در کشور ما نیز این مسئله گاهی بر سر زبانها میافتد و گاهی بدون توجه رها میشود؛ مواضع و سیاستهای متفاوت دولتها در قبال امنیت غذایی باعث شده تاکنون برنامه ویژه و جامعی در این خصوص وجود نداشته باشد.
اما خشکسالیهای پیاپی و تغییرات جوی موضوع امنیت غذایی را بسیار حساستر کرده است.
از این رو با دکتر غلامرضا مجردی، کارشناس حوزه ترویج کشاورزی و دانشیار دانشگاه به گفتگو نشسته و موضوع امنیت غذایی را مورد کنکاش قرار دادهایم.
*مسئله امنیت غذایی در جهان چه جایگاهی دارد؟
موضوع امنیت غذایی یکی از مباحث بسیار مهم در سطح جهانی است و امروزه تولید کنندگان اصلی محصولات غذایی در شرایط بحرانی از آن به عنوان یک سلاح برنده استفاده میکنند. از این رو ضرورت ایجاب میکند که امنیت غذایی در سطح ملی، منطقهای و بین بینالمللی از ابعاد مختلف و به دقت توسط صاحبان اندیشه و متفکرین تجزیه و تحلیل شود.
امنیت غذایی به مفهوم افزایش توانمندیها و ظرفیتهای کشور در شرایط بحرانی است به این معنا که در چنین شرایطی کشور بتواند غذای مورد نیاز مردم خود را تأمین کرده و از ملت خود در مقابل بحرانهای مختلف از قبیل تغییر اقلیم، خشک سالی و حتی تهدیدهای بینالمللی محافظت کند. این موضوع برای محصولات غذایی اصلی مثل گندم، برنج، ذرت، گوشت قرمز یا گوشت سفید به یک چالش جهانی تبدیل شده است.
در بحرانهای سیاسی برای کشورهای وابسته به واردات، یا در شرایط تغییر اقلیم برای کشورهای آسیب پذیر به ویژه در خشک سالیها و در هنگام مواجه با کمبود محصولات اصلی غذایی، موضوع تأمین امنیت غذایی به یکی از چالشهای اصلی دولت مردان تبدیل میشود. در چنین شرایطی حتی اگر شما پول کافی برای خرید محصولات کشاورزی داشته باشید، ممکن است یا کالای مورد نظر شما در بازار وجود نداشته باشد و یا کشورهای تولید کننده این محصولات، از فروش آن خودداری کنند. به عنوان مثال در مورد محصول برنج کارشناسان پیش بینی میکنند که تا سال ۲۰۵۰ در سطح بینالمللی محصول زیادی برای عرضه در بازارهای جهانی وجود نداشته باشد؛ به عبارت دیگر هر کشوری باید خودش برنج مورد نیازش را تأمین کند.
این مسئله در مورد محصولات دامی مانند گوشت قرمز، گوشت مرغ و همچنین نهادههای پایه و اساسی برای تولید این محصولات نیز صادق است. به عنوان نمونه در تولید گوشت مرغ، ایران وابسته به نهادههایی همچون ذرت، سویا، کنجاله، مکملهای غذایی و غیره است که در صورت عدم تأمین آن کشور دچار مشکلات اساسی خواهد شد و این موضوع در چند سال اخیر به صورت کاملاً ملموس حتی توسط مردم عادی درک شده است؛ بنابراین از منظر اهمیت موضوع امنیت غذایی، میتوان گفت که این موضوع نه تنها در سطح ملی بلکه در سطح منطقهای و بینالمللی نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و همواره کارشناسان این موضوع را از ابعاد مختلف تحت نظر قرار داده و خود را برای مقابله با سناریوهای متنوع آماده میکنند.
*در ایران وضعیت امنیت غذایی را چطور ارزیابی میکنید؟
اگر بخواهیم این موضوع را از ابعاد سیاست گذاری، برنامهریزیهای کلان و هدفمند و همچنین با یک دید کارشناسانه رصد کنیم، باید گفت کشور در حوزه امنیت غذایی فاقد یک طرح جامع و کامل است. زیرا به این موضوع مهم عمدتاً به صورت بخشی، سلیقه سلیقهای، مقطعی و کوتاه مدت توجه شده و هیچگاه در قالب یک برنامه جامع و کامل با در نظر گرفتن تمامی کنشگران زنجیره ارزش محصولات کشاورزی و همچنین به لزوم هماهنگی و انسجام فعالیتهای متنوع در قالب یک پکیج یا بسته جامع توجه نشده است.
در چنین موضوع مهمی باید از توان تمامی نخبگان و اندیشمندان و صاحبان علم و تجربه در قالب اتاقهای فکر و برای تدوین برنامههای دراز مدت، میان مدت و کوتاه مدت استفاده شود. امنیت غذایی در کشور نیازمند نقشه راه و برنامههای واقعبینانه است و برای دستیابی به امنیت غذایی نمیتوان در یک بازه زمانی کوتاه همه مشکلات را حل کرد.
