در روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با هجوم ارتش عراق به مرزهای غرب و جنوب و حمله هوایی به چند فرودگاه ایران جنگ تحمیلی ۸ ساله دولت عراق به رهبری صدام حسین علیه ایران آغاز شد.
به گزارش
ایران خبر،این واقعه در حالی اتفاق افتاد که تنها ۱۹ ماه از پیروزی انقلاب اسلامی میگذشت. صدام حسین رییسجمهوری وقت عراق چند روز پیش از این اقدام، پیمان ۱۹۷۵ الجزایر را در برابر دوربینهای تلویزیون بغداد پاره کرد و در نطقی با تأکید بر مالکیت مطلق کشورش بر اروندرود که آن را شط العرب مینامید و طرح این ادعا که جزایر سهگانه ایران به اعراب تعلق دارد، همزمان جنگ زمینی، هوایی و دریایی علیه ایران را آغاز کرد.
در دانشنامه ویکی پدیا در این باره می خوانیم : جنگ عراق با ایران طولانیترین جنگ متعارف در قرن بیستم و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید. جنگ به صورت رسمی در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهریور ۱۳۵۹) آغاز شد. در این روز درگیریهای پراکنده مرزی دو کشور با یورش همزمان نیروی هوایی عراق به ده فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور در تمام مرزها به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد هرچند مقامات عراقی معتقد بودند که جنگ از ۴ سپتامبر با حملات توپخانهای ایران به شهرهای مرزی عراق آغاز شدهاست.
* صدای انفجار فرودگاه مهرآباد خبر آغاز جنگ شد
برای اولین بار اخبار ساعت ۲ بعدازظهر روز ۳۱ شهریور، خبر بمباران فرودگاه مهرآباد را مخابره کرد. روزنامه کیهان درباره فضای فرودگاه و آنچه طی این حمله بر مردم حاضر در آنجا گذشت، نوشت: «یکی از کارمندان هواپیمایی گفت که به هنگام مراجعت از فرودگاه به خانه متوجه شدم ۳ فروند هواپیما با فاصله نسبتاً کمی بر فراز فرودگاه در حال پرواز هستند. از آنجایی که حدس میزدم هواپیماها خودی باشند چندان توجهی نکردم، تا اینکه صدای انفجار برخاست و آنگاه متوجه شدم که بمب انداختهاند. یک شاهد دیگر درباره نوع هواپیماهای بمباران شده در این حمله گفت که دو هواپیما در این هجوم دچار آسیب شدهاند که یکی از آنها هواپیمای ۷۰۷ و متعلق به شرکت هواپیمایی بود و دیگری یک فروند هواپیمای سی ۱۳۰ بود. او همچنین گفت که هواپیماهای دشمن ۳ فروند و از نوع میگ بوده است.»
با شنیده شدن صدای انفجار مهرآباد در غرب تهران، مردم این منطقه برای اطلاع از چگونگی واقعه به خیابانها ریختند و با مشاهده بمباران قسمتی از فرودگاه به منظور کمک به سمت آن هجوم آوردند که مامورین انتظامی در حوالی فرودگاه ضمن جلوگیری از حرکت آنها از مردم خواستند که حوالی فرودگاه را ترک کنند و در صورت نیاز به کمک مردم، مقامات مربوطه اطلاعیه صادر خواهند کرد.
روزنامه کیهان فردای آن روز درباره تعداد مجروحین و مصدومین حمله عراق به تهران نوشت: «تا ساعت یک بامداد امروز تعداد مجروحین حادثه فرودگاه ۳۸ نفر اعلام شد که ۱۵ نفر به بیمارستان امام خمینی، ۸ نفر به بیمارستان شریعتی، ۳ نفر به بیمارستان صنایع هواپیمایی، ۸ نفر به بیمارستان میمنت و سه نفر به درمانگاه بیمههای اجتماعی منتقل شدهاند. از این تعداد گروهی که جراحاتشان سطحی بود مداوا و از بیمارستان مرخص و برخی دیگر بستری شدهاند.»
*6میگ عراقی فرودگاه اهواز را بمباران کردند
این تنها فرودگاه مهرآباد تهران نبود که از سوی جنگندههای عراقی مورد حمله قرار گرفت. در ساعت ۱:۴۵دقیقه روز ۳۱ شهریور ۶ هواپیمای میگ عراقی باند فرودگاه اهواز را بمباران کردند. خبرنگار کیهان از اهواز گزارش داد که «این واقعه در حالی اتفاق افتاد که حدود ۶۰۰ نفر در فرودگاه حضور داشتند. بر اثر این حمله قسمتی از باند فرودگاه اهواز ویران شد و چند تن نیز زخمی شدند.»
تاریخ ایرانی با مرور این وقایع نوشته است:آنچنان که بعدها گفته شد این حمله زمانی اتفاق افتاد که مسافران پرواز ۲۲۸ از اهواز عازم خارک، بوشهر و شیراز بودند. در این هنگام بود که در بخشی از فرودگاه صدای مهیبی برخاست و در پی آن دو راکت توسط میگ عراقی به قسمت جلویی سالن مسافران پرتاب شد و کلیه شیشههای سالن فرودگاه فرو ریخت. هواپیماهای عراقی بعد از حمله و یکبار دور زدن بر فراز فرودگاه از محل دور شدند. در پی این حمله نیروهای نظامی در نقاط مختلف خوزستان به حالت آمادهباش درآمدند.
حدود ساعت یک و ۵۰ دقیقه ۳۱ شهریور، ۸ میگ عراقی، فرودگاه و چند نقطه حساس دیگر شهر تبریز هم با ۱۱ راکت مورد حمله قرار گرفت. در پی این حمله یک فروند هواپیمای مسافربری تهران – تبریز که قرار بود ساعت ۲ بعدازظهر در فرودگاه تبریز به زمین بنشیند تغییر مسیر داده و در اصفهان به زمین نشست. همزمان با این واقعه فرودگاه همدان و پایگاه هوایی نوژه این شهر نیز مورد حمله جنگندههای عراقی قرار گرفت و خساراتی به آن وارد شد. در همین حال خبرگزاری پارس اعلام کرد که مسئولان فرودگاه شیراز به دلایل امنیتی پروازهای عادی شرکت هواپیمایی ایران (هما) از فرودگاه شیراز را نیز تا اطلاع ثانوی لغو کردهاند. فرودگاههای بوشهر، آبادان، کرمانشاه و جزیره مینو از دیگر نقاطی بودند که مورد حمله جنگندههای عراقی قرار گرفتند.
*اول مهر اعلام حمله متقابل ایران
در پی شدت یافتن جنگ بین ایران و عراق در مرزهای غربی و جنوبی کشور، اقشار و گروههای مختلف مردم برای اعزام به جبهه جنگ اعلام آمادگی کردند. از سوی دیگر ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ساعتی پس از آغاز حملات عراق انتشار اطلاعیههای خود را آغاز کرد. در این اطلاعیهها موارد مورد تایید درباره حملات عراق و پاسخهای ایران به اطلاع مردم میرسید. روز اول مهر ستاد مشترک ارتش اعلام کرد که در حملات متقابل ایران به مواضع دشمن، ۱۱ فروند هواپیمای میگ عراقی سرنگون شده و ۴ فروند ناوچه موشکانداز نیز غرق شده است.
*پیام امام در پی حمله جنگندههای عراقی
در پی حمله گسترده عراق از سه جبهه زمین، هوا و دریا به ایران، امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی در پیامی ضمن محکوم کردن این حمله نسبت به ادامه تجاوزات رژیم صدام به ایران هشدار داد. در این پیام آمده بود: «گمان نکند ملت ما که دولت ایران و ارتش ایران عاجز از این است که جواب به اینها بدهد. هر وقتی که مقتضی بشود من پیامی به ملت خواهم داد و به صدام حسین و امثال او خواهم ثابت کرد که اینها، این اذناب امریکا قابل ذکر نیستند و ما همیشه بنا داریم که در این برخوردها، طوری برخورد بشود که جواب برخورد آنها داده بشود که به ملت عراق ـ خدای نخواسته ـ صدمهای وارد نشود. لکن ما عازم بر این هستیم، مصمّم بر این هستیم که اگر عراق حدّ خودش را نداند و تجاوز را تکرار بکند، ما دستور بدهیم و ملت ما بسیج بشوند و آن وقت برای ملت عراق معلوم باشد که ما با آنها هیچ کار نداریم، بلکه این صدام حسین است که به واسطۀ تحریک امریکا به ما تجاوز کرده است و ما اگر جوابی به او بدهیم، هرگز به ملت عراق، که برادر ما هستند، مربوط نیست.
