به گزارش
ایران خبر، خبر پیش از آنکه مایههای شادی را - به جهت دقت نظر مسوولان در توجه به مسئلهای که حتی بازگو کردن آن برای یک روزنامهنگار یا فعال مسائل اجتماعی میتواند تابو باشد-، برانگیزد؛ عجیب است و بسیار مایه بُهت؛ «راهاندازی مراکز بهداشتی برای زنان روسپی!»
واژه روسپی برای زنانی به کار میرود که درازای دریافت وجه، حاضر به «تنفروشی» میشوند؛ این واژه چندان در میان مردم ایران رواج ندارد و از معادلی تحت عنوان «بدکاره» استفاده میشود.
از آنجا که ما در کشوری با فرهنگ غنی زندگی میکنیم که در تاریخ نه تنها برای زن، که برای جسم و جان انسان، ارزش والایی قائل است و نمیخواهد آن را به راحتی به حراج نامحرمان بگذارد، بیشک فروختن تن و جسم، مذموم و ناپسندیده است.
ناپسندیدهای که این روزها در همین نزدیکیهای خودمان و زیر آسمان همین شهر اتفاق میافتد؛ آنقدر که توجه مسئولان را هم به خود جلب میکند و آنها وامیدار واکنش نشان دهند.
اگر دوباره به فرهنگ پربارمان برگردیم و آن همه اصالت را اینهمانی کنیم، بیشک جایی هم برای فقر، گرسنگی، تنگدستی، ناامیدی، ناچاری و تنهایی مطلق باز خواهیم کرد که شاید با همه اینها فروختن تنی که مقدس است، هم آسان شود و مجاز.
ایدز، مایه خیر میشود
معاون بهداشت وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، در یک نشست خبری در لابهلابههای بیان نگرانیهایش که از افزایش دوبرابری انتقال ایدز از راه جنسی، حکایت دارد، به بحث زنان روسپی هم میرسد.
علی اکبر سیاری، میگوید: «حدود یک دهه پیش 15 درصد موارد انتقال ایدز از طریق جنسی بود و اکنون به 30 درصد افزایش یافته است.»
او توضیح میدهد که «علت ناموفق بودن در کنترل انتقال جنسی ایدز این است که نمیتوانیم همه مسائل را عریان و شفاف به مردم بگوییم مثلاً در مورد کاندوم نمیتوانیم راحت صحبت کنیم. کنترل ایدز سه کلمه دارد اول خویشتنداری، دوم تشکیل خانواده و اگر تشکیل خانواده نشد باید وسایل پیشگیری را در اختیار مردم قرار دهیم.» و درست اینجاست که پای زنان روسپی هم به بحث باز میشود؛ زنانی آنها هم در کنار سایر موارد، میتوانند عامل موثری باشند در انتقال ویروس ایدز آن هم از راهی که با ان کسب درآمد میکنند؛ تنفروشی.
معاون بهداشتی وزیر بهداشت، از ارائه خدمات کاهش آسیب به زنان روسپی خبر میدهد و اینکه «مراکز جدیدی در کنار مراکز شبکه بهداشتی برای معاینه زنان روسپی ایجاد شده است که این افراد را از نظر بیماریهای قابل انتقال از طریق تماس جنسی مانند هپاتیت، ایدز و سایر بیماریهای مقاربتی محافظت میکند.»
به گفته او «در این مراکز پس از معاینه به زنان روسپی آموزشهای لازم برای پیشگیری از بیماریهای مقاربتی به این افراد داده میشود و وسایل پیشگیری را به صورت رایگان در اختیار آنان قرار میدهیم.»
اما با مطرح شدن چنین بحثهایی از سوی مسئولان، سؤالات زیادی هم در ذهن شنونده ایجاد میشود؛ اینکه به طور حتم، تعداد زنان روسپی، به ویژه در سالها اخیر رشد قابل توجهی داشته چراکه در زمینه آسیبهای اجتماعی، زمانیکه مسئلهای بحرانی شود و به مرحله هشدار برسد، مورد توجه مسئولان قرار میگیرد؛ شاید به این دلیل که مسائل سیاسی آن قدر در کشور ما پررنگ شدهاند که جای همه بحرانها و آسیبهای اجتماعی را تنگ کردهاند.
یک فعال حقوق زنان: امیدوارم مسئولان کتمان نکنند
فاطمه پهلوانی، رئیس هیاتمدیره انجمن حمایت از کودکان کار، که در زمینه زنان تنفروش، نه تنها فعالیتهای بسیاری انجام داده که از نزدیک هم با موارد بسیاری درگیر بوده، به «امید ایرانیان»، میگوید که برای اولینبار است که توجه به زنان روسپی مورد توجه مسئولان قرارگرفته است.
او میگوید: ما کنشگران اجتماعی دو طیف هستیم؛ یک طیف کسانی که خیلی پایبند تئوری هستند و یک عده که من جزو آن هستم، عملگرا و پراگماتیسم هستند؛ ما خیلی روی این قضیه که چرا واژه روسپی توسط یک مقام مسئول، استفاده شده، مسئله تئوریک نداریم اما خیلی خوشحال میشویم اگر این خبر، واقعیت داشته باشد که سامانسرایی- آنچه در شهرداری از آن ام میبرند-، توسط وزارت بهداشت برای زنان روسپی ایجاد شود، کار ارزشمند و بسیار شایستهای است و باید از این مسئولان تشکرکرد که وظایف خود را انجام میدهند چرا که این یک واقعیت جهانی است و نباید مورد اغفال واقع شود.