با نگاهی واقعبینانه به گذشته و بررسی وضعیت امنیت غذایی در دولتهای مختلف، به وضوح ملاحظه میشود که یک طرح جامع و کامل در خصوص امنیت غذایی وجود نداشته است. تغییرات پیاپی قیمت محصولات کشاورزی و افت و خیز کمیت و کیفیت تولید آنها به این مفهوم است که برنامه جامع و مدونی در حوزه تولید و تأمین محصولات غذایی نداریم و این موضوع به ویژه در بحرانهای مختلف میتواند برای کشور دردسر ساز باشد.
*به زنجیره ارزش محصولات کشاورزی در ایران تا چه حدی توجه شده است؟
در ارتباط با زنجیره ارزش محصولات کشاورزی طی ۲ الی ۳ دهه گذشته در دنیا مباحث بسیار گستردهای مطرح شده است. زنجیره ارزش محصولات کشاورزی شامل ۷ حلقه است و میتواند نقش کلیدی در ایجاد امنیت غذایی بازی کند. اولین حلقه از این زنجیره به تأمین نهادههای کشاورزی مربوط میشود، برای تولید هر محصول زراعی، دامی یا باغی تولید کننده به نهادههای خاصی نیاز دارد و تا زمانی که این نهادهها تأمین و در اختیار تولید کننده قرار نگیرد، هیچ محصولی را نمیتوان تولید کرد.
تولید کننده دومین حلقه را تشکیل میدهد و تمام فعالیتهای قابل انجام در واحدهای تولید کشاورزی به این حلقه مربوط میشود. سومین حلقه بازاریابی اولیه، چهارمین حلقه حمل و نقل و انبار داری اولیه، پنجمین حلقه فرآوری محصولات کشاورزی، ششمین حلقه بازاریابی ثانویه و آخرین حلقه را مصرف کننده تشکیل میدهد.
در قالب زنجیره ارزش محصولات کشاورزی تمام اقدامات قابل انجام از مزرعه تا سفره مد نظر قرار میگیرد و در این عرصه کنشگران بسیار متعدد و متنوع ایفای نقش میکنند. کسانی که به ظاهر کارکردهای مختلفی دارند ولی در واقع اجزای اصلی و بسیار مهم یک سیستم را تشکیل میدهند و بدون حضور آنها ایجاد ارزش از ماده خام اولیه کشاورزی بی معنی است. توجه به زنجیره ارزش میتواند تأثیر مثبتی بر اشتغال مستقیم و غیر مستقیم کشاورزی در مناطق شهری و روستایی و تنوع درآمدی داشته باشد.
از یک سو شکلگیری زنجیره ارزش محصولات کشاورزی امکان دسترسی کشاورزان خرده پا به بازار را مهیا کرده و بین کسب و کارهای کوچک، متوسط و بزرگ ارتباط برقرار میکند و از سوی دیگر این رویکرد رابطهای پایدار میان کنشگران مختلف زنجیره ارزش برقرار میکند و با کاهش ضایعات، ضریب امنیت غذایی را به شدت افزایش میدهد.
حداقل کردن هزینهها و حداکثر کردن منافع دو اصل بنیانی زنجیره ارزش را تشکیل میدهند که دستیابی به آن نیازمند تعاملی جمعی در قالب کنشگران بسیار متنوع و متعددی است که در درون زنجیره ارزش به فعالیت میپردازند. متأسفانه علی رغم اینکه زنجیره ارزش محصولات کشاورزی یکی از مباحث مهم دنیا به شمار میآید و در حوزه امنیت غذایی نیز از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است اما تاکنون به این موضوع مهم در وزارت جهاد کشاورزی و در دانشگاهها و مراکز پژوهشی توجه لازم نشده است.
به عنوان نمونه میتوان زنجیره ارزش مرغ یا تخم مرغ را مورد توجه قرار داد و در این خصوص سوالات مختلفی را پرسید. سوالاتی از قبیل اینکه تولید مرغ یا تخم مرغ نیازمند چه نهادههایی است و این نهادهها چطور و توسط چه کسانی تأمین و توزیع خواهد شد؟ برای تولید آن به چه مقدار از نهادهها از طریق منابع داخلی و چه مقدار از نهادهها از خارج از کشور نیاز داریم؟ این نهادهها به چه شکلی در اختیار تولید کننده قرار میگیرد؟ تولید کننده با بکارگیری چه روشها و چه تکنیکهایی این نهادهها را به مرغ و تخم مرغ تبدیل میکند؟ محصولات تولید شده چگونه و توسط چه کسانی وارد بازار میشود؟ چه امکاناتی برای ذخیره سازی و نگهداری مرغ و تخم مرغ وجود دارد؟ چه بخشی از این محصول وارد چرخه فرآوری میشود؟ فراوردههای حاصله چه هستند و چگونه وارد بازار میشوند؟ چه کسانی مرغ و تخم مرغ یا فرآوردههای حاصله را در اختیار مصرف کنندگان قرار میدهند؟
با پاسخ به این سوالات متوجه میشویم که بخش مهمی از این نهادهها از طریق واردات تأمین میشود؛ یعنی در داخل کشور از پشتوانه قوی برای تولید نهادههای مورد نیاز برای تولید غذا برخوردار نیستیم؛ و این موضوع باعث بروز مشکلات عدیدهای در تولید مرغ و تخم مرغ شده و امنیت غذایی را در ارتباط با این محصول با مخاطره مواجه میکند. باید توجه داشت که حل این مسائل به صورت کوتاه مدت و دستوری امکان پذیر نیست و باید با جامعنگری، به رسمیت شناختن همه کنشگران زنجیره ارزش و تقویت زیرساختها، مشکلات را رفع کرد.