امروز من صدای منحوس این آدم را شنیدم؛ یعنی، بیانیهاش را شنیدم. ایشان معلوم میشود که تازه مسلمان شده است! برای اینکه به حضرت امیر، علیبنابیطالب و امام حسین ـ سلام اللّه علیهما ـ و اینها تشبث کرده و مردم را میخواهد گول بزند. ایشان نمیداند که مردم عراق ایشان را میشناسند و از اوّلی که این حکومت اشتراکی روی کار آمد و مرحوم آقای حکیم تحریم کرد و آنها را تکفیر کرد، مردم عراق اینها را شناختهاند و بعد هم از اعمالی که انجام دادهاند، اینها شناسایی شدهاند. اینها علمای بزرگ عراق را اعدام کردند. اینکه الآن به شَعْب عراق متوسل میشود، اینها شعب عراق را سرکوب کردهاند. این صدام حسین، من از اول وقتی که روی کار آمد تنبّه دادم که این دیوانه است، این عقلش درست کار نمیکند، و لهذا، با دیوانگی دارد عمل میکند و خودش را به هلاکت میرساند.»
*امام: ملت عراق با صدام حسین نیست
امام همچنین در این پیام مردم عراق را مورد خطاب قرار داده و نوشت: «ملت عراق هرگز با صدام حسین موافق نیست. یک روز هم موافقت ندارد. ملت عراق با اسلام موافق است. کسی که با اسلام موافق است، کسی که کتاب او قرآن است، کسی که کعبه قبلۀ اوست، نمیشود با یک آدم کافری که در پناه کفّار دارد زندگی میکند و در پناه کارتر و امثال کارتر دارد به حیات خودش ادامه میدهد، نمیشود با این همراهی بکنید. من به آنها سفارش میکنم ـ به ارتش عراق ـ که اگر میتوانند قیام کنند بر ضد این آدم و این آدم را از بین ببرند و خودشان جانشین او بشوند و ما هم تأییدتان میکنیم و اگر این برایشان میسور نیست، فرار کنند و جنگ با اسلام نکنند. با ملت عراق هم عرض میکنم که با همۀ قوا، قیام کنید بر ضد این آدمی که الآن قیام بر ضد اسلام کرده است. قیام این نسبت به ایران، قیام کافر بر مسلم است و قیام لشکر کفر بر لشکر اسلام است. باید با همۀ قوا با این شخص مقابله کنید و مقاتله کنید. من چنانچه ـ خدای نخواسته ـ دامنه پیدا کرد این کارهای صدام حسین و اربابهای صدام حسین، تکلیف ملت ایران را تعیین خواهم کرد و امیدوارم به آنجا نرسد و اگر برسد، دیگر بغدادی باقی نخواهد ماند.»
*واکنش رییسان دولت و مجلس
جنگ تحمیلی در حالی شروع شد که نیروهای مسلح انتظار جنگ را نداشتند و از آمادگی چندانی برای رویارویی در یک نبرد بزرگ برخوردار نبودند. با این حال واکنش مسئولان کشور به حمله عراق، نشانی از ضعف نداشت و این مردم را به دفاع از کشور تشویق میکرد.
*پیام بنی صدر :تا وقتی بسیج عمومی اعلام نشده کسی کاری نکند
در پی آغاز حمله، ابوالحسن بنیصدر، رییسجمهوری وقت طی پیامی که شامگاه ۳۱ شهریور از رادیو تلویزیون پخش شد تاکید کرد که عراق به جای جنگ با رژیم اشغالگر قدس به جنگ با ایران اقدام کرده است و کوشش ما برای اجتناب از این جنگ به جایی نرسیده و اکنون ناچاریم درسی را که صدام قصد داشت به ایران بدهد به خود وی بدهیم. وی که با لحنی محکم و مطمئن صحبت میکرد اظهار داشت که کار عراق جزیی از یک توطئه گسترده بر ضد جمهوری اسلامی ایران است.
فرمانده کل قوا تاکید کرد که حمله عراق به هیچ کدام از پایگاههای کمترین آسیبی نتوانست وارد کند. بنی صدر گفت که ما ملتی هستیم که زندگی را در میدان نبرد به دست آوردهایم و شایستگی زنده ماندن را در نبردها نشان دادهایم. بنی صدر سپس مردم را به آرامش فراخواند و از آنها خواست هیچ هراسی نداشته باشند و هیچ احساس نگرانی نکنند. او تاکید کرد که در صورت لزوم امام فرمان بسیج عمومی صادر خواهند کرد، اما تا آن زمان هیچ کس اقدامی نکرده و تنها خونسردی خود را حفظ کند.
*پیام هاشمی رفسنجانی: خبرپراکنی علیه مسئولان میتواند جزئی از توطئه باشد
هاشمی رفسنجانی نیز فردای آن روز در گفتوگو با خبرگزاری پارس اعلام کرد که ریاست جمهوری و فرمانده کل قوا، مسئولان ارتش، اعضای شورای عالی دفاع، نخستوزیر، ریاست مجلس، رییس سپاه پاسداران و وزیر دفاع، حوادث و درگیریهای دیروز و حمله عراق به ایران را از آغاز زیر نظر گرفتند. وی افزود: ارتش در پس این حمله به حال آمادهباش درآمده و در پارهای از نقاط به پاسخگویی به حملات دشمن پرداخته است. گزارشها حاکیست که ضربان سنگینی از سوی نیروهای انقلاب به دشمن وارد شده است و نتیجه این ضربات متعاقبا در اختیار مردم قرار خواهد گرفت. رفسنجانی افزود: مردم باید صبر خود را حفظ کنند و به پادگانها نزدیک نشوند و به اخبار بجز آنچه از طرف مقامات مسئول اعلام میشود توجه نکنند که خبرپراکنی علیه مسئولان میتواند جزئی از توطئه باشد.
*عملیات ثامن ائمه (شکست حصرآبادان)
با توجه به نقش بنیصدر به عنوان فرماندهی کل قوا در شروع جنگ تحمیلی، کلیه جبهههای نبرد به بن بست رسید و صدام شهرهای مهم ایران از جمله خرمشهر، آبادان، نفتشهر و دیگر شهرهای مرزی را به اشغال خود درآورد. اما به محض عزل بنیصدر به دلیل عدم کفایت سیاسی، در جبههها شور و نشاط دیگری حاکم و بنبستها باز شد. سپس نخستین عملیات پیروزمند توسط با شعار «خمینی روح خدا، فرمانده کل قوا» انجام شد که نقطه شروعی جهت حضور نیروهای مردمی در جبههها به حساب میآید.
ایسنا در ادامه این مطلب می نویسد:عملیات شکست حصر آبادان فتحالباب در جبهههای نبرد به حساب میآید. پس از عملیات «فرماندهی کل قوا»، سیستم جنگ تغییر کرد و عملیات ثامن الائمه توسط سپاه و ارتش طرحریزی شد.
عملیات ثامنالائمه یکی از چهار عملیات بزرگ و برجسته در بین سلسله عملیاتهایی بود که برای آزادسازی مناطق اشغالی انجام شد و نقطه عطف و و آغاز استراتژی مرحله دوم جنگ و منشا تحول با الهام از رهنمودهای امام راحل بود.
پیام امام (ره) مبنی بر ضرورت شکست محاصره آبادان، اهمیت و ارزش سیاسی منطقه برای دشمن، موقعیت نظامی زمین و نحوه استقرار دشمن و ابتکار در پلهای نصب شده روی رودخانه کارون از جمله مهمترین عوامل در انتخاب منطقه برای انجام عملیات بود.
