ایران خبر بررسی می کند؛

اوقات فراغت، فرصت و تهدید جوانان

کد مطلب: 37998
 
تاریخ انتشار : شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۳۳
از ۸۷۵۰ ساعت عمر یكساله انسان، ۶۸۳۰ ساعت به كار تأمین نیازهای ضروری و ۱۹۲۰ ساعت اختصاص به فراغت دارد.
 
به گزارش ایران خبر،اوقات فراغت چنان در پدیده جوانی تنیده است كه باید آنرا منشاء شناخت و به رسمیت شناخته شدن دوران جوانی و هویت دانست. تأثیرات مهمی كه گذران اوقات فراغت در دوران معاصر بر فضای سیاست فرهنگ، اقتصاد و بر جوامع و خانواده و جوانان گذاشته است نه تنها مصرف كنندگان صنعت اوقات فراغت بلكه تولیدكنندگان كالاهای فراغت را نیز به تنوع طلبی و ساختار شكنی بنیادها وادار كرده است، تا دائماً و خلاقانه عناصری از اوقات فراغت را ابداع كنند و با انتخاب اجزاء متفاوت فرهنگی وتركیب آنها با یكدیگر، هویتهای جدید را بجویند. این پیوند مستحكم، در گفتمانی كه جوانی را به عنوان سرمایه نه تهدید می‌شناسد. عامل تداوم فرهنگ و ادغام و یكپارچگی اجتماعی و توسعه روزافزون تولید فرهنگ شده است.
سازمان ملی جوانان در این باره نوشته است :اوقات فراغت، یكی از نیازهای اساسی و پایه‌ای انسان است و مانند هر نیازی، بسته به وضعیت فرد و محیط اجتماعی، متغیر بوده و میان جوانان و بزرگسالان تفاوت داشته و دائماً در حال تغییر است. به همین منظور سازمان ملی جوانان در راستای تحقق آرمانهای چشم انداز بیست ساله كشور و با توجه به مصوبه مرداد ماه هیأت دولت و بدنبال تصویب سند ویژه فرابخشی ساماندهی امور جوانان جهت ایجاد رفاه و سلامت جسمی و روانی و ایجاد انگیزه و امید به آینده برنامه ساماندهی امور جوانان ارائه می‌نماد.
شایان ذكر است علیرغم آنكه دامنه سنی جوانی در كشور بین ۲۹ – ۱۵ ساله تعریف شده است ولی با توجه به بررسی‌های آماری اكثر استفاده كنندگان از برنامه‌های فراغتی، نوجوانان و جوانان می‌باشند لذا گروه هدف این گزارش نوجوانان و جوانان ۱۰ تا ۲۴ ساله هستند.
 
 *تاریخچه اوقات فراغت:
 

 طبق بررسی‌های به عمل آمده برخلاف تصور همگان اوقات فراغت خاص جامعه صنعتی نیست. تاریخ نشان می‌دهد كه در تمام مراحل زندگی بشر، زمان اوقات فراغت وجود داشته و در دوره ماقبل شهرنشینی، دوره شهرنشینی و قرن اخیر، توجه بر چگونگی گذران اوقات فراغت شده است. از دیدگاه الهی اوقات فراغت در كنار اوقات كار قرار دارد و فرصتی است كه باید از آن برای پاسخ دادن به حسن كمال‌جویی بهره برداری كرد. كاركردهای اوقات فراغت: اندیشمندان، كاركردهای گوناگونی برای اوقات فراغت و فعالیتهای فراغتی قائل شده‌اند اما وجوه مشترك دیدگاههای این اندیشمندان حداقل شامل مواردی از جمله استراحت، تجدید قوا و تمدد اعصاب، تفریح و سرگرمی، كسب معلومات و شكوفایی استعدادها می‌شود. لذا برنامه ریزی برای اوقات فراغت جوانان مانع از گسترش بزهكاری جوان شده و در شكل توسعه یافته فرد می‌تواند جوانان را مسئولیت پذیر، جامعه پذیر و مشاركت جو به بار آورد. كاركردهای اوقات فراغت به شرط فارغ بودن از اجبار و وظایف اجتماعی نداشتن هدف سودجویانه، احساس رضایت مندی، انتخاب به نحو آزاد و دلخواه نداشتن هدف سیاسی یا عقیدتی، محقق می‌شود.
 

* 10 روز بیشتر از میانگین جهانی!
 
