گفتگوی مفصلی با پوریا حیدری در پشت صحنه برنامه «شب کوک» انجام گرفته است که در ادامه میخوانید:
فعالیتهای مستقل موسیقی تو به عنوان خواننده مدتی است که آغاز شده است. پوریا حیدری چقدر در خوانندگی جدی است؟
خیلی زیاد. قطعا به مرور فعالیتهایم را در این حوزه بیشتر خواهم کرد. باز هم میگویم، من قرار نیست خوانندگی رو به گونهای جلو بروم که بقیه رفقا میروند. من فقط اتفاقاتی که دوست دارم و چیزی را که به آن فکر میکنم، اجرا میکنم.
ولی این روزها به شدت در «شب کوک» مشغولی و قطعا تا پایان دور بعدی این برنامه وقت سر خاراندن هم نداری.
اوقات خالیام را صرف فعالیتهای جانبیام میکنم و بهترین استفاده را از آنها میکنم. برای مقوله خوانندگی هم خیلی جدی پیگیرم و مطمئن باشید به زودی بسیار قویتر و جدیتر وارد گود میشوم.
درمورد کلیت «شب کوک» به من بگو و اینکه نسبت به دوره قبلی چقدر تغییر در آن ایجاد شده است؟ رسانهها بعد از پخش دوره اول و ضعفهای آن، در دور جدید خیلی خوب به سمت برنامه آمدهاند. به نظر تو دلیلش چه بوده که رسانهها انقدر خوب به «شب کوک» میپردازند؟
اولا که به کمک و یاری خیلی از دوستان این اتفاق افتاد. دومین موضوع این است که به نظر من هم تغییر دکور برنامه و هم اینکه برنامه از مرحله مقدماتی وارد مرحله اول شده است، یکسری از ایرادها و ضعفهایی که در مرحله قبل داشتیم را مطمئنا کمتر کرده.
به اضافه اینکه خوانندههایی که الان برای حضور در مسابقه کار میکنند حرفهایتر میخوانند چون بین کسانی که احتیاج به کار کردن بیشتر داشتند انتخاب شدهاند. نکته آخر هم ازدید من این است که اصولا از برنامههای این چنینی اگر استانداردهایش به مرور از یک حدی بالاتر باشد، استقبال به عمل میآید. ذهنیت من اینگونه است.
درباره شخص تو در این برنامه صحبت زیاد است و اصولا در نقدهایت هیچکدام از شرکت کنندهها را ظاهرا قبول نداری و همیشه منفی نظر میدهی. داستان این اَکت و پوزیشن واقعا چیست؟
اینکه کاملا اشتباه است. اتفاقا هیچ اکت و پوزیشن خاصی نیست و من دقیقا خودم هستم. اصولا هنر یک اشکالی دارد و آن این است که همه فکر میکنند آن را بلد هستند و همه راجع به آن نظر میدهند چون فکر میکنند که ساده است. درصورتی که از دید من یکی از سختترین کارهای جهان است. من هم نمیگویم که از همه بیشتر میدانم، اتفاقا از همه کمتر میدانم و اصولا کسی که بگوید من از همه بیشتر میدانم کلاهش پس معرکه است.
من خودم هنوز هم درحال مطالعه هستم و احتیاج به آرامش دارم ولی خیلیها فکر میکنند که به انتهای راه رسیدهاند و الان بهترین هستند، همین که دوروبریها از آنها تعریف میکنند. ولی این قانونش است که من وقتی برای دوستم میخوانم میگوید چه خوب میخوانی و من فکر میکنم که خوب میخوانم؛ ولی اگر پیش کسی بروم که یک مقدار بیشتر از موسیقی میداند مطمئنا به من میگوید که این کاره نیستی. من فقط رک و راحت صحبت میکنم.
