نظر شما در مورد آییننامه توانگری مالی شرکتهای بیمه چیست؟
قبل از هر چیز باید اشاره کنم یکی از اصلیترین مولفههایی که باعث میشود صنعت، پویا باشد و به مشتریان خود بهترین محصولات را با کمترین قیمتها ارائه دهد، این است که ساختار بازار آن رقابتی باشد. امروزه همه به این اصل اعتقاد دارند که هر چه ساختار بازار رقابتیتر شود، کیفیت محصولات افزایش، قیمتها کاهش و در نتیجه رفاه فردی و اجتماعی افزایش خواهد یافت. از طرفی یک شرط مهم وجود بازار رقابتی، وجود محیط و نهادی است که در آنها اطلاعات صحیح و شفاف و البته با هزینه ناچیز در اختیار عوامل صنعت قرار گیرد. از این منظر آییننامه توانگری مالی موسسات بیمه، خیزش بزرگی برای ساختارمند کردن ارتقاء رقابت در صنعت بیمه است. با وجود این آییننامه و ارزیابیهای مستمر نسبت توانگری موسسات، مشتریان صنعت میتوانند با در اختیار داشتن اطلاعات دقیقتر، بیمهگر خود را انتخاب کنند و اطمینان خاطری را که بیمه ذاتا باید به بیمهگذار القاء کند، به دست آورند. ضمنا آییننامه، بنیانهایی را برای اصلاحات و تعدیلهای لازم در موسسات با نسبت توانگری پایینتر را نیز پیشبینی کرده است.
البته باید اشاره کرد که قبل از این آییننامه، جز برخی نسبتهای مرسوم مالی که میتوانستند میزان توانایی موسسات در پاسخ به تعهداتشان را اندازهگیری کنند، میزان و سنگ محک متقنی وجود نداشت. یعنی در گذشته نیز میتوانستیم سنجهای نادقیق و گاه بر اساس شهود در این مورد داشته باشیم اما با وجود این آییننامه میتوان یک خطکش استاندارد برای این هدف در اختیار داشت تا بتوان عیار هر شرکت را اندازهگیری کرد. از طرفی، ارزیابی ادواری بیمه مرکزی از حیث این نسبت، توانسته است محکی برای ارزیابی موسسات در طول زمان (سال به سال) و ارزیابیهای مقایسهای (مقایسه شرکتها با یکدیگر) توسط کارشناسان و خبرگان صنعت ایجاد کند.
با این همه، این تنها یک خیزش و شروع است و نباید در این مرحله باقی ماند. باید همگام با استانداردهای بینالمللی نسبت به تقویت این شاخص و نیز به کارگیری دیگر شاخصها و نماگرهای مفید بپردازیم. اصولا جمعآوری و ایجاد دادهها و تحلیل و تبدیل آنها به اطلاعات یکی از مهمترین فعالیتهایی است که باید در اولویت صنعت قرار گیرد. همچنانکه علایم حیاتی بدن مانند دما، نبض، چربی یا قند موجود خون یا حتی تعداد گلبولهای قرمز یا سفید خون نمایانگر سلامتی و یا بیماریهای بدن هستند، دادهها و اطلاعات نیز حامل اطلاعاتی از وضعیت سلامت صنعت یا موسسات یک صنعت اند. با این وصف نباید به این جهش و شروع اکتفا کرد. بايد با سرعت و قدرت نماگرهای دیگر را محاسبه کرد و البته برای تقویت رقابت و ارتقاء جایگاه مشتریان صنعت بیمه، آنها را در اختیار همگان قرار داد. همچنین باید در مورد چرایی انتشار همگانی اطلاعات اشاره کنم که، دسترسی راحت و بیهزینه به اطلاعات باعث میشود کارشناسان، اساتید دانشگاهها و دانشجویان علاقهمند بتوانند با تکیه بر این دادهها و روشهای به روز، راهکارهایی نوآورانه را در اختیار صنعت و موسسات قرار دهند.
متاسفانه این نگرش در میان مدیران صنعت بیمه و حتی سایر صنایع وجود دارد که تا خودمان وارد آن محیط کسب و کار نشدهایم، از رقابت و متنوعسازی محصولات و خدمات حمایت میکنیم، اما زمانی که وارد محیط میشویم، دیگر بیان و موضعمان در خصوص متنوع شدن و رقابتی شدن فضای کسب و کار و شکست انحصار متفاوت میشود و نمیخواهیم شرکتهای دیگر و صاحبان سرمایه با علایق و سلایق متنوع وارد صنعت بیمه شوند. اما بنده امیدوار هستم با ادامه روندهای تازه شروع شده، محیط صنعت هر روز رقابتیتر و متنوعتر شود تا هم صنعت و هم مشتریان میوههای بازار رقابتی را برچینند.