 در توصیف وضع موجود باید گفت كه در مقایسه كشور ایران با جهان اوقات فراغت در ایران ۹۰ روز در سال و در جهان ۸۰ روز در سال است. همچنین از ۸۷۵۰ ساعت عمر یكساله انسان، ۶۸۳۰ ساعت به كار تأمین نیازهای ضروری و ۱۹۲۰ ساعت اختصاص به فراغت دارد. میانگین ساعت فراغت روزانه جهانی ۵ ساعت و ایرانی ۲۳/۵ ساعت می‌باشد. آمار كلیه دستگاههای فعال در برنامه فراغتی نشان می‌دهد كه ۸۲ میلیون نفر (۲۱ درصد) از نوجوانان و جوانان كشور تحت پوشش برنامه‌های فراغتی قرار دارند این آمار مربوط به سال ۸۳ می‌باشد در حالی كه این شاخص در سال ۱۳۸۱ برابر با ۲/۸ درصد بوده است. درصد هزینه اوقات فراغت از كل سبد هزینه خانوار شهری در سال ۸۲ برابر ۱/۱درصد بوده است.

 
در توضیح نقاط قوت تبیین وضع موجود به موارد زیر باید توجه داشت: توسعه تشكلهای غیردولتی و نهادهای مدنی درخصوص برنامه‌های اوقات فراغت جوانان در طی سالهای اخیر، حضور جدی بخش خصوصی در تولید ابزارها و كالاهای فراغتی، متنوع شدن كالاها، اقبال استفاده كنندگان، شیوه‌های مدرن گذران اوقات فراغت، افزایش استقبال جوانان برای حضور در برنامه‌های فراغتی. اما چنانچه بخواهیم به نقاط ضعف اشاره كنیم باید به مواردی همچون: عدم تناسب برنامه‌های ارائه شده با میزان فراغتی مورد نیاز جوانان، پایین بودن سهم هزینه‌های اوقات فراغتی در سبد خانوار ، بالا بودن جمعیت جوان و محدودیت امكانات و فضاهای فراغتی در سطح ملی، رشد كند صنعت اوقات فراغت توجه داشته باشیم.
 
*آزادی انتخاب

بارزترین ویژگی اوقات فراغت، آزادی انتخاب ونوع فعالیت است. ولی والدین به تصوراین که باید وقت نوجوان وجوان فارغ شده ازدرس ومدرسه را لزوما پرکنند، بدون توجه به علایق آنها ، کلاس های درسی ، هنری ، ورزشی ، اردووغیره را برای آنها تجویز و فرزندانشان را ملزم به شرکت درآن می کنند که این خود باعث عدم استقبال نوجوانان و جوانان می گردد . این درحالی است که اگر فراغت ازجهتی زیرسلطه وعقیده افراد دیگری غیرازخود جوانان باشد، دیگرفراغت محسوب نمی شود ، چرا که افراد دراین ساعات دست به گزینش می زنند ودربرابرفرصت های پیش روی خود انتخاب می کنند. دانستن این نکته که جوان در اوقات فراغت خود دست به چه انتخاب هایی می زند ازاهمیت ویژه ای برخورداراست واقعیت این است که در طول تابستان آمار بزه ورفتارهای ناهنجاراجتماعی دربین قشرجوان افزایش می یابد که این مسئله نشات گرفته ازنبود برنامه برای غنی سازی اوقات بیکاری است. به طوری که همنشینی با دوستان ناباب وحضور دربرنامه های محفلی آنان به بروز ناهنجاری کمک می کند و در نهایت برخی از جوانان را در دام خود گرفتار می سازد و این مسئله باعث می شود که چنین جوانی قید ادامه تحصیل را بزند و به دنبال کسب درآمدهای کاذب و نامشروع برای خود باشد واوقات فراغتی که می توانست برای او منشاء پیشرفت و ترقی باشد ، باعث تباهی وسقوط وی می گردد . به همین دلیل درتکمیل بحث به بررسی عوامل انسانی غیر درونی (خانوادگی و اجتماعی) آسیب های اجتماعی می پردازیم تا با ریشه یابی ، مسیر درستی را برای چاره اندیشی طی نماییم
 
به نظر بسیاری ازکارشناسان ، عوامل اجتماعی موثر در ایجاد آسیب های اجتماعی به دو دسته تقسیم می شود . افزایش بی رویه جمعیت، عدم ثبات وپایداری اجتماعی، بیکاری، تورم وفقردرشماریک گروه ازعوامل اجتماعی به شماررفته وخانواده ، محیط مدرسه وگروه همسالان جزءدسته ای دیگرمی باشند .


