کد مطلب: 31686
 
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۰۵
در یکی از یادداشت های روز پنجشنبه روزنامه شرق با اشاره به بحث هسته ای، آمده است: این روزها گویی رسم است برای چوب زدن به آنچه داریم و آنچه به آن دست یافته ایم، از هم، گوی سبقت برباییم.
چوب حراج به مذاکرات نزنیم
 
به گزارش ایران خبر در ادامه این یادداشت به قلم زینب اسماعیلی سیویری روزنامه نگار می خوانیم: این روزها هرکسی بخشی از یک روایت، ماجرا یا قصه را می گیرد و همان بخش را دست مایه قضاوت می کند. از روزنه کوچک خویش به دنیا می نگرد و اصرار دارد که همان روزنه ملاک و معیار ارزیابی باشد.

در این بین موضوع مذاکره هسته ای، بحث پروتکل الحاقی، نحوه لغو تحریم ها و ... هم به نقل محافل تبدیل شده است. گویی برای چوب حراج زدن به کار آنها که ٢٠ ماه است شش کشور را پای میز مذاکره نگه داشته اند، هرکسی با ابزار اخلاق و بی اخلاقی می خواهد در ابتدای صف قرار گیرد؛ به سیاق آنها که در تشییع جنازه ١٧٥ شهید غواص هم رنگ وبوی هسته ای به ماجرا می دهند و از یادشان می رود که در هوای پربغض و اشک همراهی کردن آنها که دست بسته رفتند، جای تسویه حساب سیاسی نیست.

این روزها گویی ماجرای مذاکره هسته ای با همه افت وخیزها و پیچیدگی هایش، کف خیابان و با های وهوی قابل حل است، جایی برای سؤال است که اگر این گونه بود چرا ١٢ سالی که تمام معادلات کشور با این موضوع گره خورد، موضوع را با بیانیه صادرکردن خیابانی حل نکردید؟ چرا همان زمان که پیشنهادهای سطح پایین در «آلماتی» به تیم سعید جلیلی داده می شد...... از گزینه های خیابانی استفاده نشد تا به قول برگزارکنندگان این گونه مراسم، مشت محکمی بر دهان استکبار بزند و... . شاید پاسخ این سؤال را تقریبا همه می دانیم پس بهتر است بگذاریم و بگذریم.

بد نیست برای قضاوت در مورد آنچه در ٢٠ ماه گذشته در جریان مذاکرات هسته ای انجام شده، به نقطه عزیمتمان خوب بنگریم. به گواه کارشناسان در سال هایی که سکان مذاکرات هسته ای در دست جلیلی بود، رابطه تهران و آژانس بین المللی انرژی اتمی ایران در پایین ترین و بدترین سطح خود قرار داشت. درحالی که آژانس در تمام گزارش های خود بر مواردی تأکید می کرد که نمی تواند تأیید کند و آنها مواردی بودند باقی مانده از دوران پیشین.

مسئله آنها دو مورد ابعاد نظامی احتمالی بوده که در دوره مدیریت علی لاریجانی بر مذاکرات در حال بررسی بود و احتمال حل وفصل آن می رفت همان گونه که شش مورد باقی مانده از ١٨ سال پیش از آن رفع شده بود، اما با منع مقامات اجرائی کشور در دولت نهم مواجه شد و در مذاکرات فعلی نیز جزء موضوعات مذاکراتی است.

حال بسیاری که قبای منتقد مذاکره پوشیده اند -که صدالبته منتقد مذاکره با تاکتیک محمدجواد ظریف هستند نه خود مذاکره- و پذیرش پروتکل الحاقی را مذموم و موضوع پی ام دی (ابعاد نظامی احتمالی) را حل نشدنی توصیف می کنند و آن را به چیزی شبیه خیانت تعبیر می کنند، بد نیست به این سؤال پاسخ دهند که چرا افراد یا فردی که مانع حل موضوع پی ام دی در دولت نهم شدند را خائن نمی دانند؟ مقام اجرائی که مانع حل وفصل یک پرونده سازی بین المللی علیه کشور شود، مجازاتش چیست؟ و اکنون شما منتقدان چرا ماجرا را از آنجا که تمایل دارید می خوانید و قضاوت می کنید؟ سوی دیگر هم کسانی ایستاده اند که پذیرش پروتکل الحاقی را ننگ و خفت می دانند.

گویی این منتقدان هم ١٨ماهی خواب بودند. چرا که پذیرش پروتکل به شرط تصویب مجلس در متن طرح اقدام مشترک «توافق ژنو» تصریح شده است. آن متن که شبیه ماجرای «فکت شیت» نبود و واضح نوشته شده بود.

بد نبود به جای پیوستن به دلواپسان پرسروصدا در همان روزها، یک بار متنی را که بر سر آن توافق شده، می خواندید. اکنون ضروری است که گروه های مختلف سیاسی فعال در کشور، یک بار در مورد جایگاه خود در جهان کنونی به اجماع برسند همچنین در مورد اینکه به کجا می خواهیم برسیم.

جهان فعلی نظم خود را دارد، چه ما با آن موافق باشیم یا نباشیم. در جهان فعلی، برای حل مسئله هسته ای کشورها، نهاد قضاوتگر، بررسی کننده و گزارش دهنده، آژانس بین المللی انرژی اتمی است. در همین بین یکی از ابزارهای آژانس بین المللی که ١٨ سال پیش در شورای حکام تصویب شده، پیوستن به پروتکل الحاقی با تصویب مجلس کشورهاست.

اگر نظم بین الملل را پذیرفته باشیم، که با عضویتمان در نهادهای بین المللی و داشتن نماینده دائم در این گونه نهادها نشان داده ایم آن را قبول داریم، پس باید مکانیسم ها و روش های پیشنهادی آن را هم قبول داشته باشیم. اما حکایت برخی منتقدان داخلی با سازمان های بین المللی هم این است که از یک سو در ماجراهایی (از بحران در غزه تا یمن و...) دنبال دخالت سازمان ملل هستند و در دیگرسو همین سازمان را به بی توجهی به موضوعات انسانی متهم می کنند.

اگرچه انتقادهایی به عملکرد این نهادهایی بین المللی وجود دارد، اما باید دانست که آنها با مکانیسم های طراحی شده خود عمل می کنند. ایران تاوان سنگینی بابت فعال نبودن در همکاری با نهادهای بین المللی در مقطع جنگ تحمیلی داد.

به نظر می رسد تنها هدف فعلی منتقدان یک روز به بهانه فکت شیت آمریکایی، روز دیگر به بهانه فلان اظهارنظر یک مقام آمریکایی یا به بهانه پروتکل الحاقی و... این است که اعتماد مردم از تیم مذاکره کننده هسته ای را سلب کنند؛ هدفی که با نزدیک شدن تیم مذاکره کننده به توافق احتمالی شدت می گیرد. فارغ از قواعد بازی سیاسی، حتی اصول اخلاقی فردی، اعمال فشار به تیمی که در حال سخت ترین رایزنی تاریخی است را نهی می کند. اگر توافق جامع شکل بگیرد، یک بحران بزرگ بدون جنگ و خونریزی و با استفاده از دیپلماسی به پایان می رسد. این روزها بیش از همیشه ما به حل بحران ها به کمک دیپلماسی نیاز داریم تا بتوانیم از برهه «درنگ» و «انتظاری» که در آن قرار گرفته ایم، خارج شویم.

منبع: روزنامه شرق