امروز بسیاری از کشورهای دنیا از جمله چین، روسیه، ترکیه، آمریکا، عراق به فرصتهای اقتصادی قاره آفریقا توجه دارند و با تعریف سازوکارهای مختلف فیمابین، برای خود محلی از درآمدزایی ایجاد کردهاند. ایران تا امروز از این نگاه راهبردی فاصله داشته و آنچنان که باید و شاید به سراغ بازار کشورهای آفریقایی نرفته است.
از آخرین باری که رئیسجمهور ایران به قاره سیاه سفر کرد حدود ۱۱ سال میگذرد، حسن روحانی در طول دو دوره ریاستجمهوری خود هیچ سفری به کشورهای آفریقایی نداشت و تنها یک بار محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه دولت قبل اواخر دوره دوم، به سنگال، برزیل و برخی کشورهای این قاره رفت؛ سفری که در عمل دستاوردی نداشت.
ایران در مجموع در ۲۱ کشور آفریقایی سفیر داشت اما در دولت روحانی به دلایل مختلفی این عدد به ۵ سفارتخانه کاهش یافت و سطح سفیران به کاردار تنزل پیدا کرد. گرچه علت این سقوط در روابط فیمابین، مشکلات اقتصادی معرفی شد، اما نیم نگاهی به سیاستهای دولت قبل نشان میدهد که تمرکز تمام خود را بر جلب نظر کشورهای اروپایی و آمریکا گذاشته و چشم بر سایر فرصتها بسته بود.
البته غفلت نسبت به بهرهبرادری از استعدادها و پتانسیلهای بالقوه در آفریقا محدود به دولت یازدهم و دوازدهم نمیشود. میتوان گفت اکثر دولتها در سالهای پایانی استقرار خود یاد آن میافتند که نیم نگاهی به فرصتهای اقتصادی کشورهای این قاره داشته باشند و بعضاً تعاملاتی ایجاد کرده که در نهایت کار به جایی نبرده و اهداف را محقق نساخته است.
دولت سیزدهم به دنبال نگاه ویژه به تقویت مناسبات با کشورهایی که زمینه مساعدی برای گسترش همکاریها دارند؛ از ابتدای کار خود، تعامل با اوراسیا، آمریکای لاتین و آفریقا در دستور کار قرار داده است و حالا سفر به سه کشور آفریقایی، نقطه عطف دیگری در تبلور این نگاه است.
هدف ایران از این حضور و همکاری با آفریقا، تقویت و تحکیم چندجانبهگرایی است. همچنانکه دولت سیزدهم نفی سلطه و یکجانبهگرایی را با جدیت در دستور کار خود قرار داده است. صاحبنظران بر این عقیدهاند که آفریقا به عنوان قاره بکری که منابع غنی بسیاری دارد در معادلات قدرت در آینده میتواند اثرگذار باشد و در توازن قدرت در صحنه جهانی نقشآفرینی کند.
با توجه به اینکه رئیسی زودتر از موعد مرسوم سراغ کشورهای آفریقایی رفته است، به نظر میرسد با جدیت تحقق اهداف اقتصادی از این طریق را دنبال میکند. پیشبینیها و برخی اخبار شنیده شده حاکی از آن است که رئیس دولت تا پایان سال ۱۴۰۲ سه سفر دیگر نیز به آفریقا خواهد داشت تا فاصله موجود میان جایگاه فعلی و نقطه بهرهوری را به حداقل برساند.
آفریقا؛ در مسیر جهانی شدن
قاره آفریقا با حدود ۲۰ درصد از وسعت خشکیهای جهان و ۱۴ درصد جمعیت جهان، مجموعهای از کشورهای در حال توسعه است که درجات پیشرفت و توسعه متفاوتی دارند، اما مقاصد رئیسجمهور در این سفر، کشورهای ثروتمندی به لحاظ فرصت، منابع و بسترهای فعالیت اقتصادی هستند.
