«روزنامهنگارها جایشان در بهشت است، زیرا در بهشت به دکترها نیازی نیست، برای اینکه کسی بیمار نمیشود.
معمار و مهندس و متخصص و كارشناسهاي گوناگون هم احتياج ندارد، كشيش و اهل كليسا هم نميخواهد چون كسي كار يا فكر بد نميكند تا نيازمند موعظه و راهنمايي باشد. وجود بقيه اصناف هم لازم نخواهد بود چرا كه همهچيز و تمام امكانات پيشاپيش آماده شده، اما ساكنان شمال و جنوب و ديگر نواحي بهشت ميخواهند بدانند كه در هر گوشه چه اتفاقي روي ميدهد... و اينجاست كه اهميت وجود روزنامهنگار آشكار ميشود.»
اين چند جمله را روزنامهنگاري به نام چارلز كلايتون گفته است. البته کلایتون نمی گوید که شاغلان این شغل بهشتی گاه باید در چه جهنمی کار کنند..
به گزارش
ایران خبر، درحاليكه در تمام طول سال خبرنگاران از مشكلات ديگران مينويسند، 17مرداد تنها روزي است كه ممكن است چنين مطالبي را در رسانهها بخوانيد؛تنها يك روز در تقويم كه سهم خبرنگاران شده است... .روزی به پاس شهید محمود صارمی...
محمود صارمی، در سال 1348 در یکی از روستاهای اطراف بروجرد به نام «چهار بره» به دنیا آمد. شهید صارمی در کنکور سراسری، در رشته جغرافیای انسانی در دانشگاه تهران قبول شد و به همین علت تهران را برای زندگی برگزید. او پس از گذراندن چند ترم، از طریق بسیج دانشجویی دانشگاه تهران راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و مدت هفده ماه در آن جا ماند و سپس به دانشگاه بازگشت و به ادامه تحصیل پرداخت. در سال 1370 مشغول به همکاری با خبرگزاری جمهوری اسلامی گردید و سال 1371، در حالی که به تحصیلات خود در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه شهید بهشتی ادامه می داد، ازدواج نمود.. او پس از چهار سال، به سمت دبیر سرویس فارسی ایرنا برگزیده شد. شهید صارمی در 26 دی ماه سال 1375 به عنوان مسئول دفتر خبرگزاری ایرنا در افغانستان، راهی مزار شریف شد و حدود دو سال بعد، در هفدهم مردادماه 1377، در نهایت مظلومیت به دست گروه طالبان به شهادت رسید.
قلمی که باید پل باشد
پایگاه اطلاع رسانی حوزه درباره خبرنگار می نویسد: در دنیای کنونی که همگان سرگرم کار خویش اند و چندان به عملکرد حاکمان و نقد و بررسی آن ها توجه ندارند، این خبرنگاران رسانه ها هستند که ، نقش واسطه بین مردم و مسئولان را ایفا می کنند. آن ها، از یک طرف درد دل مردم را می شنوند و به مقامات بالا انتقال می دهند، و از سوی دیگر، پاسخ های مسئولان را به آگاهی مردم می رسانند. نقد عملکرد خوب یا بد حاکمان در رسانه ها، از دیگر وظایف خبرنگاران است که به بالندگی نظام و نیز پاسخگو بودن مسئولان یاری می رساند.
خبرنگار در محل وقوع رویدادها، چشم و گوش رسانه و چشم و گوش مردم است. او باید با استفاده از ویژگی های خدادادی و نیز خصوصیاتی که در دوره های آموزشی دیده، به کشف حقیقت ها بپردازد و آن را در کمترین زمان به مخاطبان خود برساند. گاه خبرنگاران تیزهوشی پیدا می شوند که با توجه به حوادث پیش آمده و نیز تجربه های گذشته، به پیش بینی حوادث آینده می پردازند و به مردم، در مورد منافع ملی، اعتقادات و نیز فرهنگ حاکم هشدارهایی می دهند. خبرنگار خوب، خبرنگاری است که از خطر کردن نهراسد و همواره به دنبال کشف حقیقت باشد.
ذوق و استعداد
می گویند:یکی از مهم ترین ویژگی های خبرنگار، داشتن عشق و علاقه و قریحه خبرنگاری است. بر این اساس، کسی باید وارد عرصه جذّاب و در عین حال پر مخاطره خبرنگاری شود که ضمن داشتن این استعداد ذاتی، از هنر واژه گزینی، شمّ خبری، حوصله زیاد و نگاه موشکافانه و دقیق نیز برخوردار باشد و با پرهیز از احساسات، بکوشد رویدادها را همان طور که اتفاق افتاده منتشر کند، نه آن طور که خود می خواسته اتفاق بیفتد.
سریع باش اما دقیق!