شرکت تحت مدیریت شما دارای چه نسبت توانگری است و برای ارتقاء آن چه برنامهای دارید؟
شرکت بیمه ایران معین بر اساس ارزیابی بیمه مرکزی در سالهای 91تا 94 به ترتیب داراي نسبت توانگری 575، 520 ،586 و 577 بوده است. همانطور که ميدانيد، طبق ماده 7 آئين نامه 69 موسساتي كه دارای نسبت توانگري مالي برابر صددرصد و بيشتر هستند در سطح اول قرار میگیرند. این به آن معناست که این موسسات توانایی کافی برای اجرای تعهدات خود در اختیار دارند. شرکت بیمه ایران معین در سال 94 در میان مجموع شرکتهای بیمه در رتبه سوم و در میان شرکتهای فعال در مناطق آزاد در رتبه دوم قرارگرفت.به اين ترتيب شرکت توانایی بیش از 5 برابر سطح استاندارد را در اختیار دارد که این خود یکی از ویژگیهای شرکت بیمه ایران معین است که از طریق آن مشتریان خود را راضی و وفادار نگاه داشته است.
البته شرکت با توجه به دارا بودن نسبت مناسب که نشان از عملکرد مناسب در گذشته دارد، برای آینده نیز برنامههایی را پیشبینی کرده است. در آییننامه توانگری، چهار منبع ریسک شامل ریسک بيمهگري، بازار، اعتبار و نقدینگی مورد توجه قرار گرفته است. در مورد اول، شرکت ما همواره از روشهای علمیو شهود تجربی خبرگان خود برای ارزیابی ریسک مشتریان استفاده میکند که این خود باعث کاهش ریسک بیمهگری در این شرکت شده است. در این رابطه باید اشاره کنم که نسبت خسارت در سال 93 برای این شرکت 34 درصد بوده که از میانگین صنعت پایینتر است. در مورد ریسک بازار نیز، کارشناسان و خبرگان شرکت با به کارگیری روشهای علمی به روز و الگوریتمهای پیشرفته، پیشبینی و شهود تجربی، به طور مداوم مشغول رصد روندهای بازار، بازخوردگیری و تعدیل اقدامات معطوف به تغییرات بازار هستند. این اقدامات در شرایطی که بازارهاي سهام و مسکن شرایط مناسبی را تجربه نمیکنند به شدت حائز اهمیت است. در مورد ریسک نقدینگی نیز میتوان به دو نسبت جاری و آنی شرکت اشاره کرد که بر اساس صورتهای مالی منتهی به 29 /12/ 93 این دو نسبت به ترتیب 4 و 2.4 هستند که به نحوی این واقعیت را در بردارند که ریسک نقدینگی نیز در شرکت بسیار کم و ناچیز است. این وضعیت، استراتژی بهینه شرکت با توجه شرایط اقتصادی کشور، برای نگهداری وجه نقد و داراییهای جاری را نیز در بر دارد که شاهد دیگری برای مناسب بودن نسبت توانگری شرکت است.
مدل مدیریتی بيمه ايران معين چیست و دستاوردهای این مدل در شرکت تحت مدیریت شماچه بوده است؟
در این شرکت یک الگوی کسب و کار طراحی و پیادهسازی شده که بخش اصلی و بنیادین آن عبارت است از ارزش پیشنهادی به مشتریان. سایر اجزای الگوی مدیریت کسب و کار شرکت هم در پیرامون این ارزش بنیادین شکل گرفتهاند. کانالهای فروش و ارتباط با مشتریان، دستهبندی مشتریان و درآمد حاصل از مشتریان در یک سو و شرکای کلیدی، نیروی انسانی و سایر منابع شرکت و هزینهها هم در سوی دیگر آن قرار دارند. بنابراین تمامی این اجزا را اگر روی یک بوم ترسیم کنیم، میتوانیم مدل کسب و کار و مدیریت شرکت را ببينيم. هدف اصلی ما رضایت مشتریان، در کنار توجه به کارکنان و همراستا با منافع سهامداران تحت لوای قوانین بالادستی است.
