کد مطلب: 53895
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۵۰
همه جوامع در رو به رویی با اخبار، اتفاقات، مسائل و کنشهای روز رفتارهای جمعی گوناگونی از خود بروز میدهند. رفتارهایی که با توجه به فرهنگ، تاریخ، سطح توسعه یافتگی و متغیرهای موجود، شکل و شمایل متفاوتی دارد. جامعه ایران هم از این قاعده مستثنا نیست و درمقابل کنشهای جمعی واکنشهای جمعی متعددی از خود بروز میدهد.
ایران خبر- همه جوامع در رو به رویی با اخبار، اتفاقات، مسائل و کنشهای روز رفتارهای جمعی گوناگونی از خود بروز میدهند. رفتارهایی که با توجه به فرهنگ، تاریخ، سطح توسعه یافتگی و متغیرهای موجود، شکل و شمایل متفاوتی دارد. جامعه ایران هم از این قاعده مستثنا نیست و درمقابل کنشهای جمعی واکنشهای جمعی متعددی از خود بروز میدهد.
نکتهای که در واکنشهای جامعه ایران شایان توجه و تفکر است، واکنشهای مشابه این جامعه در کنشهای متفاوت است. به این معنا که جامعه ایران چه در اتفاقات تلخ و غمگین اجتماعی، چه در اخبار شاد و غرور آفرین، چه در تصمیمات کلان صحیح یا غلط و حتی در مواجه با آسیبهای فاجعه آمیز اجتماعی یک رفتار تکراری از خود بروز میدهد؛ جک میسازد!
ریشه این انتخاب جمعی به گفته کوروش محمدی، آسیب شناس اجتماعی، در فرهنگ و تاریخ جامعه ایرانی نهفته است و با بررسی پیشینه لطیفه گویی و طنازی فرهنگ ایرانی متوجه میشویم این جامعه در طول تاریخ پر فراز و نشیبی که داشته همواره جامعهای شاد، طناز و لطیفه سرا بوده است.
محمدی معتقد است:"جامعه دچار تحولات کارکردی بسیار جدی شده است و این گذار جامعه ایران از یک جامعه شاد به یکی از غمگینترین جوامع دنیا موجب به وجود آمدن خلاءها و آسیبهای اجتماعی فرهنگی متعددی در متن جامعه شده است.
دوم مهرماه سال 1394 در حادثه تلخ منا که نه تنها 464 نفر از هم میهنان ما کشته شدند، رفتار جامعه ایران در پاسخ به این کشتار در کمتر از یک روز تبدیل به جک و لطیفههای دست اول شد و در شبکههای اجتماعی دست به دست چرخید. همین مساله در حادثه کشته شدن 26 دختر دبیرستانی در اردوی راهیان نور مهرماه 1391 و ماجرای بخیه کودک خمینی شهری اصفهان در پاییز 1394 تکرار شده است.
محمدی میگوید: "گاهی شبکههای اجتماعی در نقش تریبون آزاد جامعه ظاهر میشوند و جکهایی که در این شبکهها دست به دست میشوند در واقع فریادهای سیاه و بیان دردهای یک جامعه است."
وی ادامه میدهد: جامعهای که قطعاً نیاز به تولید نشاط دارد اما نه نشاطی که در ارسال شکلکهای شبکههای اجتماعی خلاصه شود. زمانی که دولت و قدرت فرا دست اقدام به تدوین زمینههای نشاط نکرده باشد جامعه به صورت منفعل و با شیوههای دیگر که بعضا دچار انحراف میشوند سعی در تولید نشاط خواهد کرد. نشاطی که به هیچ عنوان شادی آور و مفرح نیست.
اما مسلما غمگینی جامعه به تنهایی نمیتواند توجیه کامل و درستی برای این جک سازی های خارج از عرف باشد. محمدی در این خصوص میگوید:"کمرنگ شدن روابط میان اعضای خانواده و دوستان در شبکههای واقعی اجتماعی و تبدیل روابط اجتماعی اطمینان بخش و مستحکم به روابط ناپایدار و پرمشغله در کنار مشکلات و تحولات اقتصادی و فشارهای اجتماعی بر قشر جوان از دیگر عوامل شکل گیری این رفتار است."
شهریور ماه سال 1390 در پی کشف اختلاس سه هزار میلیارد تومانی توسط مقامات و رسانههای ایران پیش از هر اقدامی در کمتر از چند روز سیل جکها و لطیفههایی که به نوعی این اتفاق را محکوم میکردند و رنگ اعتراضات گسترده داشتند در شبکههای اجتماعی جاری شد. جکهایی که در تمام طول بررسی این پرونده ادامه پیدا کرد و با هر خبر به روز رسانی شد. همین روند در تعرض به جوانان ایرانی در فرودگاه عربستان در فروردین ماه سال 1394، وام دولتی به خودروهای داخلی در پاییز همان سال، صعود قیمتها و تورم در سالهای اخیر و سیاست دولت در مدیریت یارانهها تکرار شد.
