به گزارش
ایران خبر، خبرنگاران و کارشناسان دنیای فرمول یک بر صحت این موضوع تاکید دارند که فرمول یک به عنوان یک سازمان جهانی که دارای شعبات و زیر مجموعههای خاص خود است، محیطی مناسب برای اداره یک مافیای پنهان است؛ مافیایی که ردپایش به وضوح قابل ردیابی است و نمیشود آن را به راحتی در قصه توهم توطئه، پنهان کرد. پول شویی، هماهنگی با مدیریت جهانی در برخی امیال سیاسی و فرهنگی و حتی تبادل بی حساب و کتاب پولهای نجومی بدون مالیات و مجوز، به راحتی در قلب این سازمان قابل اجرا هستند.
زمانی که فرانسویها در سال ۱۹۰۶ اولین گرند پری (جایزه بزرگ) را برگزار کردند، فکرش را نمیکردند که به مسابقه بزرگی تبدیل شود. اولین مسابقه ۳۲ خودرو را دربرمیگرفت که در مسیری به مسافت ۱۰۴ کیلومتر در نزدیکی لمان برگزار شد و دو روز به طول انجامید. خودروی برنده، یک رنو تحت هدایت فرنس سیز مجارستانی بود که سرعت متوسطی برابر ۱۰۰ کیلومتر در ساعت داشت.
چندی پیش و پس از افشای یک واقعیت، بهت و سکوت فضای خبری فرمول یک را در بر گرفت. خبر این بود: گزارش محرمانه ای از معاونت ارتباطات فدراسیون جهانی اتومبیلرانی بعد از چند ماه توسط یک خبرنگار اتریشی به رسانه ها رسید و فاش شد که بیش از ۱۲ درصد تصادفهای مهم و حتی منجر به مرگ و مصدومیت در فرمول یک، هماهنگ شده و ساختگی بوده و تیم آسیب دیده از دستکاری در سیستم ترمز خود یا جعبه دنده کاملا بی خبر بوده است.
فرایند نفوذ مالکان فرمول یک در صنایع مختلف اتومبیلرانی از دو دهه پیش تا کنون به صورت رسمی به اثبات رسیده است. بسیاری از کارشناسان به خوبی می دانند صنایع مختلفی چون لاستیک، قطعات اتومبیل، الکترونیک، ارتباطات و آسفالت تخصصی رقابتهای مختلف در رده های متفاوت، سود نجومی را به جیب مالکان این تورنمنت روانه می کند.
بزرگترین کمپانی های شرط بندی در آسیای جنوب شرقی، کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و چند کشور اروپای شرقی اجازه لغو یک رقابت را صادر نمی کنند که هیچ، بلکه گاهی نتیجه را نیز در حد توان تغییر می دهند.
بسیاری از مدیران کمپانیهای بزرگ وابسته مستقیم و غیر مستقیم به فرمول یک، یهودی هستند و برای وارادات ارز به سرزمینهای اشغالی ماموریت جدی دارند. کمپانی KPMG با مدیریت سایمون کالینز، یکی از قدیمی ترین شرکای نفتی چند نماینده پارلمان رژیم صهیونیستی و اصالتا بریتانیایی که در این شرکت در کنار مک لارن محصولات جانبی اتومبیل مسابقه را به اجبار از دو کمپانی بزرگ و متحد اسرائیل خریداری می کند. به راستی مدیرعامل فعلی مک لارن چگونه و با چه جرأتی می خواهد دست از حمایت مالی دو بانک بزرگ در تل آویو بردارد؟ به فهرست شرکای درجه دوم مک لارن توجه کنید؛ کمپانی ISS که اساسا شعبه مرکزی آن در خاک فلسطین اشغالی تاسیس شده و زیر نظر سه بانک کانادا و یک بانک آمریکا فعالیت می کند.
کمپانی لوکاس که شریک تجاری مک لارن است و از 40 سال پیش با همه توان مالی و نیروی انسانی خود در خدمت شرکتهای زودبازده رژیم صهیونیستی بوده است.
در سال میلادی ۲۰۱۳ حداقل ۸۵ میلیون یورو سود خالص و معاف از مالیات از محل حامیان مالی فرمول یک به جیب دو فرد یهودی مقیم کانادا رفته که ابن دولت در تلاش است تا مالیات این درآمد را از آنها بگیرد و البته که هنوز موفق نشده و کم کم از دریافت آن ناامید شده است.
به گرند پری سنگاپور نگاه کنید. مدت زیادی از برگزاری آن نمیگذرد. جالب اینجا است که حق پخش تلویزیونی آن با واسطه یک فرد یهودی به کشورهای جنوب شرق آسیا، اروپا و چند کشور عربی فروخته شد و برگزار کنندگان هیچ اختیاری در این خصوص نداشتند.
