به گزارش ایران خبر، ،ساعت 11:30 دقیقه روز سهشنبه 26 دیماه سال 1357 هجری شمسی بود که محمدرضا پهلوی بهاتفاق آخرین همسرش فرح وارد فرودگاه بینالمللی مهرآباد شدند؛ آنان کشور را برای مسافرت ترک میکردند؛ اما این سفر با سایر سفرهای خارجی شاه فرق داشت؛ فرقی عمده؛ او ظاهراً ابتدا به مصر و سپس برای درمان به آمریکا میرفت ولی باطن این سفر چیز دیگری بود؛ سفر به جهانی دیگر؛ سفر به آخرت؛ سفری بیبازگشت.
ساعت 12:30 دقیقه ظهر شاه برای همیشه کشور را ترک کرد؛ بهمحض انتشار خبر خروج شاه از کشور، موجی از خوشحالی بسیاری از مردم ایران را فراگرفت.
حال بهراستی دستاورد حکومت سلطنتی بهویژه خاندان پهلوی -که حتی فامیلیشان هم جعلی و ساخته دست سرویس اطلاعات خارجی انگلیس بود- چیست؟؛ برای پاسخ به این سؤال باید دو تفکر که در هر انسانی وجود دارد ولی همواره یکی بر دیگری غلبه پیدا میکند بررسی کرد؛ اولین و غالبترین تفکر، تفکر مادی است که همهچیز را در بیشترین رفاه ممکن میداند؛ این همان تفکر بهاصطلاح عوام [الکیخوشی] است؛ تفکر دوم تفکر اسلامی است که ضمن بهرهگیری از مواهب مادی، رشد معنوی انسان و وصول او به قرب الهی را نیز مدّ نظر دارد؛ بر اساس همین دو باور و اعتقاد متفاوت دو تربیت در جوامع انسانی شکل میگیرد؛ یکی تربیت حیوانی و دیگری تربیت الهی؛ اغلب سلاطین در ایران بهویژه خاندان پهلوی بر مبنای تربیت حیوانی عمل میکردند و حتی آن را توسعه میدادند؛ بهطور مثال اقدام ضد تمدنی، ضد فرهنگی، ضد ملی و ضد اسلامی آنان در برگزاری جشنهای 2500 ساله در شیراز نمونهای از قصد آنان مبنی بر توسعه و تعمیق تربیت حیوانی است.
وقتی تربیت حیوانی شد، پشت سر آن [بردگی] و [بندگی] غیر خدا هم میآید؛ نتیجه عملی چنین تربیتی پایمال شدن عزت یک ملت در برابر دول استعماری خواهد بود؛ محمدرضا شاه ایران بود ولی عملاً سفیر آمریکا به او دستور میداد.
همانگونه که پیشتر بیان شد، در برابر تربیت حیوانی تربیت الهی وجود دارد؛ ملت ایران از زمانی که قاطعانه تربیت الهی با محوریت حضرت امام خمینی (ره) را پذیرفت زیر بار ستم امثال محمدرضا نرفت و حتی زمینههای خروج گرگی همانند ایالات متحده آمریکا از کشور خود را نیز فراهم آورد.
یکی دیگر از ویژگیهای تفکر مادی و تربیت حیوانی رها کردن متحد خود در بدترین و خطرناکترین وضعیت است؛ همانطور که شیطان در جهنم اصحاب خود را رها و آنان را لعنت میکند سفیر آمریکا به دستور دولت متبوع خود حکم اخراج شاه مملکت از کشور خودش را صادر کرد؛ همانطور که انگلیسیها پیش از این پدرش را به جزیره [موریس] واقع در آفریقای جنوبی تبعید کردند؛ خواری و ذلت، عاقبت نوکری برای استکبار است و هرکس این مسیر را انتخاب کند سرنوشتی بهتر از محمدرضا نخواهد داشت؛ پس همه ما و بیش از همه مسئولین کشور توجه به این معنا داشته باشیم که خلق و خوی اشرافیگری، تفکر مادی و تربیت حیوانی حتی میتواند زمینه ساز از دست رفتن تمام دستاوردهایمان در این سالهای پس از انقلاب اسلامی باشد؛ چون خدا با هیچ کداممان فامیل نیست و در امر اداره عالم هم با هیچ قومی قرابت ندارد.