این عملیات ساعت یک بامداد پنجم مهرماه 1360 آغاز و در مدت زمان آن بیش از 3000 تن از افراد دشمن کشته و زخمی،بسیاری زخمی و تعداد زیادی نیز به اسارت نیروهای اسلام درآمدند.
مهمترین دستاوردهای عملیات ثامنالائمه(ع)توقف عملی نیروهای دشمن و پی بردن رزمندگان اسلام به فعل خواستن بود. این در حالی بود که آزادسازی تمام مناطق اشغالی پس از عملیات حصر آبادان صورت گرفت و سبب آزاد شدن 180-150 کیلومتر مناطق اشغالی از دست دشمن شد و شاید این عملیات را بتوان جزو شگفتیهای جنگ به حساب آورد چرا که پس از برکناری بنی صدر، ارتش و سپاه همکاری موثری با هم داشتند.
*عملیات طرق القدس (فتح بستان)؛ سلسه عملیاتهای کربلا
جمهوری اسلامی ایران تنها دو ماه پس از پیروزی در عملیات ثامنالائمه (ع)، عملیات «طریق القدس» را در سال دوم جنگ (آذرماه سال 1360) با سرعت بسیار و بر پایه تحولات جدید و شور و هیجان ایجاد شده در کشور، به عنوان بزرگترین عملیات خود در مقیاس گسترده، طرحریزی کرد. سازماندهی نیروهای داوطلب با انگیزه شهادتطلبی در سازمان سپاه و در آستانه فرا رسیدن ماه محرم، برجستهترین ویژگی این عملیات بود.
هدف عملیات: فرماندهان سپاه و ارتش طی جلسات متعددی شرایط جدید را مورد بررسی قرار داده و مبتنی بر آن، استراتژی جدیدی را تعریف کردند که سه هدف اساسی را دنبال میکرد:
1- انهدام هر چه بیشتر ماشین جنگی عراق.
2- دست یافتن به مواضعی مناسب جهت کم کردن خطوط پدافندی و نهایتاً آزادسازی نیروهای خودی از پدافند به منظور افزایش توان در عملیات بعدی.
3- آماده شدن برای انجام عملیات نهایی و آزاد سازی گام به گام مناطق اشغالی.
مبتنی بر این استراتژی، 12 طرح موسوم به «کربلا» تهیه شد که میزان تناسب توان خود با ظرفیت مورد نیاز منطقه عملیاتی، وضعیت زمین از جنبه نظامی و نیز اهمیت منطقه عملیاتی، از عوامل اصلی در تعیین تقدم هر یک از طرحهای مزبور بود، بر همین اساس، پس از مباحث مختلف میان فرماندهان سپاه و ارتش، عملیات طریق القدس به عنوان اولین گام از سلسله عملیات کربلا طراحی و به مرحله اجرا در آمد.
این عملیات در ساعت 00:30 بامداد 1360/9/8 با عبور نیروهای پیاده یگانهای سپاه از میادین مین و مواضع دشمن، در چند محور به طور هم زمان آغاز شد. نیروهای عمل کننده در محور شمال عملیات، در همان ساعات اولیه درگیری موفق شدند مواضع نیروهای عراقی را در خطوط اول تصرف کرده و نیروهای احتیاط دشمن را در پشت خطوط پدافندی منهدم کنند. میزان موفقیت اولیه یگانهای سپاه در محور شمال به حدی بود که فرمانده تیپ زرهی ارتش نیز به گردانهای زرهی و مکانیزه خود فرمان داد تا از معابر بازشده با چراغ روشن عبور کرده و ضمن انهدام دشمن و حمایت از نیروهای پیاده خودی به سوی هدفهای خود در عمق منطقه پیشروی کنند.
به این ترتیب، در ساعت «6 بامداد» روز اول عملیات، تیپ امام حسین (ع) به همراه یک گردان از «تیپ 3 زرهی« از «لشکر 92 » موفق شدند تنگه چزابه را تصرف و تامین کند. در این محور تا ساعت 9 صبح روز اول، تمامی اهداف تعیین شده، تامین شد.
با اجرای عملیات طریق القدس، اولین مرحله از استراتژی جدید تحت عنوان «کربلای 1» با موفقیت به پایان رسید و نتایج زیر را به دنبال داشت:
1- آزادسازی 650 کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی شامل شهر بستان، حدود 70 روستا، پنج پاسگاه مرزی و تنگه استراتژیک چزابه.
2- تجزیه شدن قوای سپاه سوم عراق، که با توانی بیش از شش لشکر بخشهایی از خوزستان را تحت اشغال داشت.
3- موفقیت ابتکار عبور از منطقه رملی.
*عملیات فتح المبین؛ جلوگیری از قدرت تصمیمگیری، تجدیدسازمان و تقویت روحیه دشمن
طرحریزی عملیات افتخارآفرین «فتحالمبین» از اواسط آبان ١٣٦٠ آغاز شد و پس از تلاشهای مستمر و خستگیناپذیر و انجام مشورتها و هماهنگیهای گسترده میان فرماندهان، سرانجام «طرح عملیاتی شماره ١ فتحالمبین» در اواخر دیماه همان سال آماده شد. روز ١٣ بهمن ١٣٦٠ در پی یک نشست مشترک بین فرماندهان عمده سپاه و ارتش، طرح یادشده به یگانهای عمده اجرایی ابلاغ و متعاقب دریافت اطلاعات جدید در روز ٣٠ بهمن همان سال طرح اولیه بازنگری شده و طرح «شماره ٢ » در روز ١٣ اسفند انتشار یافت.
با پایان یافتن «عملیات طریقالقدس»، تلاش برای اجرای عملیات بعدی به منظور جلوگیری از قدرت تصمیمگیری، تجدیدسازمان و تقویت روحیه دشمن آغاز شد. در این شرایط که نیروهای رزمنده ابتکار عمل در جنگ و پشت جبهه را در دست داشتند، دو منطقه «غرب دزفول» و «منطقه عمومی خرمشهر» (غرب کارون) نظر فرماندهان نظامی را به خود جلب کرده بود که الزاما میبایست یکی از آنها جهت اجرای عملیات انتخاب میشد.
این عملیات با مراجعه به قرآن کریم، «فتح» نامگذاری شد و سرانجام در ساعت 30 دقیقه بامداد روز دوشنبه دوم فروردینماه سال 61 فرمان آغاز حمله بزرگ و سرنوشتساز فتحالمبین به شرح زیر صادر شد:
«بسمالله الرحمن الرحیم، بسمالله القاصم الجبارین و یا زهرا (س)».
نتایج عملیات:
آزادسازی ٢٥٠٠ کیلومترمربع از خاک جمهوری اسلامی؛ شامل دهها بخش و روستا، سایتهای ٤ و ٥ رادار، جاده مهم دزفول – دهلران و ... .
نزدیک شدن نیروهای خودی به مرز در منطقه غرب شوش و دزفول.
خارج شدن شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش و مراکز مهمی همچون پایگاه هوایی دزفول از تیررس توپخانه دشمن و دستیابی به چاههای نفت ابوغریب در ارتفاعات تینه.
انهدام بیش از چهار لشکر،٣٦١ دستگاه تانک و نفربر، ١٨ فروند هواپیما، ٣٠٠ دستگاه خودرو، ٥٠ عراده توپ و ٣٠ دستگاه مهندسی ارتش عراق.
به غنیمت گرفته شدن ٣٢٠ دستگاه تانک و نفربر، ٥٠٠ دستگاه خودرو، ١٦٥ عراده توپ، ٥٠ دستگاه مهندسی و مقادیر زیادی سلاح و تجهیزات انفرادی.
به اسارت درآمدن بیش از ١٥ هزار تن از نیروهای دشمن.