در این رقابتها ویژگی خاص جاده و دمای آسفالت باعث شد تا بسیاری از تیمها سرگرم استراتژی تعویض لاستیک و مدیریت سیستم ترمز باشند و در نهایت شاهد یکی از جذابترین رقابتهای تاریخ فرمول یک بودیم اما در حاشیه این رقابت بزرگ، معادل 45 میلیون یورو در محل جمع و به حساب بانکی در فرانسه منتقل شد. این پول نه سندی داشت، نه مالیاتش مشخص شد و نه حتی در گزارش ماهانه فدراسیون جهانی به آن اشاره شد.
گرندپری آلمان 2016 که با قهرمانی همیلتون همراه بود، یکی دیگر از رقابتهای مهم و جذاب دنیای فرمول یک بود که البته طی آن نیز حداقل 40 میلیون یورو تنها از محل حامیان مالی به عنوان سود معاف از مالیات به جیب 3 مدیر یهودی فرمول یک واریز شد.
به فهرست حامیان مالی در فرمول یک توجه کنید؛ مرسدس بنز، ردبول، فراری، ویلیامز، فورس ایندیا، تورو روسو، مکلارن، هاس، سائوبر و مانور کمپانی هایی که نه تنها در سطح مدیران و سهام داران اصلی، بلکه حتی در سطح کارگران و کارمندان جزئی نیز از جامعه یهودیان محسوب میشوند. فارغ از شعبات مهم در آمریکای شمالی که کم کم به بهشت صهیونیسم تبدیل میشود، در تمام جهان دارانی نفوذ و مجاری تصمیم گیری و اثرگذاری است.
قاره اروپا دارای طرفداران بسیاری از مسابقات فرمول یک و بازار اصلی آن است. با این وجود، مسابقات جایزه بزرگ در سرتاسر جهان برگزار شده و با برگزاری مسابقات جدید در بحرین، چین، مالزی، ترکیه، کره جنوبی و هند دامنه آن در حال گسترش است.
فرمول یک در مقام گرانترین ورزش جهان، دارای تأثیرات اقتصادی چشمگیری است و نزاعهای مالی و سیاسی آن نیز کاملا مشهود است. جایگاه و محبوبیت بالای این ورزش آن را تبدیل به یک محیط آشکار تجاری کرده که منجر به سرمایهگذاریهای چشمگیری توسط حامیان مالی و تبدیل این سرمایهگذاریها به بودجههای عظیم برای تیمهای سازنده فرمول یک شدهاست.
در این میان نام بحرین هر خواننده علاقه مند به فرمول یک را به یاد تنش و درگیریهای سیاسی در این خصوص میاندازد، فرمول یکی که روی خون مردم بحرین کلید خورد و پیام آشکار مدیر یهودی آن که تاکید داشت این رقابت هر طور شده برگزار شود و حتی یک خبر درباره کشتار مردم بی دفاع در رسانههای اروپایی همزمان با برگزاری فرمول یک منتشر نشد.
برنیه اکسلستون، یکی از مدیران و افراد با نفوذ فرمول یک، متولد انگلیس است. وی اکنون در زمره میلیاردرهای جهان است که فهرستش از سوی مجله فوربس منتشر شده و این را هم نباید فراموش کرد که به تازگی وارد فوتبال شده و بخشی از سهام باشگاه کوئینز پارک رنجرز را از آن خود کرده است.
وی در زمره یهودیان اشکنازی است و در این طبقه جای دارد. این گروه از یهودیان، دارای مراتب درجه اول در رژیم صهیونیستی بوده و سایرین (سایر یهودیان با عنوان سفاردین شناخته می شوند) همواره به آنها انتقاد دارند که این گروه بندی موجب رفتارهای طبقاتی و نژادپرستانه شده است. در حقیقت، اکسلستون را می بایست در ردیف یهودیان مطرح و اثرگذار جهان دانست که فعالیت های گسترده مالی در جهان و به خصوص اتومبیلرانی دارد. البته، خودتان بهتر می دانید که این رشته در کانون توجه شرط بندها و قماربازها قرار دارد و پول هنگفتی در آن جا به جا می شود.
روس براون، مسئول تیم مرسدس در فرمول یک می گوید: "این بسیار دشوار است که ما به بحرین برویم. با پیام ملتی مواجهیم که می دانیم چه بر سر آنها رفته است؛ اما باید تابع فدراسیونی باشیم که می گوید مسابقات امنی خواهیم داشت." و این یعنی، تا این لحظه، اجبار فراوانی برای برگزاری این رویداد در جزیره اشغال شده از سوی آل خلیفه وجود دارد و تیم ها باید تبعیت کنند. آنها نیز در پایان به فکر سود خود هستند.