به گزارش
ایران خبر، دکتر عفت السادات مرقاتی خویی در پاسخ به این سوال که گاهی مشکلات به وجود آمده در دوران بارداری و یا بعد از تولد فرزند زوجین را از هم دور می کند و باعث ایجاد سردی در فضای زن و شوهر می شود و حتی ممکن است مرد از خانواده خود دور شود نظر شما در این مورد چیست تصریح کرد: اگرچه وقایع طبیعی مانند حاملگی، زایمان و شیردهی به علت تحولات جسمی، هورمنی و غیره رفتارهای جنسی یک زن و به تبع آن همسرش تحت تآثیر قرار می گیرد؛ اما این پدیده های بیولوژیکی و فیزیولوژیک توجیهی برای دوری زن و شوهر از هم نمی تواند باشد. تغییر در رفتارهای جنسی نباید عاملی برای اختلال در رابطه بین زن و شوهر باشد؛ برعکس این تغییرات باعث نزدیک شدن دو نفر بهمدیگر است. برخلاف باور نادرستی که در بین مردم هست، تحقیقات نشان داده اند که تعاملات جنسی در این دوران (بارداری، شیردهی…) تجارب جدیدی برای زوج را پیش می آورد که شاید به نوع خود ویژه و خاص باشد. مشخصا هورمونهایی که در دوران بارداری، پست پارتوم و شیردهی در بدن زن افزایش می یابد بر پاسخ دهی جنسی بویژه میل و اشتهای چنسی تآثیر دارد؛ اما باید تآکید کنم که نزدیک شدن زوج به همدیگر و تقویت صمیمیت بین آنها اثر مهاری بر عملکرد هورمون های مذکور دارد. اثر معکوس هورمونها بر میل و فعالیت جنسی در مقابل اثر مثبت چشمگیر تعاملات خوب و خوشایند جنسی بین زن و شوهر در این دوران بسیار ناچیز است.
وی افزود: زوجین برای آشنایی با تغییرات در الگوی جنسی زوجین در دوران فرزندآوری باید آموزش ببینند، و مهارتهایی را کسب کنند که چگونه با این شرایط مواجه شوند. برخی بر این باور نادرستند که دوران بارداری، هفته های بعد زایمان و حتی در شیردهی زن غیر فعال می شود و هر گونه رابطه جنسی بین زن و شوهر محدود و بعضا قطع می شود و درصدد تقویت این باور غلط هستند که در طول این مدت مرد چگونه باید به نیازهای جنسی خود پاسخ دهد؟! البته چنین باورهای غلط ریشه در این طرز تفکر دارد که اولا: “زن ابزار جنسی است که مردان از آنها برای رفع نیاز جنسی تناسلی استفاده میکنند”!دوما: “مردان به نیاز جنسی -که به خودی خود فعال است- بهر شکلی باید پاسخ دهند واگراین اتفاق نیافتدآنها به بیماری های مختلف گرفتار خواهند شد؛ لذا باید همواره به فکر برطرف کردن این نیاز بهر قیمتی باشند”! فراموش نکنیم که رفتارهای جنسی انسان سالم از جمله رفتارهای اجتماعی اوست. این انسان در شرایط مناسب، سالم، مطلوب و مقبول تمایل به روابط جنسی پیدا می کند و کاملا بر خواستگاه جنسی خود آگاه و قدرت مدیریت آن را دارد و این به هر دو مرد و زن اطلاق دارد.