کشته و مجروح شدن حدود ٢٥ هزار تن از نیروهای دشمن
*عملیات الی بیتالمقدس(آزادسازی خرمشهر)
در حالی که اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهمترین برگ برنده این کشور برای وادار ساختن ایران به شرکت در هرگونه مذاکرات صلح تلقی میشد، آزادسازی این شهر میتوانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر متجاوز و اثبات برتری نظامیاش باشد.این عملیات دهم اردیبهشتماه سال 1361 آغاز شد و رزمندگان اسلام توانستند طی سه مرحله خرمشهر را آزاد کنند.
در ساعت 22:30 اول خرداد 1361 تلاش برای آزادسازی خرمشهر آغاز شد و عراقیها نتوانستند در برابر تک سریع و غافلگیرانه ایران،نیروهای عراقی دچار وحشت و سرگردانی شدید شدند و نتوانستند واکنش مهمی از خود نشان دهند و ارتباط یگانهای دشمن با یکدیگر قطع شد. فرار افسران، درجهداران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگانهای دشمن بود.
در روز دوم خرداد نتیجه پیکار بسیار درخشان بود و «قرارگاه کربلا» به هدف خود که احاطه کامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از 2830 نفر تجاوز کرد و یگانهایی از دشمن که در منطقه بین نهر عرائض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیاد منهدم شدند.
با وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یگانهای خودی، در صحنه عملیات بیتالمقدس حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقیها بر روی اروندرود و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزندهای در آزاد سازی خرمشهر ایفا کردند.
در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آن را از لوث وجود نیروهای عراقی پاک کند و در ساعت سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند.
از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کردند که تعدادی از این قایقها توسط تکاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفتند و سرنشینان آن ها غرق شدند.
در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر «خین» جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت درهم شکسته شد.
در ساعت 12 قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی که 24 ساعت در محاصره کامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا کشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.
در ساعت 14 بعد از ظهر، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران برفراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد.
بدین ترتیب این شهر مقاوم که پس از 35 روز پایداری و مقاومت در چهارم آبان 1359 به اشغال دشمن درآمده بود، پس از 578 روز (19 ماه) اسارت، بار دیگر به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت و پیکره پاک آن از لوث وجود متجاوزان تطهیر شد.
نتایج
طی عملیات بیتالمقدس 5038 کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده از جمله شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز – خرمشهر آزاد شدند. علاوه بر این، شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج شدند. هم چنین 180 کیلومتر از خط مرزی تامین شد.
با آزاسازی خرمشهر، برتری نظامی ایران بر عراق مورد تایید کارشناسان و تحلیل گران نظامی قرار گرفت.
آزادسازی خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد؛ به گونهای که نظامیان عراقی تا مدت زیادی نتوانستند از لاک دفاعی خارج شوند.
عملیات بیتالمقدس موجب شد کشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند.
طی این عملیات حدود 19 هزار تن از نیروهای دشمن به اسارت درآمده و بالغ بر 16 هزار تن کشته و زخمی شدند.
*عملیات رمضان؛تنبیه متجاوز
پس از آزادسازی خرمشهر و برتری سیاسی - نظامی ایران که یکی از اهداف آن خاتمه جنگ بود، پیشبینی میشد زمینه اتمام جنگ فراهم شود و نظام بینالملل به طور جدی و با در نظر گرفتن عدالت و تنبیه متجاوز پایان جنگ را پیگیری کند، همانگونه که درباره بسیاری از جنگهای بینالمللی چنین شد. اما برعکس، آمریکا و غرب در جهت حفظ حکومت عراق و فشار بر جمهوری اسلامی تلاشهای خود را آغاز کردند. آمریکا بدون توجه به حقوق قانونی جمهوری اسلامی، در پی تحمیل مذاکره بدون شرط به ایران بود و در مجموع قدرتهای بزرگ در تلاش بودند که مذاکرات صلح در شرایطی انجام شودکه جمهوری اسلامی در موضع برتر نباشد.
به دلیل سابقه تاریخی و شخصیت صدام، ایران صلح بدون تضمین لازم را نمیپذیرفت زیرا هیچ اعتمادی به دولت عراق و تعهدات آن نداشت. رژیم عراق به دلیل قرار گرفتن در موضع ضعف، مسأله صلح را مطرح میکرد در حالی که هیچ تغییری در ماهیت رفتار سران این رژیم مشاهده نمیشد.
هدف کلی طرح پیشروی در خاک عراق، پدافند در کنار اروند از شمال تا جنوب یعنی از «نشوه» تا خرمشهر و نزدیک شدن به بصره بود. با موفقیت در این طرح، نیروهای سپاه سوم عراق از جمله «لشکرهای 5 و6 » به طور کامل محاصره میشدند و علاوه بر تصرف بخش وسیعی از حساسترین زمین منطقه، شمار بسیاری از نیروهای دشمن اسیر میشدند.
این عملیات در پنج مرحله از 23 تیرماه سال 64 تا ششم مردادماه همان سال اجرا شد و نتایج وارزیابی به شرح زیر است:
اگرچه جمهوری اسلامی در عملیات رمضان به اهداف از پیش تعیین شده خود دست نیافت، ولی با اجرای این عملیات و ورود به خاک دشمن نشان داد که در دستیابی به حقوق خود مصمم است. علاوه بر این، در پی این عملیات مسئولان جمهوری اسلامی متوجه شدند برخلاف گذشته با شرایط کاملاً جدیدی در جنگ مواجه شدهاند. برهمین اساس، میبایست استراتژی جدیدی تدوین میشد، اما در این خصوص دو دیدگاه متفاوت بروز کرد. عدهای کسب یک پیروزی بزرگ را برای پایان دادن به جنگ کافی میدانستند و عده ای دیگر به تلاش همه جانبه برای نیل به پیروزی نهایی معتقد بودند.
در عملیات رمضان، چهار لشکر و سه تیپ زرهی دشمن بین 20 تا 60 درصد منهدم شد و 9 تیپ پیاده دشمن بین 20 تا 100 درصد خسارت و تلفات را متحمل شدند. در مجموع بیش از 1000 دستگاه تانک و نفربر دشمن و نیز تجهیزات و سلاحهای بسیاری دیگر از دشمن منهدم شد و حدود 7000 تن از نیروهای دشمن کشته و تعداد قابل توجهی هم اسیر شدند.
*عملیات محرم
ویژگیهای مهم این عملیات دستاوردهای آن بود که منجر به آزادسازی 700 کیلومترمربع از خاک ایران و 300 کیلومتر از خاک عراق و شکستن جو حاصل از عدم پیروزی عملیات رمضان شد. همچنین با پیدایش دورنمای شهر «العماره» عراق از روی بلندیهای «جبال حمرین» در این عملیات باعث شد استراتژی جدید برای عملیات گسترده در منطقه جنوب که هدفش تعیین سرنوشت جنگ بود حاصل شود. از دیگر ویژگیهای این عملیات، استفاده دشمن از گازهای شیمیایی در منطقه عملیاتی بود که باعث شد مسئولین جنگ به طور جدی برای مقابله با این سلاح در عملیاتهای بعدی تدابیر لازم را اتحاذ نمایند.
این عملیات در چند محور و طی چند مرحله طراحی شد که مرحله اول آن دوشنبه روز دهم آبان ماه سال 1361 در ساعت 22:8 دقیقه با رمز «یا زینب(س)» با فرماندهی قرارگاه عملیاتی کربلا، با سرعت و غافلگیری قابل ملاحظه آغاز شد، به نحوی که کمتر از نیم ساعت پس از شروع عملیات قوای اسلام توانستند در یک محور تعدادی از نیروهای عراقی را به اسارت درآورند و در محور دیگر نیروهایی از دشمن به استعداد بیش از یک تیپ در محاصره نیروهای خودی قرار گرفتند و غالباً اسیر شدند.
