اگر شما هم از کسانی هستید که هرشخصی شما را می شناسد نمی تواند در برخورد با شما درباره مسائل خصوصی خود صحبت نکند. این مطلب را به دقت بخوانید. اطرافیان می دانند که شما همیشه نگران احساسات دیگران هستید و حتی به راحتی می توانید حالات احساسی دیگران را حدس بزنید.
شما آن قدر احساساتی هستید که آرزو می کردید ای کاش در هر بار احساساتی شدن، به شما پاداشی تعلق می گرفت! هیچ مشکلی در احساساتی بودن وجود ندارد. شما هم پستی و بلندی های شخصیتی خود را دارید و البته هرکسی این را متوجه نمی شود. در اینجا 20 خصوصیتی ذکر شده که نشان می دهد احساسی بودن ویژگی بارز شخصیت شما است و شک نکنید که این لزوما خوب یا بد نیست.
1- همه چیز را حس می کنید
گاهی فکر می کنید احساسات شما واقعا ملموس هستند، چون هرچیزی می تواند احساسات شما را تحریک کند؛ از متنی در یک کتاب گرفته تا یک صحنه ساده در یک فیلم سینمایی و حتی چند خط از ترانه ای که اتفاقی از ضبط ماشین کناری شنیده اید. این مسائل کوچک شاید برای دیگران هیچ معنایی نداشته باشد، اما برای شما به معنای بروز هزاران حس در لحظه است، همین امر بعضی روزها بسیار طاقت فرسا می شود.
2- حس ششم فعال دارید
زمانی که وارد فضایی می شوید، به گفت و گویی می پیوندید یا با فرد دیگری ارتباط برقرار می کنید، همیشه می توانید حس حاضر در این گفت و گو را احساس کرده یا حدس بزنید.
به راحتی می توانید واکنش های دیگران به نظرات خاص را پیش بینی کرده و حتی اگر بدانید که این گفت و گو باعث یک فوران احساسی می شود، موضوعات را از پیش تغییر دهید. اغلب افراد، شما را به عنوان استاد برقراری ارتباط می شناسند.
3- همیشه وقتی چیزی مشکل دارد، متوجهش می شوید
تحقیقات نشان می دهد 20درصد مردم می توانند به صورت ویژه ای با شرایط احساسی دیگر افراد به طرزی قوی واکنش نشان دهند. شما دروغ های کوچکی مانند «نه، خوبم!» را نمی توانید باور کنید چون زمانی که چیزی درست نیست و فرد مورد علاقه شما ناراحت است، آن را به وضوح احساس می کنید. «درد تو، درد من هم هست». عبارتی است که معنای واقعی برای شما دارد چون اغلب همدردی عمیقی با دیگران دارید.
4- همیشه نکات ظریف را می فهمید
دوستان صمیمی شما به شوخی می گویند که شما می توانید فکر افراد را بخوانید زیرا همیشه به سوالات آنها، پیش از آنکه بپرسند، پاسخ می دهید. شما به راحتی دروغ ها را متوجه شده و حس می کنید یا می توانید بگویید که چه زمانی افراد چیزی را پنهان می کنند. اشتغال در امور حقوقی یا پلیس شدن، گزینه های مفیدی برای شما هستند.
5- یک قصه گوی توانمند هستید
از آنجایی که به وضوح می توانید احساسات را درک کنید، می توانید این احساسات را در قامت قوی ترین واژه ها درآورده و داستان های فریبنده و شگفت انگیز درباره ساده ترین رخدادهای روزانه تعریف کنید. مثلا برخورد اخیر شما با یک راننده بی دقت در یک تصادف می تواند تبدیل به داستان چندلایه از احساسات مواجهه پویا و پیروزی معجزه آسای نهایی شود که ارزش نگاشته شدن هم دارد.
