عجب از غفلت و زوال مدعیان نظریهپردازی در جریان معارض و اصلاحطلبی که حتی از بدیهیات علم و اقتصاد و فناوری بی خبرند تا حدی که تولید علم را که بیشترین ثروت یا همان نان را در حال حاضر در جهان تولید میکند، مغایر با نان مردم معرفی میکنند.
به آن تئوریسینی (حجاریان) که گفته نان رفته و نانو مانده است، توصیه میکنم به جای دست آویختن به هر چیزی برای تقابل با انقلاب اسلامی لااقل چند جمله زیر را درباره تولید نان از نانو را مطالعه کند؛ منصور کبکانیان قائم مقام ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 99 در جلسه ۱۳۱ ستاد نقشه جامع علمی کشور که در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد، در جمع خبرنگاران میگوید: «در حال حاضر نانو در رتبه ۴ تولیدات مقالات جهان قرار گرفته که برای کشور یک امتیاز است؛ ۶.۴ درصد سهم مقالات نانو هم در سال ۲۰۲۰ وجود داشته، ۳۸ درصد تولیدات علمی جهان اسلام را نیز مقالات جمهوری اسلامی ایران به خود اختصاص داده و همچنین ۳۰ درصد پتنتهای خارجی و بینالمللی را نیز کسب کردهایم و 2 هزار و 500 میلیارد دلار ارزش صادرات نانو در کشور را داشتهایم.»
روزنامه فرهیختگان در سال 97 در مورد نانو گزارشی تهیه کرده که در آن مینویسد: «حوزه فناوری نانو هنوز آنطور که باید شناختهشده نیست و حتی بخش بزرگی از مصرفکنندگان داخلی هم نمیدانند بسیاری از وسایل بهداشتی، صنعتی و داروییشان توسط همین متخصصان تولید میشود، با این حال آمار و ارقام درباره گردش مالی این حوزه حاکی از خبرهای امیدوارکنندهای است، بهعبارت دیگر اگر نگاهی به گردش مالی همین حوزه نوپا در علم و فناوری داشته باشیم، متوجه میشویم این حوزه نهتنها برای فعالان داخلی بلکه برای سایر کشورها نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ گردش مالیای که رقم آن تنها در کشور به هزار و 300 میلیارد تومان در سال 96 رسیده است، درحالی که همین گردش مالی در سال 95، فقط 700 میلیارد تومان بوده و رشد 600 میلیارد تومانی تراز ملی آن هم تنها ظرف یک سال نشان از ظرفیت بالای فعالیت در بازار فناوری نانو دارد، ظرفیتی که به تبع آن به افزایش اشتغالزایی نیز کمک شایانی خواهد شد.فناوری نانو که این روزها تنها 505 محصول شناسنامهدار را در بازار داخلی عرضه کرده و سال گذشته هم بیش از 100 میلیارد تومان مالیات به دولت داده، توانسته با ایجاد 200 شرکت دانشبنیان در حوزههای مختلف نانو، 20 هزار نفر را که عمده آنها نیز نیروی انسانی تربیتشده از سوی جامعه دانشگاهی هستند، صاحب شغل کند، افرادی که یا بهواسطه 10 شغل مستقیم و غیرمستقیم ایجادشده مرتبط با این بخش راهی بازار کار شدهاند، یا در سایر مشاغلی که از پیش وجود داشته اما بهواسطه راهاندازی این شرکتها جانی دوباره گرفتهاند، این روزها جزو نیروی شاغل کشور محسوب میشوند.»