرد اشاره کرد و گفت: «وقتی فهمیدم زنان خانواده و فامیل خودم هم این عمل را انجام می دهند، واکنش منفی نداشتم و در این دوران برای انجام این تحقیق کاملا علمی و بدون جانب داری پیش رفتیم. اما از سوی اعضای فامیل و خانواده بسیار تحت فشار و تحقیر بودم. چون معمولا به یک مرد در مورد این موضوعات زنانه ورود نمی کند و همین مسئله حساسیت برانگیز بود و هرگز مورد مقبولیت قرار نمی گرفت. فارغ از این ها همیشه و حتی در همین جلسه وقتی در مورد ختنه زنان و دختران حرف می زدم، چهره زنان با درد و غمی سخت در هم می رفت و دیدن این لحظات برای زنان واقعا برایم سخت و سنگین بود.»
مراسم ختنه دختران هر ساله در مناطق روستایی کنیا و بین قبایل این کشور انجام می شود. آمارها حاکی از آن است که یک چهارم زنان کنیایی ختنه شده اند. با توجه به ممنوعیت ختنه دختران هنوز هم برخی قبایل این کار را به صورت یک سنت دیرینه انجام می دهند.
ختنه در واقع قطع ناحیهای از آلت تناسلی زن به نام کلیتوریس است که با قطع آن حس زنانگى در آنها از بین رفته و زن تا پایان عمر از دریافت لذت جنسی محروم خواهد ماند. حالت اول منحصر به بریدن کلیتوریس میشود. در نوع دیگر آن علاوه بر کلیتوریس، کلبان یا لبهای کوچک اندام جنسی (Labia Minor) نیز بریده میشوند.
بدترین شکل ختنه زنان نوع سوم آن است. در این مدل کلیتوریس و کلبان یا لبهای کوچک هردو بریده شده و با بههمآوردن ملبان یا لبهای بزرگ (Labia Major) آنها را میدوزند. سپس بر روی آن سوراخهای کوچکی در نزدیکی مجرای ادرار و دهانهی رحم ایجاد میکنند.
این روش که درد آمیزترین و خطرناکترین شکل ختنه به حساب میآید، در آفریقا بهشدت رواج دارد و معروف به "ختنه فرعونی” است. در این حالت محلدوخته شده هنگام وضعحمل باز میشود و پس از زایمان آنرا مجددا میدوزند.
با توجه به رقم بالای زاد و ولد در آفریقا، این "عمل فرعونی" برای زنان در حقیقت یک "شکنجه" است. همچنین شب ازدواج، که برای این زنان اولین تماس جنسی محسوب میشود، خشونتآمیز و توام با رنج و شکنجه است.
ادامه این گزارش به گفتگو با لیلا یکی از قربانیان ناقص سازی جنسی در ایران پرداخته ایم؛
لیلا، یکی از قربانیان ناقصسازی جنسی زنان در ایران، گفت: ختنه دختران در منطقه ما کاری رایج است، نمیدانم چرا به نام دین و سنت با ما چنین کاری میکنند.
دكتر نازي اكبري، روانشناس، دكتر احمد بخارايي، جامعهشناس و رايحه مظفريان مكارمي، پژوهشگر از زواياي مختلف روانشناسي، فلسفي و تحقيقات ميداني، ناقصسازي جنسي زنان، علتها و پيامدهاي این موضوع را تحليل و بررسي كردند.
ناقصسازي جنسي زنان؛ مشكلات جسمي، روحي و اجتماعي
ختنه، ناقصسازي جنسي يا قطع عضو؟ كدام واژه براي انجام عملي سنتي كه طي آن بخشي از اندام تناسلي زنان برداشته ميشود مناسبتر است؟ دكتر نازي اكبري، روانشناس و محقق، در پاسخ اين سوال گفت: فكر ميكنم با به كار بردن لفظ ختنه، به اين كار مشروعيت ميدهيم چون با عملي كه درباره مردان انجام ميشود مقايسه خواهد شد كه بعدي شرعي و مذهبي دارد بنابراين بهتر است از اين واژه استفاده نكنيم و از عبارت «قطع عضو» كه ميتواند نشاندهنده عمق فاجعه باشد درباره چنين عملي استفاده شود.
