چهره | پاسخ |
محمد هاشمی، فعال سیاسی اعتدالی | افراد اگر خود را در جايگاه رييسجمهور قرار دهند درك ميكنند كه هر كسي با محدوديتهايي مواجه است. بالاخره در كشور ما تنها قوه مجريه وجود ندارد. قوههاي ديگر، رهبري، نيروهاي مسلح، علما و مراجع، شوراي نگهبان و... هر يك خواستهاي و رويكردي دارند. نميشود گفت كه رييسجمهور بعد از رييسجمهور شدن فقط به خواستههاي حاميان خود توجه كند. ممكن است اين حاميان از طيفهاي مختلف باشند و توقعات متفاوتي داشته باشند. حتما در يك محدودهاي بايد به اين مطالبات توجه كرده كه به اعتقاد من در اين محدوده توجه شده است. اما اينكه بگوييم صرفا به حاميان توجه شود، درست نيست چون رييسجمهور بايد به همه گروهها و ملت توجه كند. من اعتقاد دارم كه دوران تبليغات انتخاباتي با دوره رياستجمهوري متفاوت است و فضاي آن دوره ايجاب ميكند كه وعدههايي داده و حرفهايي زده شود؛ ضمن اينكه دوره رياستجمهوري چهار سال است و اكنون فقط سه ماه از آن گذشته است. |
مصطفی تاج زاده، فعال سیاسی اصلاحطلب | شخصاً با این پیشفرض که روحانی چرخش به راست داشته، مخالفم و معتقدم رییسجمهوری پس از انتخابات نهتنها چرخش به راست نکرده، بلکه اساساً نمیتواند گردش کند. به هر حال ۲۴ میلیون شهروند ایرانی به روحانی رای دادهاند. از طرفی انتخاب کسانی که در این انتخابات به رییسی رای دادند، هرگز روحانی نخواهد بود و هر چقدر هم روحانی گردش به راست کند، تاثیری در رای آنها ندارد. به نظر میرسد بخشی از ۱۸ میلیون شهروندی که اساساً در انتخابات شرکت نکردند، از روحانی، خاتمی و جریان اصلاحات عبور کردهاند. با این حساب اگر روحانی بهدنبال بهدست آوردن رای این ۱۸ میلیون نفر باشد، عملاً باید بیش از پیش به سمت جریان اصلاحات گردش کند. معتقدم روحانی باهوشتر از آن است که بخواهد به سمت راست بچرخد؛ چرا که میداند در صورت گردش به راست، چیزی بهدست نمیآورد و صرفاً پشتوانه عظیم مردمیاش را از دست خواهد داد و روحانی باید مراقب این مساله باشد. شرایط کشور و موقعیت دولت نیز بهگونهای است که رییسجمهوری تا پایان دوره چهارسالهاش به حمایت مردم نیاز دارد و طبیعتاً نمیتواند به سمت راست گرایش پیدا کند. |
حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهور | گفتهاند روحانی باهوشتر از آن است که به راست گردش کند، میگویم احتمالاً روحانی گردش به راست نمیکند ولی گردش راست به سمت روحانی بعید نخواهد بود. |
احمد پورنجاتی، فعال سیاسی اصلاحطلب | آن پارامترها يا عناصر بنيادين شخصيت آقاي حسن روحاني تغيير عمده و اساسي نه تنها نسبت به دوره قبل و نه تنها نسبت به زمان تبليغات انتخابات بلكه حتي نسبت به سالهاي ٥٨ و ٥٩ نداشته است. به فكتهايي ميتوان اشاره كرد كه خيال همه راحت شود. بايد بگويم كه آن اشتباه محاسبه و خطا در ارزيابي و گاه عوضي گرفتن يا حتي احساس عوضي گرفتنها از همين جا ميآيد. از نظر من مهمترين ويژگي آقاي روحاني عملگرايي همراه با چشماندازها، افقها و دورنماهاي يك مديريت بر مبناي قاعده بازار است. |
محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید مجلس | جریان اصلاحات تمام انرژِی خود را برای پیروزی دکتر روحانی در انتخابات اردیبهشت ۹۶ به کار برد. جریانی میخواهد بین اصلاح طلبان و دولت فاصله بیندازد باید در مقابل اینگونه تحرکات هوشیار باشیم و دولت هم باید مراقبت کند در ایجاد این فاصله سهیم نباشد. |