آیا بیمه ایران معین در عرضه بیمه «مان» توفیق داشت؟ چرا؟
بیمه زندگی مان را باید از دو منظر کیفیت محصول و تجهیز، تهییج و بسیج شبکه فروش مورد توجه قرار دارد. اولین و مهمترین جنبه، کیفیت این محصول است. بیمه زندگی مان یک بیمه زندگی مختلط است که ضمن پوشش ریسک فوت، ریسک مالی و سرمایه گذاری را هم به خوبی پوشش میدهد.این بیمه برخلاف بسیاری از بیمههای زندگی موجود در بازار تقریبا همه پوششها و ویژگیهای مناسب یک بیمه زندگی را در خود جای داده است. این بیمه شامل پوششهای غرامت از کارافتادگی کلی و جزئی ناشی از حادثه، هزینههای پزشکی ناشی از حادثه، پوشش مستمری از کارافتادگی، درمان بیماریهای خاص و سرطان است و در عین حال ویژگیهای مثبت دیگری همچون آخرین سال حیات، پوشش بیمهای تا تاریخ صدور، بهره فنی روزشمار و بسیاری دیگر از این قبیل را داراست .
باید اشاره کنم که بر اساس صورتهای مالی منتهی به 29 /12 /93، نرخ سود مشارکت در منافع 24.9 درصد به بیمهگذاران بیمه زندگی مان تعلق گرفته است. همه اینها به این واقعیت اشاره دارند که بیمه مان محصولی با کیفیت و دارای ویژگیهای مثبت و متنوعی است که مشتریان مختلفِ با رجحانهای متفاوت میتوانند از این محصول بهرهبرداری کنند. این ادعایی است که آمار فروش بیمه زندگی مان آن را تایید میکند. بیمه زندگی مان تقریبا اواخر سال 93 به شبکه فروش معرفی شد و توانست رکوردهای جدید را در بازار بیمههای زندگی برجای بگذارد. به عنوان مثال در سه ماهه آخر سال 93 تقریباً روزانه 1000 بیمهنامه صادر شد. اما این رقم در سال 94 با شتاب بیشتری رشد کرد به طوری که رکورد صدور روزانه 1500 فقره بیمهنامه نیز متعلق به بیمه زندگی مان شده است. با این توصیف در شش ماهه نخست سال جاری، 105 هزار و 861 فقره بیمه صادر شد که این رقم تا اکنون از مرز 211 هزار نیز عبور کرده است. تمامیدادههای فوق حاوی این اطلاعات هستند که بیمه زندگی مان رکورد شکن و یکهتاز صنعت بیمه کشور است. به کارگیری اساتید تراز اول بازاریابی در کنار ایجاد نظام ارزیابی و پایش شبکه فروش در موفقیت این محصول نقش ویژهای داشتهاند.
همگی این موفقیتها مدیون مشارکت و همکاری دلسوزانه و سازنده مجموعه معظم بیمه ایران و نمایندگان فعال و شبکه فروش اين شرکت است. مجموعه معظم بیمه ایران چه از لحاظ لجستیکی و چه از لحاظ در اختیار قرار دادن دانش و تجربه انباشته خود، بیشترین و بهترین مشارکتها و حمایتهای ممکن را برای تعالی بازار بیمههای زندگی از طریق معرفی مان انجام داده است. با این وصف باید تمامیموفقیتهای بیمه زندگی مان را به این شرکت و مدیرانش، همکارانش، نمایندگان فعال و شبکه فروش آن تبریک گفت. این تغییر نگرش و استراتژی به سمت تقویت بیمههای زندگی را باید در راستای منویات وزارت اقتصاد و دارایی، بیمه مرکزی و برنامههای استراتژیک بیمه ایران دید. چرا که طراحی، معرفی و فروش بیمه زندگی مان تماما در راستای اهداف، برنامهها و دورنمای ترسیم شده توسط این سه مجموعه است.
آیا بیمه ایران معین میتواند در ارزیابی و انتقال ریسک و توزیع مجدد جهانی آن در حفظ و حراست از سرمایههای موجود و سرمایهگذاریهای آینده در مناطق آزاد صنعتی و مناطق ویژه اقتصادی کشور نقش داشته باشد؟
اصولا یکی از منطقها و دلایل ایجاد شرکتهای بیمه در مناطق آزاد این است که فارغ از محدودیتها و قوانین مرسوم سرزمین اصلی و با در اختیار داشتن برخی مشوقها، بتوانند در عرصههای بینالمللی فعالیت کنند. شرکت بیمه ایران معین یکی از بزرگترین و قدرتمندترین شرکتهای ثبت شده در مناطق آزاد کشور است که سهم قابل توجهی از فعالیتهای بیمهای مناطق ویژه و آزاد کشور را در اختیار دارد. این در حالی است که شرکت از حمایتهای لجستیکی، دانش و تجربه شرکت معظم بیمه ایران نیز بهرهمند است. با حضور شرکتهای خارجی در صنعت بیمه و مشخصاً در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی که جذابیت بیشتری برای حضور آنان دارد، این شرکت قابلیت و ظرفیت لازم برای همکاری مشترک بینالمللی را دارد.