* کربلای 4
عملیات میبایست در ساعت ٢٢:30 مورخ 1365/10/3 آغاز میشد. به همین خاطر غواصهای خودی ساعاتی قبل به درون آب رفته و به سمت خط دشمن حرکت کردند. در این میان، نیروهای دشمن که کاملا آماده و هوشیار بودند، ضمن پرتاب منور، با تیربار و خمپاره به طرف نیروهای ایران شلیک میکردند. در مجموع، عملیات خارج از کنترل و هدایت فرماندهی قرار گرفته بود و قبل از هر دستوری یگانها با توجه به نوع وضعیت و هوشیاری و عکسالعمل دشمن به محض رسیدن به ساحل، درگیری را آغاز میکردند. در این حال، رمز عملیات (یا محمد) حدود ساعت 22:45 اعلام شد و نیروهای عمل کننده فقط توانستند در جزایر سهیل، قطعه، امالرصاص، امالبابی و بلجانیه نفوذ کنند و در بعضی مناطق نیز به صورت موضعی رخنه کنند.
در مقابل، نیروهای دشمن با پرتاب پی در پی منور و اجرای چند مورد بمباران کنار نهر عرایض (عقبه برخی از یگانها) و همچنین اجرای آتش مؤثر روی رودخانه اروند،عملا سازمان غواصها و نیز نیروهای موج دوم و سوم را به هم زدند به طوری که نیروهای یگانهای مجاور بعضا پراکنده شده و اغلب نمیتوانستند روی هدف عمل کنند.
یکی از مناطق حساس عملیات،جزیره امالرصاص و نوک «بوارین» بود که برغم تلاش بسیاری که برای تصرف آن انجام شد، به خاطر هوشیاری دشمن امکان ادامه درگیری از میان رفت.
*عملیات کربلای5
تثبیت موقعیت برتر سیاسی – نظامی جمهوریاسلامی «عملیات کربلای5» 19 دیماه سال 1365 آغاز شد.
موفقیتهای جمهوری اسلامی ایران در عملیات بزرگ کربلای 5 و احتمال پیروزی نظامی قریبالوقوع آن،دنیا را به این نتیجه رساند که راههای به پایان رساندن جنگ را با تصویب قطعنامه 598 هموار سازد،قطعنامهای که در آن برای اولین بار به نظرات ایران توجه شده بود.
ارزیابی عملیات
عملیات کربلای 5 ضمن تثبیت موقعیت برتر سیاسی – نظامی جمهوری اسلامی که با فتح فاو حاصل شده بود به لحاظ پیشروی در زمین منطقه شرق بصره و نزدیک شدن رزمندگان اسلام به شهر بصره و قرار گرفتن این شهر در برد توپخانه قوای جمهوریاسلامی ایران را در برابر حملات وسیع دشمن به شهرها و مردم بیدفاع، از موقعیت مناسبی برخوردار کرد تا با عملیات بازدارنده و اجرای آتش پرحجم توپخانه و «کاتیوشا» روی شهر بصره، عراق را از ادامه حملات به شهرها منصرف کند. علاوه بر این، درهم شکستن قویترین استحکامات دشمن در این منطقه حاکی از توانمندی رزمندگان اسلام و ناتوانی دشمن در مقاومت و بازپسگیری مناطق تصرف شده بود. ضمن اینکه انهدام وسیع ارتش عراق، از جمله ویژگیهای عملیات کربلای 5 بود که در ابعادی حتی غیرقابل مقایسه با عملیاتهای گذشته صورت گرفت.
انهدام دشمن در عملیات کربلای 5، به مراتب بیش از عملیات والفجر8 بود به گونهای که حتی تحلیلگران غرب ناچار از اعتراف به گوشهای از این مسئله شدند. انهدام دشمن موجب شد علیرغم اینکه زمین شلمچه از ارزشمندی قابل ملاحظهای در زمینه سیاسی - نظامی برخوردار بود دشمن حفظ نیرو را بر حفظ و یا بازپسگیری مناطق تصرف شده ترجیح دهد. علاوه بر آمار و ارقام نتایج عملیات،از حیث ضربات وارده بر ماشین نظامی عراق نکات بارزی در عملیات کربلای 5 وجود داشته، که در زیر، با رعایت اختصار به مواردی از آنها اشاره میشود:
انهدام ارتش عراق در این عملیات تنها با عملیات رمضان و عملیات والفجر 8 قابل مقایسه است. از جنبه فروپاشی ارتش عراق نیز، عملیات کربلای 5 را میتوان با عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس مقایسه کرد. تلفات ارتش عراق در عملیات کربلای 5 به اندازهای بود که جلال طالبانی، رهبر اتحادیه میهنی کردستان گفت: «خبری به دست ما رسید که فرمانده سپاه یکم عراق گفته است: "ما در عملیات کربلای 5 بیش از 50 هزار تن تلفات داشتهایم".»
جنبه مهم دیگر این عملیات غلبه ابتکار عمل سپاه بر اندیشه و قدرت نظامی عراق بود.همچنین در این عملیات فرماندهان بزرگی همچون حسین خرازی فرمانده لشکر 14 امام حسین (ع) و شهید اسماعیل دقایقی فرمانده لشکر بدر به شهادت رسیدند. به علاوه حجتالاسلام عبدالله میثمی روحانی مجاهد و عارف (از دفتر نمایندگی امام (ره) در سپاه) که در سختترین شرایط، رزمندگان و فرماندهان را یاری میکرد به شهادت رسید.
*والفجر8؛ فتح فاو برای جهانیان باور کردنی نبود
«عملیات والفجر 8» بیستم بهمنماه سال 1364 آغاز شد. اگر عراق را سرزمینی مثلثی شکل فرض کنیم، «فاو» در منتهیالیه ضلع شرقی آن چسبیده به خلیجفارس قرار دارد. مهمترین شهر عراق نزدیک به فاو، بصره است. ضمن آنکه شهرهای «ابوالحسیب»، «زیبر»، «صفوان» و «امالقصر»، همگی در این منطقه واقع شدهاند. وجود شهرهای ایرانی آبادان، خرمشهر و محدوده شلمچه و اروندرود نیز در این منطقه بیش از پیش بر اهمیت آن افزوده است. کشور کویت نیز کمترین فاصله با این منطقه حساس را دارد. همچنین نزدیکی به جزیره «بوبیان»، «هورعبدالله» و پایانههای نفتی «الامیه و الوکر» واقع در خلیجفارس بر اهمیت و حساسیت آن افزوده است.
عارضه مهم این منطقه رودخانه خروشان اروند است که از تلاقی دو رودخانه دجله و فرات سرچشمه گرفته و در عرض 400 – 1600 متر متغیر بوده و از جزر و مدهای بسیار شدیدی برخوردار است. ساحل شرقی اروندرود در دهانه خلیجفارس مکان آرایش و مبدا حرکت رزمندگان اسلام جهت انجام عملیات و تحقق فتحی دیگر است.
فتح فاو در عملیات والفجر 8 برای جهانیان باور کردنی نبود. عبور از اروند و مقابله با دشمن که در سنگرهای مطمئن به انتظار نشسته است، غیرقابل باور بود و پس از فتح فاو رسانههای بیگانه به نفع رژیم صدام تبلیغات واهی کردند اما با دعوت ایران از تمام خبرنگاران برای بازدید از فاو و حضور این خبرنگاران در فاو و منطقه عملیاتی والفجر 8 که مصادف با ددمنشیهای صدام در استفاده از سلاحهای شیمیایی بر علیه رزمندگان اسلام بود، تمام تبلیغات دشمن نقش بر آب شد و تمام خبرنگاران از نزدیک شاهد سقوط شهر فاو توسط رزمندگان اسلام بودند.
ساخت «پل بعثت» و سدهای خاکی بر روی رودخانه بهمنشیر از توانمندیهای بسیار بالای مهندسی جنگ حکایت دارد که رزمندگان اسلام دوشادوش برادران جهاد سازندگی به طور شبانهروزی کارهای مهندسی را انجام میدادند.
ساخت پل بعثت از نصب 5000 لوله در عمق 18 متری اروند به طول 400 تا 1600 و به عرض 12 متر در بستر رودخانه نصب شد و سپس جاده خاکی به ارتفاع یک متر برای عبور انواع وسایل سبک و سنگین در طول شبانه روز راهاندازی شد و پس از هر بمباران، لولهها تعویض و تردد از روی پل امکانپذیر میشد. علاوه بر پل بعثت، ساخت پلهای خیبری و دبهای برای حمل ونقل وسایل و تردد رزمندگان از کارهای قابل توجه مهندسی جنگ بود.
