ایران خبر بررسی می کند؛
قربانیان اسید پاشی از آمنه بهرامی تا مریم همگی از حکم قصاص گذشتند و این بدترین نوع از خودگذشتگی است
20 شهريور 1395 ساعت 9:22
متاسفانه در کشورهای جهان سومی پدیده اسید پاشی اتفاق غریبی نیست. اسید پاشی تبدیل به روشی شده است برای انتقام های بیجا و بی اساس که توسط برخی جوانان این کشورها انجام می شود.
ایران خبر- اسیدپاشی یکی از انواع شدید خشونت بوده که بیشتر علیه زنان صورت گرفته و ممکن است در مواردی منجر به مرگ قربانی نیز شود.
اسیدپاشی حملهای است که نه به قصد قتل، بلکه معمولاً برای انتقام و نابودگی زندگی اجتماعی و آینده قربانی انجام میشود. اسید مادهای است که قرنها از شناخت آن میگذرد، اما به نظر نمیرسد که پدیده اسیدپاشی قدمتی بیشتر از صد و پنجاه سال داشته باشد. اسید مورد استفاده بیشتر اسید سولفوریک، اسید کلریدریک، اسید نیتریک و سود سوزآور (هیدروکسید سدیم) است، البته این ماده آخری از نظر شیمیایی در زمره اسیدها قرار نمیگیرد.
پدیده اسید پاشی در ایران به یک پدیده ای تبدیل شده که اوج بی فرهنگی و عقده ای بودن فرد را نشان می دهد. چرا بادی یک ماده شیمیایی خطرناک مثل نقل و نبات در اختیار افراد خاطی قرار گیرد که با جان و زندگی زنان و دختران جوان بازی کنند.
بی فرهنگی، بی مسئولیتی و بی فکری در این زمینه هم شامل آن فردی می شود که در نهایت عقده و کینه اقدام به چنین کار می کند و هم شامل برخی مسئولین که بدون هیچ نطارت و فکری این ماده شیمیایی خطرناک را در دسترس افراد نادان قرار می دهند.
اسید پاشی های سال 93 در اصفهان از خاطر کسی پاک نمی شود. که زندگی دختران جوان نابود و تباه شد. فکر نمی کنیم در هیچ جای دنیا اسیدپاشی کاری منطقی و عقلانی باشد. این کار به جز مشکلات و عقده های روانی هیچ دلیل دیگری نمی تواند داشته باشد.
پس از اسیدپاشی زنجیره ای در اصفهان که دلیل آن بی حجابی دختران و آرایش و پوشش نامناسب اعلام شده بود شهرداری ادعا کرده بود اسید و حتی کلر را جمع آوری کرده است اما پس از آن هم شاهد اتفاق اسید پاشی در کشور بودیم.
برخی قربانیان اسید پاشی:
مهناز کاظمی به دلیل دادن دادخواست طلاق، توسط شوهرش مورد حمله اسیدپاشی قرار گرفت. او ۲۱ بار صورتش را عمل جراحی کرده و پزشکان برای ساختن بینی یک ماه دست چپ وی را به صورتش وصل کرده بودند. محمد مصطفایی وکیل دادگستری وکالت وی را به صورت رایگان به عهده گرفت و توانست پس از سه ماه از زمان وقوع جرم مقدمات دستگیری همسر فراری مرتکب جرم را فراهم کند. مهناز اکنون به صورت ناشناس با دو دختر خردسالش در محلی مخفی زندگی میکند.
آمنه بهرامی یک مهندس الکترونیک است که بعد حادثه اسیدپاشی، با وجود ۱۷ بار عمل جراحی، بینایی و پوست صورتش را از دست داد. خواستگار او به دلیل شنیدن «جواب نه» به صورت آمنه اسید پاشید.
سارا، دختری ۲۶ ساله بود که مردی موتورسوار در خیابان راه را بر او بست و بر صورتش اسید پاشید. سارا به بیمارستان منتقل شد اما درگذشت. انگیزه اسیدپاشی و هویت موتورسوار فاش نشد.