درباره «شب کوک» گفته میشود مهدی یغمایی خیلی آکادمیک و تئوریک خوانندههایی که هستند را نقد میکند. ولی فضای نقدهای تو به گونهای است که «موزیسین طور» نقد میکنی. ولی انتظاری که از تو و بقیه داوران با توجه به سابقهتان هست، این است که باید خیلی جزئیتر هنرجویان و شرکت کنندگان «شب کوک» نقد شوند و این خلا احساس میشود.
بله کاملا حرف تو درست است ولی باید به یک جایی برسد که از آنجا به بعد جزئیتر نگاه کنیم. ببین ما در قسمت قبلی که داشتیم قسمت مقدماتی بود و هرکسی با هر توانایی میتوانست بیاید و تست بدهد.
خیلیها هم اتفاقا انتقاد کردند که چرا یک آزمون قبلی نمیگذارید؛ اتفاقا این کار غلطی است و ما قرار نیست آزمون بگذاریم. ما قرار است که بگوییم هرکسی دوست دارد بخواند، بیاید و بخواند. از بین این آدمها کسانی که از نظر توانایی خواندن نسبت به بقیه بهتر هستند انتخاب شده به مرحلهای میآیند که الان در آن هستیم.
حالا در این مرحله اول یکسری انتخاب میشوند که به مرحله بعدی بروند. حالا ما آرام آرام به جایی میرسیم که مدنظر تو است. من درمورد اینکه مهدی آکادمیکتر صحبت میکند باید بگویم که این قانونش است و اینکه هرچیزی که مهدی بگوید و من بخواهم تکرار کنم خب اتفاق خاصی نمیافتد.
من فکر میکنم چون مهدی درمورد این بخش قضیه صحبت میکند و نظر میدهد، من درمورد بخشهای دیگر نظر بدهم از نظر خودم بهتر و منطقیتر است. احساس میکنم خوانندگی پکیج کاملی از خیلی چیزها است. از چهره، نوع لباس پوشیدن، نوع ایستادن روی استیج، حرف زدن و لحن و بیان و حتی طرزفکر بگیر تا تکنیکهای خواندن و نوع آواز خواندن و گرایشهای فرد نسبت به سبکهای مختلف.
همه اینها یک خواننده را شکل میدهد و اگر هرکدام از اینها در جایی از کار بلنگد عمر خوانندگی آن خواننده را کم میکند. کما اینکه خودت هم خیلیها را میشناسی که میآیند و ۲-۳ سال خواننده میشوند و خیلی زود کمرنگ میشوند.
این روزها به طرز شگفت انگیزی با «استیج» شبکه من و تو مقایسه میشوید. بعد ازقسمت اول این موضوع حتی در رسانههای اصلی مثل خبرگزاریها هم بیان شده است. فکر میکنی از لحاظ قابلیتهای لجستیکی و امکانات، این برنامه قابلیت مقایسه با برنامه موسیقی «من و تو» را دارد؟
مطمئنا از دید من نه. اصلا قیاس این دو برنامه با هم اشتباه بزرگی است. اولین دلیل آن این است که فرهنگهای ما کاملا با هم فرق دارد. الان ما داریم این برنامه را با برنامهای مقایسه میکنیم که در کشور دیگری اتفاق افتاده و آدمهایی در آنجا تست خوانندگی میدهند که شاید در فرهنگ دیگری بزرگ شدهاند و ما اصلا نمیتوانیم این دو برنامه را باهم مقایسه کنیم. ما برنامهای هستیم که در ایران ساخته شده.
مثل همه کشورهایی که این برنامه را دارند و همه از یک خط پیروی میکنند. یعنی مدل و چارچوب برنامه و همه چیز آن یک جور است. نمیتوانیم بگوییم که مقایسه شویم و حتی من یادم است که در سری قبل انگ تقلیدی بودن به ما زدند و به نظر من واقعا یک بحث غیرحرفهای است.
