داخلی صفحه سیاست آرشيو يادداشت

سید میثم رحمتی

اما نکته قابل تامل اینکه؛ با توجه به مراتب فوق، علت مسدود کردن مسیر حرکت میلیونی حجاج  از سوی پلیس سعودی چیست؟ 

در این خصوص علل مختلفی ذکر می شود که به آن می پردازم: 
 

1. گفته می شود که؛ مسیرهای مسدود شده، مسیرهای منتهی به مقرهای پلیس سعودی بوده اند و پلیس عربستان از واهمه نزدیک شدن حجاج به مقرهای امنیتی خود این مسیرها را مسدود کردند.

2. دوما؛ ذکر می شود که علت بسته شدن مسیر، ورود کاروان وزیر جنگ و یا شاهزاده سعودی بوده است.

اما در هر حال با یادآوری اینکه «مسئولان سعودی به خوبی می دانند خدشه دار شدن مسیر تردد حجاج به هر نحو، منجر به جنایت انسانی و تلف شدن آنها در این مسیر خواهد شد» ذکر علت هایی مانند ورود یکباره کاروان سلطنتی و یا دسترسی به مقرهای پلیس مردود به نظر می رسد. 

اگر چه ممکن است بستن مسیر، تابعی از دو یا چند اتفاق فوق بوده باشد، اما اینها عللی نیستند که برای توجیه ریسک به این بزرگی از سوی سعودیها کافی باشند، در حقیقت این علتها شروط لازم و نه کافی هستند، بنابراین در واقع باید به دنبال علت دیگری گشت.

اما چند نکته و چند سئوال: توجه به همکاری های سری و محرمانه سرویس امنیتی عربستان و بده بستان های شاه و شاهزاده های سعودی با سرویس جاسوسی و تجاری رژیم صهیونیستی و موساد، نگرانی را دو چندان و این شائبه را به اذهان متبادر می کند که آیا معامله ای با اسرائیل و آمریکا صورت گرفته است؟

حضور 65 هزار زائر ایرانی و همچنین، زوار سایر کشورهای اسلامی و نیز؛عدم حفاظت از شخصیت های احتمالا نظامی-امنیتی و مسئولان  سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی که به همراه  سایر زوار به مکه سفر کرده اند، فضای خوبی برای ربودن افراد و اخذ اطلاعات سیاسی و امنیتی و نظامی برای سرویس های جاسوسی ایجاد می کند. باید توجه داشت که به عنوان مثال، موساد ظرفیتی برای ربودن شخصیت های سیاسی و امنیتی در داخل خاک جمهوری اسلامی ندارد، بنابراین ممکن است برنامه عملیاتی برای این کار در خارج از خاک جمهوری اسلامی محیا نماید.

بی تردید افراد زیادی از رده های امنیتی و نظامی کشور، برای اعمال حج در عربستان حضور یافتند که متاسفانه سرسپردگی آل سعود به رژیم های غربی و رژیم جعلی اسرائیل، زمنیه خوبی را برای هماهنگی اجرایی و پیاده سازی یک عملیات جاسوسی در داخل خاک سعودی و در همهمه مناسک حج را هر چند به قیمت کشتن چند صد نفر ایجاد می نماید. اما برای روشن شدن این فرضیه، چند سئوال مطرح می کنیم:

1. باید در نظر داشت؛ آیا افرادی که از رده های اطلاعاتی و امنیتی و سیاسی در مراسم حج امسال در صحرای منا حضور داشتند، واقعا در فشار اتفاقی موج عظیم حجاج کشته شده اند؟

2. آیا ممکن است در بحبوحه و گرمای طاقت فرسای فشار حجاج در منا و وقتی که افراد یکدیگر را در آن شلوغی گم کردند، سرویس های جاسوسی تعدادی از افرادی را که از پیش فیلمبرداری و شناسایی شده اند را ربوده و پس از کسب اطلاعات لازم خود، آنها را زیر شکنجه کشته و در نهایت فوت آنها را ناشی از واقعه منا قلمداد کند؟

3. علت عدم تحویل اجساد پس از 5 یا 6 روز از این حادثه چیست؟ آیا ممکن است عدم تحویل و عدم صدور مجوز شناسایی اجساد از سوی سعودی ها، جهت تامین فرصت کافی برای موساد و اتمام بازجویی از ربوده شدگان احتمالی بوده باشد؟

4. غضنفر رکن آبادی به عنوان سفیر ایران در لبنان در بین مفقودین است و منابع سازمان حج اعلام کردند که تقریبا تمام مراکز درمانی را جستجو کرده اند بنابراین احتمالا نامبرده در لیست فوتی ها قرار دارد. آیا پست سابق آقای رکن آبادی نمی تواند یک منبع اطلاعاتی برای سرویس های جاسوسی غرب و موساد باشد؟ العربیه تلاش می کند تا بگوید که اساسا نام وی در لیست حج گزاران نبوده است.

5. چرا وقتی مسئولان برگزاری مناسک در منا از طریق دوربین های امنیتی از شروع وقوع این حادثه مطلع شدند از طریق بی سیم و شبکه های ارتباطی گسترده موجود، اقدام به دستور برای گشاشیش مسیرهای روبرو و اطراف ننمودند؟ علت تعلل بیش از حد مسئولان سعودی چه بود؟

6. چرا مسئولان سعودی که قصد سد معبر را داشتند، ابتدای خیابان را نبستند تا حجاج مسیر های فرعی دیگری در پیش رو داشته باشند؟ چرا پس از ورود میلیونی افراد که دیگر نه راه پیش و نه راه پس داشته اند، گذرگاهها و مسیر عبور مسدود شد؟