 
*خانواده و اوقات فراغت
 

خانواده نخستین نهاد اجتماعی است که برای برطرف نمودن نیازهای ریشه ای و حیاتی انسان و بقای جامعه ضروری است . انسان ها پس از تولد تحت تاثیر افکار ، عقاید و رفتار اعضای خانواده خود قرار می گیرند ، لذا خانواده نخستین جایگاه و عاملی است که در روند رفتار آدم تاثیر می گذارد . آنچه بیشتر مورد توجه ما می باشد ، تاثیر منفی نواقص و کمبودهای خانوادگی بر فرد است که تحت شرایط خاصی ، وی را در معرض نامتعادل شدن قرار می دهد . ناسازگاری و مشاجرات خانوادگی ، دوگانگی تربیتی و رفتار خشونت آمیز با فرزند ، تاثیرات ناگوار و گاه ضربه های عمیقی بر آنها وارد می سازد که جبران آن اگر غیرممکن نباشد ، بسیار مشکل خواهد بود.
به طور کلی ، خانواده با چگونگی کارکرد خود تاثیر شگرفی بر کردار فرزندان می گذارد . آسیب هایی که در خانواده می تواند آثار سوئی بر شکل گیری شخصیت فرد گذاشته و احتمال بروز ناهنجاری از طرف او را افزایش دهد ، عبارتند از :
«فقدان والدین» که می توان آن را به دو دسته موقت و دائمی تفکیک نمود : هنگامی که هم پدر و هم مادر شاغل بوده و بر سر کار خود حاضر می شوند ، چه فرزندشان را به فردی مثل مادربزرگ یا همسایه و یا محلی مانند کودکستان سپرده ، چه او را در کنار خواهر و برادر کم سن و سالش در خانه رها نمایند ، فقدان موقتی را شاهد هستیم . در فقدان دائمی ، فوت یا طلاق باعث از دست دادن یکی از والدین می شود . در مورد طلاق ، با وجودی که فرزند می تواند عضو جدا شده را ملاقات کند و از محبت چند ساعته او در طول هفته برخوردار شود ، با این حال روندی که منجر به جدایی پدر و مادر از یکدیگر شده و خود موضوع «جدا زیستی والدین» ، آثار مخرب تری را به همراه دارد . بحران طلاق احتمال به وجود آمدن التهاب ، نگرانی ، تشویش و بی کفایتی شخصیتی در فرزند را افزایش می دهد . محروم کردن فرزند از دیدار با پدر یا مادر در روحیه او اثر مخربی به همراه دارد و بازتاب آن در سال های آینده به احتمال زیاد به صورت پرخاشگری ، افسردگی ، عصبانیت ، بدخلقی سرکشی ، لجبازی و مواردی از این قبیل جلوه گر می شود .
«بزهکاری، خلافکاری ویا اعتیاد حداقل یکی از والدین یا اعضای خانواده» از دیگر عوامل خانوادگی موثر بر وقوع بزهکاری نوجوانان و جوانان است. والدین نزدیک ترین افراد به فرزندشان هستند . چنانچه حداقل یکی از آنها دچار انحراف یا آلودگی باشد ، بیش از هر فرد دیگری بر فرزند تاثیر گذاشته و وی را در خطر سقوط اعتقادی و اخلاقی قرار می دهد . این اثر سوء ممکن است به واسطه داشتن برادر و یا خواهرانی بزهکار یا معتاد نیز برفرد گذاشته شود .
«دلسوزنبودن والدین وبی اهمیت بودن نسبت به آینده فرزندشان» ، «وجود روابط ناسالم وغیرطبیعی بین اعضای خانواده» ، «ناسازگاری ها ونابسامانی های موجود درخانواده» ، «تقلیدپذیری وکمبود محبت» و«قیود ومحدودیت های شدید و افراط گرایانه خانوادگی» از دیگر عوامل موثربربزهکاری نوجوانان وجوانان می باشد.
 