این فعال حقوق زنان به جریانی اشاره میکند که دردولتهای مختلف در زمینه آسیبهای اجتماعی وجود داشته؛ رویکردهای پیشرو که هرازگاهی توسط افراد روشنفکر مطرح شده؛ نظیر جریان کودکان کار تا حدود هشت سال پیش به طور کلی کتمان میشده اما حالا به رسمیت شناخته میشود؛ او اظهار امیدواری میکند که اینبار هم حرکتی مقطعی یا سلیقهای در زمینه زنان روسپی مطرح نشده باشد که بعدها کتمان نشود بلکه توجهی اصولی و روندی رو به رشد داشته باشد.
رشد زنان متأهل تنفروش
او در پاسخ به این سؤال که آیا آمار زنان روسپی زیاد شده که مسئولان را به فکر واداشته، میگوید: سالها پیش دکتر سعید مدنی تحقیقی در موسسه رحمان انجام دادند که در غالب آن بحث رشد روسپیگری حتی در میان زنان متأهل را مطرح کردند و از آن با عنوان یک «خطر» یاد کردند؛ در کشوری که شکاف طبقاتی زیاد است و جمعیت زیادی زیر خط فقر زندگی کنند، رشد چنین پدیدهای هم دور از انتظار نیست و ما هم که در فضای آسیب و مناطق پرمسئله کار میکنیم، به چشم میبینیم که غیر از خانمهایی که به دلیل احتیاج و طردشدن در خیابانها هستند و تنفروشی میکند، آنهایی هم که در منزل و خانواده هستند، چه همسر داشته باشند یا خیر، به این مسئله روی میآورند و متاسفانه ما تا حد زیادی مسئله تنفروشی را در میان مددجویان خودمان هم میبینم.
پهلوانی که علم به این شیوع و گسترش را دارد، تاکید میکند: اگر دولت متوجه باشد که هر کسی در هر جایگاهی این مسئله را ببیند و بخواهد برای آن در هر ابعادی برنامهریزی کند و نیز بخواهند که ما هم اطلاعاتمان را در اختیار آنها قراردهیم، حرکت بسیار ارزشمندی انجام داده و ما هم به عنوان کنشگران مدنی همکاری و استقبال میکنیم.
فقر بزرگترین عامل روسپیگری است
با توجه به اشاره به عوامل رشد زنان روسپی این سؤال هم مطرح میشود که آیا تأمین مایحتاج زندگی میتواند مهمترین عامل رشد این پدیده باشد؟ پهلوانی در این زمینه میگوید: بزرگترین عامل، فقر است؛ عامل بعدی اعتیاد است که از اثرات فقر است و در واقع فقر و اعتیاد در رفت و برگشتی قرارگرفتهاند؛ بعد از آن مسائل دیگری مطرح میشود؛ به دلیل آموزههای مختلفی که ما در جامعه داریم، کمتر زنی هست که این شغل را برای ارضاء شخصی خودش انتخاب کرده باشد.
دختران نوجوان تنفروش محله هرندی
به نظر میرسد برخی محلهها به دلیل گسترش فقری که در آنجا هست مانند محله «شهید هرندی» در تهران، بیشترین آمار روسپی در شهر را دارد و اینکه قیمتهایی که این زنان برای فروش تن خود ارائه میدهند هم بسیار ناجیز است. فعال حقوق زنان و کودکان، با تأیید این گفته، میگوید: واقعیت این است که متاسفانه این مسئله را در میان دختران نوجوان داریم؛ حتی با رقمهای بسیار پایین؛ در حد تأمین پول یک پاکت سیگار! یا تأمین یک وعده غذای که مسئله نادری هم نیست و ما با آن دست به گریبان هستیم.
عدم تنفروشی مساوی با آزار جنسی از سوی خانواده
اما این سؤال هم پیش میآید که آیا زنان و دختران تنفروشی که به هر قیمتی حاضر به این کار میشوند، عمدتاً از خانوادههای آسیبپذیر و دچار مشکل هستند؟ پهلوانی معتقد است که فقر، اعتیاد و ساید آسیبها در این خانوادهها زیاد است؛ دختر یا زن تنفروش یا خودش قربانی اعتیاد است یا به نوعی باید تأمینکننده مواد پدر معتاد، همسر یا برادر معتاد باشد و نکته مهم اینکه حتی اگر این سرویس به به خانواده از سوی زنان تنفروش داده نشود، ممک است مورد آزاد و اذیت جنسی از طرف خود خانواده هم قرار بگیرد.
امید به زنده ماندن انسانیت
آنچه با واکاوی اخبار مربوط به زنان روسپی از سوی فعالان اجتماعی و نیز مسئولان (هرچند بسیار کمتر) مطرح میشود، نکتهای که میماند، اندک امیدی است از توجهی که به این آسیب جدی شده است؛ توجهی که امید است در کشاکش واژههایی که همواره رنگ و بوی سیاسی دارد و گاه فراموش میکنند که این انسانیت است که دارد میمیرد، گم نشود.
توجهی که امید است ادامه دار باشد تا ما گاه با خود نیاندیشیم، نکند وجود و نگهداشتن محلههایی نظیر محلهای که با نام «شهید هرندی» مزین شده، به قصد و عمداً نگهداشته شده و قرار نیست تا ابد هیچکسی هیچ توجهی به آن کند.