هفت شنبه در شنبه؛
از فیش گیت مجازی مدیران سینمایی تا آخرین بهره‌برداری مدیری از تلویزیون
کد مطلب: 66320
تاریخ انتشار : شنبه ۲ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۳۸
نکته قابل تامل اما در ماجرای فیش گیت‌های سینمایی استفاده دو طرف از یک کلید واژه مشترک بود و هر دو نفر مقابل را به سوء استفاده انتخاباتی از این ماجرا متهم کردند.
به گزارش ایران خبر، نکته قابل تامل اما در ماجرای فیش گیت‌های سینمایی استفاده دو طرف از یک کلید واژه مشترک بود و هر دو نفر مقابل را به سوء استفاده انتخاباتی از این ماجرا متهم کردند. رئیس سازمان سینمایی در حالی با انتشار مطلبی در کانال تلگرامی خود فساد مالی مدیران سینمایی گذشته را مطرح کرد که بدون ارائه سند و فیش حقوقی خودش از حقوق ۴ میلیونی خود و چند صد میلیونی خود سخن گفت و چند روز بعد انتشار فیش محرمانه‌ای که یکی از سایت‌های خبری درباره حقوق و مزایای محمدرضا عباسیان مدیرعامل سابق موسسه رسانه‌های تصویری منتشر کرده بود باعث شد تا این مدیر سینمایی سابق نیز جوابیه‌ای بلند بالا را در رسانه‌ها منتشر کند و در این آشفته بازار افشاگری و بگم‌بگم‌های فیش‌های حقوقی واقعا هیچکس به جز اتهام‌زنی به طرف مقابل کار دیگری نکرد.
۱- افشاگری می‌کنم پس هستم. هفته گذشته را می‌توان هفته افشاگری‌ها نامید. هفته که از حجت‌الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی گرفته تا محمدرضا عباسیان مدیرعامل سابق موسسه رسانه‌های تصویری و سهراب پورناظری دست به افشاگری زدند. دو نفر اول در ادامه موج فیش گیت‌ها افشاگری کردند و نفر سوم در یک نشست خبری به بهانه فعالیت جدید خانواده پورناظری‌ها نبش قبر کرد و البته تیغ تیز انتقادش را به سمت کیوان ساکت یکی از اساتید موسیقی سنتی ایران نشانه گرفت.
۲- همچنان جم… همچنان انفعال مدیران رسانه ملی. اینکه واقعا با رفتن چند بازیگر درجه دو و سه روند ساخت سریال در رسانه ملی آسیبی نمی‌بیند کاملا بدیهی است اا به قول یکی از رسانه‌های عمومی روند این ماجرا و عزمی که در آن سوی ماجرا درخصوص جذب نیروها و بازیگران ایرانی وجود دارد کم کم دارد نگران کننده می‌شود و همچنان جای اصلی این است که واقعا اینقدر شرایط کار در رسانه ملی وحشتناک و غیرقابل تحمل است که بازیگران درجه و سه در آرزوی بیشتر دیده شدن به جم می‌روند؟
۳- یک مصاحبه عجیب از تهیه‌کننده‌ای که پیش از این با کارگردانی تجربه کار داشت، نشان می‌دهد همچنان در این ممکلت افراد دوست دارند دست به افشاگری بزنند. محمد هاشمی اصل که قرار بود سریال «تاریکی شب روشنایی روز» را با حجت قاسم‌زاده اصل بسازد در یک اقدام عجیب دست به مصاحبه‌ای زد و مطالبی را عنوان کرد که در حالت عادی جای طرح چنین مطالبی تنها در جلسات خصوصی است و مگر می‌شود تهیه‌کننده‌ای بدون آگاهی از بار حقوقی واژگانی که استفاده می‌کند کارگردانی را به عدم اعتقاد به نظام متهم کند؟!. پایان این ماجرا هرچه باشد فارغ از اینکه مدیران سیما از محتوای فیلمنامه‌ای که قرار است ساخته شود آگاهی دارند یا خیر، اینکه یک تهیه‌کننده اینچنین به اظهار نظر در خصوص همکارش به بپردازد را می‌توان در ادامه موج چند سال اخیر «افشاگری می‌کنم، پس هستم» دانست.
