کد مطلب: 62790

تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۳۰

ایران خبر- یکی از ابزار و وسیله های مهمی که این روزها برای برقراری روابط اجتماعی در دنیا مطرح است استفاده از شبکه های اجتماعی است. فضاهای مجازی با توجه به وسعت و تنوعی که دارند افراد زیادی را به سمت خود جلب کرده اند. برخی از افراد در بدو ورود به این شبکه ها دچار سردرگمی می شوند و برخی دیگر از آن به عنوان سرگرمی استفاده می کنند و آنچنان غرق این فضاهای مجازی می شوند که هویت و شخصیت خود را از دست می دهند و دچار بی هویتی می شوند.

استفاده از شبکه های اجتماعی در اجتماع ایران به طرز چشمگیری به بی هویتی افراد منجر شده است و این سردرگمی و بی هویتی تا جایی پیش رفته که باعث از هم پاشیدگی خانواده ها شده است.

افرادی که ساعت های زیادی را در شبکه های اجتماعی از قبیل تلگرام، اینستاگرام، تانگو، لاین، وی چت، واتس اپ، بی تاک و ... می گذرانند دیگر مجالی برای انجام دیگر امورات زندگی خود ندارند. این روزها شبکه های اجتماعی به معضل و بحرانی تبدیل شده که همه به دنبال راه نجاتی از آن هستند. با افراد زیادی روبرو می شویم که گله مند هستند و می گویند از زمانی که استفاده از این شبکه ها رواج پیدا کرده زندگی شان به طور کامل مختل شده است.

عدم آگاهی و فرهنگ استفاده درست از شبکه های اجتماعی باعث شده تا افراد ندانند چگونه و چه زمانی باید وارد فضاهای مجازی شوند.
برخی از افرادی که ناآگاهانه عضو شبکه های اجتماعی می شوند خیلی سریع به این فضاها عادت می کنند و دوست های زیادی برای خود انتخاب می کنند. دلیل این انتخاب شان هم تنهایی و نداشتن سرگرمی است.

اما تنهایی و نداشتن سرگرمی توجیه مناسبی برای غرق شدن در شبکه های اجتماعی نیست. در زمان نه چندان دور که خبری از اینترنت و ابزارهای جدید ارتباطی نبود ر وابط بین افراد دوام و استحکام بیشتری داشت. اما برخی دوستی ها و روابط امروز به اندازه یک سلام و خداحافظی دوام دارد!  آیا این معضل و آسیب اجتماعی نیست که برخی افراد برای شناخت یکدیگر مبنا را بر دروغ و سوء استفاده می گذارند و برای اغفال دیگران از هیچ دروغی دریغ نمی کنند!
چرا استفاده از شبکه های اجتماعی برای افرادی که اهل دروغ و ریا نیستند و سلامت اخلاقی دارند به کابوس تبدیل شده و از آن فراری هستند اما برای افرادی که صرفا قصد سوء استفاده دارند جولانگاه مناسبی شده است و دست به هر ترفندی می زنند تا دیگران را فریب دهند.

برخی از مردانی که عضو این شبکه ها هستند وظیفه مهم ترویج بی اخلاقی را دارند و بدون در نظر گرفتن شرایط طرف مقابل هر حرفی را به زبان می آورند. رایج ترین بی اخلاقی برخی مردان در این شبکه ها رواج و افزایش "صیغه" است که به راحتی به همه پیشنهاد می دهند گویا پیامی از قبل آماده داشته اند و برای همه ارسال می کنند و باکی هم از این بابت ندارند. در مقابل برخی مردان بی اخلاق، متاسفانه برخی زنانی هم هستند که خود را به هیچ می فروشند. از شارژ دورهزار تومانی انواع خط های موبایل گرفته تا تامین هزینه های روزمره زندگی! اینها مسائلی است که همه ما با آن روبرو شدیم و نمی توانیم آن را کتمان کنیم فقط افسوس می خوریم بر تنزل و نابودی اخلاق در جامعه ایرانی.

در ادامه گفتگو با مریم یک زن متاهل که زندگی 20 ساله خود را از دست داد را می خوانید؛ شاید تجربه و درس عبرتی باشد تا حرف های افراد غریبه را به راحتی قبول نکنید.

مریم یک زن متاهل و مومن با داشتن دو فرزند متاسفانه زندگی متاهلی خود را پس از 20 سال از دست داد.

مریم می گوید: وقتی در مهمانی های خانوادگی با دوستان خود و همسرم دوره داشتیم می دیدم که خانم های آنها هر بار از یک شبکه اجتماعی و جذابیت ها وسرگرمی هایی که دارد حرف می زنند. پس از هر مهمانی به همسرم اصرار می کردم که برای من و خودش گوشی هوشمند تهیه کند تا ما هم عضو شبکه های اجتماعی شویم و از قافله متمدن ها عقب نمانیم اما همسرم توجهی نمی کرد.