علی تاجرنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب | اگر مقایسهای انجام شود میان صحبتهای ایشان در ایام انتخابات و صحبتهایی که الان مطرح میکنند؛ یکسری اختلافاتی را شاهد خواهیم بود. البته بخشی از آن طبیعی و آن هم به دلیل فضای انتخابات است. اما من فکر میکنم همه آنچه بیان میشود در گفته و سخن، خلاصه نمیشود بلکه براساس یک استراتژی طراحی شده است. بهطور مثال در نوع مواجهه با نیروهای نظامی در قبل از انتخابات و زمان فعلی. به هر جهت براساس این دو شاخصهای که بیان کردم، فکر میکنم آقای روحانی در عملکرد خودشان نسبت به دولت اول، قدری محافظهکارانه برخورد کردهاند و به جریان اصولگرایی نزدیکتر شدهاند. |
جهانبخش خانجانی، فعال سیاسی اصلاحطلب | شان آقای روحانی بیشتر از این حرفهاست که به سمت افراد گرایش پیدا کنند. ولی شاید آقای روحانی به این فکر میکنند که انتخابات تمام شده و حالا کمتر به بدنه اجتماعی احتیاج دارند بنابراین به سمت منابع قدرت و اقتدار گرایش پیدا کردهاند. ضمن اینکه اگر این گرایش برای رفع مضایق مردم باشد ما از آقای روحانی تشکر میکنیم. اما اگر این گرایش برای بقای قدرت خودشان باشد نام ماندگاری از ایشان در تاریخ نمیماند. به هرحال ایشان با وعدهای وارد عرصه سیاست و انتخابات شدهاند. اگر مردم احساس کنند آقای روحانی برای ماندن به هر قیمتی به مسیرهایی کشیده میشوند که مطلوب مردم نیست تاریخ از ایشان به خوشنامی ياد نخواهد کرد. |
محمد کیانوش راد، فعال سیاسی اصلاحطلب | حسن روحانی همان حسن روحانی است که اصلاح طلبان در انتخابات 92 به او رای دادند. تا کنون هم در حد مقدوراتی که در اختیاراتش بوده توانسته فعالیت های خودش را دنبال کند. روحانی هیچ گاه خود را به عنوان یک اصلاح طلب و یا نماینده جریان اصلاح طلب معرفی نکرده است. آنچه که آقای روحانی بر آن تاکید کرده است حرکت بر مدار روش اعتدالی است. روش اعتدالی یک ایدئولوژی نیست بلکه صرفا باید به عنوان یک روش میانه روانه و توافق ساز بین جریانات اصلی رقیب در فضای سیاسی ایران ارزیابی شود. بدیهی است که با این تعریف اصلاح طلبی به عنوان یک چارچوب فکری فراتر و متفاوت از نوع نگاهی است که در دولت آقای روحانی وجود دارد. به همین دلیل مطالبات اصلاح طلبان فراتر از اقدامات دولت بوده است. اما بر اساس ضرورت های واقع بینانه سیاسی باید همچنان از سیاست حمایت و انتقاد در شرایط کنونی پیروی کرد. تلاش جناح اصولگرایان افراطی از ابتدا پروژه شکست و واگرایی بین اصلاح طلبان و آقای روحانی بوده است. امروز نباید در دام بازی اصولگرایان افراطی وارد شویم. |
فائزه هاشمی، فعال سیاسی اصلاحطلب | من تغییر رویکرد و فاصله گرفتن آقای روحانی از اصلاحطلبان را قبول ندارم. ما باید محدودیتها و فشارها بر آقای روحانی را درک کنیم. شک دارم فاصله گرفتن روحانی از اصلاحطلبان درست باشد. من نمیتوانم چرخش شدید را تایید کنم و از طرفی هم روحانی را همراه کامل اصلاحطلبان نمیبینم. آقای روحانی عضو حزب اعتدال و توسعه است و طبعا هر کسی که قدرت را در اختیار میگیرد اولویت اول را به حزب خود میدهد. در این مورد باید بدانیم رئیس جمهور اختیار مطلق ندارد و بخش محدودی از قدرت را در کشور ما در اختیار دارد. |
