اعتراضات به مرگ تلخ مهسا امینی خیلی زود به اغتشاش تبدیل و شعارها به سرعت از موضوع حجاب به براندازی علیه نظام تغییر پیدا کرد. در حالی که شعارها و رفتار اغتشاشگران نشان داد هدف تظاهرات براندازی است با این حال هنوز دانش آموزانی هستند که میخواهند این روزها مخالفتشان را با حجاب از هر طریقی که شده نشان دهند.
برای برخی از دانش آموزان از مدتها قبل حجاب امری پسندیده و نیکو نبوده است؛ امری که به وضوح ناشی از تأثیرات فرهنگی فضای مجازی است.
اگر چه طبیعی است که بخش عمده این رفتارها به دلیل اقتضای سن این دانش آموزان و رفتارهای هیجانی آنهاست؛ با این حال نمیتوان از این موضوع هم غفلت کرد که این دانش آموزان اساساً فلسفه حجاب را درک نکردند.
درست است که حادثه تلخ مرحومه مهسا امینی آغازگر بروز این رفتارهای دانش آموزان در کلاس و مدرسه و خیابان بود اما برای برخی از دانش آموزان از مدتها قبل حجاب امری پسندیده و نیکو نبوده است؛ امری که به وضوح ناشی از تأثیرات فرهنگی فضای مجازی است.
رهبر معظم انقلاب در اسفند ماه سال ۱۳۹۷ در خصوص مسئلهی حجاب و تلاش دشمن برای تخریب ارزش حجاب در نظر نسلهای آینده گفتند: پولهای زیادی خرج میکنند، فعّالیّت زیادی میکنند، صدها رسانه را از انواع و اقسام رسانهها به کار میگیرند برای اینکه بتوانند روی این نقطهی حسّاس، [یعنی] نقطهی هویّت مستقلّ فرهنگیِ زنِ مسلمان، اثرگذاری کنند؛ دشمنان ما واقعاً خودشان را در خارج از کشور [برای این کار] میکشند؛ از طُرق مختلف؛ حالا چقدر پول خرج میشود برای اینکه بتوانند این تلویزیونها و این رادیوها و این فضای مجازی و این سایتهای اینترنتی را به کار بیندازند -مدام تبلیغ بکن، بگو، بگو، صد بار- که چه بشود؟ که نتیجهاش بالاخره این بشود که مثلاً فرض کنید چهار دختر فریب بخورند و در خیابان حجابشان را بردارند.
در زمینه حجاب دولت نقش نظارتی دارد
در حالی که بسیاری از منتقدان بارها عملکرد ضعیف دولت در امر حجاب را نقد کردند؛ انسیه خزعلی روز چهارشنبه ۱۲ مرداد و در حاشیه نشست هیئت دولت با بیان اینکه ۲۶ نهاد در موضوع حجاب مسئولیت دارند گفته بود دولت در امر حجاب بیشتر نقش نظارتی دارد.
خزعلی با اشاره به لزوم فرهنگ سازی در موضوع حجاب گفته بود: ما نشستهایی را که در ارتباط با مسأله حجاب داشتیم که مسائل مختلف در آن بیان شد و برنامههای را که در شورای عالی انقلاب فرهنگی داریم در آن بسیاری از نظرات تصویب شده است.
در ارتباط با مسأله حجاب نشستهای متعددی تاکنون برگزار شده است که خروجی آن را نمیتوان به طور واضح در جامعه مشاهده کرد.
صرف نظر از مسائل اعتقادی و لزوم رعایت حجاب زن و مرد مسلمان، نحوه پوشش امری فرهنگی است. بسیاری از جامعه شناسان انتخاب لباس را بیش از هر چیز برآیند ناخودآگاه فرهنگی جامعه میدانند.
این ناخودآگاه فرهنگی تحت تأثیر عوامل متعددی متغیر است. در حقیقت الگوی پوشش و کیفیت لباس جامعه، به عوامل متعددی مربوط است. شرایط اقلیمی، موقعیت تمدنی، موقعیت سنی، جنسی و شغلی افراد، خواستههای شخصی و زیباشناختی افراد همراه با ساختار باورها، ارزشها، هنجارها، ایدئولوژیها، الگوها، آداب و عادتها و سلیقههای گروهی همگی در انتخاب نوع حجاب دخیل است. لباس، نشان دهنده ناخودآگاه فرهنگی جامعه است
آن طور که خزعلی ادعا کرده است ۲۶ دستگاه و نهاد در تبیین امر حجاب مسئولیت دارند؛ حال سوال اینجاست که این دستگاهها در سالهای قبل به طور مشخص چه اقداماتی را برای تبیین حجاب برای دانش آموزان و نسل جدید انجام دادهاند تا امروز شاهد اعمال برخی از دانش آموزان نسبت به حجاب نباشیم.
