وی ادامه داد: تغییر اقلیم در سراسر جهان به یک شکل و یک اندازه رخ نمیدهد، در ایران و در خاورمیانه تغییر اقلیم ۲ نمود اصلی خود یعنی گرم شدن و خشک شدن هوا را نشان داده است. در کشور ما هر ساله ۱.۱ میلی لیتر کاهش بارش در درازمدت مشاهده شده است در حالی که کل بارش سالانه در ایران ۲۵۰ میلیلیتر است.
این کارشناس حوزه اقلیمشناسی بیان کرد: در ایران طی ۵۰ سال گذشته که تغییر اقلیم به طور جدی آغاز شده ما ۵۰ میلیلیتر از بارش کشور را یعنی یک پنجم کل بارشها را از دست دادهایم که موضوع نگران کنندهای است و در مورد دما هر ساله به طور میانگین ۴ درجه سانتیگراد افزایش داشتهایم که این هم بسیار خطرناک است و نیز این موضوع را در مورد شکل بارشها باید به خاطر داشته باشیم که تا ۵۰ سال پیش ۲۵ درصد از بارندگی کشور برف بوده ولی امروز تقریباً ۱۵ درصد از بارشها به صورت برف است که تقریباً نیمی از بارشهای به صورت برف در ایران کاسته شده است و تأثیر بسیار منفی روی تغذیه رودخانهها در فصلهای گرم سال دارد.
وی گفت: کاهش آب رودخانهها هم به دلیل کاهش بارشها و نیز افزایش دماست و در عین حال تبدیل بارش برف به باران روی مقدار آب آنها تأثیر میگذارد. از سوی دیگر این موضوع را نیز باید در نظر داشت که رژیم بارشی در ایران تغییر یافته است برای مثال اگر در گذشته بارش از ابتدای مهر ماه تا پایان اردیبهشت ماه به مدت ۸ ماه ادامه داشت امروز بارش بین ۶ تا ۵ ماه ادامه مییابد و یا میبینیم که وزش بادهای شدیدتر نسبت به گذشته را تجربه میکنیم، طول ساعات آفتابی نیز افزایش یافته چون ابرناکی آسمان کم شده و با این مثالها باید بگوییم که ابعاد تغییر اقلیم خیلی زیاد است.
اینانلو ادامه داد: طبق گزارش IPCC در سالهای آینده بارش کمتر خواهد شد و تعداد روزهای خشک افزایش مییابد و بارشهای اندک هم به صورت سیلآسا رخ خواهد داد و در مورد شهر قزوین با توجه به گزارشات ایستگاههای هواشناسی قزوین که بیش از ۵۰ سال قدمت دارند و کاملاً قابل استناد هستند، از سال ۱۳۳۸ تا پایان سال ۱۴۰۱ در طول ۶۳ سال میانگین بارشی استان قزوین ۳۱۰ میلیمتر بوده است و میانگین دما نیز ۱۴.۲ درجه بوده است.
روند سریعتر تغییر اقلیم در ۲۰ سال گذشته
وی خاطرنشان کرد: تغییر اقلیم در ۲۰ سال گذشته روند سریعتری به خود گرفته است یعنی از سال ۱۳۸۰ تا پایان سال ۱۴۰۱ بارندگی در استان قزوین به طور میانگین ۲۹۸ میلیمتر بوده که در همین بازه زمانی ۱۲ میلیمتر کاهش یافته و دما ۱۴.۸ سانتیگراد بوده که میانگین دما نیز در این ۲۰ سال ۶ دهم افزایش یافته و دهه ۹۰ فاجعه اقلیمی را تجربه کردهایم چرا که افزایش دما و کاهش بارش موجب خشکی خاک میشود و خشکی خاک افزایش ریزگردها را به همراه دارد و خشکی مزارع و باغها میشود و اتفاقات منافی کیفیت زیست به طور زنجیروار رخ دهد.
این اقلیمشناس گفت: گزارش IPCC میگوید تا سال ۲۰۳۰ دما در کره زمین به طور میانگین یکونیم درجه افزایش خواهد یافت و اگر این روند ادامه یابد زمین شرایط معمول زیست برای بشر را از دست خواهد داد و ۱۶۰۰ دانشمند اقلیمشناس جهان این گزارش را تأیید کرده و بر آن صحه گذاشتهاند.
وی با اشاره به وضعیت استان قزوین بیان کرد: از شهریور سال ۱۴۰۱ تا پایان شهریور سال ۱۴۰۲ بارش در استان قزوین تنها ۱۳۵ میلیمتر بوده یعنی طی یک سال بارشی قزوین ۱۰۰ میلیمتر از بارش خود را از دست داده است و از نظر کاهش بارش در رتبه پنجم کشور قرار داشته و استانهایی که قبل از قزوین قرار دارند در واقع استانهای پربارشی نظیر گیلان، گلستان و مازندران هستند اما نسبت به میانگین کشور ۳ برابر خشکتر بودهایم خشکی استان قزوین از کشور بیشتر اما افزایش دما از میانگین کل کشور کمتر بوده است.
اینانلو تصریح کرد: استانهای دو سوی رشته کوه البرز خشکسالی و تغییر اقلیم فاجعهآمیزتری را تجربه میکنند. در شمال این رشته کوه استانهای گیلان و مازندران و در جنوب آن قزوین، البرز، تهران و سمنان مقدار خشکسالی و افزایش دمای بیشتری را تجربه میکند و این مسئله را هم باید در نظر داشت که بیشترین مقدار جمعیتی در کشور در این ناحیه جمع شده است از این مسئله این نتیجهگیری را هم میتوانیم داشته باشیم که هرجا جمعیت و میزان کارخانهها بیشتر بوده تغییر اقلیمی هم بیشتر اتفاق افتاده است.
