ایران خبر- سر و صدای ایجاد شده پس از سخنرانی جنجالی حجت الاسلام پناهیان در شب تاسوعای حسینی در محضر رهبر انقلاب به قدری زیاد بود که بلافاصله گلچین پیاده شده متن این جلسه در شبکه های اجتماعی به سرعت پخش شد تا جایی که بخش های مهم تر این سخنرانی به همراه فایل تصویری و صوتی دست به دست می شد. "نفوذ" کلید واژه اصلی این بحث منبر بود و در این باره گفتنی هایی است:
1-منبرهای سیاسی نوین که می توان شروع آن را از اوایل دوران اصلاحات و با دور ماندن بخش زیادی از حزب الله از دستگاه های حاکمیتی دانست، شروع گردید و تا به امروز ادامه پیدا کرده است. دورانی که اصولگرایان – که شاید آن روزها به گونه امروز واژه اصولگرا به آنها اطلاق نمی شد- به روش گذشته به پایگاه های اصلی انقلاب و خود یعنی منبرهای مجالس مذهبی بازگشتند. منبرهای که می توان بیشترین مقدار تزریق شده مسائل سیاسی را در بطن آن دانست که به خوبی توانست در نبود دستگاه های حاکمیتی و نهادهای فرهنگی دولتی، جوانان حزب اللهی را تغذیه کند. منبرهای تند و تیز و جنجالی پناهیان از سال های ابتدایی دهه 80 با تمام توان رخ نمایی کرد تا آنجا که برخی از نوارهای سخنرانی او در آن سال ها به کرار در میان جوانان رد و بدل می شد.
قدرت بی نظیر پناهیان، بافتن زیبای کلمات به هم و ایجاد ریسمانی محکم از مفاهیم برای القای مطالب به مخاطب، مهم ترین مزیت نسبی پناهیان در آن روزگاران و حتی این روزها، در میان خطبا است. میخ کوب شدن مخاطب در بخش های مهم و یا تمامی قسمت های سخنرانی، از شگرد های منحصر به فرد پناهیان بوده که برتری می دهد او را با سایر هم صنفان و هم لباسان خود.
جوان بودن و مطالعه سیاسی متناسب با مسائل سیاسی روز کشور تا حد تحلیل های سیاسی صرف در لابه لای مسائل مذهبی، هنری بوده که باز هم او را در صف منبری های مطرح شیعه، برجسته نموده و فضا را برای کم رغیب شدن پناهیان مهیا می کند.
علیرضا پناهیان در یکی از جلسات خود به پشتکار کم نظیر خود در زمان دولت اصلاحات برای سفرهای شبانه روزی به استان های مختلف کشور و سخنرانی هایی با قالب و نمای سیاسی-مذهبی اشاره می کند. می توان دوران اوج این منبری مشهور را در زمان دولت اصلاحات دانست.
2- پرداختن به ماجرای دست دادن محمد جواد ظریف با اوباما وقتی به صورت عریان توسط یک سخنران به نقد کشیده می شود آن هم با تطبیق رویداد مهم و حماسی ای برای شیعیان به مانند ماجرای صحرای کربلا، قطعا با کنش موافقان این اقدام محمد جواد ظریف مواجه می شود. حال مخاطبانی را ملاحظه کنید که در یک منبر از سوی حجت الاسلام پناهیان نقد دست دادن با اوباما را با تطبیق حادثه کربلا می شنوند، و در طرف مقابل توجیه حجت الاسلام نقویان در دست دادن ظریف با اوباما را که آن هم با تطبیق واقعه کربلا! مشاهده می کنند. مخاطب این دو سخنرانی مشهور در وهله اول کاملا گیج می شود که بالاخره کدام حقیقت دارد؟ کمترین خروجی این گونه از نقدهای جزئی بر روی منبرهای پرمخاطب حقیقی و مجازی، بدبین شدن به سخنران های کشور در تطابق دادن ماجراهای تاریخ اسلام با واقعیات سیاسی کشور است. (فارغ از اینکه بر اساس اظهارات علما در مورد صحت و سقم اظهارات این دو سخنران، تطبیق پناهیان به واقعیت نزدیک تر بوده است)
3- حجت الاسلام و المسلمین پناهیان در سخنانی در مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی با مستقیم خطاب قرار دادن شورای نگهبان گفتند:" شورای نگهبان هم باید در این زمینه تامل کند که اگر چنین زمینه ای در کسی هست(قابلیت نفوذ پذیری)، به سیاست وارد نشود". واقعا توصیه مستقیم به شورای نگهبان از سوی شخص منبری آن هم در حضور مسئولین ارشد نظام و در راس آنها رهبری کشور و مردم چه لزومی دارد؟! در حالی که بیان تاریخ تحلیلی صدر اسلام و نکات آموزنده ان درسی بی نظیر برای نهاد نظارتی و مهم در کشور که در عرصه انتخابات نقش آفرینی می کنند، کافی می باشد و چه نیازی به تذکر مستقیم آن هم با ذکر نام "شورای نگهبان" در شب تاسوعای حسینی می باشد؟
4-طیف شناسی منبرهای پناهیان در ایام مذهبی و مناسبتی سال کاملا نشان می دهد که در مجالس مشخص که به نگاه سیاسی-مذهبی او نزدیک هستند، سخنرانی می کند ولی آیا تمام مخاطبان هیئت های کشور از جنس مخاطبین پناهیان هستند؟!
رشد انواع هیئت ها و منبری هایی که هیچ گونه خط و ربط سیاسی در خروجی صحبت های آنان نیست روز به روز فزونی گرفته و نگاهی به بنرهای تبلیغاتی برخی از منبری ها نشان از رشد تصاعدی آنها و تسخیر یک به یک این پایگاه های مهم مذهبی برای انقلاب دارد. حال ربط آن به بحث ما و پناهیان چیست؟
فلسفه تشکیل هیئت های مذهبی تذکر و تزکیه نفس مبتنی بر معارف اهل بیت –که سیاست هم جز جدایی ناپذیر آن است- بوده که یک سخنران در تراز انقلاب می تواند با زیرکی مسائل روز را با رنگ و لعاب کاملا دینی و نصیحت گونه به خورد مخاطب دهد. ولی چربش بیش از حد مسائل سیاسی در یک سخنرانی مذهبی در هیئت ها، بیم سیاست زدگی و دفع مخاطب و از دست رفتن یک به یک منبرهای پر مخاطب مذهبی را در پی دارد.
منبرهایی که اگر از دست رود یک به یک توسط سخنرانان مذهبی ای که اعتقاد به جدایی "دین از سیاست"(به شکل حداکثری و یا حداقلی) دارند، فتح می شود و در کلان ماجرا به "ضد هدف" حجت السلام پناهیان نیز تبدیل می شود. شاید توجیه پناهیان برای خلط اینگونه ای مذهب و سیاست در هیئت ها دقیقا مبتنی بر دید رهبران انقلاب باشد، ولی زیاده روی در این زمینه و تحلیل های سیاسی کاملا "نشان دار و عریان"، افت مخاطب را در طولانی مدت سبب می شود.