ببخشید که من این کلمه را به کار میبرم ولی واقعا احمقانه است. ببینید اگر قرار باشد این برنامه تقلیدی باشد پس الان ترکیه هم دارد تقلید میکند؟
نکته دیگر درباره مقایسه برنامه «من و تو» با شب کوک، همان تئوری قدیمی «محدودیت محبوبیت میآورد» باشد و با توجه به اینکه از آن برنامه به عنوان یک برنامه ممنوعه در فرهنگ ایرانی یاد میشود باعث شده «استیج» بیشتر دیده شود. هرچند همزمانی برنامه شما با آن برنامه باعث میشود یک چالش جالب ایجاد بشود. درمورد این موضوع هم صحبت میکنی؟
درمورد این موضوع با تو موافقام. اصولا همیشه اینگونه است و خیلی چیزها هست که در آن برنامه میشود که اجرا شود و در برنامه ما نمیشود.
خیلی چیزها هم هست که در برنامه ما است و آنها نمیتوانند داشته باشند. من فکر میکنم که حیف است و وقتی که ما توانایی داریم و میتوانیم که کارهای بزرگتری بکنیم، اگر یک مقدار فضای کار را برای من و دوستان دیگر و این برنامه بازتر کنند، میتواند خیلی کمک کند.
متاسفانه ما ایرادی داریم و آن این است که به دلایلی ناخودآگاه خودمان را سانسور میکنیم و این بدترین کار ممکن است. ما اگر ترس نداشته باشیم که اگر الان این حرف را بزنم بعدا چه اتفاقی میافتد، یا اینکه راحتتر پخش شود، کمک به فرهنگ موسیقی ایران است.
نه از طرف من از طرف خیلی دوستهای دیگر،. اگر راحتتر بتوانیم حرف بزنیم میتوان خیلی به این برنامه کمک کرد و از این شرایطی که الان در آن هستیم درمی آییم.
در همه این آدمهایی که اینجا آمدند و خواندند و شما آنها را قضاوت کردهاید، کسی بوده است که مدنظر تو باشد و بگویی چقدر این آدم کاراکتر قوی دارد و میتواند ستاره حوزه موسیقی بشود؟
اصولا اینکه کسی بتواند ستاره شود را نمیتوانی حدس بزنی ولی ۳-۴ نفر بودند که از نظر من خیلی خوب و قویاند. ولی خیلی کار دارند. از نظر اینکه همانطور که گفتم همه چیز فقط خواندن نیست. بچههایی که اینجا کار میکنند به نظر من یک سری مشکلات دارند که باید درمورد آنها صحبت بشود و آنها را حل کنند.
به نظر من در این مرحله که از دید من مرحله اول است، این بچهها بالا میایند. ولی در مرحله بعدی بحثهای جانبی مطرح میشود. بحث اینکه چطوری استیج را بگردانند، حتی نگاه کردنها هم به نظر من مهم است که خیلی از خوانندههای حرفهای ما هم شاید رعایت نکنند.
به همین خاطر است که از نظر من موسیقی دچار یک رکود نسبی است. چه در زمینه کنسرت گذاشتن و چه از منظر فروش آلبومها. و این بخاطر آن است که یکسری از نکات رعایت نمیشود و خواننده خیلی زود تازگی خود را از دست میدهد.
اگر این نکات را رعایت کنندهمانطور که میبینیم در کشورهای دیگر خوانندهای میآید و کار میکند و سالهای سال میتواند طرفداران خود را نگه دارد و دوستش دارند و همیشه با او هستند؛ که متاسفانه ما در این مورد کمبود داریم و در خوانندههایمان ضعف داریم.
خیلی چیزها مثل نوع لباس پوشیدن، نوع حرکتها، نوع استیج گردانی. خیلی از خوانندهها را داریم که مثل پایه میکروفون میایستند و فقط میخوانند. اینها ضعف خوانندگی است و دلیل آن، این است که ما آموزش نمیبینیم و برای خود وقت نمیگذاریم. نمینشنیم کنسرت ببینیم و راجع به این چیزها مطالعه کنیم.