هر ساله اوایل خرداد دولت و دستگاههای مسئول در امر بهداشت و سلامت هفتهای را به بحث مبارزه با مصرف دخانیات اختصاص میدهند در حالی که برای بررسی پدیده مصرف دخانیات و موادمخدر باید به علتها پرداخت نه اینکه درگیر معلولها شد و یکسره از علتها غافل بود. هیچ فردی خود به خود و بیدلیل به دنبال مصرف سیگار یا موادمخدر نمیرود و همیشه عوامل بیرونی و تحریککنندهای برای این امر وجود دارد. برخی خانوادهها از دیرباز وقتی دور هم جمع میشدند قلیان میکشیدند در حالی که فقط در مواقعی که میخواستند تفریح کنند و دورهم جمع شوند این اتفاق میافتاد. اکنون درحالی که این مصرف در بین افراد بهویژه جوانان از حالت تفریح خارج شده و شکل همیشگی به خود گرفته است باید گفت متاسفانه این ارزانترین و در دسترسترین راه وقتگذرانی برای جوان امروزی است.
حتی وقتی در مورد مصرف مواد غذایی و رفتن به رستوران یا حتی آبمیوهفروشی بحث میشود متاسفانه ما شاهدیم قلیانکشیدن هزینه کمتری دارد. در کنار اینکه این در دسترسترین راه گذراندن اوقات فراغت است باید گفت مساله بیکاری و کمبود اشتغال در همه حوزهها اثرات خودش را نشان میدهد و این هم یکی از نتایج بیکارماندن بخشی از جمعیت جوانان است. نداشتن پول و سرگرمی جوانان را به سمتی سوق میدهد که رفتن به قلیانسرا را بر کارهای دیگر ترجیح میدهند. برای مثال رفتن به استخر شنا برای هر فرد در بهترین حالت نزدیک به 20 هزار تومان هزینه دارد درحالی که کشیدن قلیان و ماندن چند ساعته در یک قهوهخانه کمتر از 10هزار تومان هزینه برمیدارد. تا وقتی که امکانات کار و تفریح برای جوانان کمتر فراهم است، نمیتوان با بستن قلیانسرا یا حتی محدودیت برای عرضه و توزیع تنباکو و توتون جلوی گرایش افراد به مصرف دخانیات را گرفت و برای این کار باید حتما زیرساختها درست شود. اگر میخواهیم جوانان و نوجوانان ما کمتر به سمت مصرف قلیان یا سیگار بروند باید جایگزینی برای آن ایجاد کنیم و نمیتوان انتظار داشت یک دفعه و بدون مشوق جایگزین این جمعیت زیاد که هر روز به سمت استعمال دخانیات گرایش مییابند ترک عادت کنند.
زمانی سیگارکشیدن در کشور با محدودیتهایی مواجه و اعلام شد دیگر کسی نمیتواند در ملأ عام سیگار بکشد درحالی که عامل تولید و حتی توزیعکننده سیگار در همه کشورها دولتها هستند و اداره دخانیات زیر نظر دولت است. دولت با این کار برای خودش درآمدزایی میکند و شاید دولتها تصور کنند با این کار برای خودشان درآمدزایی کرده و بودجه مملکت را زیاد میکنند اما در حقیقت فردی که سیگار میکشد و در اثر مصرف دخانیات مبتلا به امراض گوناگون میشود برای دولت تا 30 برابر آن بودجه هزینه درمانی به دنبال دارد و به عبارت دیگر با این کار دولتها نهتنها به نفع منافع مالی کشور خود حرکت نمیکنند بلکه با تحمیل هزینههای درمانی مازاد بر دولت و وزارت بهداشت باعث ضرر به منافع ملی میشوند. همه این افراد وقتی پای حرف و شعار پیش میآید بارها با عناوین مختلف اعلام میکنند که مصرف دخانیات ضرر دارد اما در عمل نهتنها جلوی تولید آن گرفته نمیشود بلکه روزبهروز میزان تولید آن بیشتر میشود. در بحث مبارزه با مصرف هر نوع مواد دخانی در کشور باید بهجای برخوردهای سلبی و قهری مانند بستن مغازهها یا جمعآوری معتادان علتها را برطرف کرد زیرا بستن قلیانسرا باعث نمیشود دیگر افراد کمتر قلیان بکشند و همین باعث میشود در خانه و منازل افراد این مصرف ادامه یابد همانطور که دستگیری معتاد باعث ترک اعتیاد او نمیشود.
منبع : آرمان