داریوش اقبالی خوانندهٔ ایرانی از قربانیان اسیدپاشی بودهاست.
سید داوود روشنایی، در سال ۸۴ به دست یک مرد ناشناس و به دلایل نامعلومی قربانی اسید پاشی شد. او در این حادثه چشم چپ خود را از دست داد و گردن، قسمتهایی از قفسهسینه، دست و پایش نیز در این حادثه دچار صدماتی شد این درحالی است که چشم راستش نیز دارای بینایی ۲۰ درصدی است.
بامداد اواخر اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۰ مردم روستای «براتآباد» شهرستان بم با صدای فریادهای «کمک» زنی جوان به نام سمیه روبرو شدند که بلند فریاد میزد: "سوختم" و از مردم درخواست آب میکرد. هرچند همسایهها در لحظات اولیه تصور میکردند که این زن ۲۴ ساله دچار برقگرفتگی شدهاست، اما هنگامی که صورت تخریب شده او و دختر دو و نیم سالهاش رعنا را دیدند متوجه شدند که این زن قربانی اسیدپاشی شوهر معتادش شدهاست.
هر کدام از این افراد پس از اسیدپاشی زندگی بسیار سخت و دردآوری را تجربه کردند و می گذرانند. در بین افرادی که دچار اسید پاشی شدند آمنه بهرامی اعتراضات زیادی داشت که گویا خیلی نتیجه بخش نبود.
درباره پدیده شوم اسیدپاشی حرف های زیادی گفته شد اما افرادی که این کار را انجام می دهند چون دچار مشکلات روانی هستند درک زیادی برای شینیدن این حرفها ندارند.
اخیر رضادرمیشیان فیلمی به نام "لانتوری" را کارگردانی کرده و در حال اکران است. موضوع فیلم زنندگی خانم روزنامه نگاری را به تصویر کشیده که قربانی اسیدپاشی می شود و در نهایت برای قصاص رضایت می دهد. شاید کارگردان خواسته باشد به نوعی حس همدردی و بخشندگی فرد قربانی را نشان دهد اما این نوع بخشندگی بدترین و زجرآورترین نوع می تواند باشد. چرا باید این تصاویر دردناک با بخشندگی نشان داده شود؟ اگر کارگردانی می خواهد مطلبی را به مخاطب برساند باید طوری باشد که مخاطب فکر کارگردان را نخواهد. به نطر می آید درمیشیان باید در انتهای فیلم بخشندگی مریم را نشان نمی داد بلکه عدم رضایت مریم را نشان می داد و قصاص را به تصویر می کشید.
نشان دادن اینگونه بخشش ها و مهربانی ها از طرف فردی که قربانی اسیدپاشی شده باعث درس عبرتی برای افراد خاطی و عقده ای نمی شود، بلکه کار آنها به نوعی توجیه می شود. وقتی برای تلافی یک کار ناجوانمردانه حکم قصاص تعیین می شود چرا قربانی باید گذشت کند؟ گذشت در این مرحله چه معنا و مفهومی دارد؟ فردی که نابینا شده، چهره اش را به طور کامل از دست داده و خانه نشین شده، افسردگی به سراغش آمده، چرا باید گذشت داشته باشد؟ برای این همه بدبختی نباید هیچ گذشتی وجود داشته باشد.
آمنه بهرامی پس از اکران فیلم "لانتوری" لب به اعتراض گشود؛ وی که به دلیل پرداخت نشدن هزینههای عمل جراحیاش در اسپانیا با گلایههای فراوانی به ایران بازگشت و مدعی است عوامل این فیلم با استفاده از جزئیات زندگی او و جملات کلیدی کتابش، اما بدون هیچگونه مجوزی، سناریو را نوشته و فیلم را ساختهاند.
کد مطلب: 69977