*تاثیر آموزش و پرورش در اوقات فراغت
 
 
کیفیت آموزش نوجوانان و جوانان و موفقیت یا عدم موفقیت در تحصیل و طی کردن دوره های آموزشی ، در سازگار شدن و جامعه پذیری آنها موثر است . دانش آموزی که در محیط مدرسه منظم بوده و مراحل آموزشی را طبق برنامه و با موفقیت طی می نماید ، آسیب پذیری کمتری خواهد داشت .
محیط آموزشی همچون خانواده حائزارزش فراوانی درتکوین شخصیت نوجوانان می باشد . چرا که مدرسه به مثابه اولین محیط خارج از خانه و معلم به عنوان اولین فرد بیگانه ، اثرتربیتی وپرورشی فراوان بر فرد دارند . به همین جهت معلمی را دراسلام شغل انبیاء ودراکثرمکاتب ازشریف ترین ومهم ترین مشاغل به شمارمی آورند .
محققان علوم اجتماعی ، مدرسه را یکی از نهادهای اجتماعی می دانند که بعد از خانواده نقش مهمی در زندگی اجتماعی نوجوان به عهده دارد . موقعیت و برنامه های مدرسه ، اثر مهمی در علاقه مندی یا فرار نوجوانان از مدرسه دارد . اهمیت این نکته وقتی روشن می گردد که بدانیم معمولانوجوان نخستین قدم خویش به طرف آسیب های اجتماعی را با فرار از مدرسه بر می دارد . به طوری که بررسی ها نشان می دهند افزایش آمار ترک تحصیل به علت عدم رعایت مسائل انضباطی در مدرسه و یا مشکلات مالی و حتی مردود شدن ، آمار بزهکاران را افزایش داده است .
در مرحله مدرسه رفتن ، نوجوان ناسازگار ، نامتعادل یا عقب مانده ذهنی که استعداد پیروی از نظم اجتماعی یا هماهنگی با محیط را ندارد ، با عدم موفقیت مواجه می شود . این عدم موفقیت به نوبه خود به علت سرزنش ها و ملامت های والدین و اولیای مدرسه واطرافیان وشکسته شدن غرورواحترام نوجوان ، باعث تشدید حس سرکشی، عدم علاقه به ادامه تحصیل، رها کردن مدرسه وفرارازآن، ولگردی ومعاشرت های ناباب وبالاخره ارتکاب بزه می شود .

*تاثیر همسالان در اوقات فراغت
 
 
معاشرت با دوستان ناباب نیز، نقشی مهم درروی آوردن افراد به آسیب های اجتماعی ایفا می کند. ممکن است برخی خانواده ها ازفرزندان خود غافل شده وزمینه را برای گرایش به دوست ناباب فراهم کنند که نتیجه اش روی آوردن آنها به کارهای خلاف است. همچنین آسیب پذیری نوجوانان بد سرپرست، بی سرپرست ودربعضی موارد تک سرپرست، بیشترازسایرگروه هاست.
وقتی نوجوان پایگاه عاطفی خود را ازمنزل به میان همسالان می برد، برای پذیرش درگروه همسالان، ناچاراست که تن به خواسته های آنها بدهد. نوجوانان وجوانان درمحیط همسالان درددل ومبادله اطلاعات کرده وبین آنها احساس امنیت می نمایند ؛ چرا که در آنجا ازنصیحت وسرزنش بزرگترها مصون هستند، این همسالان معمولاازکسانی هستند که مثل خودشان مشکلات عاطفی یا رفتاری دارند. بررسی ها نشان می دهد که فشارهمسالان و داشتن دوستان ناباب درگرایش به یکی از مولفه های آسیب های اجتماعی ازعوامل بسیارمهم بوده ، دراین موارد مشاهده می شود که افراد ازدوستان خود حرف شنوی بیشتری دارند تا والدینشان
 
 
*بحران هویت
 

یکی ازآسیب های دنیای ماشینی امروزاین است که نهاد خانواده درگذشته کارکرد موثرتری داشت. ولی هم اکنون به دلیل ایجاد تفاوت های جدی بین دونسل قدیم وجدید، تمام پلهای موجود بین نوجوانان ووالدین از بین رفته وزبان گفتگووتفاهم بین آنها تضعیف شده است .
درمورد بحران هویت جوانان می توان گفت که ریشه این موضوع را باید در دوران نوجوانی که دوران هویت یابی افراد است ، جستجو کرد . همراه با تغییرات جسمی دوره بلوغ ، نوجوانان در جستجوی هویت خویش هستند. اگرنهادهای موثربر رشد شخصیتی نوجوانان و جوانان مانند خانواده وآموزش وپرورش بتوانند کارکرد خود را به درستی ایفا کرده وبسترمناسبی را برای هویت بخشی به نوجوان وجوان مهیا نمایند، آنها دچاربحران هویت نخواهد شد. اما اگراین نهادها نتوانند نقش خود را به خوبی ایفا کنند، احتمال این که فرد به دنبال یافتن هویت خویش به گروه همسالان و یا پیروی ازالگوهای نامتعارف غربی روی بیاورد، بسیار زیاد است.