دكتر اكبري همچنين با بيان اين كه چندين سال است با افرادي كه در كشورهاي مختلف دچار قطع عضو جنسي شدهاند، گفتگو و مشاوره ميكند، گفت: اعتراف ميكنم نميدانستم اين موضوع به اين شكل در ايران رواج دارد و مشاهده تحقيقاتي كه در اين زمينه در ايران انجام شده مرا متعجب كرد. در سايت سازمان جهاني بهداشت، آماري آمده مبني بر اين كه 150 ميليون زن در كل دنيا اين قطع عضو را تجربه كردهاند و سالانه دو تا سه ميليون دختر در دنيا اين موضوع را تجربه ميكنند كه اغلب آنها پنج تا 10 ساله هستند.
او با اشاره به اين كه قطع عضو، كاري است كه ريشه در سنت دارد نه مذهب، يادآوري كرد: ميبينيم كه اين عمل پيش از اسلام رواج داشته و در مذاهب مختلف انجام ميشود بنابراين ميتوان ناقصسازي جنسي زنان را يك كار فرهنگي دانست كه نيازمند انجام اقدامات فرهنگي است.
دكتر اكبري در عين حال به انجام چنين كاري حتي در كشوري پيشرفته مانند انگلستان اشاره كرد: به دليل مهاجرتهايي كه صورت ميگيرد، در كشوري مانند انگلستان هم قطع عضو زنان صورت ميگيرد اما در آنجا جرم شناخته شده و از سال 2003 به عنوان جرم سنگين معرفي شده كه 14 سال زندان به همراه خواهد داشت ضمن اين كه انجمن ملي جلوگيري از خشونت عليه كودكان پيگير مواردي است كه در خطر اين موضوع قرار دارند.
مرگ و مير، مشكلات روحي، جسمي و اجتماعي كه قطع عضو براي زنان به همراه خواهد داشت، بخشي ديگر از گفتههاي اين روانشناس بود كه درباره عواقب قطع عضو جنسي زنان اشاره كرد: مرگ در اثر خونريزي، عفونت ادرار، انسداد مثانه، از دست دادن ميل جنسي، زايمان غيرعادي، نازايي در اثر عفونت، انتقال بيماريهايي از جمله ايدز، افسردگي، كابوس، وسواس، احساس انزوا و طردشدگي تنها بخشي از مشكلاتي است كه اين عمل سنتي براي زنان به همراه دارد و همانطور كه سازمان جهاني بهداشت اعلام كرده، يك سوم از زناني كه در سومالي قطع عضو شدهاند، جانشان را از دست دادهاند.
قانون هست، فرهنگ نيست
رايحه مظفريان مكارمي، پژوهشگري كه سالها در اين زمينه تحقيق كرده، در اين نشست، با بيان اين كه هر 11 ثانيه يك دختر در دنيا ختنه ميشود، گفت: سه واژه مثله كردن، ناقصسازي جنسي زنان و ختنه دختران براي اين عمل به كار ميرود كه تكيه بر هركدام از اين واژهها با توجه به منطقهاي كه اين كار در آنجا رواج دارد ميتواند از لحاظ اجتماعي، مذهبي و قانوني به ما اين امكان را بدهد كه مانع انجام چنين عملي شويم. درواقع ميتوان از قانون براي اين موضوع استفاده كرد اما متاسفانه كساني كه در اين مناطق زندگي ميكنند اصلا از وجود مواد قانوني آگاه نيستند يا حتي اگر با اين حقوق آشنا شوند، برايشان سخت است از نزديكترين افراد يعني پدر و مادر و اقوامشان شكايت كنند.
اين محقق و كنشگر اجتماعي با بيان اين كه بر اساس كنوانسيون حقوق افراد داراي معلوليت، ناقصسازي جنسي زنان نوعي معلوليت به حساب ميآيد كه در ايران نيز پذيرفته شده است، به مواد قانوني كه در اين زمينه وجود دارند و با استناد به آنها ميتوان مانع از ناقصسازي جنسي زنان شد نيز اشاره كرد؛ مواد 664، 706، 707 و 708 قانون مجازات اسلامي.
با اين كه قطع عضو دختران بيشتر با بهانه مذهب انجام ميگيرد، اما به گفته رايحه مظفريان، اين كار عملي سنتي است و ريشه در مذهب ندارد. او در توضيح اين قضيه گفت: لازم است اين آگاهيبخشي انجام شود كه اسلام به هيچ وجه ختنه دختران را توصيه نميكند و اين كار ميراث اعراب نيست. ناقصسازي جنسي دختران عملي سنتي است كه به مذهب خاصي ارتباط ندارد و در جايي از قرآن نميبينيم كه نوشته شده باشد ختنه زنان بايد انجام شود و همچنين اجماعي در اين زمينه از سوي علماي ديني وجود ندارد و با وجود برخي موافقتها، مخالفتهايي نيز با آن صورت گرفته است كه در ممنوعيت اين عمل ميتوان به آن استناد كرد.
