به گزارش
ایران خبر، این روزها کشور شاهد اعتراضاتی است که اگرچه در گوشه و کنار با شعارهای ساختارشکنانه همراه شده اما باید پذیرفت که اصالت بروز آن به دلیل فشارهای اقتصادی متعددی است که مردم این روزها تجربه میکنند. فشارهایی که سرانجام به حضور اعتراضی در کف خیابان و جستوجوی مطالبات خود از این مسیر منجر شده است.
اما این روند در حالی شکل گرفته که در سطح دولت که اکثر اعتراضات متوجه به عملکرد آنهاست نه تنها هیچ عزمی برای پاسخگویی وجود ندارد، بلکه مقامات دولتی به سمت تهدید معترضان رفته و میکوشند مسئولیت هدایت این اعتراضات را به جریان مخالف دولت نسبت دهند. بر این اساس اسحاق جهانگیری در واکنش به اعتراضات شکل گرفته در شهرهای مختلف هدایت آن را به مخالفان دولت نسبت میدهد و مدعی میشود «مسائل اقتصادی بهانه برخی مسائل شده است.
در پشت پرده مسائل دیگری مطرح است. کسانی که بانی برخی اقدامات علیه دولت شدهاند، بدانند دود اقدامات آنها به چشم خودشان میرود. وقتی حرکت سیاسی در خیابان شروع میشود، دیگران بر آن سوار میشوند و کسانی که آن حرکت را شروع کردند، پایان دهنده آن نیستند.»
اما این گفتهها فقط مختص به نیروهای داخل دولت نیست، چراکه در خارج از دولت نیز، نیروهای فکری وابسته به دولت همین سناریو را تکرار میکنند. برای مثال حمیدرضا جلایی پور در یادداشتی برای خبرگزاری دولتی برنا، ادعاهای جهانگیری را به گونهای عریانتر تکرار میکند و مینویسد: «به نظر میرسد این اعتراضها از ابتدا خود جوش و مردمی نبوده و سازماندهی شده است.
دو سوم خانمها از پوشش چادر استفاده میکردند. معمولاً خانمهای چادری در تظاهرات رسمی که از صدا و سیما اعلام میشود شرکت میکنند- مثل تظاهرات بعد از نماز جمعه، روز قدس، روز ۲۲ بهمن. بنابراین احتمالاً این خانمها از مراکزی دعوت شده بودند.
بعد از آن عدهای از مالباختگان و ناراضیان هم به آنها پیوسته بودند و یک مقدار کنترل از دست سازمان دهندگان اولیه خارج شد و کل جمعیت هم چند صد نفر (و حدود هزار نفر) بودند. فیلمبرداری خیلی پخته انجام گرفته بود تا مورد پسند رسانههایی نظیر بی بی سی هم قرار بگیرد!! صورت کسی را هم نمیشد تشخیص داد. گویا باید جوری وانمود میشد که واقعاً مردم از «دولت روحانی» ناراحتند. در صورتیکه در اعتراضات خودجوش معمولاً شعارها بیشتر علیه حاکمیت است نه دولت.
همچنین عباس عبدی دیگر سناریست اصلاحطلب حامی دولت نیز، همین گفتهها را تکرار میکند و میگوید: «این گونه رفتارهای دوگانه نشان میدهد که عدهای مردم را بازیچه فرض میکنند تا به اهداف خاص برسند. ولی این مسیر منتهی به نتیجه و مقصود نخواهد شد، زیرا نه مشکلات جامعه محدود به مسائل معیشتی است و نه افرادی که مطالباتی دارند محدود به این افراد و این شهرها هستند. بنابراین چارهای نیست جز آنکه معتقد شویم این رفتار و برنامهها در آن استان و به طور مشخص در امور معیشتی پشت پردههایی دارد..»
صادق زیبا کلام نیز همسو با دیگر چهرههای وابسته به دولت، همین سناریو را تکرار میکند و میگوید: «مانند همه وقایع پنج سال گذشته، مخالفان دولت روحانی این روزها هم تلاش میکنند از آب گلآلود ماهی بگیرند. به عبارت دیگر، آنان میخواهند همه این نابسامانیها را که حداقل در سیاستهای اجرایی غلط دو دهه گذشته ریشه دارد، صرفاً به پای دولت یازدهم و عملکرد شش ماهه دولت کنونی بنویسند. برخی از تندروها، حتی یک گام به جلو گذاشته و از تجمع مردم در برخی شهرها به عنوان حرکت اعتراضی علیه دولت استقبال هم کردند.»