سرعت در تصمیم گیری و انتقال سریع خبر، از ویژگی های اساسی خبرنگاری است. حساسیت کار اطلاع رسانی، نیاز مخاطبان به دانستن سریع و به موقع خبرها برای اتخاذ تصمیم درست و نیز افزایش رسانه ها و رقابت میان آن ها، بر ضرورت «سرعت» در کار خبررسانی افزوده است. کمترین تعلل در انعکاس سریع رویدادها، به کاهش اعتبار رسانه و در ادامه، مرگ رسانه و بی خاصیت شدن آن می انجامد. البته باید توجه داشت که هیچ گاه نباید سرعت انتشار را جانشین صحت و درستی خبر کرد؛ زیرا دروغ پراکنی، در نهایت به ضرر کمپانی خبری خواهد بود و اعتماد مخاطبان را به رسانه کاهش خواهد داد.
گفتند باید حق طلب هم باشی!
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حدیثی فرموده است: «حق را بگو و در راه خدا از ملامت هیچ ملامت گری نهراس». ویژگی حق محوری، حق طلبی و حق گویی، از مهم ترین ویژگی های یک خبرنگار موفق و خداترس است. در مقابل، البته گاه بوده اند کسانی که همین قلم را ابزاری برای تفرقه افکنی و سایر مطامع کرده اند.
*از سیاسی نویسها تا ورزشی
کریم ویسی درباره خبرنگاران می نویسد: اگر قدم به درون دنیای خبرنگاران بگذاری،خرده فرهنگ این قشر را سرشار از نازک اندیشی، جزیی نگری و البته همواره با چاشنی ظنز می بینی. مثلا بین خبرنگارها مرسوم است که سیاسی نویسها را بچه های تخریب چی بنامند. چون نوشتن از سیاست انگار همچون ورود به میدان مین است. اگر خبرنگار باشی و از سیاست بنویسی، هیچ دور از نظر نیست که بی هوا پایت برود روی یک مین!
دسته دیگر را بیشتر از روی ظاهرشان می توانی بشناسی، با موهای پریشان، لیوانی چای که مدام به دست دارند و گاه شاید سیگاری بر لب در فکر سوژه های اجتماعی! آسیبها و مشکلات جامعه بیشتر از بر این دسته تاثیر می گذارد و شاید آن موی پریشان بازتابی از پریشانی های اجتماع باشد.
بخش دیگری از خبرنگارها که عموما خوش پوش تر از بقیه اند و با لباس های اتو کشیده راه می روند، فعالان حوزه اقتصاد و بانک و بیمه هستند. این دسته بیشتر از دیگران به حوزه های اقتصادی و پول نزدیکترند و از آن حیث انگار وضعیت اقتصادی بهتری هم دارند.
حوزه ورزشی نویسی هم که پر است از لباسها و کاپشنهای ورزشی و صد البته با کمی اضافه وزن! انگار تقدیر محتومی است وقتی از ورزش می نویسی، باورهایت تنها در حد نوشته تا تحرک.
ادبی نویسها هم با قیافه روشنفکرنما که اظهار من الشمس هستند. اینان اغلب با عینک و چند جلد کتاب توی محافل پیدا می شوند و گاه پیپی هم به لب دارند!
فهرست طولاني مشكلات
همشهری درباره مشکلات خبرنگاران نوشته است: درحاليكه خبرنگاران بارها بهعنوان نماينده اصناف و قشرهاي مختلف پيگير مشكلات آنها بودهاند، خودشان با فهرست طولاني از مشكلات مواجه هستند كه انگار به اين زوديها هم قرار نيست حل شود.مثل همه سالهاي گذشته همچنان امنيت شغلي، مهمترين دغدغه خبرنگاران است. بهدليل بيثبات بودن رسانهها، خبرنگاران هم وضعيت شغلي نامطمئني دارند.وقتي بعضي روزنامهها يك سال هم عمر نميكنند، امنيت شغلي خبرنگار معنايي ندارد. در رسانههاي با ثبات هم تقريبا هيچ تضميني براي تداوم به كارگيري خبرنگاران وجود ندارد. اگر چه پيش از اين مشاور رئيسجمهور در امور رسانه تأكيد كرده بود كه امنيت شغلي خبرنگاران از اولويتهاي دولت يازدهم است و وعده تحقق بيمه تكميلي براي خبرنگاران را داده بود اما اين موضوع همچنان مشكل حل نشده بسياري از اصحاب رسانه است.با وجود تلاشهاي چند ساله خبرنگاران، هنوز اجراي قانون سخت و زيانآور بودن حرفه روزنامهنگاري، با دشواريهايي روبهروست و ماده 76قانون تأمين اجتماعي هم ناقص اجرا ميشود.هماكنون بسياري از شعب تأمين اجتماعي به قانون مشاغل سخت و زيانآور كه براساس آن هر سال فعاليت معادل 1/5سال محاسبه ميشود، توجه نميكنند.