*نظر شما پیرامون طرح امنیت غذایی و رفع موانع تولیدات کشاورزی چیست؟
طرح تقویت امنیت غذایی و رفع موانع تولیدات کشاورزی به عنوان یک لایحه تدوین و در کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شده است؛ اگر به اسناد مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در این خصوص مراجعه شود، هم گزارش اولیه این طرح و هم ایرادات وارده به آن قابل دسترسی است. یکی از انتقادات مهم در این خصوص بحث ایجاد شرکت شهرکهای کشاورزی و نقش آن در رفع موانع تولید است.
در واقع با ایجاد شرکت شهرکهای کشاورزی، منابع فراوانی به سمت این شهرکها سوق داده خواهد شد در حالی که به ظرفیت موجود شهرکهای صنعتی و وجود صنایع تبدیلی و تکمیلی موجود در این شهرکها کاملاً بی توجهی شده است و یک موازی کاری آشکار در این خصوص شکل خواهد گرفت. سپردن کامل طرح تقویت امنیت غذایی و رفع موانع تولیدات کشاورزی به یک شرکت دولتی زیر مجموعه وزارت جهاد کشاورزی نیز یکی دیگر از مشکلات و انتقادات جدی است که نقش دولت را بسیار پر رنگ و نقش کنشگران زنجیره ارزش را بسیار کم رنگ میکند. این امر به بزرگ شدن دولت و سپردن تمام امور به یک شرکت دولتی منتهی میشود که ناکارآمدی چنین تصمیماتی به کرات به اثبات رسیده است.
باید در این خصوص تجدیدنظر شود زیرا در کشاورزی با دولتی کردن نمیتوان تحولی ایجاد کرد و مردم باید متولی اصلی باشند. دولت باید نقشه راه را با مراجعه با آرا و نظرات نخبگان علمی و تجربی تنظیم کند. برای تحقق امنیت غذایی مهمترین موضوع برای کشور ما توجه ویژه به شکلگیری زنجیرههای ارزش محصولات کشاورزی است. در قالب زنجیره ارزش باید تمامی کنشگران به رسمیت شناخته شوند و بستر لازم برای فعالیت آنها فراهم شود. این امر نه تنها منجر به کاهش ضایعات انواع محصولات کشاورزی خواهد شد بلکه حداقل کردن هزینهها و حداکثر کردن منافع را نیز برای تمامی کنشگران زنجیره ارزش محصولات کشاورزی در قالب اقتصاد بازار به همراه خواهد آورد.
*کمک گرفتن از سازمانهای جهانی و حضور در پازل آنها در تأمین امنیت غذایی چطور ارزیابی میشود؟
تمامی کشورها نیاز به تعامل با یکدیگر دارند؛ باید از تجارب مثبت جهان در حوزه دستیابی به امنیت غذایی به خوبی استفاده کرد اما در این خصوص، هم باید تهدیدها را شناخت و آن را به فرصت تبدیل کرد و هم باید نقاط ضعف را شناسی نمود و آنها را برطرف کرد. بدیهی است در این خصوص باید به مزیت نسبی کشور هم توجه داشت لذا باید دید در چه حوزههایی فرصتهای خوبی برای تولید و عرضه محصولات کشاورزی در سطح جهانی وجود دارد.
به عنوان نمونه ایران بالاترین سطح زیر کشت و بالاترین مقدار تولید انار را در اختیار دارد اما به دلیل عدم توجه به زنجیره ارزش، ضایعات این محصول فراوان و حضور ایران در سطح جهانی برای تصاحب سهم قابل قبولی از بازار جهانی بسیار کم رنگ است؛ همچنین ایران سومین تولیدکننده گردو است در حالی که همزمان واردکننده این محصول و فرآوردههای آن است.
از این رو لازم است با بررسی جامع، از ظرفیتهای کشور به خوبی استفاده کرد و در عرصه جهانی، قدرت چانه زنی بینالمللی کشور را در بخش کشاورزی افزایش داد. لازمه این امر تجزیه و تحلیل همزمان نقاط ضعف و قوت و همچنین تهدیدها و فرصتها به صورت واقعبینانه در حوزه تولید محصولات کشاورزی و امنیت غذایی است. در نظر گرفتن واقعیتها و پرهیز از شیفتگی محض یا تنفر، راهکاری است که میتواند به ما در برخورداری از تجارب بینالمللی در حوزه امنیت غذایی کمک کند.