گرچه معمولاً با شنیدن نام این قاره، فقر و قحطی در ذهنها متبادر میشود اما بر اساس آمار نهادهای بینالمللی، از ۵۴ کشور آفریقا، ۱۱ کشور ذخایر نفتی دارند که جمعاً ۹/۸۷ میلیارد بشکه است .۱۰ کشور آفریقایی از صادرکنندگان نفت به سایر نقاط جهان هستند.
همچنین ۹۶ درصد الماس، ۹۰ درصد کروم، ۸۵ درصد پلاتین، ۵۰ درصد کبالت، ۵۵ درصد منگنز، ۴۰ درصد بوکسیت، ۱۳ درصد مس، ۵۰ درصد فسفات، ۶۵ درصد طلا و ۳۰ درصد توریوم و اورانیوم جهان به صورت طبیعی در این قاره ذخیرهشده است. علاوه بر این فلزات ارزشمندی همچون آهن، قلع، روی، سرب، زغالسنگ، سنگهای قیمتی و نیکل به میزان قابل توجهی در این قاره وجود دارد.
این قاره با توجه به وجود چهار تنگه استراتژیک دریایی یعنی تنگههای سوئز، جبلالطارق، باب المندب و دماغه امید نیک از نظر موقعیت جغرافیایی اهمیت ویژهای دارد و از آنجا که بین قارههای اروپا و آسیا واقع شده، موقعیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیک دارد. از این منظر، برقراری تعاملات تجاری بر مبنای تهاتر میتواند به هر دو طرف منفعت برساند.
از طرف دیگر کشورهای آفریقایی حدود یکسوم اعضای سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای وابسته را تشکیل میدهند، بنابراین بسیاری از کشورهای جهان برای پیشبرد هدفهای بینالمللی خود، به حمایت این کشورها نیازمند هستند. لذا نقش بینالمللی کشورهای آفریقایی همواره در تحولات جهانی مؤثر و مورد توجه است.
نکته قابل توجه آن است که آفریقا در مقایسه با آمریکای لاتین و سایر نقاطی که فرصتهای مشابهی دارند، به مراتب بیشتر به دنبال جهانی شدن است. آفریقا ضمن آنکه بازار مصرفی خوب آفریقا، میتواند یکی از مقاصد ایران برای صادرات ماشین، تجهیزات پزشکی، تراکتور و سایر تولیدات فناورانه باشد.
از سوی دیگر آفریقا منطقهای است که دوسوم از سرزمینهای قابل کشت آن بلااستفاده مانده و فرصت خوبی برای همکاری در زمینه کشت فراسرزمینی به شما میرود. به نظر میرسد اگر تعامل با آفریقا و کشورهایی که فرصتهای اقتصادی دارند با مدیریت مؤثر علمی و اجرایی پیش برده شود، میتوان یک معامله برد برد را رقم زد. از آنجا که کشورهای یاد شده ظرفیتهای بالقوه بسیاری دارند و از طرف دیگر ایران نیز، ابزارهای مورد نیاز برای بالفعل کردن این ظرفیتها را در اختیار دارد، میتوان گفت این یکی از بسترهایی است که در اختیار ایران قرار دارد تا از آن درآمدزایی کند.
غفلت بخش خصوصی از فرصتهای قاره سیاه
روشن است که حضور و فعالیت بخش خصوصی در این مسیر بسیار کارساز است. متأسفانه به دنبال بی توجهی بخش دولتی به این قاره، فعالان تجاری و اقتصادی در بخشهای غیردولتی نیز از فرصتهای آفریقا بیخبرند و امروز تمایل یا رغبت آنچنانی برای فعالیت در این حوزه را ندارند.
البته با توجه به آنکه مشکلات حمل و نقل یکی از مشکلات همیشگی در مسیر تجارت و همکاری با کشورهای آفریقایی بوده، شناخت کافی از بازار کشورهای آفریقایی آنطور که باید توسعه نیافته است و به نظر میرسد نگاه به آفریقا واقعی نیست و تصویر ضعیفی نسبت به کشورهای این قاره وجود دارد در حالی که برخی از آنها بسیار ثروتمند هستند.