رايحه مظفريان با انتقاد از اين كه درباره اين موضوع حتي در نشستهاي تخصصي بحث نميشود، گفت: ميگويند اين كار مخفيانه انجام ميشود؛ اما اين دليل خوبي براي پيگيري كردن و آگاهسازي مردم نيست. ميگويند در شهرهايي با جمعيت كمتر از دو هزار نفر انجام ميشود؛ اما اين هم دليل خوبي براي پنهانكاري نيست و شعار ما اين است كه حتي يك قرباني هم زياد است. ميگويند نميتوان مانع انجام اين كار شد؛ در حالي كه تجربه نشان داده ميتوان افراد جامعه را به سمتي كه مد نظر است سوق داد همانطور كه پيش از دهه 70 دايهها را در سراسر كشور آموزش دادند كه هيچكس زايماني در خانه انجام ندهد.
اين فعال اجتماعي همچنين از ارائه طرحي به معاونت امور زنان خبر داد و اعلام كرد: اميدواريم اين طرح كه درباره اعمال مغاير سلامت دختران زير 18 سال است اجرايي شود، دولت بپذيرد كه چنين موضوعي در حال انجام است، آمارها به يونيسف اعلام شود و بتوانيم براي فعاليتهاي آگاهي بخشي مبني بر متوقف كردن اين كار از تسهيلات يونيسف برخوردار شويم.
به گفته او، در شش استان ايران، اثرات و رد پاي ناقصسازي جنسي زنان به نسبتهاي مختلف ثبت شده است؛ هرمزگان، لرستان، ايلام، كرمانشاه، آذربايجان غربي و خوزستان. مظفريان با بيان اين كه در قشم به دليل اعتقاد به كليشههاي جنسيتي، 83 درصد ختنه زنان گزارش شده است، گفت: پيشوايان ديني، زنان و دايهها و كادر علوم پزشكي از مهمترين مواردي هستند كه ميتوانند در كاهش و متوقفسازي اين موضوع دخيل باشند.
رايحه مظفريان همچنين گفت: عدهاي ميگويند ناقصسازي جنسي زنان در ايران كاهش داشته، در حالي كه نه ميتوانيم بگوييم كاهش داشته و نه افزايش چرا كه پژوهشهاي كمي در ايران صورت گرفته و نيازمند اين هستيم كه كار دانشگاهي، آماري و تحقيقي بيشتري در اين زمينه صورت بگيرد تا بتوان گفت شاهد افزايش ختنه دختران هستيم يا كاهش آن.
با خودم گفتم چرا با ما چنين كاري ميكنند؟
بعد از آن، نوبت ليلا، يكي از قربانيان ناقصسازي جنسي بود كه از اين عمل سنتي بگويد. او كه حالا خودش يكي از كساني است كه براي متوقف كردن اين سنت در محل زندگياش تلاش ميكند، گفت: من از جامعهاي كاملا سنتي آمدهام كه ختنه دختران در آنجا به نام مذهب انجام ميشود. تحصيلات زيادي ندارم اما تقريبا ده سال پيش، هنگامي كه كتابي را ميخواندم كه در آن نوشته شده بود 2000 سال پيش زنان را در اروپا ختنه ميكردند، با خودم فكر كردم پس چرا وقتي اين كار در آنجا هم انجام ميشده، به نام اسلام، با ما چنين كاري ميكنند؟
ليلاي 48 ساله كه به نمايندگي از زنان شهرش با لباسي سنتي در اين نشست حاضر شده بود، ادامه داد: از آنجا تحقيقات من شروع شد، با دوستي كه اين كتاب را به من داده بود تماس گرفتم و گفتم در منطقه ما اين كار رايج است و همه دختران ما بايد ختنه شوند چرا كه بر اساس سنت، به اين كار تيغ مسلماني ميگويند و اگر اين كار را نكنيم، نجس و حرامي خطاب ميشويم.