بازنشستگي ۲۰ ساله خبرنگاران تقريبا روي زمين مانده است. برخي از خبرنگاران با ۲۰يا ۲۵ سال سابقه بيمه، با اين توجيه كه در ليست بيمهاي رسانه آنها به تأمين اجتماعي عنوان «كارمند» برايشان درج شده است، امكان بازنشستگي در اين مدت را ندارند. اين در حالي است كه آنها تمام زمان خدمتشان را بهعنوان خبرنگار، دبير، سردبير و... طي كردهاند اما صرفا كارگزيني رسانه مربوطه در ليست ارسالي به تأمين اجتماعي عنوان كارمند را براي آنها درج و ثبت كرده است.
دستمزد پايين
حقوقهاي پايين كه معمولا با تأخيرهاي چند روزه تا گاهي چند ماهه پرداخت ميشوند، مشكل بعدي و البته قديمي خبرنگاران است. كم نيستند خبرنگاراني كه بدون هيچگونه قراردادي مشغول به فعاليت هستند و حقوقهاي دريافتي آنها از حداقلهاي اعلامي وزارت كار نيز پايينتر است. بسياري از خبرنگاران ايران به همين دليل همزمان در چند حوزه متفاوت فعاليت دارند و با وجود اينكه اين كار نقطهضعف شغلشان محسوب ميشود، ناگزير هستند آن را انجام دهند چون به درآمد نياز دارند.به همه اينها اين را هم اضافه كنيد كه در بسياري از رسانهها تقريبا از ارتقاي شغلي خبري نيست و يك خبرنگار ناچار است سالها با حقوقي كه تقريبا تغيير قابل توجهي نكرده در يك سمت كار كند. درجهبندي خبرنگاران در ايران تقريبا يك موضوع فراموش شده است.واقعيت اين است كه در كشور ما خبرنگاران به سختي استخدام ميشوند، حقوق كمي ميگيرند و به آساني اخراج ميشوند.
ورود غيرحرفهايها
در گذشتههاي نه چندان دور بيشتر نيروهاي يك رسانه از خبرنگار تا سردبير از شايستهترين و برگزيدهترينها بودند اما در سالهاي اخير دروازه ورود به عالم رسانه بيش از هميشه باز شده است.تعداد زيادي از افراد فاقد تحصيلات يا داراي تجربه مرتبط بهعنوان خبرنگار در رسانهها مشغول بهكار شدهاند. مديران و سردبيران برخي رسانهها نيز افراد سياسي بودهاند.با ورود مديران سياسي به رسانهها و قشونكشي اطرافيان آنها به مطبوعات عرصه براي روزنامهنگاران و خبرنگاران حرفهاي سختتر از هميشه شده است.درحاليكه در بسياري از رشتهها اصولا اجازه كار به افرادي غيرمرتبط با شغل مربوط را نميدهند، ورود افرادي كه از جنس رسانه و از اهالي مطبوعات نيستند تقريبا به يك رويه جاري تبديل شده است. به فهرست طولاني مشكلات خبرنگاران در ايران بايد سر و كله زدن با روابط عموميهايي كه حاضر به انتشار اطلاعات نهادشان نيستند را اضافه كرد.
17مرداد سال آينده هم خواهد رسيد و احتمالا آن روز هم ميتوان همين گزارش را بدون هيچ تغييري منتشر كرد؛ تا آن زمان خبرنگاران بارها بيمه كارگران ساختماني را دنبال ميكنند، براي مسكن مهر از مسئولان سؤال خواهند پرسيد، پيگيري پرونده استخدام معلمان را از ياد نميبرند، براي دفاع از حقوق معلولان چندين مطلب خواهند نوشت، مشكلات بازنشستگان را گزارش خواهد كرد و... بيآنكه كسي از مشكلات آنها بنويسد و اصلا خبرنگاري شايد همين!
دشواريهاي بيمه خبرنگاري
معاون مطبوعاتي وزير ارشاد چندي قبل در پاسخ به خبرنگاري درباره بيمه شدن خبرنگاران نيمهوقت با اعلام اينكه هزينه بيمه توسط اين وزارتخانه به رسانهها پرداخت ميشود به اين خبرنگاران توصيه كرد از رسانهاي كه بيشتر با او كار ميكنند تقاضا كنند آنان را بيمه كند. حسين انتظامي همچنين درخواست كارت حرفهاي روزنامهنگاري از طريق سايت سمان را راهكار دوم دانست و اعلام كرد اگر امتياز خبرنگاري افزون بر ٣٠ از ١٢٠ باشد بيمه به آن تعلق ميگيرد. بهگفته وي اگر امتياز اين افراد كمتر از ٣٠ شود بهعنوان خبرنگار آماتور در صندوق اعتباري هنر بيمه ميشوند.اگر چه تلاشهايي شده است اما با وجود اين، تعداد زيادي از خبرنگاران امكان استفاده از اين شرايط را ندارند.
در طول سال فقط یک روز خبرنگار به مسائل و مشکلات خود می پردازد و آنهم در هفده مرداد است که درد و دلهای خود را با مسئولان و مردم در میان می گذارند، کاش گوش شنوایی باشد