اکبر ترکان، مشاور رئیس جمهور نیز در این خصوص میگوید: «زمینه نارضایتی فقط اقتصادی نیست، در همین زمینه یک کارشناس ارشد مسائل امنیتی نیز این اعتراضات را مطالبات ۴۰ ساله مردم از انقلاب دانست که با موج سواری همراه شده است.»
یک سوال اساسی
اما نکته مهم در خصوص تلاش نیروهای وابسته به دولت پیرامون هدایت این اعتراضات آنجاست که این جریان به واسطه چنین ادعایی به دنبال رد گم کردن وقایع سال ۸۸ است. جایی که به صورت غیرمستقیم به دنبال همانندسازی اعتراضات این روزها با وقایع سال ۸۸ هستند. به ویژه آنکه در برخی از تجمعات نیز همانند سال ۸۸، شعارهای ساختار شکنانه سرداده شده است. اما در این میان سوال اصلی که مدعیان توهم توطئه باید به آن پاسخ دهند این است که چهرههایی که خود روزی در برابر این شعارهای ساختار شکنانه ایستاده بودند و به دنبال حفظ جمهوری اسلامی بودند، چگونه میتوانند امروز به بازتولید این شعارها بپردازند و یا در برابر آن سکوت کنند؟ شعارهایی که اگر نگوییم تندتر از شعارهای سال ۸۸ است، میتوان آنان را همتراز با آن شعارها دانست.
بههمریختگی در تحلیل
اما در سوی مقابل برخی دیگر از اصلاح طلبان نظری دیگر بیان میکنند که نشان از بههم ریختگی شدید آنان در تحلیل موضوع است. در این خصوص محمود صادقی نماینده اصلاح طلب تهران با مهر تأیید زدن به پناه بردن دولتیها به سناریوی توهم توطئه، اگرچه احتمال سازماندهی اعتراضات را رد نمیکند اما میگوید که دولت باید در این خصوص پاسخگو باشد. وی در توئیتر خود نوشته است: «اگر اعتراضات مردمی سازماندهی هم شده باشد، مسئولان دولتی باید پاسخگو باشند. به جای پاسخگویی به تئوری توطئه پناه نبریم.»
چرا رئیس جمهور سخن نمیگوید؟
در همین حال نکته مهم اینجاست که در گیر و دار اعتراضهای مردم به مشکلات معیشتیشان که حالا با شعارهای ساختار شکنانه همراه شده و به نظر میرسد از مسیر اصولی خود خارج شده، شخص رئیس جمهور به عنوان فردی که میتواند در شرایط اقتصادی و معیشتی مردم تاثیر مستقیم بگذارد و سخنانش باعث آرامش مردم شود، سکوتی عجیب اختیار کرده است. سکوتی که قطعاً میتواند در تشدید اوضاع نقش داشته باشد.
این در حالی است که حسن روحانی که معتقد بود «دوران منبرهای یکطرفه به سر آمده» طی ۹ ماه گذشته تنها متکلم وحده بوده و به صورت یک طرفه سخنان خود را بیان کرده است. بر اساس آمار موجود روحانی از ۲۱ فروردین ماه امسال تا به امروز هیچ نشست خبری برگزار نکرده و خود را در معرض پرسش خبرنگاران به عنوان نماینده افکار عمومی قرار نداده است.
اگرچه تیم اطلاع رسانی دولت نیز در هنگام برگزاری نشستهای خبری، با مدیریت جلسه، بیشترین فرصت طرح سوال را در اختیار رسانههای همسو با دولت قرار میدهد و نمایندگان رسانههای منتقد، بیشتر به عنوان زینت المجالس در این نشستهای خبری حضور پیدا میکنند.
امید است که رئیس جمهور به عنوان سکاندار قوه مجریه در نخستین فرصت، با حضور در برابر نمایندگان رسانهها، ضمن دعوت مردم به آرامش، پاسخگوی سوالات و انتقادات رسانهها به عنوان نمایندگان افکار عمومی باشد.