این اقلیمشناس بیان کرد: تغییر اقلیم نه یک ادعا نه یک وهم و نه یک تهدید علمی است بلکه واقعیتی است که از ۵۰ سال گذشته آغاز شده و هر سال که میگذرد شدت آن بیشتر میشود، هر مسئول دانشگاهی، هنرمند و کسی که صدایش به هر دلیلی به مردم میرسد و مردم خواسته یا ناخواسته حرف او را مبنا قرار میدهند باید این اطلاعات را در اختیار مردم قرار دهند تا رفتار صحیحتر در قبال طبیعت اتخاذ گردد.
ایران نه با خشکسالی که با خشکیدگی روبهرو است
وی توضیح داد: ایران نه با خشکسالی که با خشکیدگی روبهرو است، اگر موضوع خشکسالی باشد پس از چند سال رفع میشود و این موضوعی است که در طول تاریخ بارها اتفاق افتاده و پس از خشکسالی شاهد ترسالی بودهایم اما پدیدهای که امروز با آن روبهرو هستیم مسئله خشکیدگی است که قطع نمیشود و ادامه دارد البته ممکن است در یک سالی بارندگی در استان بیشتر از میانگین کشوری باشد اما این موضوع در روند تغییری ایجاد نمیکند.
این کارشناس در پاسخ به این سؤال که آیا هیچ رفتار مدیریتی در سطح کلان و در سطح استان میتواند روند خشکیدگی را تغییر دهد و یا از سرعت آن بکاهد توضیح داد: ما در سه فاز میتوانیم در خصوص این خشکیدگی عمل کنیم، بخش اول رفتارهای ما میتواند به گونهای باشد که از تشدید این خشکیدگی جلوگیری کند و این روند را در همین حالت کنونی نگه دارد، اقدام بعدی میتواند این باشد که از شدت خشکیدگی جلوگیری کند و آن را در یک عدد ثابت نگه دارد و در حالت سوم و اقدامات ما به گونهای باشد که بتوانیم کمکم به زمانی که در حالت عادی بودیم، برگردیم.
وی اظهار کرد: برای اینکه روند تغییر اقلیم مدیریت شود همه کشورهای جهان باید پایبند به پروتکلهای اقلیمی باشند که امروز اکثر کشورها به آن پایبند نیستند از طرف دیگر شاهد رقابت بین کشورها هستیم که روند تغییر اقلیم را تشدید میکند همچنین اقتصاد مصرفگرا که در کل جهان سیطره دارد و اصالت را به تولید و سود بیشتر ترجیح میدهد موجب میشود که آلودگی بیشتری به طبیعت وارد شود و با این دوره مصرفی نمیتوان امید داشت که روند تغییر اقلیم حتی در مرحله جلوگیری از وضعیت تشدید باشد. تسلط ماشین، افزایش جمعیت جهانی و افزایش شهرنشینی همگی مواردی هستند که اثر منفی بر اقلیم دارند.
اینانلو بیان کرد: شهرها تودههای داغی هستند که روند تغییر اقلیم را افزایش میدهند، اگر میگوییم در دامنه جنوبی البرز روند تغییر اقلیم سرعت بیشتری دارد به این علت است که در این بخشها تودههای جمعیتی بیشتر به چشم میآید.
وی گفت: مدیران محلی نمیتوانند تأثیر خیلی جدی روی موضوع تغییر اقلیم بگذارند بلکه باید یک تصمیمگیری کلان کشوری در این خصوص اتخاذ شود و مدیریت منابع طبیعی در کشور به هیچ عنوان به نظر علمی نشانی از مدیریت برای جلوگیری از تغییر اقلیم ندارد و مثال این موضوع را میتوان در اجازه برداشت از هزاران حلقه چاه جدید و یا دهها سدی که به اشتباه ساخته شدهاند، دید.
این کارشناس حوزه اقلیم شناسی خاطرنشان کرد: خشک شدن دشت اللهآباد پدیده ریزگردها را برای قزوین و تهران پدید آورده و در آبیک این موضوع را تشدید کرده است. طی ۷۵ سال گذشته سیاستها دائم در جهت برداشت و تغییر هرچه بیشتر طبیعت به نفع زندگی ماشینی بوده است. در ۵۰ سال گذشته با بهانههای مختلف بخش قابل توجهی از جنگلهای شمال ایران از بین رفته است و اما هنوز انتظار داریم که در گیلان و مازندران بارندگی مانند گذشته اتفاق بیفتد و یا انتظار داریم که در این مناطق باران سیل ایجاد نشود که انتظار اشتباهی است چراکه وقتی جنگل کم شود، تعریق کم میشود و وقتی که تعریق کم شود تبخیر کم میشود و در این صورت رطوبت وارده به هوا کم میشود و این رطوبت ماده اولیه بارندگی است که اگر نباشد بارندگی کم میشود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: وقتی جنگل از بین میرود نفوذ آب به زمین کم میشود و آب بیشتری جاری میشود لذا شاهد سیلهای بیشتری میشویم، سیل گرگان در سال ۹۸ نمونه بارزی از جنگلتراشی بود و مثالهای زیادی در این زمینه وجود دارد و ما عملاً در اسناد بالادستی موضوعی دال بر مهربانی با طبیعت نداریم.