کد مطلب: 67648
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۱۶
وضعیت اقتصادی تهرانی ها بهتر است و معمولا هزینه های زیادی برای آمادگی کنکور پرداخت میکنند؛ این یک واقعیت ساده است.
به گزارش
ایران خبر،
نفرات برتر کنکور سراسری سال 95 اعلام شد:
3 نفر اول رشته ریاضی و فنی:
هر سه از تهران
3 نفر اول رشته علوم انسانی:
2 نفر تهران و یک نفر از قم
3 نفر اول رشته زبان های خارجه:
هر سه از تهران
3 نفر اول رشته هنر:
هر سه از تهران
نفر اول رشته تجربی:
دانشجوی صنعتی شریف تهران
از 15 نفر برتر کنکور 95، 12 نفر از پایتخت!
آیا این یک وضعیت طبیعی و معمول است یا اتفاقیست؟ می توان گفت این وضعیت طبیعی باشد چرا که امکانات آموزشی در پایتخت بیشتر است و باید آمار نفرات برتر در کنکور بیشتر باشد. در شهرستان های محروم و دور افتاده که هیچ امکان مناسب آموزشی وجود ندارد دانش آموزان با اراده و تلاش خود به ادامه تحصیل مشغول می شوند و هرگز اسمی از آنها به میان نمی آید.
هیچکدام...
تمرکز امکانات آموزشی برتر در تهران، انواع کلاس ها و آزمون های کمک آموزشی موجود در تهران، وجود اساتید و مشاورین برتر در تهران در کنار مهمترین احتمال:
وضعیت اقتصادی تهرانی ها بهتر است و معمولا هزینه های زیادی برای آمادگی کنکور پرداخت میکنند؛ این یک واقعیت ساده است!
با توجه به وضعیت اقتصادی عالی برخی خانواده ها در تهران مسلما هزینه های زیادی هم برای قبولی فرزندشان پرداخت می کنند. دبیرستان های میلیونی در تهران یکی از دلایل واضحی است که هزینه آموزش در تهران بسیار بالاست. وقتی دانش آموزی در دبیرستان با شهریه میلیونی تحصیل می کند اگر در کنکور سراسری رتبه نیاورد به راحتی از عهده مخارج دانشگاه آزاد بر می آید و دغدغه مالی برای شهریه دانشگاه ندارد.
کدام عدالت آموزشی؟
صبر کنید! مسئله تازه شروع شده است؛ اگر شما یک داوطلب کنکور باشید و تهرانی نباشید 80 درصد احتمال قبولیتان در دانشگاه های تهران کمتر است( قانون بومی گزینی 80،20)
همیشه امکانات بیشتر برای کسانی است که هزینه بیشتری می دهند. مسئله بومی بودن هم دغدغه کنکوری ها است چرا که احتمال اینکه بتوانند در دانشگاه های بزرگ و مطرح پایتخت قبول شوند خیلی کم است.
اگر دختر باشید احتمال قبولیتان در برخی رشتهها به صفر می رسد، دلیلش این است: دخترید( قانون پذیرش جنسیتی برخی رشته ها) همچنین اگر دختر باشید و در انتخاب رشتهتان دانشگاهی را انتخاب کنید که قانون تفکیک جنسیتی در آن اعمال شده، به طور کلی شانستان نسبت به پسرها کمتر است، چون تعداد شرکت کنندههای پسر طبق آمار به مراتب کمتر است اما ظرفیت نصف!
صبر کنید، هنوز تمام نشده است!
اگر پول ندارید و جزء فقط 7 درصد اول قبولی ها نیستید، انتخاب رشته نکنید چون تنها 7 درصد ظرفیت دانشگاههای حال حاضر کشور متعلق به دانشجویان روزانه و رایگان است( البته نه چندان رایگان، هزینه اسکان و تغذیه را باید پرداخت کنید) که این ظرفیت هم همان ظرفیتیست که بیشترین رقابت بر سر آن انجام می شود و همان طور که در بالا اشاره کردیم بیشتر از آن کسانیست که پول شرکت درمدارس غیر انتفاعی، کلاس های خصوصی و انواع آزمون ها و کتاب های کمک آموزشی را داشته اند. ( به هر حال امیدواریم یک دختر غیرتهرانی حاشیه نشین بی پول نباشید)
در حال حاضر اکثر دانشگاه های کشور دوره های شبانه، پودمانی، غیرانتفاعی و ... را تاسیس کردند تا کسانی که از عهده پرداخت شهریه کلان آن بر می آیند با خیال راحت تحصیل کنند و دلشان خوش باشد که وارد دانشگاه شدند البته این دوره های مخصوص قشر پردرآمد است نه فرزند کارمندان. آنها باید تلاش کنند در دانشگاه سراسری و یا روزانه رتبه بیاورند چون پول ندارند! پول حرف اول و آخر را در جامعه می زند.
با این وصف اگر یک شهروند متعلق به طبقات پایین اقتصادی جامعه هستید به نظر می رسد اگر ضریب هوشی بالای 140 داشته باشید بعلاوهی پشتکار دکتر حسابی، احتمالا شاید بتوانید کنار دست کسی بنشینید که هیچ یک از این ها را(به اندازه شما) نداشته، جز پول!
اما باز هم تمام نشده است
زمانی که وارد دانشگاه شدید هزینههايش را پرداخت کنید. درس خواندن در دانشگاه هایی که هزینه بالایی دارد کار چندان راحتی نیست. اولین مرحله برای پولی خرید کتاب است که سرسام آور است اما باید انجام شود. مرحله بعدی که نمی توان از آن گذشت هزینه تغذیه است. مرحله بعد و مهمم ترین مرحله برای دانشجویان شهرستانی هزینه اقامت و اسکان است.
هزینه های تغدیه و خوراک هم خیلی پایین نیست و با وضعیت بیکاری و تورم داشنجویان نمی توانند دست روی دست بگذارند تا خانواده شان آنها را تامین مالی کنند. پس به ناچار دانشجویان روانه بازار کار می شوند اما کدام گار و کدام بازار کار؟
اگر توان پرداخت هزینههای اسکان، تغذیه و آموزشی تان را ندارید باید بروید کار کنید!
یک کار ساده خدماتی که معمولا کمتر از حقوق پایه وزارت کار دستمزد دارید. البته اگر چنين کاری برایتان پیدا شد، آنگاه ما به شما می گوییم دانشجوکارگر.
عدالت آموزشی، ساختار برابر نظام آموزشی و اصول مبتنی بر آموزش رایگان در قانون اساسی ، طنزی بیش نیست!
در این کشور پول حرف اول را می زند؛ یک ساختار آموزشی پولی!
تا زمانی که از نپر مالی در هر زمینه ای تامین باشیم می توانیم دست به هر کاری بزنیم حتی درس خواندن. بی پولی با کسی شوخی ندارد حتی در تحصیل. پس اگر پول ندارید بی خیال درس خواندن در دانشگاه آزاد و موسسات آموزشی شوید.
واقعا دانشجویان شهرستانی خیلی امکانات کمی دارن
وضعیت خوابگاه ا افتضاح . تغذیه نامناسب که اگثر بچه های دانشجو معده درد میشن با غذاهای بی کیفیت
هزینه ایاب و ذهاب کتاب هم که سر به فلک می کشه
رسما بی پولی شده مساوی مردن و زندگی نکردن