به اعتقاد محمدی عدم شفافیت در رویدادها و اتفاقات ملی و وجود ابهام در اخبار و اتفاقات موجب واکنش مردم به این اخبار میشود.
او می گوید: زمانی که یک جامعه مجالی برای ابراز نارضایتی و انتقاد به مسائل کلان نداشته باشد، جامعه راهها و شیوه های غیر مستقیم و نامتعارفی را برای انتقاد پیش خواهد گرفت.
وی ادامه میدهد:"این نوع جک سازیها مشکل روانی دستهای معدود از افراد جامعه و یا مشکل رفتاری- اجتماعی جامعه نیست، بلکه فرایندی سیاسی و زنگ خطری برای حاکمیت خواهد بود که توجه جدی سیاستمداران را میطلبد."
این آسیب شناس اجتماعی میافزاید: "جامعه ایران در حوزه اطلاع رسانی ضعیف است و هنوز ارگانهای رسمی و دولتی شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی را به رسمیت نمیشناسد و با اتخاذ سیاست فیلترینگ سعی در نادیده گرفتن این پدیده نوظهور دارد. سیاستی که هرگز موفق نبوده و نمیتواند باشد."
روابط دیپلماسی ایران با غرب و به خصوص با امریکا در سالهای اخیر، در تمام طول 22 ماه مذاکره فشرده تیم هستهای ایران با قدرتهای جهانی در داخل کشور مورد هجوم حملات بی وقفه جکهای ساخته و نشر داده شده در شبکههای اجتماعی قرار گرفت. شبیه به این اتفاق برای موج کمپین دیوارهای مهربانی و بسیاری از اخبار غرور آفرین ایران نیز افتاد.
بنابرین فقط ناگوارها و معضلات مورد این هجوم قرار نمیگیرند و عدهای که اقدام به تولید و تبادل اینگونه جکها میکنند اهمیتی به ماهیت موضوع مورد حمله نمیدهند. به همین خاطر قابل پیشبینی است که اینگونه جک سازیها در آینده شکلهای فاجعه آمیزتری به خود بگیرند و پا را از مرزها و خطوط قرمز جامعه فراتر بگذارند و تابوهای جامعه را مورد هدف قرار دهند.
محمدی در این باره میگوید:"در انفجار فرهنگی خواهیم دید جکهای ساخته شده از مرزهای قرمز عبور کنند و جکها بیش از پیش تبدیل به ابزارهایی در دست ذهنهای شوند. شاهد جکهایی خواهیم بود که پا از گلیم درازتر میکنند و موجب آسیبهایی میشوند که به زودی دامان جامعه را خواهد گرفت و تبعات منفی غیر قابل جبرانی را ایجاد خواهد کرد."
این آسیب شناس اجتماعی ادامه میدهد: "زمانی که مردم یک جامعه تکالیف فرهنگی برای خودشان قائل نباشند و نسبت به پدیدههای اجتماعی بیتفاوت شوند و مسئولیتی بر دوش خودشان احساس نکنند و هیچ کس سعی در بهسازی فرهنگی و موازنه اجتماعی نداشته باشد دور از ذهن نیست که در این مقوله نیز همچون همه دیگر مسائل رو به افول و نابودی برویم."
ادامه روند غمگینی جامعه و پاسخهای نامتعارف به خلأ موجود در نشاط و طراوت جامعه به زودی ترمز خواهد برید و از کنترل خارج خواهد شد. آسیبهای امروز نوید هولناک آسیبهای غیر قابل بازگشت آینده را میدهد و نیاز به چاره اندیشی را فریاد می زند. مردمی که احساس میکنند سهمی در مسائل اجتماعی ندارند و به علت کمتر دیده شدن در تصمیمات کلان با اتفاقات و اخبار کشوری احساس دوری میکنند.
جک سازی از مشکلات و انحرافات جنسی، جکهای قومیتی، جکهای ساخته شده از رفتارهای افراد معروف، به تمسخر گرفتن سران دولت، همه و همه آسیبهایی است که به عقیده کوروش محمدی، آسیب شناس، به دست عدهای با عقده حقارت ساخته میشود که از دل جامعهای تحت فشار سر بر آوردهاند و نیاز به پژوهش را فریاد می زند.