توسعه همکنشی با کشورهای آفریقایی میتواند فارغ از دستاوردهای اقتصادی، فضای خوبی در حوزه سیاسی دیپلماسی کشور آغاز کند. سفر رئیس جمهور به چند کشور آفریقایی، تصور غالب جریان غربگرا را به حاشیه میبرد و در مجامع جهانی ادعای منزوی شدن ایران به لحاظ دیپلماتیک را مخدوش میکند. این تعاملات یکی از مصادیقی است که میتواند تحریمهای آمریکا را در افکار عمومی و حتی در سطح رسانههای بینالمللی، کمرنگ سازد.
فارغ از همه اینها، ایران از طریق برقراری ارتباط و داد و ستدهای فناورانه و گسترش صادرات علمی خود میتواند تلاش کشورهای دیگر مبنی بر آنکه چهرهای نظامی و امنیتی از ایران بسازند را خنثی کند و جلوهای مبتنی بر دستاوردهای تکنولوژی محور و دانشبنیان از جمهوری اسلامی بسازد.
نگاهی که باید اصلاح شود!
جعفر قناد باشی کارشناس مسائل آفریقا در گفتگو با خبرنگار مهر درباره اهمیت ایجاد روابط با قاره آفریقا، میگوید: «کشورهای آفریقایی ظرفیتهای اقتصادی و تجاری فوق العادهای دارند که به واسطه همین ظرفیتها، بسیاری از کشورهای صنعتی و نیمه صنعتی جهان به دنبال برقراری روابط با آنها هستند؛ البته این قابلیتها تنها مربوط به عرصه تجارت کالا نبوده و دیگر ظرفیتها را نیز شامل میشود.»
وی یادآوری میکند: «نوع نگاه ما به تجارت با آفریقا در گذشته سبب شده بود تا آفریقا را فقط بهعنوان مقصدی برای صادرات ببینیم؛ درحالیکه نیمی از هزار و ۱۰۰ میلیارد دلار حجم مبادلات جهان با کشورهای آفریقایی انجام میشود. این نگاه در دوره جدید در حال بازنگری است و ما باید میزان صادرات و واردات خود با این کشورها را متوازن کنیم. اولویت ما در برقراری روابط با آفریقا باید اقتصادی باشد و مسائل سیاسی و فرهنگی در کنار آن انجام شود.»
قناد باشی در مورد ورود بخش خصوصی برای تجارت با آفریقا، تاکید میکند: «متأسفانه تجار ایرانی، شناخت خوبی از آفریقا ندارند و آفریقاییها نیز ایران را خوب نمیشناسند. چنانکه تعداد زیادی از مقامات و تجار آفریقایی از توانمندیها و ظرفیتهای ایران آگاه نیستند و وقتی به ایران سفر میکنند در جریان دیدار با مقامات کشورمان به این موضوع اذعان میکنند که آنچه که در ایران مشاهده کردند با آنچه که پیش از این تصور داشتند بسیار متفاوت است.»
ناصر کنعانی مقدم سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان دیروز (دوشنبه) در نشست خبری خود درباره سفر رئیسجمهور به زیمبابوه، کنیا و اوگاندا گفت: «این سفر فرصت بسیار مهمی برای ایجاد جهشی در روند همکارییهای مشترک سازنده و مفید میان جمهوری اسلامی ایران و این سه کشور صورت بگیرد. ظرفیتهای اقتصادی در این قاره بسیار زیاد است. ما این سفر را نقطه آغاز جدیدی توصیف میکنیم.»
وی تصریح کرد: «کشورهای حوزه آفریقا به صورت جدی علاقهمند به توسعه روابط با جمهوری اسلامی ایران هستند و ظرفیتهای اقتصادی، تکنولوژی و فنی جمهوری اسلامی برای آنها حائز اهمیت است. این سفر میتواند پاسخگوی تقاضاها در حوزه آفریقا و پاسخگوی هدف گذاری ایران برای توسعه مناسبات همه جانبه سیاسی و اقتصادی و تجاری با کشورهای آفریقایی باشد.»