کد مطلب: 11516
 
تاریخ انتشار : شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۱۱
انگ اعتياد بر پيشاني زنان
 

گذار هر جامعه از يك مرحله اجتماعي به مرحله‌اي ديگر همواره همراه با آسيب‌ها و مشكلات جدي اجتماعي است. وجود آسيب‌هاي اجتماعي در كشور ما كه از لحاظ آماري كشور جواني است و در سال‌هاي اخير گذار جمعيتي را تجربه مي‌كند و متاسفانه برنامه‌ريزي مشخصي هم براي پويايي جوانان ندارد، به خوبي ملموس است. اعتياد يكي از بزرگ‌ترين عوارض ناشي از اين شرايط در جامعه ماست ابعادش روز به روز گسترده‌تر مي‌شود به‌طوري كه طبق اخبار موجود، ايران دومين كشور توليد‌كننده مواد مخدر صنعتي است و دسترسي به مواد مخدر در خيابان‌هاي تهران گاه تا كمتر از 15 دقيقه و با هزينه يك پاكت سيگار امكان پذير است. تحت اين شرايط ديگر نمي‌توان اعتياد را مانند قبل تنها منحصر به گروه خاصي مثلاً مردان جوان دانست و به دنبال راهي براي تغيير شرايط بود. اين واقعيت كه ميزان اعتياد زنان در سال‌هاي اخير دو برابر شده است، هشداري است براي جامعه و خانواده‌ها تا اعتياد زنان را با وجود آنكه مغاير با عرف حاكم بر جامعه است بپذيرند و به دنبال راه چاره‌اي باشند. به عقيده من، يكي از عواملي كه موجب شده است طي اين سال‌ها اعتياد زنان چنين رشدي را تجربه كند، وجود نگاه فارغ از جنسيت در بحث آسيب‌هاي اجتماعي به ويژه اعتياد است. از نگاه برنامه‌ريزان حوزه اعتياد، معضل اعتياد تنها به مردان خلاصه مي‌شود و تمامي برنامه‌ريزي‌هايي كه در اين سال‌ها اجرا شد مبتني بر همين نگاه اشتباه بود. پذيرش واقعيت هر چند برخلاف باورهاي رايج باشد مي‌تواند به نگاهي واقع بينانه به آسيب‌هاي بينجامد. نكته‌اي كه طي اين سال‌ها از آن غفلت شد و نتيجه‌اي جز افزايش جمعيت زنان معتاد در كنار مردان به همراه نداشته است. به باور من، با وجود تمامي آمارهاي نگران‌كننده، هنوز هم براي بازبيني مسيري كه تا به حال طي شده است و روندي كه از اين پس بايد مد نظر قرار گيرد، دير نيست. اگر برنامه‌هاي پيشين مبتني بر يك نگاه مرد‌محور بودند لازم است تا نگاه جنسيتي به آسيب‌هاي اجتماعي را اين‌بار جدي بگيريم و در برنامه‌ريزي‌هاي خرد و كلان لحاظ كنيم. بايد بدانيم اگر چه مجموعه شرايطي كه زنان و مردان را در معرض اعتياد قرار مي‌دهد مشترك است اما، مراحل ترك و آسيب‌هاي پس از آن براي اين دو جنس كاملاً متفاوت است. جامعه ما مرد معتادي را كه تلاش مي‌كند از اين بيماري رهايي يابد به راحتي مي‌پذيرد اما، زنان معتاد حتي پس از ترك اعتياد هم محكومند و انگ اعتياد را همواره بر پيشاني داشته باشند. در واقع، اين انگ به راحتي از دامان زن‌ها پاك نمي‌شود و زنان معتاد براي ترك نه از سوي خانواده و نه جامعه پذيرفته و حمايت نمي‌شوند. دقيقاً در همين مرحله است كه مسئولان اجتماعي كشور بايد به ياري اين افراد بشتابند تا با تدارك اقداماتي ويژه چه در مرحله ترك اعتياد و چه در مسير بهبود، اين مسير دشوار را براي زنان هموار سازند. نحوه ترك‌كردن اگر به شكل درست صورت گيرد و مراكزي كه خدمات مربوط به ترك را ارائه مي‌دهند، با نگاهي جنسيتي خدمات خود را ارائه ندهند، مي‌توان اميدوار بود كه احتمال بازگشت‌پذيري كم شود يا اين روند به شكل محسوسي كاهش يابد. علاوه بر اين، رواج نگاه جنسيتي در حوزه آسيب‌هاي اجتماعي و انتشار اين نگاه كه زنان هم، مانند مردان مي‌توانند در بر‌هه‌اي از زندگي خود دچار اشتباه شوند و اين نكته كه مي‌توان اين اشتباه را بخشيد و به آنها كمك كرد تا دوباره به زندگي طبيعي خود بازگردند، مهم‌ترين و بهترين راه‌حلي است كه مي‌تواند در بلند مدت مانع رشد روند نگران‌كننده فعلي شود و شرايط موجود را تغيير دهد. همچنين، در بحث ترك اعتياد زنان و روند بهبود پس از ترك، توجه به فعاليت سمن‌ها و حمايت دولت از اين انجمن‌ها به عنوان اماكني كه نه به شكل صرفاً خيريه‌اي بلكه، با نگاهي مشاركتي سعي در همراهي با معتادان و حل مشكلات آنان با كمك خود اين افراد و از زاويه ديد آنها دارد، الزامي و بسيار موثر است. ما در جامعه‌اي زندگي مي‌كنيم كه اعتياد به يكي از بزرگ‌ترين و مهم‌ترين مشكل جوانان تبديل شده است. در اين شرايط شكل‌گيري يك نوع دغدغه اجتماعي در ميان مردم با انگيزه و هدفي مشخص مي‌تواند قدم بسيار مثبتي براي بسيج اجتماعي جامعه باشد. علاوه بر اينكه، تاكيد سمن‌ها بر نگاه مشاركتي معتادان و خانواده‌هاي آنان و آگاهي بخشي به خانواده‌ها و تك تك اعضاي جامعه براي پذيرش اعتياد به عنوان يك بيماري قابل درمان در نهايت اميدي براي دست يابي به راه‌حلي واقع بينانه ايجاد مي‌كند.

* فعال مدني