به گزارش
ایران خبر، به نقل از یورونیوز، اینروزها شبکههای اجتماعی مملو از شوخی با پدیدهٔ «نایاب شدن توپهای دستمال توالت» در فروشگاههاست و شماری از کاربران ایرانی که در خارج از کشور زندگی میکنند نیز با تبلیغ استفاده از «آفتابه» به جمع این شوخیکنندهها پیوستهاند.
گرچه در برخی مناطقِ خاورمیانه و شمال آفریقا، به دلیل تفاوت فرهنگ بهداشت فردی، خرید دیوانهوارِ کاغذ توالت چندان معنادار نیست اما این چالش در باقی نقاط دنیا بیداد میکند. اما خاصیت تسلیبخش کاغذ توالت چیست که مردم در وقت اضطرار تا این حد به آن هجوم میآورند؟
خبرگزاری فرانسه در گزارشی به علل روانشناختی این مسأله پرداخته است و در اینجا نگاهی به آن داریم:
چرا دستمال توالت در فروشگاهها تمام میشود و نه خوراک؟
دستمال توالت نه میتواند جلوی سرایت بیماری و عفونت را بگیرد و نه شکم گرسنه را سیر کند و دیگر اینکه چرا مثلا قوطیهای کنسرو یا دیگر خوراکیها و نوشیدنیها در فروشگاهها تمام نمیشود؟
استیون تیلور، نویسندهٔ کتاب «روانشناسیِ بیماریهای همهگیر» معتقد است که بستههای سفید و قلمبهٔ کاغذ توالت، در ذهن افراد به شکل «نماد امنیت» عمل میکنند.
او میگوید: «مردم فکر میکنند برای تأمین امنیت خود و خانوادهشان، غیر از درخانه ماندن و شستن دستهایشان، باید بالاخره کاری بکنند.»
تیلور همچنین معتقد است که این امر در احساس بیزاری ما از «چیزهای چندشآور» نهفته است، و وقتی احساس خطر میکنیم این احساس بیزاری تشدید میشود و ما را به واکنش وا میدارد.
این استاد روانشناسی دانشگاه بریتیش کلمبیا میافزاید: «یکی از دلایلی که مردم به دستمال توالت هجوم میبرند همین است، چون این محصول ذهناً برای آنها به وسیلهای برای اجتناب از چیزهای چندشآور تبدیل شده است.»
«بازی» یا «خطای ریسک صفر»، اقتصاددانها چه میگویند؟
در نخستین نگاه، بخشی از مسأله را میتوان با نظریهٔ بازیها در اقتصاد توضیح داد؛ اگر هرکس فقط آنقدر که نیاز دارد خرید کند همهچیز برای همگان هست. اما اگر بخشی از مردم شروع به «خرید عصبی»، یا «خرید از سر ترس»، بکنند آنگاه استراتژی بهینه آن است که شما هم بهاندازهٔ کافی خرید کنید تا سرتان بیکلاه نماند. اما این تمام مسأله نیست.
کارشناسان اقتصاد بر این باورند که مردم عموما تمایل دارند به جای مواجهه با خطری جدی که رفعِ آن هزینهٔ زیادی دارد، خطری سطحی و ساده را برطرف کنند که فکر میکنند هزینهاش صفر است، امری که در علم اقتصاد به «خطای ریسک صفر» معروف است.
فراست بخاری، استاد اقتصاد دانشگاه ایست آنگلیا در بریتانیا میگوید: «فکر میکنم که این امر نتیجهٔ آن است که مایلیم با بودجهٔ محدومان سعی کنیم کنترل امور را در اختیار بگیریم. برای همین چیزهای ارزان را به میزان زیاد میخریم و انبار میکنیم و ته دلمان میگویم که بالاخره مصرفشان میکنیم.»
استیون تیلور، نویسندهٔ کتاب «رونشناسی بیماریهای همهگیر» نیز معتقد است که آنچه امروز میبینیم پیش از این نیز بارها روی داده است. وقتی آنفلوانزای اسپانیایی در ۱۹۱۸ به آمریکا رسید بیش از ۷۰۰ هزار نفر جان باختند و مردم وحشتزده فروشگاهها را خالی کردند.
همهگیری شبکههای اجتماعی و بیماریهای همهگیر
اما انتشار ویروس کرونا یک تفاوت عمده با دیگر بیماریهای همهگیر پیش از خود دارد و آن هم زمانِ انتشار آن است، یعنی دورانی که شبکههای اجتماعی یا نبود یا تا این حد توسعه پیدا نکرده بود. حتی وقتی آنفلوآنزای خوکی در ۲۰۰۹ همهگیر شد فقط به نوعی آغاز توسعهٔ شبکههای اجتماعی بود.
تیلور معتقد است که نقش شبکههای اجتماعی در برخورد مردم با بیماریهای همهگیر و تأثیر آنها هم جنبههای مثبت و هم جنبههای منفی داشته است.
او میگوید: «گسترش شبکههای اجتماعی، سبب شده تصاویر و ویدیوهای دراماتیک این دوران در جهان دستبهدست شود و همین حس خطر و اضطرار مردم را دوچندان کرده است.» و میافزاید: «اما از سوی دیگر، شکبههای اجتماعی میتوانند کمک بزرگی برای ایجاد پشتیبانی جمعی باشند بهویژه وقتی همه بهنوعی در تنهایی خانهنشین شدهاند.»
گرچه در جریان بیماری همهگیر در تاریخ گهگاه سرکشی و شورش هم رخ داده اما دکتر تیلور معتقد است که این موارد ناچیز بوده و آحاد بشر در چنین مواقعی عمدتا به یاری هم شتافتهاند.
او در انتها میافزاید: «واکنش اصلی مردم حفظ نظم، کنار هم ایستادن، همبستگی و کمک به یکدیگر بوده است و همگان تلاش خود را کردهاند تا اجتماع بتواند بر دشواری غلبه کند.»