*نابرابری های اجتماعی
 

به دلیل محدودیت درمنابع ، ناتوانی دراجرای یک مدیریت فراگیر، توزیع عادلانه وکارآمد وبرخی دلایل دیگر، فرصت های تحصیلی، اشتغال، ازدواج، امکانات رفاهی وتفریحی و... به صورت مساوی دراختیارهمه جوانان قرارنگرفته ونیازهای برخی ازجوانان درجامعه بی پاسخ مانده است. این مسئله باعث ایجاد سرخوردگی وناکامی در آنها شده واین ناکامی، به خشم منجر می شود. جوانان با این سرخوردگی های عدیده، جایی برای تخلیه خشم ویا انرژی های مخرب ناشی ازشکست وناکامی را ندارند. جوانی که نتواند خشم خود را تخلیه کند مجبوراست آن را به درون خود بریزد . با استناد به نظریه رابرت مرتون جامعه شناس آمریکایی، می توان ریختن این خشم دردرون را عاملی برای کناره گیری از هنجارهای اجتماعی موجود و روی آوردن به اعتیاد و سایر آسیب های اجتماعی و یا حتی خودکشی ذکر کرد . طبق این تئوری ، هنگامی که در جامعه فرصت های دسترسی به اهداف برای همه به صورت مساوی و یکسان وجود نداشته باشد ، ممکن است عده ای هنجارهای اجتماعی را مانع رسیدن به مقاصد خود دانسته و بخواهند از طریق دیگری به اهداف خود برسند. این افراد انزوا طلبی را پیشه کرده، ازنظام اجتماعی کناره گیری نموده وبه احتمال بسیار زیاد دراین حالت به اعتیاد وسایرآسیب های اجتماعی روی می آورند .

*فرهنگ فراغت!
 

فرهنگ ازعوامل مهمی است که بر شخصیت فرد تاثیرمی گذارد . هر فردی پس از روند کودکی در مسیر جریانات فرهنگی قرار می گیرد . نوجوان باید با آداب و سنت های مذهبی و اخلاقی آشنا شده و آنها را بپذیرد . نفوذ فرهنگ جامعه در تغییر و تحول شخصیت او تاثیر زیادی داشته و رفتارهای بهنجار و نابهنجار را ایجاد می کنند .
شرایط پرتنش ونامناسب سبب پریشانی و اضطراب فرد شده و عقده های روانی و تضادهای درونی در او ایجاد می کند ، همین طور احساس محرومیت های گوناگون ، کنش و واکنش فرد را از مسیر طبیعی خارج می کند. تغییرات وتحولات فرهنگی ، اجتماعی و پیشرفت فناوری نیز در شرایطی می تواند موجب کاهش روحیه افراد شده وروند اجتماعی شدن آنها را مختل کند . در صورتی که یک الگوی انحرافی در سطح جامعه انتشار یافته وجزئی ازفرهنگ آن شود، می تواند به آسانی دروجود افراد، بویژه نسل جوان درونی شود وبه شکل هنجاردرآید .
وجود اعتقادات مذهبی وفرهنگ اخلاق مداردرجامعه، نقش به سزایی درسلامت رفتارهای انسان وروابط افراد ایفا می نمایند . داشتن فرهنگ اخلاقی صحیح، بزرگترین مانع کجروی ها بوده وبرعکس، وجود فرهنگ مبتذل وغیراخلاقی، حتی درصورت وجود شرایط ایده آل مالی ، عامل مهم ومخربی درهدایت شخص به گمراهی خواهد بود .
فقدان نظارت مناسب درامرانتقال داده های گوناگون به مصرف کنندگان کالاهای فرهنگی درکنارنظارت نادرست خانوادگی و اجتماعی بر استفاده نسل جوان از این گونه اطلاعات ، موجب گردیده که اکثر مخاطبین جوان آن تحت تاثیرقرارگیرند .
 

