به گزارش ایران خبر، وقتی موج فروش در یک بازار به راه میافتد، همه افراد فعال در آن بازار پا پس کشیده و این وضعیت به شدت و سرعت و در همه بازار اتفاق میافتد، البته همیشه برخی از نمادها استثنا بوده و با فعالیت بازارگردان های حرفهای میتوانند حتی در بازار نزولی هم نمادی را سبز رنگ نگه دارند اما این اتفاق هم تنها در نمادهایی اتفاق میافتد که ارزش بازار کمی دارند.
بازار سرمایه ایران نیز از این اصل مستثنی نبوده و در هفتههای اخیر با ریزشهای پی در پی مواجه شده است، اما این ریزشها به معنای این نیست که قرار است همیشه وضعیت بورس همین گونه باشد.
تئوری اقتصادی وارن بافت
برخی از سرمایه گذاران بورس تنها وضعیت بنیادی شرکت را بررسی کرده و با پیش بینی وضعیت بنیادی یک سهم را خرید یا فروش میکنند، البته این نوع افراد همیشه گزارشهای ماهانه شرکتها را بررسی کرده و به صورتمالیهای شرکت به ویژه صورتمالی ۶ ماهه و یک ساله نگاهی ویژه دارند و آن قدر این کار را تکرار کرده که به یک مهارت ذاتی در این امر رسیده و میتوانند بهتر از تکنیکالیستها قیمت سهم را در آینده پیش بینی کنند.
نگاه کردن بورس از نگاه بنیادی و سرمایه گذاری بلند مدت بیشتر برای افرادی ممکن است که سرمایه کلان داشته و به صورت هدفمند سهمی را خرید یا فروش میکنند، البته افرادی نیز هستند که با سرمایه خرد نگاه بنیادی به یک سهم داشته و توانستهاند در مدتی نه چندان طولانی سرمایه خود را ۱۰ تا ۳۰ برابر کنند.
بورس به شدت جذاب خواهد شد
افراد حرفهای و با تجربه بورس همیشه سابقه ریزش و رویشهای بورس را داشتهاند، از سال آخر دولت اصلاحات گرفته تا سال آخر دولت احمدی نژاد و روحانی، این نوع افراد به هیچ وجه با ریزش بورس از بازار دل نکنده و همیشه منتظر سودهای کلان بازار هستند، اما نکته اینجاست این افراد یا وارد مقوله سهامداری عمده شدهاند و نوسان یک تا چهار ساله بورس در تصمیمات آنها مؤثر نیست و یا فعالیت بین بازاری را آموخته و در دوران رکود و ریزش استراتژیهای مختلف برای معاملات دارند.
همیشه بعد از رسیدن قیمتها به حمایتهای مهم و زمانی که قیمتها به شدت جذاب میشود، سازمان بورس و دولت برای بورس چاره اندیشی کرده و به یک باره بازار با تغییر وضعیت مواجه میشود، حقیقت این است که بازار سرمایهای که دولت ۷۴ درصد در آن سهم دارد نیز تنها به اظهارات دولتمردان توجه نکرده و به دنبال سود و زیان خود است، یعنی بازار همیشه دنبال ارزش ذاتی بوده و زمانی که ارزش ذاتی بازار به مکان دلخواه برسد، حقوقیها پی در پی وارد شده و در حال خریداری سهمها هستند.
بازار سرمایه برای فتح قله سرسخت یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد باید مؤلفههای بنیادی به ویژه نرخ بهره را در حال تغییر اساسی ببیند، اما با همین وضعیت و با همین نرخ بهره بازار میتواند یک صعود خوب تا ناحیه یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد داشته باشد که پیش بینی میشود در هفتههای آتی رخ دهد. البته وضعیت بازار سرمایه در کلان وابستگی به عوامل مختلف دارد و این پیش بینی برای زمانی است که وضعیت سیاسی، امنیتی و اجتماعی کشور مانند امروز باشد.
آیا بورس به کف رسیده است؟
برخی از کارشناسان کف بازار را در محدوده یک میلیون و ۲۱۱ هزار واحد طرح ریزی کرده و برخی دیگر معتقدند کف بازار تا یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد است، اما واقعیت آن است که نمیتوان کف دقیقی برای شاخص کل معین کرد، شاید کف شاخص همین محدوده امروز باشد به شرطی که با رایزنی سازمان بورس و دولت مؤلفههای بنیادی بازار به شدت جذاب شود، پس میتوان بورس به شدت جذاب میشود به شرط اینکه مؤلفههای بنیادی بازار به شدت جذاب شود.