به دنبال تحولات جدید و تغییر توازن به سود ایران، شورای امنیت سازمان ملل در سوم اسفند ماه 1364 به تهیه پیشنویس و صدور یک بیانیه مهم اقدام کرد ولی این پیشنویس با مخالفت آمریکا و فرانسه روبرو شد. سرانجام پیروزیهای به دست آمده در عملیات والفجر 8 و نیز اقدامات دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران منجر به آن شد که شورای امنیت در پیشنویس اولیه قطعنامه بعدی گامی به سوی خواستهای به حق ایران بردارد.
*عملیات خیبر؛ شناسایی رژیم صهیونیستی توسط عراق
این عملیات ساعت 21:30 سوم اسفندماه سال 1362 با رمز «یا رسول الله (ص)» آغاز میشود. یکی از موضوعات مهم برای آمریکا، موضوع شناسایی رژیم صهیونیستی توسط عراق بود. صدام اعلام میکند: دیگر عراق را جزو کشورهای در خط مقدم علیه این رژیم نمیشناسد. در چنین شرایطی بود که بانک صادرات و واردات آمریکا برای کمک به اقتصاد این کشور هزینه خط لوله نفتی بغداد عقبه را به مبلغ یک میلیارد دلار تقبل میکند و از رژیم صهیونیستی میخواهد به آن حمله نکند.
*عملیات بدر؛ استفاده عراق از پشتیبانی هوایی و موشکی خود
عملیات در ساعت 23 روز 20 اسفند 63 با اسم رمز مبارک «یاالله،یاالله، یاالله و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه،یا فاطمه الزهرا (س)،یا فاطمه الزهرا (س)، یا فاطمه الزهرا(س)» آغاز شد و در همان ساعات اولیه، تمامی خطوط و استحکامات دشمن به سرعت در هم کوبیده شد.
طی این عملیات علاوه بر تلفات سنگینی که به دشمن وارد شد، بیش از 500 کیلومترمربع از منطقه هور از جمله روستاهای ترابه،لحوک، نهروان،فجره و نیز جاده خندق به طول 13 کیلومتر که فاصله آن با جاده العماره بصره شش کیلومتر است، به تصرف نیروهای خودی درآمد.
پس از این عملیات، عراق با استفاده از پشتیبانی هوایی و موشکی خود به حملات گسترده به شهرها و مناطق مسکونی و نیز کشتیهای حامل نفت ایران مبادرت ورزید.
*عملیات مروارید؛ فلج شدن نیروی دریای عراق تا پایان جنگ
یکی از بزرگترین حماسههایی که نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس از خود به یادگار گذاشت عملیات «مروارید» نام دارد. در این عملیات که هفتم آذر ماه سال 59 انجام شد، چهار فروند ناوچه موشکانداز عراقی کلاس «اوزا» و هفت فروند شناور دیگر عراقی غرق شدند. نیروی دریایی عراق پس از این عملیات عملاً فلج شده و تا پایان جنگ قادر به ایفای نقش نشد. البته در این عملیات ناوچه پیکان ایران نیز پس از رشادتهای زیاد به قعر دریا رفت. همچنین در این عملیات سکوهای نفتی «البکر »و «الامیه» عراق به طور کامل منهدم شدند. با تصرف و انهدام اسکلههای نفتی البکر و الامیه صادرات نفت عراق از خلیج فارس را از بین رفت. سالروز آن به نام روز نیروی دریایی ثبت شده است.
*عملیات کمان 99؛ پیکره بغداد به لرزه افتاد
نخستین طرح جنگی ایران «کمان 99» بود که نیروی هوایی ارتش ایران روی میز گذاشت تا جواب حمله هوایی عراق را داده باشد. صبح اول مهر 140 جنگنده ایرانی در آسمان شهرهای عراق به پرواز در آمدند. بربری، دلحامد و زنجانی از خلبانانی بودند که تاسیسات نفتی اربیل، موصل و کرکوک را به آتش کشیدند. برخی هم به نیروی دریایی عراق در خلیج فارس حمله کردند و برخی به تاسیسات در بغداد و بصره.
عراقی ها شوکه شدند. مهدی بشارت ، کاردار سفارت ایران در بغداد گفته است:« تلویزیون عراق با آب و تاب از حمله هوایی عراق به ایران میگفت و اعلام میکرد تمام هواپیماهای ایران را نابود کرده است.خیلی ناراحت بودم. دو روز بعد در دفترم حس کردم که بغداد به لرزه افتاده است.هواپیماها به بغداد حمله کرده بودند. هواپیماهای ایران مثل باران بر روی مناطق نظامی عراق بمب میریختند.
*عملیات حمله به اچ -3 بینظیرترین عملیات هوایی جهان
عملیات «اچ_ 3» یکی از بزرگترین عملیاتهای هوایی دنیاست که به نام فانتومها ثبت شده است. جنگندههای از نوع فانتوم طی یک عملیات پیچیده و تحسین برانگیز در چهارم آوریل 1981 (فروردین 1360) پایگاه هوایی «الولید» در مجموعه اچ_ 3 واقع در نزدیکی مرز این کشور با اردن را بکلی نابود کردند. در مجموع بیش از 48 هواپیمای عراقی که بیشتر آنها بمبافکنهای روسی (میگ 23، سوخو 20، تییو 16 و تییو 22) بودند در این عملیات از بین رفتند.
حمله به اچ_ 3 از لحاظ فنی یکی از پیچیدهترین عملیاتهای هوایی جهان بشمار میرود و از نظر دستاوردهای نظامی نیز با توجه به نابودی کامل 48 هواپیمای دشمن در رده بزرگترین و موفقترین عملیاتهای نظامی جهان قرار میگیرد. این عملیات در سال 1981 یعنی زمانی که نیروی هوایی ایران از برتری بیچون و چرایی بر نیروی هوایی عراق برخوردار بود به انجام رسید.
*جنگی که ابرقدرتها می خواستند برنده نداشته باشد
جنگ ایران و عراق از لحاظ استراتژیک یکی از مهمترین برخوردهای نظامی دوران معاصر بود، که منافع تقریباً همه کشورهای جهان را بدون استثنا تهدید کرد و تأثیر مستقیم آن بر کشورهایی وارد شد که بیشترین ذخایر نفتی جهان را داشتند. در طول جنگ ثابت شد که پیروزی هر یک از دو کشور ایران یا عراق موجب برهمخوردن ثبات و توازن قوا در منطقه خواهد شد به همین دلیل ابرقدرتها کوشیدند تا هیچکدام از این دو کشور پیروز نشوند و هر دو را با زخمهایی عمیق و طولانی رها کنند.
* صدام که بود؟
سیدمحمود دعایی، سفیر اسبق ایران در عراق در این باره نوشته است: صدام حسین یکی از چهرههای کلیدی و برجسته حزب بعث بود که در عراق کودتا و حاکمیت را قبضه کرد. این اقدام گروه بعث در دو مرحله اتفاق افتاد، اولینبار زمان عبدالکریم قاسم که منجر به کودتایی نافرجام شد و صدام جزء گروهی بود که با گارد عبدالکریم قاسم درگیری مسلحانه داشت و طی آن زخمی شد و اقدامش هم موفقیتآمیز نبود. بعد از آن صدام با همان حال فرار کرد و مخفیانه از مرز رد شد و مدتها در مصر بود. در مصر ارتباطات بیشتری برقرار کرد و به تقویت نظام داخلی خودشان پرداخت. گفته میشود صدام از همانجا توانست با سرویسهای خارجی ارتباط برقرار کند و به تدارک پشتوانههای حکومتی که نقشهاش را میکشیدند، بپردازد. همچنین حضور در مصر برای صدام توفیقی شد تا بتواند تحصیل کند. انشعابی در حزب بعث از همان ابتدای تشکیل ایجاد شد، بخشی از حزب را بعثیانی تشکیل میدادند که میتوانستند در سوریه زمام امور را به دست بگیرند و به جناح چپ معروف بودند. گروهی هم که در عراق حکومت را به دست گرفتند، جناح راست این حزب محسوب میشدند.