*رسانه ها
 

رسانه های گروهی به عنوان سومین نهاد موثر بر رشد شخصیتی افراد ( پس ازخانواده ومدرسه) ، توانسته اند درآگاهی رساندن به نوجوانان و جوانان نقش عمده ای ایفا نمایند . پیشرفت و توسعه وسایل ارتباط جمعی ، به رغم مزایای بسیار ، معایبی نیز به همراه داشته است . نمایش تصاویر خشونت آمیز و صحنه های قبیح و نامتعارف از مطبوعات ، شبکه های تلویزیون و اینترنت و آشنایی با بعضی ترفندهای مجرمانه که در فیلم ها به تصویر کشیده می شوند ، بازی های رایانه ای مهیج و محرک و ارتباط مجازی از طریق اینترنت ، در نوع خود تاثیر منفی بر استفاده کنندگان ، خصوصا قشر کم سن و سال و جوان گذاشته و گرایش آنها به ارتکاب اعمال ناهنجار را افزایش می دهد .
درمورد تلویزیون باید گفت رسانه ای است برای اطلاع رسانی وفرهنگ سازی ودریک فرایند هنری کاربردی قادراست شرایطی را برای مخاطبان فراهم آورد که خواسته ها ونیازهایشان را دوباره ببینند. درگیرهمان کاری شوند که ازآن می گریزند ، به کلاس درسی وارد شوند که به دنبال خلاصی از آن بوده اند، شاد شوند درعین گریزان بودن ازشادی وغم را تجربه کنند، آنگاه که از غم گریزانند. تلویزیون تنها زمانی شایستگی پر کردن اوقات فراغت جوانان ونوجوانان را داراست که بتواند نگاه آنها را به فراغت عوض کند. آسایش را با کار، درس وشادی وغم توامان برایشان معنا کند نه با فراموشی آنی که اثری ندارد جزتشدید نارضایتی ازمشغولیات روزمره ای که زندگی آدمیان این عصربر پایه آن بنا شده است .

*اوقات فراغت وآسیب های اجتماعی

تعطیلی کلاس های درسی وفارغ شدن جوانان ونوجوانان ازامتحانات آخرسال وبه طورکلی اوقات فراغت بدون برنامه، موقعیت آسیب زایی را برای این قشرفراهم می آورد. یکی ازمعضلات اصلی جامعه فعلی ما این است که متاسفانه برخی از جوانان ونوجوانان با فضای برنامه های مفید غیردرسی بیگانه اند و پس از اتمام هر پایه تحصیلی به یکباره از فضای آموزشی رها میشوند. به همین جهت غنی سازی اوقات فراغت جوانان و نوجوانان بویژه در ایام فراغت آنها ازتحصیل ، همواره عاملی بازدارنده برای پیشگیری ازوقوع آسیب های اجتماعی تلقی می شود. همچنین این موضوع نشان دهنده اهمیت دسترسی به تفریحات سالم تروفراهم آوردن امکانات لازم برای گذراندن و غنی سازی اوقات فراغت نوجوانان وجوانان است . میزان هیجان طلبی دربین افرادی که به تفریحات دلخواه خود دسترسی دارند، درمقایسه با افرادی که تفریحات مورد علاقه خود دسترسی ندارند، تفاوت معناداری وجود دارد. به این صورت که دسترسی به تفریحات دربین افرادی که هیجان طلبی بالاتری دارند، کمتراست . یکی ازویژگی های دوران بلوغ ، هیجان طلبی است. این درحالی است که مجراهای زیادی برای تخلیه مناسب هیجانات این دوره درجامعه ما پیش بینی نشده، امکانات عمومی ورایگان ورزشی برای همه رشته ها فراهم نشده وبه طورکلی، هیچ برنامه ریزی صحیحی برای اوقات فراغت نوجوانان وجوانان انجام نشده است .
ازدیگرسو، گرایش روزافزون به ارتباطات مجازی که جایگزین نامناسبی برای تخلیه هیجان ووقت گذرانی است، نوجوانان و جوانان را ازدنیای واقعی به دنیای مجازی وهیجانی می کشاند، چرا که فرد در دنیای واقعی جایی برای تخلیه این هیجانات ندارد. به همان میزان که افراد وقت خود را برای روابط مجازی صرف می کنند، از تعامل آنان با دیگران درمحیط کاروخانواده کاسته می شود. با این حال مشاهده شده که روابط مجازی وفاصله دارباعث افزایش آسیب پذیری فرد دربرابرانحرافات می شود. مسلما وقتی ارتباط تعاملی به صورت مستقیم باشد، آسیب های اجتماعی هم کمترمی شود .