نقش نهاد ناظر در بازار رقابتی در دوه پسا تحریم چیست؟
اجازه دهید این مسئله را از دریچهای متفاوت از نظارت دولتی نگاه کنیم، چرا که یکی از مکانیزمهای مناسب نظارت، پایش و قانونگذاری، مکانیزمیاست که مشارکت و منویات ذینفعان و فعالان صنعت را به نحو مطلوب همراه داشته باشد. در غیر این صورت نگاه از بالا به پایین نتایج مناسبی نخواهد داشت. به طور کلی 4 نوع انجمن یا سندیکای بیمهای در جهان وجود دارند که تنها به دو نوع اول که مربوط به بحث هستند، اشاره میکنم. در اولین گروه از انجمنها، اصلیترین ماموریت انجمن، حفظ و کنترل رقابت، جلوگیری از فساد، تبانی و ایجاد قوانین و مقررات لازم برای حفظ نظم بازار و رقابت در آن است. از مهمترین این انجمنها میتوان به انجمن بازار بیمه و بیمه اتکایی لندن و یا موسسه پذیرهنویسی لندن اشاره كرد.
دسته دوم، متمرکز بر ارائه خدمات حمایتی به اعضا در موضوعات گوناگون است. یکی از مهمترین کارکردها و البته ماموریتهای این نوع انجمنها، حفظ منافع اعضا در فرایندهای قانونگذاری و ایفای نقش به عنوان نماینده، سخنگو و وکیل شرکتهای بیمه در ارگانهای قانونگذار و دولت است. حتی وظیفه واکنش به فشارهای بخش عمومینیز بر عهده این انجمن است. مهمترین این انجمنها، فدراسیون بیمه ایالت مینه سوتا، انجمن بیمه آمریکایی و ... است.نکته قابل ذکر در مورد این انجمنها این است که نظارت و قانونگذاری در مدلهای موفق جهانی تنها در قالب بخش دولتی و بدون نقشآفرینی عاملان صنعت صورت نمیپذیرد. یعنی این انجمنها همواره جزء جداییناپذیر فرایند چانهزنی، مقررات و سیاستگذاری، نظارت، پایش و ارزیابی صنعیت بیمه اند. وجود سندیکاها و انجمنهایی از نوع اول میتواند به حفظ نظم بازار، تهییج رقابت و جلوگیری از تخلفات كمك كرده و با مشارکت فعالان صنعت و دولت، كاري كنند که حقوق صنعت و مشتریان صنعت محفوظ باقی بماند. یعنی تلاش برای مهندسی یا دستکاری بازار به منظور تهییج یا حفظ رقابت بدون در نظر داشتن نظرات، حقوق و منویات فعالان صنعت امکانناپذیر است. به زعم بنده بهتر است سازوکاری اندیشید تا بتوان سندیکای صنعت بیمه را به گونهای تقویت کرد تا همراستا با دستگاههای نظارتی دولتی و نهاد بیمه مرکزی، بتوانند به نظارت، قانونگذاری و ارائه بستههای سیاستی بپردازند. این همان آموزهای است که کشورهای موفق آن را تجربه کردهاند.
در خصوص بازار بیمههای اتکایی در دوره پساتحریم توضیح دهید.
تحریمهای ظالمانه و ناحق همچنانکه معیشت و اقتصاد شهروندان کشور را مورد هدف قرار داد، صنعت بیمه را نیز با چالشهایی مواجه ساخت. به طور کلی میتوان اثر تحریم بر صنعت بیمه کشور را از دو کانال مستقیم و غیر مستقیم بررسی کرد. اولین اثر، از اعمال محدودیت بر واگذاری اتکایی به شرکتهای خارجی و اعمال محدودیت در ارتباط با فعالیت شرکتهای خارجی در صنعت بیمه کشور ایجاد شد. دومین اثر از طریق فشار بر متغیرهای کلیدی اقتصادی به ویژه رشد اقتصادی صورت گرفت. در مورد اثر اول باید اضافه کنم که اعمال تحریم بر صنعت بیمه موجب شد بیشتر بیمههای اتکایی به داخل کشور معطوف شود و این موضوع موجب افزایش ریسک صنعت بیمه در کشور شد. در حال حاضر به نظر میرسد با لغو تحریمها بازار بیمه اتکایی در صورتي که بخشی از ریسکها به شرکتهای بینالمللی منتقل شود، قوت گیرد؛ چرا که ورود شرکتهای خارجی نیازمند زمان و مقدمات و بسترهایی است که هنوز مهیا نیستند، اما قراردادهای اتکايی میتوانند در زمان کوتاهی با طرفهای خارجی منعقد شوند