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب | آقای روحانی تغییر آنچنانی نکرده است که بتوان برای آن تعبیر چرخش به راست را به کار برد. اما اینکه بالاخره در درون ستاد مدیریتی و فکری آقای روحانی اتفاقاتی رخ داده، باتوجه به یکسری تغییر و تحولاتی که در عرصههای مدیریتی به وجود آمد، طبیعتا این برداشت را تا حدودی جامعه رای او میتواند داشته باشد اما این واقعیت است که کنشگران اصلاحطلب تا به حال به هیچ جمعبندی این چنینی نرسیدند ولی بیشتر نگرانیشان برای کارآمدی دولت و بازدهی دولت باتوجه به شعارهای انتخاباتی آقای روحانی و شرایط بحرانی اقتصادی و بینالمللی است که کشور با آن مواجه است. در واقع اصلاحطلبان بیشتر مطالبهگر این مساله هستند یعنی منافع مردم و خواست عمومی را نگاه میکنند و اینکه آن رفراندوم29 اردیبهشت بر اثر عملکرد چهار سال آینده دولت دوازدهم منتهی به کاهش مشارکت مردم در پای صندوقهای رای نشود. این دغدغه اصلی اصلاحطلبان است و در کل میگویم من چرخشی در رویکرد سیاسی آقای روحانی در فاصله چند ماه بعد از انتخابات نمیبینم. |
حسین کنعانی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا | دولتها در گذشته هم دست به تغییر و تحول در ساختار سیاسی خود میزدند و سعی میکردند با رویکرد جدیدی دولت دوم خود را شروع کنند. آنها با دست رد زدن به خواسته های گروههای سیاسی حامی خود، اختلافاتی ساختاری و سیاسی ایجاد کردند. آقای روحانی در مقطعی با ائتلاف با اصلاح طلبان و کارگزاران توانست رای بیاورد. اما در دور دوم بیشتر تمایل دارد به اصل خود یعنی اصولگرایی بازگردد. اصلاح طلبان توقع داشتند که آقای روحانی در دور دوم امور را به دست آنها بسپارد اما در موضوع انتخاب وزرا معلوم شد چنین اتفاقی قرار نیست بیفتد و بنابراین اختلافات افزایش پیدا کرد. بنابراین این فاصله معنادار بین آقای روحانی و حامیان او به وجود آمد. فاصله گرفتن از جریانات سیاسی که باعث روی کار آمدن دولتها میشوند باعث تضعیف پایگاه اجتماعی دولت خواهد شد و همچنین موانعی بر سر راه آن ایجاد می کند. |
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا | من چنین تصوری ندارم که آقای روحانی به لحاظ سیاسی چرخش به راست کرده است. اصلاحطلبان در دور دوم ریاستجمهوری آقای خاتمی چنین بحثهایی را مطرح کردند، به این معنا که آقای خاتمی از منصب لیدر جریان اصلاحات خارج و یک رئیسجمهور شده است و که بعدها موضع عبور از خاتمی مطرح شد. معمولا در دور دوم ریاستجمهوری، روسای جمهور با سبقه سیاسی و جناحی چنین بحثهایی مطرح میشود. یعنی خصلت دور دوم ریاستجمهوریها همین است. دوره اول روسای جمهور سیاسی و جناحی مثل آقای روحانی و خاتمی بیشتر رنگ و بوی جناحی دارند چون چهار سال بعد آنها میخواهند کسب آرا کنند و این کسب آرا باید با اتکا به جناح سیاسی خودشان تأمین شود اما در دور دوم این وضعیت وجود ندارد. یک نکتهای فراموش نشود و آن اینکه خواستگاه سیاسی آقای روحانی در گذشته جناح اصلاحات نبود و شاید اشتباهی که برخی اصلاحطلبان مرتکب شدند، این است که انتظار بیش از اندازه از آقای روحانی داشتند چون او را یک چهره کاملا اصلاحطلب تلقی کردند و الان که آقای روحانی برخی حرکتها را انجام میدهد، تعجب میکنند. خیر آقای روحانی هیچ گاه آقای خاتمی نبود اینها هستند که چنین تلقی داشتند. حتی اگر به دور دوم ریاستجمهوری آقای خاتمی نگاه کنیم، میبینیم هرچه دوره ریاستجمهوری آقای خاتمی به آخر نزدیک شد، او از آن تندرویها و رادیکالیسم جناح اصلاحطلب فاصله گرفت که خیلی تعجب آنها را برانگیخت. |