۴- مهران مدیری بعد از افشاگری عجیب مهراب قاسمخانی با هیچ رسانه‌ای صحبت نکرد و آنقدر هوشمند بود که بداند از جایی که تمام اعتبار هنری خود را گرفته به بهترین نحو ممکن بهره‌برداری کند و برنامه «هفت» این فرصت را در اختیار مدیری قرار داد تا به عنوان یک ستاره روبروی افخمی و فراستی بنشیند و ضمن اعلام خداحافظی همیشگی از سریال سازی با استفاده از تریبون هفت اعلام کند که از این به بعد و پس از اتمام پخش «دورهمی» تنها یک یا دو فیلم در سال برای سینما خواهد ساخت و این یعنی هوشمندی مهران مدیری که حتی خبر حداخافظی‌اش از تلویزیون را در خود تلویزیون و آنتن زنده اعلام می‌کند.
۱- افشاگری می‌کنم پس هستم. هفته گذشته را می‌توان هفته افشاگری‌ها نامید. هفته که از حجت‌الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی گرفته تا محمدرضا عباسیان مدیرعامل سابق موسسه رسانه‌های تصویری و سهراب پورناظری دست به افشاگری زدند. دو نفر اول در ادامه موج فیش گیت‌ها افشاگری کردند و نفر سوم در یک نشست خبری به بهانه فعالیت جدید خانواده پورناظری‌ها نبش قبر کرد و البته تیغ تیز انتقادش را به سمت کیوان ساکت یکی از اساتید موسیقی سنتی ایران نشانه گرفت.
۲- همچنان جم… همچنان انفعال مدیران رسانه ملی. اینکه واقعا با رفتن چند بازیگر درجه دو و سه روند ساخت سریال در رسانه ملی آسیبی نمی‌بیند کاملا بدیهی است اا به قول یکی از رسانه‌های عمومی روند این ماجرا و عزمی که در آن سوی ماجرا درخصوص جذب نیروها و بازیگران ایرانی وجود دارد کم کم دارد نگران کننده می‌شود و همچنان جای اصلی این است که واقعا اینقدر شرایط کار در رسانه ملی وحشتناک و غیرقابل تحمل است که بازیگران درجه و سه در آرزوی بیشتر دیده شدن به جم می‌روند؟
۳- یک مصاحبه عجیب از تهیه‌کننده‌ای که پیش از این با کارگردانی تجربه کار داشت، نشان می‌دهد همچنان در این ممکلت افراد دوست دارند دست به افشاگری بزنند. محمد هاشمی اصل که قرار بود سریال «تاریکی شب روشنایی روز» را با حجت قاسم‌زاده اصل بسازد در یک اقدام عجیب دست به مصاحبه‌ای زد و مطالبی را عنوان کرد که در حالت عادی جای طرح چنین مطالبی تنها در جلسات خصوصی است و مگر می‌شود تهیه‌کننده‌ای بدون آگاهی از بار حقوقی واژگانی که استفاده می‌کند کارگردانی را به عدم اعتقاد به نظام متهم کند؟!. پایان این ماجرا هرچه باشد فارغ از اینکه مدیران سیما از محتوای فیلمنامه‌ای که قرار است ساخته شود آگاهی دارند یا خیر، اینکه یک تهیه‌کننده اینچنین به اظهار نظر در خصوص همکارش به بپردازد را می‌توان در ادامه موج چند سال اخیر «افشاگری می‌کنم، پس هستم» دانست.
۴- مهران مدیری بعد از افشاگری عجیب مهراب قاسمخانی با هیچ رسانه‌ای صحبت نکرد و آنقدر هوشمند بود که بداند از جایی که تمام اعتبار هنری خود را گرفته به بهترین نحو ممکن بهره‌برداری کند و برنامه «هفت» این فرصت را در اختیار مدیری قرار داد تا به عنوان یک ستاره روبروی افخمی و فراستی بنشیند و ضمن اعلام خداحافظی همیشگی از سریال سازی با استفاده از تریبون هفت اعلام کند که از این به بعد و پس از اتمام پخش «دورهمی» تنها یک یا دو فیلم در سال برای سینما خواهد ساخت و این یعنی هوشمندی مهران مدیری که حتی خبر حداخافظی‌اش از تلویزیون را در خود تلویزیون و آنتن زنده اعلام می‌کند.