اجساد عراقی ها
البته بعد از پیروزی، این دو حزب گاهی با هم تفاهماتی داشتند و حتی تا حد وحدت و یگانگی هم پیش میرفتند اما تفاهمات دوام نداشت، به این خاطر که عناصر شایستهای نبودند تا بتوانند تصمیم بگیرند. هر دو طیف راست و چپ تمامیتخواهانی بودند که تلاش داشتند بخش مقابل خودشان را در خودشان هضم و استحاله کنند تا به نوعی یکپارچگی بنیادین دست پیدا کنند. این امر طبیعتا با مقاومتهایی که صورت میگرفت، ممکن نمیشد.
*بعثیها لائیک بودند
حزب بعث یک تشکیلات عقیدتی – سیاسی بود که گرایشهای سوسیالیستی و لائیک داشت و فراتر از این بود که بخواهد با سنیها تفاهم داشته باشد. از سوی دیگر وقتی بعثیها در عراق حاکم شدند، اکثریت حاکم بر عراق از نظر جمعیتی شیعه بودند اما از نظر حکومتی و موقعیت دیوانی اکثریت اهل سنت بودند. البته بعثیها از نظر خانوادگی و اصالتشان پیش از تشکیل حزب بعث، اهل سنت بودند از اینرو طبیعتا با گرایشهای قومی، محلی و عشیرهای و طایفهای بیشتر به اهل سنت نزدیک بودند. به همین دلیل میتوان گفت به خاطر این نزدیکی به بهرهگیری از امکانات اهل سنت بیشتر توجه کردند، ولی از لحاظ ماهیت نه سنی بودند و نه شیعه و از اعضای کادر اصلی بودند؛ همچنین از کسانی بودند که وابستگیهای عشیرهای به شیعیان داشتند و اینطور نبود که همه اهل سنت باشند. به هر حال حاکمیتی که بعد از توفیق در کودتا، در زمان عبدالرحمان عارف (برادر عبدالسلام عارف) به دست آمد به خاطر هماهنگی قبل از کودتا با عناصر غیربعثی در ارتش بود که با کمک آنها موفق شدند حکومت را به دست بگیرند. آنها وقتی حاکمیت را به دست گرفتند به تصفیه ارتش پرداختند و عناصر غیرحزبی را پاک کردند.
شعاری که آنها در ابتدای امر بسیار به آن پایبند بودند «جأنا لنبقا» بود؛ یعنی ما آمدهایم که بمانیم. چون عراق ماهیتا کشوری بود که کودتاهای بسیاری را به خود دیده بود و حاکمیت آن ثباتی نداشت، بعثیها برای اینکه قدرت پایدار و ماندگاری ایجاد کنند تصمیم گرفته بودند به هر قیمتی که شده و با هر شیوهای، خودشان را پایدار کنند و به تقویت بنیههای اصلی حکومتی خودشان بپردازند.
اجسادعراقی ها
در حقیقت کسانی که در آن زمان زمام امور را به دست گرفتند به دو بخش یا دو طیف تقسیم میشدند، یک بخش عناصر تحصیلکردهای بودند که تجربه داشتند و به نوعی از موقعیتهای اجتماعی برخوردار بودند و عناصر فهمیدهای محسوب میشدند که اهل تفکر و بینش بودند. دسته دیگر عناصر خشن، تندرو و رادیکالی بودند که سعی میکردند با استفاده از قوه قهریه و با شدت هرچه تمامتر با سرکوب مخالفان خودشان، دوام خودشان را تضمین کنند. آن طیفی که بهعنوان گروه خشن و سرکوبگر درون حزب بعث قدرت را همیشه در حیطه خودش داشت از عناصری تشکیل میشد که در رأس آنها صدام بود و در کنارش عناصری بود که یکی از آنها یعنی «عزت ابراهیم الدوری» هنوز زنده است. دیگری هم «طه یاسین رمضان» یک دژبان بازنشسته قدیمی بود که به دلیل خشونتش معروف شد. در این بین صدام از همه جوانتر بود و البته از همه رادیکالتر و خشنتر. او کسی بود که تجربه کودتا داشت، زخمی شده و به مصر رفته بود و یک عنصر فعال بود.
* شعار بعث عراق: «ما به هر قیمتی شده آمدهایم تا بمانیم»
به هر حال این عده حاکمیت را در دست گرفتند و آن جناح فهمیدهتر که «حسن البکر» در رأس آنها بود، مدتی به دلیل صلابت و نفوذی که در ارتش داشت و موقعیت اجتماعیاش در عراق بسیار تاثیرگذار بود و سالها هم ریاستجمهوری و ریاست حزب بعث را برعهده داشت تا اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. صدام و حزب بعث قبل از پیروزی انقلاب در رابطه با محمدرضا پهلوی برای آنکه به شعار اصلی خودشان «ما به هر قیمتی شده آمدهایم تا بمانیم» پایبند باشند، سعی میکردند مشکلات داخلی خودشان را به هر نحوی رفع کنند. یکی از مشکلات عمدهای که آنها داشتند مساله کردهای عراق بود. کردهای عراق همیشه بهعنوان تهدیدی برای آنها مطرح بودند، چون خودمختاری میخواستند و حاضر نبودند زیر حاکمیت حزب بعث بروند. حتی شائبه تجزیهطلبی آنها و جدا کردن بخش کردستان از عراق هم وجود داشت. طبیعتا آنها برای سرکوب کردها برنامه داشتند. ابتدا از طریق تقویت ارتش عراق، سرکوبهای داخلی و مقابلههای نظامی سعی بر ضعیف کردن کردها کردند که شاه در این برهه به پشتیبانی کردها بهعنوان یک خطر جدی بالفعل برای بعثیها مطرح شد. ابتدا بعثیها تلاش کردند از طریق اپوزیسیونی که در خارج از کشور علیه شاه اقدام میکردند، برنامههایی را دنبال کنند، از اینرو از اپوزیسیونهای فعال در اروپا و آمریکا دعوت کردند مانند تیمور بختیار و جبههای تشکیل دادند، اما توفیقاتی به دست نیاوردند جز در زمینه تبلیغات. رادیوهایی هم که آن زمان در برابر رژیم شاه تبلیغات میکرد به دلیل ماهیت ضدمردمی شاه بسیار موثر واقع میشدند.
*27تیر 1367 قطعنامه 598 پذیرفته شد
«و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتا مساله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصا برای من بود، این که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدم ولی به واسطه حوادث و عواملی که فعلا از ذکر آن خودداری می کنم - و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد- وبا توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور - که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان ایمان دارم - با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم و خدا می داند اگر نبود انگیزه ای که همه ما و عزت ما و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمن قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود...
- خوشا به حال شما ملت، خوشا به حال شما زنان و مردان، خوشا به حال جانبازان و اسیران و مفقودین و خانواده های معظم شهیدان و بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قطعنامه را سرکشیده ام...
- من باز می گویم قبول این مساله برایم از زهر کشنده تر است ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم...
-گمان نکنید من در جریان کار جنگ و مسوولان آن نیستم.مسوولان، مورد اعتماد من هستند. آنها را از این تصمیمی که گرفته اند شماتت نکنید که برای آنان نیز سخت و ناگوار بوده است.»
عبارات فوق ، بخش هایی از پیام تاریخی امام خمینی رهبر فقید انقلاب اسلامی تنها 48 ساعت پس از اعلام پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد از سوی جمهوری اسلامی ایران در 27 تیر 1367 است که به جنگ هشت ساله ایران و عراق پایان داد و امروز 27 سال از آن روز می گذرد.(سازمان ملل البته 29 مرداد 1367 را به عنوان روز آتش بس در جنگ هشت ساله ثبت کرده است. اما قبول قطعنامه و ورود سازمان ملل به میانجی گری آتش بس و بازگشت به مرزهای بین المللی ازهمان 27 تیر شروع شده بود.)