وی با تاکید بر اینکه ناآگاهی یک زوج در برخورد با روابط زناشویی دوران بارداری توجیه کننده ازدواج موقت و یا خیانت به طرف مقابل نیست افزود: مرد و زنی که در شرایط مختلف به همسر خود خیانت می کند بعد از ارزیابی های دقیق مشخص می شود فرد سالمی نیست و در هر شرایط دیگری هم احتمالا مرتکب خطا و خلاف در روابط زناشویی می شود. در بین برخی از مردان شاهدیم که به هر بهانه ایی دنبال خلاف جنسی هستند و متاسفانه در جامعه ما حاملگی، شیردهی، یائسگی، بیماریهای زنان، سرطان ها و غیره همه بهانه ایی شده است که آن تعداد مردانی که به همسرانشان خیانت می کنند رفتار غیر اجتماعی خود را توجیه کنند. زن و شوهر نمی توانند به این بهانه ها به هم خیانت کنند و اگر این اتفاق رخ دهد به احتمال قوی، این ها از ابتدا از هم دور بوده اند، و جدایی عاطفی و احیانا خطای زناشویی نمی بایست دور از ذهن باشد. بنده کاملا این نظریه علمی را می پذیرم که “رفتار جنسی کاملا یک رفتار اجتماعی است”. ما می آموزیم چگونه به همدیگر احترام بگذاریم، رجحان جنسی همدیگر را بشناسیم، و به علایق جنسی هم توجه کنیم. همان طور که همیشه تاکید می کنم مسایل جنسی تنها در حوزه عملکرد تناسلی متمرکز نیست.رفتارهای جنسی ددر یک گستره معنا پیدا میکند.
این رفتار شناس جنسی افزود: یک زن حامله می تواند رفتارهای جنسی متعددی را با شوهرخود تجربه کند که بسیار هم لذت بخش و منحصربه فرد است. احتمالا زن در دوران بارداری رفتار جنسی عینا دوران قبل از بارداری را نخواهد داشت ولی این بدین معنا نیست که ظرفیت جنسی از بین رفته است و زن قادر به برقراری هیچگونه تعامل جنسی با همسرش نیست. در هر مرحله از بارداری یعنی سه ماهه اول،دوم و سوم مهارتهای جنسی خاص هر مرحله باعث می شود که زن و شوهر از قابلیت و ظرفیت جنسی خود به خوبی استفاده کنند و ماه های لذت بخشی را در کنار همدیگر تجربه کنند. تماس های مستمر، صحبت کردن، تماس های چشمی بطور روزانه، معاشقه و نوازش، در آغوش کشیدن همسر، ماساژهای نرم و خوشایند…همه نوعی رفتار جنسی تلقی می شود که برای هر دو زن و شوهر لذت بخش هست و خود باعث ارتقاء رضایت آنها می شود. تجربیات خوشایند آنها در این دوران تبدیل می شود به خاطرات صمیمانه و عاشقانه شیرینی که یادآوری آنها حتی در سالهای بعد از فرزند آوری میتواند اثر تحریکی مثبت بر زن و شوهر داشته باشد و عملکرد جنسی آنها را بهتر از پیش کند.
وی در ادامه تصریح کرد: ما برای تغییر نگاه فرهنگی غلط موجود در جامعه که رابطه جنسی را رابطه تناسلی می دانند به طور عمومی نیازمند آموزش فراگیر مسایل جنسی هستیم اما امروز جزیره ای عمل می کنیم که مسلما اثربخش نخواهد بود. به نظر من آموزش جنسی فراگیر نیاز امروز جامعه ماست و باید بدانیم نسخه های کلیشه ایی برای اطاق خواب مردم پیچیدن مخصوصا توسط افرادی که تخصص ندارند، نه تنها اثر مثبت ندارد بلکه مداخله غیرضروری و آسیب زننده به روابط زوجین است. به عبارتی آموزش جنسی به اقشار مختلف در مراحل گوناگون زندگی باید تخصصی و با پشتوانه و حمایت مسئولین کشوری صورت بگیرد؛ نه اینکه این حوزه حساس به دست افرادی سپرده شود که زندگی جنسی مردم را محل آزمون و خطای خود کنند!
مرقاتی خویی تاکید کرد: ما می گوییم زمان آموزش عمومی فرا رسیده است و باید این آموزش هر چه زودتر آغاز شود تا ما بتوانیم افراد را توانمند کنیم تا بتوانند مشکلات جنسی شان و عوامل تآثیر گذار را بخوبی بشناسند، برای مشاوره و غربالگری مراجعه و از خدمات تخصصی در این حوزه استفاده کنند.