مریم که از تعصبات بی جای همسرش به ستوه آمده بود به هر طریقی که بود وی را راضی کرد تا گوشی هوشمند تهیه کند. علی هم که دیگر طاقت شنیدن کنایه های مریم را نداشت برای خودش و مریم گوشی هوشمند خرید نپتا مریم هم مانند دیگر زنان در جمع های خانوادگی و دوستانه حرفی برای گفتن داشته باشد.

به گفته علی اوایل مریم خیلی ذوق و شوق داشت و از هر حرف و عکسی که در شبکه های اجتماعی می دید و می شنید در خانه سخن می گفت علی هم متوجه تغییر رفتار همسرش شده بود احساس رضایت و خوشحالی داشت اما این رضایت و خوشحالی دوام زیادی نداشت چرا که مریم دیگر مریم سابق نبود و کلا در شبکه های اجتماعی زندگی می کرد و دیگر توجه چندانی نه به همسرش نه به دو پسرش داشت.

علی که از این وضعیت ناراضی بود کم کم به مریم شک می کند و به طور مخفیانه روابط او را در شبکه های اجتماعی دنبال می کند تا اینکه بعد از چند ما متوجه می شود مریم با پسر مجردی دوست شده است و پیام های احساسی زیادی بین شان رد و بدل می شود. همسر مریم که از این مسئله شوکه شده بود و نمی خواست شک خود را به مریم واضح نشان دهد بیشتر توجه خود را به مریم جلب کرد اما فایده ی نداشت چون مریم  با چرب زبانی های آن پسر جوان اغفال شده بود.

پس از گذشت چند ماه و درگیری های بین مریم و علی سرانجام زندگی 20 ساله شان از هم پاشید و مهر طلاق برروی شناسنامه این زوج حک شد.
 
اکنون حدود 2 سال است که از جدایی مریم و علی می گذرد علی با پسرانش زندگی می کند و مریم هم که تصور کرده بود بهشت برین در انتظارش است با شوکی مواجه شد وی متوجه شد پسری که با وی طرح دوستی ریخته و باعث شده زندگی اش را رها کند مردی متاهل است! حال مریم هیچ راه برگشتی ندارد چرا که پل های پشت سر خود را ویران کرده است.

این یک نمونه از روابط اجتماعی برخی زنان در شبکه های اجتماعی بود که از همان ابتدای امر با بی هویتی و از دست دادن شخصیت واقعی شان روبرو شدند.

البته مد نظر ما این نیست عنوان کنیم در شبکه های اجتماعی برخی مردان هستند که فقط با دورغگویی قصد اغفال کردن برخی زنان را دارند چرا که عکس این قضیه نیز مصداق دارد. متاسفانه برخی از زنان هم که به شدت از هر نظر چه مادی و چه معنوی دچار بحران هویت شده اند مردان را اغفال می کنند!
مشکل اصلی در استفاده از شبکه های اجتماعی این است که اکثر افراد برای استفاه از این فضاها شناخت و آگاهی کافی و لازم را ندارند و متاسفانه برخی از افراد شیاد و دورغگو در این فضاها پرسه می زنند تا با زندگی و آبروی دیگران بازی کنند و افراد ساده لوح را در دام خود می اندازند.

حال که شبکه های اجتماعی رو به افزایش است و نمی توان کنترل و نظارت کامل بر تک تک روابط اجتماعی افراد داشت و هر روز هم شاهد هستیم تخلفات در این فضاها بیشتر و بیشتر می شود دادستان کل کشور اعلام کردند که باید ستاد بحران برای کنترل آسیب های فضای مجازی تشکیل شود. اگر با ایجاد ستاد بحران برای کنترل آسیب های اجتماعی  موفق شویم به نتیجه مطلوبی دست پیدا می کنیم چرا که دغدغه بسیاری از افراد جامعه استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی است.

نمی دانیم چگونه قضاوت کنیم تا روحیه کسی آزرده خاطر نشود. اگر کلامی بیان شود و به همه گروه ها و افراد جامعه هم تعمیم داد نشود بازهم هستند افرادی که به اصطلاح "کاسه داغ تر آش هستند" و همیشه در حال شعار دادن و مخالفت های بیهوده هستند. اما طرف صحبت ما همه افراد جامعه نیستند همان "بعضی هایی" که همیشه ساز مخالف می زنند و اصرار بر کار اشتباه خود دارند.

در این گزارش قصد داشتیم نگاه و دید افراد را در استفاده از ابزارهای ارتباطی تغییر دهیم شاید تجربه های تلخ یک فرد یا افرادی در اجتماع باعث شود یک تجربه خوب در زندگی فرد دیگری رخ دهد تا به بیراهه کشیده نشوند.

 

 

 

تمام حقوق محفوظ بوده و استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.

  توليد شده توسط نرم افزار جامع ”استوديو خبر“