*این پایانی نبود که ایران در ابتدا دنبالش بود
با این که پایان هر جنگی خوشایند است اما چون جمهوری اسلامی تاکید کرده بود تا کیفر متجاوز و سقوط حزب بعث و صدام حسین به عنوان تنبیه آنان حاضر به قبول آتش بس نیست، طبعا این همان پایانی نبود که ایران در پی آن بود. با این حال همین که برای اولین بار در تاریخ معاصر در جنگی همه جانبه ذره ای از خاک ایران کم نشد و دشمن به هدف خود که ساقط کردن جمهوری اسلامی بود دست نیافت پذیرش قطعنامه را هر چند به منزله پیروزی مطلق تصویر نمی کرد اما اقدامی از سر ضعف هم تلقی نشد.
عصر ایران دراین باره نوشت: 27تیر البته روزی نیست که مانند فتح خرمشهر در سوم خرداد 1361 جشن گرفته شود اما روز حقارت و شکست هم نیست واز این رو احساس دوگانه ای را یادآور می شود.
هم خرسندی مردم از پایان جنگی که جان 300 هزار جوان ایرانی پای آن قربان شده بود ، 500 هزار تن را مجروح و جانباز ساخته، ده ها هزار نفر را در اردوگاه های دشمن گرفتار ساخته ، صدها میلیارد دلار خسارت به بار آورده و پی گیری آرمان های دموکراتیک انقلاب را به تاخیر انداخته بود در پی داشت و هم شوک رزمندگانی را که باور نمی کردند رهبری که بر شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» تاکید کرده بود به آتش بس رضایت دهد
*مهمترین تعبیر: جام زهر
27 تیر را نمی توان به مثابه روز صلح، شیرین دانست که مهم ترین تعبیر مرتبط با آن همان «جام زهر» است که امام به کار برد و به همین سیاق نمی توان این روز را روز فتح دانست و از این رو هر سال هفته آغاز جنگ به عنوان نماد مقاومت دربرابر تجاوز دشمن گرامی داشته می شود و نه مانند غالب کشورها روز ختم آن.
27 تیر اما بی گمان "روز شجاعت امام خمینی" است. روز دیگری در توصیف شجاعت های او و این بار بر پایه «مصلحت».
*اگر 598 امضا نمی شد؟
تصور کنید اگر امام تن به پایان جنگ نمی داد و کمتر از یک سال بعد هم درمی گذشت - که چنین هم شد- جانشین ایشان با چه چالش سهمگینی رو به رو می شد. به یاد آوریم که آیت الله خامنه ای پس از انتخاب به رهبری تصریح کردند: « ملتزم و متعهدم درس های الهی امام خمینی را مو به مو به کار بندم» و طبعا تصمیم درباره پایان جنگ اگر نه غیر ممکن که دشوار می نمود.
پس شجاعت اول قبول قطعنامه هموار ساختن راه برای جانشین خود بود. چه، در هر حالت دیگر همه دچار مشکل می شدند. اگر می پذیرفتند این سخن در می گرفت که «اگر امام بود» و اگر نمی پذیرفتند «تا کی و تا کجا قابل ادامه بود»؟
شجاعت دوم ترجیح مصلحت کشور و مردم بر آبروی خود بود. امام در آن لحظه نگران نبود که تصویر قاطع و آشتی ناپذیر او خدشه ببیند - که البته باز هم ندید- و از موضع خود گذشت.
شجاعت سوم این بود که تمام مسوولیت را خود قبول کرد. حال آن که می توانست سکوت کند تا جامعه در این تصور فرو رود که امام به رغم نظر خود و با فشار پذیرفته است. البته با اکراه پذیرفته بود -که اگر چنین نبود تعبیر جام زهر را به کار نمی برد- اما تصریح کرد:« گمان نکنید من در جریان کار جنگ و مسوولان آن نیستم. آنها مورد اعتماد من هستند.»
*فداکاری ای که هاشمی می خواست انجام دهد و امام نپذیرفت
این رفتار امام پاسخی به فداکاری تاریخی جانشین وقت فرماندهی کل قوا - اکبر هاشمی رفسنجانی - هم بود که پیشنهاد می کند «اعتبار شما در این قضیه هزینه نشود. من در مقام جانشین فرمانده کل قوا پذیرش قطعنامه و پایان جنگ را اعلام می کنم و بعد هر چند که جنگ تمام می شود اما مرا برکنار کنید تا از چشم شما نبینند.»
امام اما پای یاران خود ایستاد. چندان که آنان 25 سال با او همراه بودند. پس تمام مسوولیت را خود می پذیرد تا فرماندهان و رزمندگان نیز دچار سرخوردگی و یاس نشوند.
رهبری که با واژگان انقلابی شناخته می شد در این پیام بارها واژه «مصلحت» را به کار می برد تا بعدتر اتهامی متوجه سیاسیون مصلحت اندیش نشود. چرا که تشخیص مصلحت با اهل سیاست است نه نظامی ها و در همین پیام نیز از «نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور» سخن گفته می شود.
امام فرصت نیافت تا جزییات این مصلحت را بازگوید اما به نظر می رسد نوعی روشن بینی در آن نهفته بود چرا که تنها دو سال بعد روند سقوط صدام آغاز شد و بی آن که مردم ایران هزینه بیشتری بپردازند پس از 12 سال سرانجام به دست آمریکایی ها برافتاد.
*27تیر برگی دیگر از شجاعت امام
27 تیر روز شجاعت امام است به خاطر ترجیح مرارت جام زهر قبول قطعنامه بر احساس حلاوت اصرار بر مواضع گذشته. به سبب ترجیح نظر «تمام کارشناسان سیاسی و نظامی» بر «نظر خود تا چند روز قبل از آن». به دلیل قبول مسوولیت به جای نسبت دادن آن به دیگران.
قبول این مصلحت البته چنان برای امام تلخ و سنگین بود که در 11 ماه بعد از آن که در این جهان زیست هیچ گاه دیگر در دیداری عمومی در حسینیه جماران سخن نگفت. تنها دو دیدار رسمی با اعضای هیات دولت و ادوارد شوارد نادزه وزیر خارجه وقت اتحاد شوروی سابق داشت و اگر چه پیام هایی صادر کرد و تصمیمات مهم و انتصابات تاثیر گذار داشت اما کام او از قبول قطعنامه تلخ بود هر چند که کام مردم را با پایان جنگ، شیرین کرد.
27 تیر روزاتخاذ یک تصمیم بزرگ است: صرف نظرکردن از یک هدف برای تامین مصلحتی بزرگ تر. روزی که این صدا در گوش تاریخ می پیچد:
« من با مردم عزیز ایران پیمان بسته بودم تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم اما تصمیم امروز من فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای خدا از هر آنچه گفتم گذشتم و اگر آبرویی داشتم با خدا معامله کردم تا راحتی خود را بر رضایت حق و راحتی مردم مقدم ندارم.»
27 تیر 67 را اگر نتوان به عنوان روز فتح جشن گرفت می توان به خاطر شجاعت امام در تغییر نظر خود و ترجیح مصلحت و واقع گرایی سیاسی بر آرمان خواهی های پرهزینه گرامی داشت.
کسانی اما هستند که اصرار دارند از این روز تصویر تیره و تاری بسازند که انگار چند سیاستمدار آبروی بنیانگذار نظام را به مخاطره انداختند.
کسانی که به جای مرور و تفسیر پیام امام در 29 تیر 1367 که بارها و بارها در آن به واژه «مصلحت» اشاره شده در پی متهمان خیالی یی هستند که بر جنگ 8 ساله نقطه پایان گذاشتند و از بازی های روزگار این که غالب فرماندهان و نقش آفرینان جنگ خود چنین مدعایی ندارند و طَبق طَبق ادعا از آنانی شنیده می شود که نقش چندانی هم در جنگ ایفا نکردند.