او رفتهرفته شروع به آگاهسازي زنان محلهاش ميكند و در اين راه البته با مخالفتهايي هم روبهرو بوده: شوهرم، خانواده و آشنايانم ميگفتند چرا اين كار را ميكني. حرفهاي زيادي پشت سرم زده شد اما من با دايهها صحبت ميكردم و زنان محله را آگاه ميكردم. بسياري از زنان ميگفتند شوهرانشان اصرار دارند كه اين كار درباره دخترانشان حتما انجام شود اما به آنها ميگفتم ختنه ربطي به اسلام ندارد و مسلماني به آموزش شيوه زندگي است.
ليلا كه از موثر بودن فعاليتهايش در اين سالها و كمتر شدن رواج ختنه دختران در محله و شهرش اظهار رضايت داشت، گفت: موفق شدهام خانوادههايي را كه با آنها زندگي ميكنم و در كنارشان هستم متقاعد كنم كه اين كار به سلامت جسم و روان دخترانمان آسيب ميزند. حالا من پنج نوه دارم كه خوشبختانه اين كار سنتي درباره نوههايم كه دختر هستند و دخترهاي فاميل و نزديكانم انجام نشد.
آمار تکان دهنده از "ختنه" زنان و دختران
آژانس کودکان سازمان ملل موسوم به یونیسف در گزارشی اعلام کرد، دست کم 200 میلیون زن و دختر در جهان تحت عمل ختنه قرار گرفتهاند که نیمی از آنها در کشورهای مصر، اتیوپی و اندونزی هستند.
خبرگزاری آسوشتیدپرس گزارش داد؛ یونیسف در گزارش خود آورده که ارقام جهانی شامل 70 میلیون دختر و زن بیشتر از سال 2014 است که به دلیل آمارهای بیشتر در برخی از کشورها و دادههای جدید در اندونزی است.
مجمع عمومی سازمان ملل در دسامبر 2012 به صورت متفقالقول قطعنامهای را تصویب کرد و از تمامی کشورها خواست تا ختنه کردن زنان و دختران را متوقف کنند. یکی از اهداف جدید سازمان ملل که سپتامبر سال گذشته میلادی مد نظر قرار گرفت حذف چنین اقدامی تا 2030 است.
"گیتا رائو گوپتا"، معاون مدیر اجرایی یونیسف در بیانیهای که با انتشار این گزارش همزمانی داشت، اعلام کرد: توجه به مساله ختنه در زنان و دختران یک امر مهم است و این روند باید متوقف شود.
با وجود آنکه در سه دهه گذشته روند ختنه زنان و دختران کاهش داشته اما یونیسف اعلام کرده که هنوز اقدامات لازم و کافی برای توقف این روند صورت نگرفته است. اگر روند کنونی همچنان ادامه پیدا کند، تعداد دختران و زنانی که تحت عمل ختنه قرار میگیرند در 15 سال آتی بسیار زیاد خواهد شد.
"کلودیا کاپا"، یک کارشناس آماری در یونیسف و یکی از مولفان این گزارش گفته است که 200 میلیون دختر و زن تحت عمل ختنه قرار گرفتند. 30 کشور که اکثرا در آفریقا، خاورمیانه و آسیا هستند بیشترین آمار ختنه زنان و دختران را به خود اختصاص دادهاند. البته به نظر میرسد که این یک آمار محافظه کارانه است چون بسیاری از کشورها آمار دقیق ارائه نمیکنند.
وی ادامه داد: وضعیت ختنه زنان و دختران در چندین کشور نیز مورد مطالعه قرار نگرفته چون دادهای در این باره وجود ندارد. این کشورها شامل هندوستان، مالزی، عمان، عربستان، امارات و همچنین استرالیا و کشورهای آمریکای شمالی و اروپا است که بسیاری از مهاجران و آوارگان به آنجا سفر میکنند.
براساس این گزارش مشخص شد در این 30 کشور دختران پیش از رسیدن به سن پنج سالگی تحت عمل ختنه قرار میگیرند و در یمن 85 درصد از دختران در نخستین هفته پس از تولد تحت این عمل قرار گرفتهاند.
براساس این گزارش از یونیسف، دختران زیر 14 سال 44 درصد از جمعیت ختنه شدگان هستند و در گامبیا 56 درصد از این طیف سنی تحت چنین عملی قرار گرفتهاند. در موریتانی نیز 54 درصد و در اندونزی نیز حدود نیمی از دختران 11 سال و کمتر تحت عمل ختنه قرار گرفتهاند.
کشورهای دیگر را که دختران و زنان در طیف سنی 15 تا 49 سال تحت این عمل قرار گرفتند میتوان به ترتیب سومالی با 98 درصد، گینه با 97 درصد و جیبوتی با 93 درصد دانست.