6- به میزان تعجب آوری باادب هستید
زمانی که می گویید «باعث خوشحالی بود»، واقعا منظور شما این است. همیشه رفتارهای مردم را متوجه شده و هیچ گاه استفاده از واژه های «متشکرم» و «لطفا» را در زمان های ضروری فراموش نمی کنید. در عمق وجود خود در واقع شما نگران توهین به احساسات کسی به واسطه بی ادبی یا کاملا باادب نبودن تان هستید.
7- هنردوست هستید
حداقل یک بار در زندگی خود احساس می کنید که دچار سندروم استندال شده اید، یعنی هنر شما را اساسا شیفته خود کرده است. زیباشناسی هنری، خلاقیت و در اصل، هر شکلی از بیان زیباشناختی برای شما بسیار معنی دار بوده و باعث گردش خون متفاوت در شما می شود. شما هرگز چنین سوالی نمی پرسید: «منظور نویسنده از بیان این مطلب چه بوده است؟» زیرا به خوبی می توانید پیام آن را احساس کنید.
8- دوست دارید کارها را انفرادی انجام دهید
کاملا با تنهایی احساس راحتی می کنید و حس بدی از تنهایی به شما دست نمی دهد. فعالیت های فراوانی وجود دارند که شما ترجیح می دهید آنها را به تنهایی انجام دهید، زیرا مثلا ورزش های گروهی باعث می شوند احساس کنید تمامی حرکت های شما دیده شده و مورد قضاوت قرار می گیرید. دوست داری در خانه به تنهایی کار کنید و فضایی شخصی در محل کار داشته باشید، زیرا فضاهای باز کاری باعث می شود محتاط شده و کارایی شما کاهش یابد. تنهایی سفرکردن هم برای شما مشکلی نیست، زیرا همیشه می توانید جزئیات محیط اطراف خود را احساس کرده و از مسیر آسیب ها خارج شوید.
9- بصیرتی اسرارآمیز دارید
به احساسات درونی خود توجه می کنید زیرا به ندرت برای شما ایجاد مشکل می کنند. شما همیشه حس عجیبی درباره آنچه اطراف شما رخ می دهد، دارید و بهترین روش برخورد را می دانید حتی اگر دلیلی برای آن نداشته باشید.
10- اغلب دیگران را خشنود می سازید
حتی اگر از این واقعیت هم رضایت نداشته باشید، مدت ها پیش خود را قانع کرده اید که از کسی انتقاد نکنید؛ بنابراین حتی اگر برخلاف میل قلبی خودتان هم باشد، تلاش می کنید همه اطرافیان خود را خشنود نگه دارید. گاهی آن قدر خوش برخورد هستید که از اینکه مردم فکر کنند آزاردهنده هستید، احساس ترس و اضطراب پیدا می کنید و سپس برای اینکه چنین فکری نکنند از مسیر مخالف آنها خارج می شوید. گاهی احساس خستگی کرده و به دنبال راه هایی برای تحمل انتقاد هستید.
11- با «نه» گفتن مشکل دارید
همه دوستان شما می دانند که هر زمانی به کمکی نیاز دارند می توانند روی شما حساب کنند، چه این کمک حرکت دادن یک پیانو باشد یا قدم زدن در باران سنگین با آنها. مسئله این است که شما با «نه» گفتن به آنها مشکل دارید. واقعیت این است که انجام کاری که دوست ندارید برای شما از ناراحت کردن دیگران با رد درخواست شان راحت تر است.
12- سریع و به شدت علاقه مند می شوید
زمانی که افراد بسیار حساس عاشق کسی می شوند، به شدت و به سرعت به وجد می آیند، اما همچنان احساس اضطراب و تحریک بیش از حد کرده و در پردازش احساسات شدید خود دچار مشکل می شوند. این انفجار احساسی و تحریک بیش از حد متاسفانه صمیمیت را برای ما مشکل تر می سازد.