غفلت از حجاب؛ بی اهمیتی به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و تعلیم و تربیتی که فراموش شده
سالهاست که دلسوزان کشور، انقلاب و نظام اسلامی بر ضرورت اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تاکید کردهاند. سند تحول که سندی بنیادین برای تعلیم و تربیت بوده و تربیت را در همه ابعاد اعم از تربیت اخلاقی تا تربیت مهارتی پیگیری میکند برای حجاب
و عفاف و تشویق دانش آموزان به درک ارزشهای آن؛ حداقل در هفت راهکار دستورالعملهایی را ارائه میدهد که بررسی عملکرد وزارت آموزش و پرورش طی سالهای اخیر نشان میدهد این واجب فراموش شده که امروز مورد هجمه برخی از افراد شده است؛ تا پیش از این نیز چه میزان مورد غفلت مسئولان آموزشی کشور بوده است.
راهکار ۱- ۳- بازنگری و بازتولید برنامهها و محتوای آموزشی و روشهای تربیتی برای درونی سازی و تعمیق و ترویج فرهنگ حیا، عفاف و حجاب
راهکار ۲- ۳- اتخاذ تدابیر مناسب جهت جذب، تربیت و بکارگیری نیروی انسانی شایسته و متعهد و عامل به رعایت حیا، عفاف و پوشش مناسب در کلیه مراکز اداری و آموزشی
راهکار ۳- ۳- جلب مشارکت سازنده و اثربخش خانوادهها در حفظ، تعمیق و اشاعه حیا، عفاف، و پوشش دانش آموزان
راهکار ۴- ۳- ایجاد ساز و کارهای لازم برای هماهنگی رسانهها و تولید کنندگان کتب و مواد آموزشی، لوازم التحریر و تجهیزات آموزشی و تربیتی در جهت ترویج فرهنگ حیا، عفاف و حجاب مناسب در دانش آموزان
راهکار ۵- ۳- طراحی و ارائه الگوی لباس و پوشش مناسب، متنوع، زیبا و آراسته مبتنی بر فرهنگ اسلامی – ایرانی برای مربیان و دانشآموزان پسر و دختر در راستای تقویت هویت اسلامی – ایرانی
راهکار ۶- ۳- برنامهریزی به منظور اقناع فکری دانش آموزان برای پذیرش قلبی و درونی حیا، عفاف، حجاب و عمل به آن با تبیین دیدگاه اسلام
راهکار ۷- ۳- ارائه خدمات مشاورهای – تربیتی در کلیه سطوح تحصیلی برای افزایش سلامت جسمی و روحی دانش آموزان.
حال باید از مسئولان پیشین آموزش و پرورش کشور و نظام فرهنگی کشور پرسید کدام اقدام خود را در راستای ترویج حجاب اصلاً به خاطر میآورند؟ باید از مسئولان فعلی وزرات آموزش و پرورش پرسید که در مدت یک سال اخیر که سکاندار وزارت آموزش و پرورش چه اقدامی نوینی در راستای تبلیغ حجاب انجام شده است.
اینکه این مسئولان هیچ اقدام مؤثری را در این زمینه انجام ندادهاند؛ امری مشخص است اما آیا نباید با مسئولانی که هیچ تلاشی برای ترویج حجاب نداشتهاند برخورد شود؟
آیا نباید مسئولانی را که سالها توجهی به اجرای سند تحول بنیادین نداشتند و برای ضرورت اقناع فکری دانش آموزان کاری نکردند؛ مواخذه نمود.
مسئولان از مدتها قبل بر رشد بی حجابی در مدارس اذعان داشتند
علیرضا کاظمی معاون پرورشی و فرهنگی اسبق وزارت آموزش و پرورش ۲۵ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۸ در جلسه کارگروه حمایت از توسعه و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب از یک بسته ویژه حجاب و عفاف خبر داده و گفته بود: میخواهیم بسته کامل فرهنگی تربیتی برای حجاب و عفاف با تمرکز بیشتر بر دوره ابتدایی، متوسطه اول و دوم را تعریف و تدوین کنیم و با کمک تمام بخشهای فعال آموزش و پرورش، تشکلهای دانشآموزی و بخشهای مردم نهاد گوشهای از کار را بگیریم.