هم چنین، زمانی که ما به سرعت و به شدت به کسی علاقه مند می شویم، خطر دل شکستگی و انتظارات براورده نشده بسیار افزایش می یابد. این افراد اغلب احساسات خود را بسیار شدید و سریع بروز می دهند و از دیگران نیز توقع چنین رفتارهایی را دارند.
13- تجسم شما قوی است
رویاهای شما شفا و مملو از جزییات احساسی هستند و شما به راحتی می توانید به سادگی در هر زمانی به قلمروی جادویی ذهن خود بروید. وقتی کسی برای شما داستانی احساسی تعریف می کند، به راحتی می توانید تمام تفکرات موجود در موضوع را احساس کرده و با آنها زندگی کنید.
داشتن تجسم قوی، شما را خلاق می سازد و از طرف دیگر در تصمیم گیری ها،شما را ارزشمند می سازد.همیشه تلاش می کنید که تمامی داستان های ممکن را تصور کرده و همگی را پیش روی خود مجسم ساخته و حس خود را در هر یک از این نتایج درک کنید.
14- اغلب اوقات گریه می کنید که البته ایرادی هم ندارد
واضح است که احساسات شما نیاز به فوران داشته و گریه یکی از این فوران های احساسی است. زمانی که شاد هستید یا غمگین هستید گریه می کنید. شما گریه می کنید چون انسانی زنده هستید. نباید از این موضوع خجالت زده باشید.
15- آستانه تحمل درد شما پایین است
شما دردها را بیشتر و شدیدتر از دیگر مردم احساس می کنید. به همین دلیل است که از روندهای درمانی گوناگون تنفر داشته و در عین حال به آنها نیاز دارید چون نمی توانید این سردرد لعنتی یا درد عضلانی را نادیده بگیرید و مانند اغلب مردم به آنها بی اعتنا باشید.
16- فیلم ترسناک دوست ندارید
از کتاب ها، موقعیت ترسناک در شب و جاذبه های خاص سیرک و شهربازی خوش تان نمی آید. تجسم شما بسیار شفاف است و به راحتی می توانید خود را در موقعیت خشنی که می بینید، تصور کنید. شاید اطرافیان شما را به تمسخر بگیرند، اما شما نمی خواهید صحنه های ترسناک در ذهن شما دفن شده و هر زمان که در شب تنها هستید یا در خیابانی تنها راه می روید، جلوی چشم شما بیایند.
17- طاقت صداهای بلند و تحریک آمیز را ندارید
احساسات اکثر مردم دچار تحریک می شود، اما شما زمانی که صدایی بلند و خشن را برای مدتی طلانی می شنوید، خشمگین می شوید. شما تمایل وافری به قطع این صدا یا دورشدن از آن تا حد ممکن دارید. البته خوب است راه هایی را برای مواجهه و تحمل صداهای بلند یاد بگیرید.
18- از نورهای شدید هم تنفر دارید
همیشه گوشه های کم نور یا صرف شام زیر نور شمع را ترجیح می دهید. نورهای شدید اغلب برای شما غیرقابل تحمل هستند. به همین دلیل از اینکه دوستان تان نور چراغ قوه را در شب در محیط تفریحی روی صورت شما بیندازند، حس خوبی ندارید.
19- در معرض افسردگی و ابتلا به اضطراب هستید
اگر شما چندین تجربه بد داشته باشید مخصوصا در دوران کودکی، در هیچ کجای جهان یا حتی در خانه، مدرسه و جاهای دیگر، احساس امنیت نخواهید کرد. سیستم عصبی شما برای اضطراب تنظیم شده است. زمانی که احساسات شما بسیار قوی هستند، باید آنها را تحت کنترل گرفته و اجازه ندهید در شخصیت شما نهادینه شوند.
20- احتمالا تنها فرد به شدت حساس در خانواده خود نیستید
حساسیت یک صفت ذاتی است. شما در پریشانی های احساسی خود تنها نیستید و همیشه می توانید نزدیکی دیگر از اعضای خانواده بروید و در شادی ها و غم های مشابه با شما شریک باشد.