با این وجود بسیاری از مسئولان آموزش و پرورش خصوصاً در دولت گذشته خود را از پیش بازنده در تهاجم فرهنگی در عرصه سبک زندگی و حجاب میدانند.
ابراهیم سحرخیز، معاون سابق آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۶ در گفتوگویی، با بیان اینکه تغییرات مثبتی در حوزه عفاف و حجاب در دانشآموزان ایجاد نشده است، گفت: انتظاراتی که داشتیم برآورده نشده و به خصوص در شهر تهران و برخی مدارس غیردولتی، شاهد رشد بیحجابی هستیم.
سحر خیز هم به اهمیت اجرای سند تحول در همان سال اشاره میکند و در حالی که خود مخاطب این سخنان است میگوید: اگر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را خوب بفهمیم و خوب به آن عمل کنیم با تحقق تربیت دینی دیگر معضل عدم توجه به عفاف و حجاب، وجود نخواهد داشت.
ما مدّعی هستیم در قضیّهی زن
مقام معظم رهبری در آخرین موضع گیری نسبت به حجاب که در مرداد ماه سال جاری و چند هفته قبل از حوادث تلخ اخیر ایراد فرمودند در دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور با بیان اینکه جمهوری اسلامی با شعار دین وارد میدان شده و این غربیها را عصبانی کرده است
فرمودند: ما مدّعی هستیم در قضیّهی زن. خب حالا مسئله چیست؟ اینکه شما میبینید ناگهان وسایل تبلیغاتی و رسانههای رسمی و دولتی آمریکا و انگلیس و بعضی جاهای دیگر و مزدورانشان و دنبالهروانشان ناگهان هجوم میآورند در یک برههای سر قضیّهی زن و یک
بهانهای هم پیدا میکنند [مثل] مسئلهی حجاب و مانند این چیزها، علّتش چیست؟ چرا این کار را میکنند؟ آیا اینها واقعاً میخواهند از حقوق زن، و زن ایرانی دفاع کنند؟ اینها مگر همان کسانی نیستند که اگر میتوانستند آب را به روی این ملّت ببندند میبستند؟ اینها
دلشان برای زن ایرانی سوخته؟ اینها داروی کودکانی را که دارای بیماری پروانهای هستند ممنوع کردند، تحریم کردند؛ تحریم همهجانبهی ملّت ایران. اینها دلسوز زن ایرانیاند؟ کسی ممکن است این را باور کند.
پس قضیّه چیست؟ حقیقت مسئله این است که زنِ باشرف و بااستعداد ایرانی یکی از بزرگترین ضربهها را به تمدّن غرب زده. اینها دلشان پُر است؛ [این کار را] زنها کردند. غیر از مجموع حرکت جمهوری اسلامی، بخصوص زن ایرانی یکی از مهمترین ضربهها را به
داعیههای غربی و دروغهای غربی وارد کرده. چطور؟ اینها سالها است دویست سال است که میگویند زن اگر چنانچه از قیود اخلاقی و شرعی و مانند این چیزها رها نشود نمیتواند پیشرفت کند، نمیتواند به مقامات عالی علمی و سیاسی و اجتماعی و غیره برسد؛ این جوری دارند میگویند. شرط رسیدن زن به رتبههای بالای اجتماعی و سیاسی و غیره این است که این قیود اخلاقی را رها کند.
نظام آموزش و پرورش کشور ما از مشکلات عدیده ای رنج میبرد که بسیاری از آنان به دلیل عدم توجه مسئولان نظام آموزشی با این چالشها بوده است. از تغییر پی در پی وزرا تا ماهها عدم انتخاب وزیر در این وزراتخانه مهم، از حقوق پایین معلمان تا توجه صرف به کنکور و بی توجهی به تعلیم و تربیت همه جانبه. نظام آموزشی کشور در سالهای قبل شاهد چندین طرح و سند کلان برای بهبود وضع معیشتی معلمان تا بهبود وضع تعلیم و تربیت دانش آموزان بوده است که بیشتر آنان بلا تکلیف و بی سرانجام رها شدند.